عضو پیشین تیم ملی قایقرانی بانوان و پرچمدار کاروان ورزش ایران در بازیهای المپیک 2008 پکن در شرایطی از دنیای قهرمانی کنار گذاشته و ممنوع الفعالیت شد که تنها 20 سال سن داشت. او پشت پرده کنار گذاشتنش را اعلام کرد.
به گزارش
گروه وبگردي باشگاه خبرنگاران ، وقتی دختر بسکتبالیست کرمانشاهی بعد از تست پاروزنی به اردوی تیم ملی قایقرانی دعوت شد و دوسال بعد هم سهمیه المپیک را گرفت، خیلیها آینده درخشانی را برایش پیش بینی میکردند و معتقد بودند او میتواند نمونه ایرانی "بریجیت فیشر"(پاروزن اسطورهای آلمان) باشد.
هما حسینی 5 سال پیش در مسابقات قهرمانی آسیای چین با کسب مقام چهارمی سهمیه المپیک را برای ایران کسب کرد. او در همان سال به عنوان پرچمدار کاروان ایران در بازیهای المپیک چین انتخاب شد؛ اما دیری نپایید که این روئینگسوار ایران خیلی زود از صحنهها محو شد.
هماحسینی در خصوص چرایی کنارهگیریاش از ورزش قهرمانی، شرایط کنونی خود و آینده کاری خود مسائلی را مطرح کرد که صحبتهای او را در ادامه میخوانید:
* تیم ملی قایقرانی حال و روز خوبی نداشت
وی در پاسخ به این سوال که چرا قایقرانی را کنار گذاشت؟ گفت: سال 88 تیم ملی قایقرانی اصلا شرایط خوبی نداشت و مربیای هم در آن مقطع نبود که به درد پاروزنان حاضر در اردو بخورد. همان موقع به دنیامالی، رئیس وقت فدراسیون گفتیم که اگر قرار است روال به این صورت بماند از تیم ملی خواهیم رفت و او هم در پاسخ به ما گفت، بروید!
حسینی افزود: ما هم از تیم ملی خارج شدیم. البته در آن مقطعی که از تیم ملی کنارهگیری کردیم، رئیس وقت فدراسیون به خارج از کشور سفر کرده بود و وقتی به ایران بازگشت؛ دستور برگزاری جلسه داد. در آن نشست " پورعسگر" به عنوان نماینده او حاضر و از ما درخواست کرد که تیم ملی را رها نکنیم.
* مگر دیوانه بودم بمانم!
پرچمدار کاروان ایران در بازیهای المپیک 2008 چین، در پاسخ به این سوال که چرا پس از جلسه و صحبت با نماینده دنیامالی در تیم ملی نماندید؟ اظهار داشت: دلیلی برای ماندن در تیم ملی وجود نداشت. مگر آنها شرایط ما را پذیرا شده بودند که بخواهیم بمانیم؟ مشکلات زیادی از قبیل مکان برگزاری اردوهای تیم ملی، حقوقهای عقب مانده و مسائل دیگری وجود داشت که فدراسیون تغییر در آنها را نپذیرفت.
وی خاطرنشان کرد: در صحبتهای صورت گرفته به توافق خوبی دست نیافتیم و آنها فقط گفتند که از تیم ملی نروید. هنگامی که به ما توجهی نمیکردند، چرا باید در تیم ملی قایقرانی میماندیم؟ مگر دیوانه بودیم یا عمرمان را از سر راه آورده بودیم؟ میماندیم که چه اتفاقی رخ بدهد؟ میماندم تا قهرمان شوم و پس از آن آقای دنیامالی کلاهش را بالا بیاندازد و در آخر هم پشت سر من بگوید، "هماحسینی" بینظم بود؟ " تا باشد قهرمانهایی به بینظمی من!
* دنیامالی پایش را در یک کفش کرد
هما حسینی در ادامه گفتگویش در تشریح کنارهگیری خود از دنیای قهرمانی تاکید کرد: سال 88 در دانشگاه تهران قبول شدم و به دنیامالی، رئیس وقت فدراسیون گفتم چون دانشجوهستم خیلی وقت نمیکنم همراه سایر پاروزنان در اردوهای تیم ملی شرکت کنم. به او گفتم که میخواهم خارج از تیم و در دریاچه آزادی تهران تمرین کنم و هر زمان که قرارشد تیم ملی کشورمان به مسابقاتی برود، از من تست گرفته شود.
وی ادامه داد: اگر شرایط جسمانی و رکوردهای خوبی ثبت کردم، همراه تیم به مسابقات اعزام شوم؛ اما دنیامالی پایش را در یک کفش کرد و برخوردی احساسی با ماجرا داشت و گفت که دیگر حق نداری به پارو دست بزنی. او نتوانست در آن مقطع به عنوان یک مدیر با موضوع برخورد کند. واقعا نمیدانم این چه حرفی بود که رئیس پیشین فدراسیون قایقرانی زد.
پرچمدار کاروان ایران در بازیهای المپیک 2008 چین افزود: من ورزشکار این کشور بودم و از بیتالمال هزینههای زیادی برایم صرف شده بود. استعداد خوبی داشتم اما نمیخواستم به درس و دانشگاهم لطمهای وارد شود. به خاطر شرایط خاصی که داشتم، تنها خواسته من تمرین جداگانه بود اما دنیامالی گفت که حق نداری دست به پارو بزنی.همین شد که هما حسینی برای همیشه از ورزش رفت.
* بعد از المپیک پکن هم بهترین پاروزن ایران بودم
"خیلیها معتقد بودند هماحسینی بعد از پرچمداری المپیک خودش را گم کرد." وی در این خصوص گفت: در حال حاضر هم علیمظاهری تیم ملی را کنار گذاشته و نجمه آبتین هم از تیم ملی جدا شده است؛ آنها هم خودشان را گم کردند؟ یعنی حد قهرمانان ایران این است که اگر به جایی رسیدند، خودشان را گم کنند؟
حسینی ادامه داد: این حرفها واقعا خندهدار است. پس از المپیک 2008 چین در رقابتهای قهرمانی جهان چک شرکت کردم. در آن مسابقات نفر برگزیده تیم روئینگ ایران بودم. هماحسینی بعد از المپیک هم بهترین پاروزن ایران بود. مربی تیم ملی برای مسابقات قهرمانی جهان من را انتخاب کرد. اگر خودم را گم کرده بودم که دیگر خوب نبودم؛ ضمن اینکه برای مسابقات جهانی فارغ از نتیجه به دست آمده، پاروزنی بهتر از من نداشتند که مطمئنا اگر قایقرانی بهتر از من بود، آن را به مسابقات جهانی اعزام میکردند.
* در محل برگزاری مسابقات قهرمانی آسیا رها شده بودیم!
وی اظهارات خود را اینگونه ادامه داد: پس از مسابقات جهانی در رقابتهای قهرمانی آسیا که در تایوان برگزار شد، شرکت کردم. آن زمان یک مربی انگلستانی بالای سر تیم ملی بود. زیر نظر او تمرین میکردم و آمادگی بینظیری داشتم به طوری که رکورد شخصیام با رکورد طلا برابر بود.
این ورزشکار ادامه داد: آقایان عذر "کولین" را خواستند و بدون اینکه کسی را جانشین او بکنند، ما را روانه مسابقات قهرمانی آسیا کردند. خودشان که هیچ تخصصی نداشتند و در محل برگزاری درگیر هرج و مرج مسابقات شده بودند؛ به طوری که حتی نتوانستند یک قایق خوب برای ما مهیا و آن را برای لحظه استارت مسابقه تنظیم کنند. (در روئینگ تنظیم قایق یکی از ارکان اصلی است.) ضمن اینکه سرپرست خوبی هم نداشتیم و در محل برگزاری مسابقات رها شده بودیم بودیم!
وی در ادامه خاطرنشان کرد: پیش از رقابتهای تایوان رکورد طلا را داشتم، اما با اختلاف یک ثانیه و چند صدم ثانیه به مقام چهارمی آسیا بسنده کردم. کاملا آماده بودم و رکوردم، رکورد طلا بود، اما چهارم شدم. همین عنوان بهترین نتیجه کل کاروان ایران در رقابتهای مذکور بود. با این تفاسیر من کجا و دقیقا چه زمانی مغرور و دچار افول شده بودم؟ این حرفها کاملا بی معنی است.
* طلایم به دلیل بی تدبیری آقایان با چهارمی عوض شد
هما حسینی در پاسخ به این سوال که آیا قبول دارید در اوج عرصه را خالی کردید؟، گفت: ادامه کار در قایقرانی دیگر فایدهای نداشت. اگر آنجا میماندم باید با یک مشت آدم نامطلع سروکله میزدم. در فدراسیون قایقرانی یک ورزشکارحرفهای بودم و میخواستم ازعناوینم دفاع کنم؛ نه اینکه رکورد طلا را داشته باشم و به دلیل بیتدبیری آقایان در مسابقات قهرمانی آسیا، چهارم شوم. اینها کم نیست. دو سال برای رقابتهای قهرمانی آسیا تمرین کرده بودم که متاسفانه به دلیل تنها یک ثانیه، چهارم شدم. برای چه چیزی باید در قایقرانی میماندم؟
وی ادامه داد: قایقرانی مانند وزنهبرداری و شطرنج نیست که محیطش آرام باشد. در مردابهای انزلی، هوای شرجی و یخبندانهای زمستانی تمرین میکردیم. قایقرانی ورزشی سنگین است؛ اما متاسفانه هنوز در ایران یک پیست استاندارد برای روئینگ وجود ندارد. با این شرایط تمرین کنیم و عمرمان را برای روئینگ بگذاریم تا در آخربه دلایل واهی همه چیز را بر هم بزنیم و باعث شوند که طلایم به مقامی چهارمی تبدیل شود؟
* امسال میتوانستم در مسابقات قهرمانی جوانان جهان شرکت کنم
عضو سابق تیم ملی قایقرانی ایران با اشاره به شرایط سنی مناسب خود و گفتن این موضوع که میتوانستم امسال هم در مسابقات قهرمانی جوانان آسیا شرکت کنم، تاکید کرد: آقایان فقط بلد بودند حرف بزنند. دنیامالی پی کارهای خود رفته بود و اصلا اهمیتی به این رشته ورزشی نمیداد. وقتی از تیم ملی بیرون آمدم، فدراسیون 800 هزار تومان به من بدهکاربود. هنوزم هم حقوق آن زمان را پرداخت نکردهاند.
* مسئول امور فرهنگی فدراسیون میخواست به ما تمرین بدهد
"افرادی که بالای سر ما بودند در عمرشان ورزش نکرده بودند." پرچمدار ایران در بازیهای المپیک 2008 پکن با بیان این جمله اینگونه به صحبتهای خود ادامه داد: مسئول فرهنگی فدراسیون بالای سر ما آمده بود تا تصمیم بگیرد که در طول روز چند جلسه و به چه صورت تمرین کنیم. تمامی این مسائل باعث رفتنم از قایقرانی شد.
* کسی که گم شد، دنیامالی بود نه من
"رئیس پیشین فدراسیون قایقرانی بدلیل روابط خوبی که داشت میتوانست پول زیادی به فدراسیون بیاورد؛ اما آن کسی که گم شد دنیامالی بود نه من." حسینی با بیان این جمله خاطرنشان کرد: رئیس اسبق فدراسیون قایقرانی در جاهایی خیلی خوب پیشرفت کرده بود؛ اما خیلی زود هم دچار افول شد و نتوانست دیگر مدیریت کند. دنیامالی انسان خوبی بود و خیلی تلاش میکرد، اما مدیریت در قایقرانی تخصصش نبود. شاید او در پل سازی و جاده سازی تواناییهای بینظیری داشته باشد؛ اما در قایقرانی اینگونه نبود. نه اینکه نخواهد اما حدش همین بود و بیشتر از این توانایی نداشت.
* برکناری تلنگر خوبی برای دنیامالی بود
وی در پاسخ به این سوال که آیا برکناری دنیامالی کار درستی بود؟ یادآور شد: نمیتوانم در مورد تصمیمات آقایان نظری بدهم. از نظر من که یک کارشناس تربیت بدنی هستم، این اتفاق پیش از المپیک باعث ایجاد تنش در قایقرانی شد؛ اما تلنگر خوبی برای دنیامالی بود. در مورد شرایط کنونی قایقرانی هم اطلاعات زیادی ندارم، اما گویا فدراسیون تعلیق بوده و در حال از دست دادن فرصتهای زیادی است.
* برخی رفتارهای رئیس در حد یک مدیر نبود
حسینی در ادامه گفتگویش با خبرنگار مهر افزود: در خوب بودن دنیامالی شکی ندارم و معتقدم او زحمات زیادی برای قایقرانی کشید؛ اما تعدادی از رفتارهایش در حد یک مدیر نبود. او خیلی تلاش کرد که خوب باشد اما حدش همین اندازه بود. قرار نیست از فدراسیون چیزی به من برسد، بلکه از من به فدراسیون خیلی چیزها رسید. وقتی هما حسینی قهرمان شد، اسم رئیس سابق فدراسیون قایقرانی بر سر زبانها افتاد. ماهی 300 هزار تومان از فدراسیون حقوق میگرفتم و باید 300 هزار تومان روی آن می گذاشتم تا تنها اموراتم سپری شود.
* تصمیمی برای بازگشت ندارم
وی در پاسخ به این سوال که آیا تصمیمی مبنی بر برگشت به دنیای قهرمانی ندارید؟، گفت: در شرایط کنونی خیر. جو قایقرانی در حال حاضر خوب نیست. شاید اگر شرایط خوب باشد به برگشت هم فکر کنم. اسبقیان شخصا با من تماس گرفت و گفت به فدراسیون بیا و مربی تیم ملی باش و یا هر مدلی که میتوانی به قایقرانی کمک کن. همین که او به من زنگ میزند و چنین موضوعی را عنوان میکنند، خیلی ارزشمند است. دوست دارم با قایقرانی ایران همکاری و به آن کمک کنم. استعدادهای زیادی در کشور داریم و باید در راستای شکوفایی آنها به هم کمک کنیم.
* مربیگری در تیم ملی برایم زود است
"اما شرایط سنی خیلی خوبی دارید و هنوز هم میتوانید به دنیای قهرمانی بازگردید" پرچمدار کاروان ایران در بازیهای المپیک 2008 چین در خصوص این موضوع تصریح کرد: 3 سال است که دست به پارو نزدم؛ ضمن اینکه دیگر هیچ علاقهای به این رشته ورزشی ندارم. البته مسئولان کنونی فدراسیون از من برای حضور به عنوان مربی در راس تیم ملی روئینگ و یا بازگشت به آب درخواست کردهاند؛ اما مربیگری در تیم ملی را برای خودم زود میدانم.
* عشقم ورزش بود اما گفتند دست به پارو نزن
وی اظهارات خود را اینگونه ادامه داد: واقعا حیف که فکر رفتن از ایران، ایده ما جوانان شود. مملکتمان خیلی خوب است و لیاقت زیادی دارد. دوست داشتم برای ایران افتخار آفرینی و به این کشور خدمت کنم. این مرز و بوم عشق تمام ما ایرانیهاست. ورزش عشقم واقعی من بود و وقتی ورزش میکردم درس، خانواده و حتی جوانیام را رها کرده بودم، اما چه اتفاقی رخ داد؟ گفتند که دست به پارو نزن.
* گفتند برو!
حسینی در پایان گفت: در بدترین شرایط حداقل 7 سال دیگر تا پایان دوران قهرمانیام مانده است. از مسئولان سوال کنید که چرا اینقدر زود قهرمانشان را از دست دادند؟ چرا کاری کردند که امثال حسینیها فراری شوند. من نمیخواستم برم، اما گفتند که برو. سه سال از آن زمان گذشته است و امروز من به چه امیدی باید برگردم؟ آنقدر دیوانه نیستم که بخواهم به دلیل حضور در المپیک آینده، چهار سال از عمرم را هدر کنم. اگر هر کاری طی 4 سال انجام بدهم، مطمئنا به جایی خواهم رسید.