(خواب دوچرخه …)
- : صفر گرفتی؟! نمی خرم.
حتی همین بهانه بابا قشنگ بود.
با اضطراب دیر رسیدن به مدرسه
ماندن همیشه در صف بدها قشنگ بود.
تنبیه بی دلیل (سکوت سیاهچال)
باور کنید وحشت آن جا قشنگ بود.
باران که می گرفت در آن مشق های خیس
تصمیم خشک و خالی کبری قشنگ بود.
پزهای کارنامه و شاگرد چندمی
با نمره تقلبی اما قشنگ بود
دور از نگاه کوکی آدم بزرگها
آن روزها برای تماشا قشنگ بود
در خوابهای کودکی من بدون لنز
چشمان آسمانی سارا قشنگ بود
بگذار تا شبیه تمام خوابها که رفت
این شعر هم تمام شود با قشنگ بود.