به گزارش مجله شبانه
باشگاه
خبرنگاران، وبلاگ
فضائل اهل بیت در جدیدترین یادداشت خود اینگونه آورد:
مردى خدمت حضرت جواد علیه السّلام رسید در حالى كه بسیار خوشحال بود، امام
علیه السّلام فرمودند : چرا خوشحال هستى؟ عرض کرد : یا ابن رسول اللَّه از
پدرتان شنیدم که مىفرمودند :
سزاوارترین روز براى شادی یک بنده روزى است كه در آن موفق شود به برادران مومن خود كمك كند و به درد دل آنها رسیدگی نماید.
امروز ده نفر از برادران نیازمندی که داراى زن و فرزند بودند، و از شهر دیگرى آمده بودند، بر من وارد شدند ، من به آنها توجه كردم و هر چه از من خواستند به آنها دادم، از این جهت خوشحال هستم كه خداوند توفیق خدمتگزارى به برادران مومنم را به من عنایت فرمود.
امام جواد علیه السّلام فرمود: به جان خودم سوگند سزاوار است شما خوشحال گردى، اگر كارى نكنى كه بعد از این اثر این كار خوب را از بین ببری، گفت:
قربانت گردم چگونه اعمال من اثر خود را از دست مىدهد در حالى كه من از شیعیان مخلص شما هستم....
امام فرمودند: آرى صدقات و نیكى به برادرانت را باطل کردی ، گفت: یا ابن رسول اللَّه چگونه باطل کردم ؟! فرمودند : این آیه شریفه را تلاوت كن: (یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَ الْأَذى اى كسانى كه ایمان آوردهاید صدقات خود را با منت نهادن و آزار دادن به دیگران باطل نكنید بقره : 264.)
گفت: یا ابن رسول اللَّه من بر آنها منت نگذاشتم و به آنان آزارى هم نرسانیدم، امام فرمودند : خداوند نفرموده به كسانى كه صدقه مىدهید منت نگذارید و یا آنها را اذیت نكنید، بلکه مقصود از آن هر گونه منت و اذیت كردن مىباشند و تنها به آنها ارتباط ندارد.
متوجه باش آیا اذیت و آزار آنها بزرگتر است و یا آزار دادن به فرشتگان كه حافظ اعمال شما مىباشند و یا اینكه ما را اذیت كنید ، آن مرد گفت : یا ابن رسول اللَّه البته این بزرگتر است ، امام فرمودند : پس در این صورت من و آنها را آزار دادهاى و صدقهات را باطل كردهاى، گفت: چگونه؟! فرمودند : هم این گونه كه گفتی چگونه صدقه و انفاق من باطل مىگردد در حالى كه من از شیعیان خالص شما هستم،
بعد فرمود: متوجه باش آیا مىدانى شیعیان خالص ما چه كسانى هستند، گفت : نمىدانم، فرمودند : آنها عبارتند از جبرئیل، مؤمن آل فرعون و صاحب یس.
صاحب یس همان است كه خداوند فرمودند: (وَ جاءَ مِنْ أَقْصَا الْمَدِینَةِ رَجُلٌ یَسْعى... و [در این میان] مردى از دورترین جاىِ شهر دوان دوان آمد، [و] گفت: «اى مردم،از این فرستادگان پیروى كنید .یس :20) ، و هم چنین سلمان و ابو ذر و مقداد و عمار هستند كه از شیعیان بشمار مىروند، تو خود را با این گروه یکی دانسته ای ،
آیا تو با این ادعاء فرشتگان و ما را آزار ندادهاى آن مرد گفت: استغفار مىكنم ، بفرمائید چگونه بگویم؟
امام فرمودند : بگو من از موالیان و دوستان شما هستم و با دشمنان شما دشمن مىباشم، و با دوستانت هم دوستى مىكنم . آن مرد گفت من همانطور که شما می فرمایید می گویم و از این گفتارى كه مورد انكار شما و فرشتگان قرار گرفت توبه مىكنم، و یقینا كارى كه مورد انكار شما و فرشتگان قرار گیرد مورد انكار خداوند هم هست ، امام فرمودند : اكنون پاداش صدقاتت به تو برمی گردد.