به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران، علی رغم تبلیغات و پروپاگاندای پر هیاهو در مورد سرزمین فرصت ها، در 30 سال اخیر زندگی در آمریکا برای 90 درصد جمعیت این کشور روز به روز بدتر شده است. در طی این سال ها یکی از تاثیرگذارترین موارد در سخت تر و بدتر کردن زندگی برای مردم آمریکا هزینه‌های پزشکی و درمانی بوده است.

برمبنای آموزه های سرمایه داری، سیستم درمانی آمریکا طوری طراحی شده است که اصلی ترین هدف آن کسب سود بوده و با خدمت رسانی به مردم میانه ای ندارد. با این که در آمریکا امکانات درمانی زیاد و پیشرفته ای وجود دارد اما دسترسی به این امکانات برای 90 درصد جامعه به علت هزینه های غیر قابل باور امکان ندارد. در واقع در بخش درمانی آمریکا فن آوری های پیشرفته جای خدمات پیشرفته را گرفته است و حتی عملکرد نظام بهداشتی آمریکا در مورد پیشگیری از بیماری ها و واکسیناسیون نیز در مقایسه با دیگر کشورهای صنعتی ضعیف بوده است.

تقريبا در همه کشورهاي صنعتی توسعه يافته يک نظام بهداشت و درمان همگانی روی کار است و تمام شهروندان اين کشورها بيمه شده اند و هزينه سرانه بهداشت و درمان آنها بسيار پايين است. در این میان فقط آمریکاست که ده ها میلیون شهروند بدون بیمه دارد و ده ها میلیون از شهروندان بیمه شده اش نیز با توجه به نوع قراردادهای بیمه ای هیچگاه نمی توانند از سطح سلامت و درمان استاندارد کشورهای پیشرفته برخوردار باشند. هزینه های درمان و دارویی و بستری در آمریكا و حتی ویزیت و دستمزد پزشكان در آمریكا بسیار بالاست و از این نظر این کشور رتبه اول در جهان را داراست.

نرخ رشد هزينه‌ هاي درمان بیش تر از نرخ رشد تورم و دستمزدها بوده و درنتیجه مردم آمریکا همیشه در برابر صورت حساب های درمانی بیمارستان ها و کلینیک ها با جیب های خالی خود طرف هستند و در نتیجه بیشتر ترجیح می دهند به بیماری ها و نیازهای بهداشتی خود اهمیت ندهند و به درمان اقدام نکنند. سیستم درمانی آمریکا طوری طراحی شده است که حتی این اهمیت ندادن مردم به سلامتی خود نیز باز به گونه ای دیگر به نفع چپاولگران بهداشت و درمان و شرکت ها بیمه تمام می شود. زیرا در نهایت افراد با دردها و بیماری های بیشتری به این سیستم مراجعه خواهند کرد و مجبور خواهند شد از خدمات به مراتب بسیار گران بها تری استفاده کنند. برای مثال بيماري آرتريت که در سنین بالا خود را شدیدتر نشان می دهد؛ تقريبا يك درصد توليد ناخالص ملي آمریکا را به صورت سالانه به خود اختصاص مي دهد.

با این که بخش بهداشت و درمان بزرگ ترین سهم از بودجه فدرال را به خود اختصاص داده است آمریکایی ها در مقایسه با سایر کشورهای پیشرفته، مراقبت های درمانی بسیار کمتری دریافت می کنند و نظام بهداشت و درمان آمریکا پایین ترین سطح خدمات را در جهان به مردمش عرضه می کند. در بين 11 كشور ثروتمند دنيا وضعيت خدمات درماني و بهداشتي آمريكا در بدترين حالت و در رتبه آخر قرار دارد و تعلل اکثر آمریکایی ها برای درمان های پزشکی به علت هزینه بالای درمان است. میزان دسترسی به خدمات بهداشتی و درمانی مشکل اول سیستم بهداشتی آمریکا محسوب می شود به طوری که میزان رضایت از بهداشت و درمان را هر سال در بین مردم این کشور کاهش می دهد. بر این اساس آمریکا يکي از بالاترين رتبه‌هاي مرگ و مير نوزادان را در بین کشورهای پیشرفته صنعتی به خود اختصاص داده و اميد به زندگي در آن در مقایسه با کشورهای صنعتی دیگر رتبه تاسف بار 22 را دارد.

آمار و مقایسه

حدود يك سوم شهروندان آمريكايي به دلیل فقر مادی به پزشك مراجعه نمي‌كنند و یا از خرید داروهای تجویزی امتناع می ورزند. هزينه سرانه آمريكا براي بخش بهداشت و درمان تقريبا دو برابر متوسط اين هزينه براي 24 كشور عضو سازمان همكاري هاي توسعه اقتصادي است. در آمریکا به طور سرانه حدود 8500 دلار صرف هزینه بهداشت و درمان می شود که بسیار بیش از هر کشور دیگری در دنیاست. این پول هنگفت بیش از کل پولی است که در تمامی قاره اروپا صرف بیمه، بهداشت، و درمان می شود اما در این سیستم بیشتر از30  درصد هزینه های درمانی به جیب مقامات واریز می شود. با وجود این هزینه مالی عظیم برای سلامت، در امریکا حدود 47 میلیون نفر به بیمه دسترسی ندارند و رتبه امریکا از نظر بهداشت و سلامت در جهان 37 است.

 بیمه نامه های بیش از بيست ميليون نفر فاقد قدرت لازم برای حمایت کافی از افراد هستند. و نزدیک به  صد و ده ميليون آمریکایی نیز بيمه دندان پزشکي ندارند. يك پنجم جمعيت بیمه شده بزرگسال آمريكا براي پرداخت هزینه هاي پزشكي خود با مشكل مالی روبرو هستند. تخمین زده می‌شود تا سال 2019، نزدیک به 5 میلیون نفر از سالمندان این کشور از خدمات درمانی لازم محروم بمانند. تعداد شهروندان فاقد بیمه‌ای كه در رده سني 18 تا 64 سال قرار دارند نیز رو به افزايش است.

در آمریکا سالانه بيش از دويست و پنجاه ميليارد دلار صرف دارو مي‌شود و 7/15 درصد از درآمدها نیز از آن صنعت دارويي است. بيش از نيمي از ورشکستگي ‌های اقتصادی در آمریکا به طور مستقيم با مخارج پزشــکي در ارتباط است و از این بابت هر دقیقه دو نفر در آستانه ورشکستگي قرار مي‌گيرند. با این حال کلاه برداری های بزرگی نیز در سیستم بهداشت و درمان آمریکا روی می دهد. در سال 2011 از مبلغ سه میلیارد دلار کلاهبرداری اعاده شده توسط دادگاه‌ های آمریکا 5/2 میلیارد دلار آن مربوط به بخش های درمانی بوده است!


شرکت های بیمه و کمپانی های داروسازی، چپاولگران مردم آمریکا

صنعت بیمه درمانی جایگاه مهمی در نظام مالی آمریکا داشته و تقریبا یک ششم اقتصاد این کشور را تشکیل می دهد که در کنار صنعت داروسازی از پایه های مهم اقتصاد آمریکا محسوب می شود. شرکت‌هاي بيمه خصوصي بسياري وجود دارند که بر سر چپاول این ثروت حاصل از بیماری و رنج مردم آمریکا با هم رقابت مي‌کنند. می توان گفت که مدیریت واقعی نظام بهداشتی و درمانی آمریکا را سرمایه داران دخیل در امر بیمه و داروی این کشور به عهده دارند. این سرمایه داران با ایجاد شبکه ای شامل سیاست مداران، قضات، قانون گذاران، پزشکان، وکلا، فعالان عرصه های پیراپزشکی، رسانه ها و بانک ها سلامت جسمی مردم آمریکا را به فرصت بی بدیلی برای کسب سودهای میلیارد دلاری درآورده اند. شرکت های بیمه استانداردهای ارائه خدمات را نسبت به سود خود می سنجند و به بیمار و نیروی های دارویی و درمانی همچون واحدهای به هم پیوسته سودآور نگاه می کنند.

 با این که بحران مالی جهانی از آمریکا شروع شده و افزایش فقر در آمریکا را موجب شد؛ در همان دوران سود شرکت های بیمه نه تنها کاهشی نداشت بلکه به رقم بی سابقه 300 میلیارد دلار در سال نیز رسید که در کنار تجارت اسلحه از درآمدهای بزرگ سرمایه داران آمریکایی محسوب می شد. برای مثال یونایتد هلث که یکی از بزرگ ‌ترین شرکت‌ های فعال در صنعت بیمه در آمریکا به شمار می‌آید، رتبه ۲۲ در فهرست ۵۰۰ شرکت بر‌تر در این کشور را به خود اختصاص داده است. این شرکت ۷۰ میلیون دلار پوشش بیمه ای در آمریکا داشته است که این رقم ۲۵ درصد بازار را شامل می‌شود.

درآمد این شرکت در سال ۲۰۱۱ میلادی، بیش از ۱۰۱ میلیارد دلار و سود خالص آن نیز بیش از ۵ میلیارد دلار گزارش شده است. این در حالی است که سود خالص این شرکت در سال ۲۰۱۰ میلادی حدود 4.6 میلیارد دلار گزارش شده بود. با این که دسترسی مردم به خدمات بهداشتی و درمانی روز به روز سخت تر می شود اما نرخ رشد سود همچنان برای شرکت های بیمه در آمریکا در حال افزایش است.

از ديدگاه شرکت‌هاي دارويي، سلامت عمومي مخالف سودآوري است. شرکت های تولید دارو پر سودترین صنعت سرمایه داری در آمریکا هستند که با هماهنگی با سیاست مداران و قانون گذاران و البته دادن حق و حقوق ایشان از بابت پشتیبانی های انجام گرفته با هرگونه مانع قانونی برای سود بیشتر مبارزه می کنند. روند به گونه ای است که شرکت‌ هاي کوچک تاب این بازار داغ سرمایه داری را نیاورده و اغلب ورشکست مي‌ شوند و در عوض توليدکنندگان عمده دارويي که دست در دست کاخ سفید و سنا دارند سودهاي کلاني را به جیب می زنند. بودجه بیمه های درمانی بیش از بودجه نظامی آمریکا بوده و بزرگترین فرصت برای کسب ثروت محسوب می شود. این بودجه 23 درصد بودجه آمریکا را به خود اختصاص می دهد که اغلب در قالب دو نوع بیمه مدیکد و مدکر به شهروندان آمریکایی تخصیص می یابد اما همانطور که در ادامه اشاره خواهد شد؛ سیاست مدارن، بیمارستان‌ها و شرکت‌های دارویی بزرگ با کلاه برداری های مختلف بیشترین سود را از دریافت‌ این دو بیمه به جیب می زنند و چیزی عاید مردم آمریکا نمی شود.


کلاهبرداری سرمایه داران در مراکز درمانی

طبق نظام بهداشتی فعلی آمریکا، بیمارستان ها در قبال کار بیشتر پول بیشتری نیز از دولت دریافت می کنند. در نتیجه این مراکز تلاش خود را بیش از هر چیز بر کسب سود بیشتر و بیشتر متمرکز کرده­اند و نوعی مسابقه "بیمار پروری" در بیمارستان های آمریکا به وجود آمده است. تجویز آزمایش ها و درمان های اضافه ای که ضروری نیستند؛ انجام عمل های جرای غیرضروری بر روی بیماران، پرداخت و گرفتن پورسانت از کمپانی های داروسازی، تغییر نام بیماری برای افزایش دریافت­های بیمه­ای، اغراق در شدت بیماری، تحریف هزینه ها و حساب های تحویل داده شده به دولت، انتقال بدون توجیه بیماران از بیمارستان­ های عادی به بیمارستان­های ویژه همگی از جمله کارهایی است که بخش های درمانی برای افزایش درآمد خود از بودجه ملی بهداشت و درمان انجام می دهند. برای مثال از سال 1980 تا 2010 به علت افزایش 7 برابری عكسبرداری های رادیواكتیوی غیر ضروری نرخ ابتلا به سرطان 2 درصد افزایش داشت.


اوباما: جبران کسری بودجه و بهداشت و درمان آمریکایی ها

در زمان ریاست جمهوری کلینتون 74 درصد آمريكايي ها از كيفيت خدمات درماني ناراضي و 72 درصد آنها نیز خواستار دخالت مستقيم دولت براي بهبود شرايط بودند. کلینتون برنامه هایی را برای ارتقاء سیستم بهداشتی ارائه داد اما تلاش هاي او با بي ميلي كنگره آمريكا روبرو  شد که نمی خواست به شرکت های بزرگ بیمه و داروسازی که سهم عمده ای در تامین هزینه های انتخاباتی داشتند؛ فشار مضاعفی وارد شود. جرج بوش هم با درگیر بودن در دو جنگ بزرگ فرامنطقه ای وقتی برایارائه عملکردی جدی در مورد سلامت مردم آمریکا نداشت. در دروان چهار ساله نخست ریاست جمهوری اوباما نیز تغییر خاصی در وضعیت بهداشتی و درمانی آمریکا به وجود نیامد.

 یکی از شعارهای انتخاباتی باراک اوباما برای رسیدن به ریاست جمهوری اصلاح نظام بهداشتی و درمانی آمریکا بود. اوباما اعلام کرد به دنبال تصویب و اجرایی کردن قانونی است که طبق آن مردم آمریکا باید همگی به طور اجباری بیمه بخرند و در غیر این صورت باید جریمه بپردازند. طبق این طرح مردم در صورت نداشتن توان مالی برای خرید بیمه باید این امر را اثبات کنند تا دولت به آنها کمک کند. بر اساس اين طرح که از ژوئن 2012 اجرايي شد؛ شهروندان آمریکا باید از اول سال 2014 بیمه خدمات درمانی و بهداشتی داشته باشد و در غیر این صورت به طور تصاعدی جریمه خواهد شد. اما واقعیت این طرح چیزی فراتر از نجات سلامت 47 ميليون شهروند آمريكايی فاقد بيمه است. اين طرح در واقع تلاش بزرگی برای جبران كسري بودجه فدرال است.

مقامات سیاسی آمریکا بارها اذعان کرده بودند که در صورت عدم اجرای این طرح، آنها نخواند توانست  كسري بودجه فدرال را تحت كنترل درآورند. آمريكا با بيشترين كسري بودجه در تاريخ خود مواجه است و دولت برای مهار هزینه های فدرال و کسری بودجه به کاستن از هزینه های بهداشتی و درمانی روی آورد. این درحالیست که سیاست مداران آمریكایی می توانستند به جای كاستن از هزینه های درمانی مردم از بودجه نظامی هنگفتی که صرف شركت های بزرگ تسلیحاتی و صنایع نظامی می شود؛ بکاهند.




منابع و مآخذ: