به گزارش مجله شبانه
باشگاه
خبرنگاران، وبلاگ
صراط در جدیدترین نوشته خود آورده است:
چون این كلمه در بحث ها مىآید پس الان عقده را معنى كنم، چیز خطرناكى است. عقده نظیر یك غده سرطانى است در جسم، نظیر یك دُمل خطرناكى است در جسم، دمل خطرناك، غده سرطانى آدم را مىكشد آن عقده هم یعنى غده روحى. این غده روحى از كجا پیدا مىشود از ضمیر آگاه به ضمیر ناآگاه مىرود همین بحث ما است. این بچه محبت مىخواهد، اگر محبت به او دادید از نظر روح شاداب مىشود نشاط پیدا مىكند، اگر محبت به او ندادید به جاى محبت تندى كردیداین ناراحت میشود.
این ناراحتى از ضمیر آگاهش مىرود در ضمیر ناآگاهش، یعنى یك مقدارى گریه مىكند، یك مقدارى غصه مىخورد از این كه بابام با من تندى كرد از اینكه بابام به من برگشت از اینكه بابام ناز مرا نكشید محبت مرا نخرید اول متوجه است ولى كم كم فراموش میكند این فراموش كردن معنایش این است كه از ضمیر آگاه مىرود و به ضمیر ناآگاه، دفعه اول، دفعه دوم، دفعه دهم، دفعه بیستم آن ضمیر ناآگاه دمل مىشود براى روح. سرطان و غده سرطانى همین است. معناى عقده این است یعنى ناراحتى ها ناملایم ها از ضمیر آگاه به ضمیر نا آگاه مىرودو در ضمیر ناآگاه و یك غده سرطانى مىشود.
این غده سرطانى اگر براى بچه پیدا شد منقسم مىشود به 4 قسم یعنى بچه هایى كه عقده دارند این ها 4 قسم هستند یك قسمت آنهایند كه عقده آنها منفجر مىشود بطور تصعیدى؛ معنایش این است كه همان غده یك ضربانى مىشود، یك تازیانه اى مىشود براى فعالیت و استقامت وصبر و كار.
مى گویند: نابغه هاى جهان اینجورى هستند،
مىگویند نابغه هاى جهان عقده اى بوده اند معمولًا هم اینجور است مثل پاستور، مثل نیوتون، مثل انیشتن، لذا دربارهانیشتن مىگویند: پاى برهنه به مكتب مىرفت، در مكتب رفوزه مىشد، به او توهین مىكردند اما آن عقده وقتى بزرگ شد، ضربه اى شد، تازیانه براى صبرش، براى استقامتش، براى فعالیتش توانست نابغه شود. خوب بعضى اوقات نبوغ ها اینطورى است اما كم، یك در میلیون، این یك قسمت كه عقده منفجر مىشود، بقول اینها بطور تصعیدى یعنى نابغه از كار در مىآید.
یك قسمت هم عقده منفجر نمىشود، خود به خود نابود مىشود، اگر تربیت صحیح، معلم صحیح، محیط خوب پیدا شودنظیر پنى سیلین كه مىآید چرك را مىخشكاند و مىگذارد كه آن دمل اصلًا سرباز كند، نمىگذارد دمل منفجر شود، آن آمپول پنى سلین چرك را مىخشكاند، یك بچه عقده اى اگر بیاید دست یك معلم دانا، دست یك معلم فهمیده، یك بچه عقده اى بیاید دست یك پدرى كه نادان بوده بچه اش را عقده اى كرده اما حالا دانا شده، فهمیده شده، بیاید دست یك مادریكه بچه اش را عقده اى كرده اما الان فهمیده كه چگونه باید تربیت كند گر تربیت صحیح روى بچه عقده اى عمل آید. عقده او بكلى از بى مىرود، بدون اینكه عقده منفجر شود. این هم قسمت دوم.
قسمت سوم كه خطرناك است اینكه عقده گاهى منفجر مىشود بقول اینها بطور تهیجى یعنى با هیجانهاى روحى توأم میشود و عقده منفجر مىشود این منفجر به دیوانگى مىشود. منجر به ضعف اعصاب مىشود. لذا معمولًا دیوانه ها، دیوانه هاى زنجیرى عقده اى بودنده اند آن عقده تهیجى به قول اینها منفجر شده یعنی آن عقده موجب شده كه این دیوانه شده بسیارى از ضعف اعصابها از اینجا سرچشمه مىگیرد. ضعف اعصاب خیلى شدید دارد در خود فرو رفته، خود خورى مىكند، یك حال بهت و مبهوتیتى دارد، یك حال انزوایى دارد. اینها هم عقده است اما بطور تهیجى منفجر شده است. و بالاخره معمولًا این قسم سوم عقده منجر مىشود به دیوانگى، وقتى كسى در فقر وفلاكت و یتیمى و دربدرى و بى پدرى و یا از پدر و مادرى كه نازش را نكشیده اند زندگى كند و بزرگ شود، گاهى منجر به دیوانگى او میشود، این دیوانگى سرچشمه مىگیرد از عقده او.
این هم قسم سوم، این هم كم است، آن كه بسیار زیاد است غالب عقده ها منفجر مىشود از راه عادى كه 90% از عقده ها منفجر مىشود. بطور عادى یعنى چه، یعنى وقتى منفجر شد، یك جوان پرخاشگرى ا ز كار در مىآید، یك جوانى كه به پدرش بر مىگردد، به مادر بر مىگردد. با جامعه نمىتواند تماس بگیرد، یك دختر دل مرده اى كه دیگر نمىتواند شوهر دارى كند، نمىتواند خانه دارى، بچه دار كند، نمىتواندبا مادر شوهرش بسازد، نمىتواند با خویشان شوهر بسازد، یك آدم دل مرده اى كه نمىتواند در جامعه زندگى كند، یك آدم بد اخلاقى كه اگر كاسب باشد، مشترى نمىتواند جذب كند. بعضى اوقات هم عقدهمنفجر مىشود از این راه كه مىخواهد خودش را نشان بدهد به دیگران. مثلًالباسهاى جلفى مىپوشد، این هیپى دن، بیتل شدن، یك لباس تنگ پوشیدن، یك روز لباس گشاد، یك روز صورتش را مىتراشد، یك روز مىگذارد، یك روز فُكل مىگذارد، یك روز مىتراشد اینها همه و همه از انفجار عقده خبر مىدهد یعنى عقده او منفجر شده، شده هیپى شده بیتل، عقده این منفجر شده این لباسهاى مبتذل را مىپوشد، یك روز تنگ است یك روز گشاد، یك روز لباس جورى است كه مىخواهد بنمایاند در جامعه من منم به من نگاه كنید. یعنى مىخواهد كاركند كه انگشت نما شود. اینها در زنها و مردها هم هست.
بعضى زنها در كوچه وقتى كه راه مىروند راه راه آنها چشمك است، طرز راه رفتنشان این است كه به من نگاه كنید، این عقده است. این آدم عقده اى بوده، نازش را نكشیده اند مىخواهد از این راه نازش رابه جامعه بفروشاند، محبّتش نكرده اند مىخواهد از این راه محبت فروشى كند. و وضع اینها اگر دختر باشد خطرناك است براى این زود هم مىرود با یك گُل گول مىخورد به یك تبسّم گول مىخورد، به یك حرف گول مىخورد رفیق نااهل او را زود مىبرد. نشست و برخاست با رفیق نااهل براى او لذت بخش است. سرو كار با منبر ومحراب براى او سخت است اینها عقده هائى است كه منفجر شده از راه عادى لذا اگر براى بچه اى عقده پیدا شود خطرناك است. كم پیدامیشود كه آن عقده تازیانه شود براى استقامت و صبر تا بشود نابغه، تا بشود آدم فعال.
بیشتر این عقده ای ها اگر در جامعه وارد نشوند، اگر خدا لطف كند رفیق بد پیدا نكند، یك آدم دل مرده اى، یك آدم خود خو، یك آدم گوشه گیرى از كار در مىآید، اگر مرد باشد جامعه او را طرد مىكند، اگر زن باشد نمىتواند شوهر دارى كند كه بسیارى از طلاقها از همین جا سرچشمه مىگیرد و یك قسمت آنهایى كه وارد جامعه مىشوند مخصوصاً رفیق بد پیدا مىكنند، جنایتكار مىشوند، خیانتكار میشوند. یكدفعه جوان یك بعد از نصف شب مىآید، لذت مىبرد از سر كوچه ها لذت مىبرد از اینكه بالاابالى ها بنشیند، بگویند، بخندد، لذت مىبرد از اینكه دیگران بگویند این عجب آدم لاابالى از كار در آمد. اینها همه و همه عقد ه است.
پیامبر اكرم (ص) فرموده است:
«الولد سید سبع سنین و غلام سبع سنین و وزیر سبع سنین»
یعنى بچه شا تا 7 سالگى آقاست بایستى حرف اورا بشنوید، ناز او را بكشید، محبت مىخواهد به او بدهید و هفت سال به بالا تا 14 سال فرموده است این غلام است باید از او كار بكشید (بعد درباره اش صحبت مىكنم) باید مواظب دستش باشید، باید مواظب باین باشدید كه آدم فعالى از كار در آید، و وقتى جوان شد، بالغ شد وزیر شما است یعنى این باز محبت مىخواهد اما محبتش این است كه با او مشورت كن در كارها به شخصیت او احترام بگذار، با برهان با او حرف بزن با استدلال بااو حرف بزن، نمىشود به جوان برگردى، نمىشود قلدرى با جوانت بكنى چه دختر، چه پسر. نمىشود با جوانت بدون استدلال حرف بزنى، اگر مىخواهى جوانت حرف شنو باشد باید با استدلال، با تلطف با موعظه با او حرف بزنى این ها حرف دارد كه بعد در باره اش انشاءالله صحبت مىكنم.
آنچه الان به شما مىگویم این است دختر شما، پسر شما چه كوچك، چه بزرگ اینها محبّت یاب هستند، همین طور كه شما به فكر لباسشان هستید به فكر غذاى جسمشان هستید، باید به فكر روح آنها هم باشید، باید به آنهامحبت كنید، باید ناز آنها را بكشید و باید كارى كنید كه روح آنها از نظر محبت یابى سیر شود و الا بچه شا عقده اى میشود و اگر عقده اى شد جنایتكار مىشود و اگر جنایتكار شد او براى گناهش جهنم مىرود. اما شما هم براى خاطر دخالت دركارش كه عقده ایش كرده اید جهنم میروید.
حتى به شما بگویم ،آیه اى هست در قرآن، این آیه یك معناى ظاهرى دارد، یك معناى تأویلى دارد كه امام صادق (ع) تعبیر كرده اند، آیه مىفرماید:«مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغیرِ نَفسٍ اوْ فَسادٍ فِی الارضِ فَكانَّما قَتَل النّاسَ جمیعاً وَ مَنْ احْیاها فَكانّما احیا النّاسَ جمیعا» مائده، 32.معناى ظاهرى آیه این است كه گر كسى شخصى را به ناحق بكشد گناهش باندازه اى است مثل اینكه جهانى را كشتهباشد و اگر كسى در شرف مرگ است و شما او راز زنده كنید، بچه اى در حوض افتاده در حال خفه شدن است او را نجات دهید، كسى دم مرگ است با اتومبیل او را به بیمارستان برسانید از مرگ نجاتش دهید، قرآن مىفرماید اگر كسى را زنده كنى مثل این است جهانى را زنده كرده باشى، این معناى ظاهرى آیه است. اما امام صادق (ع) معناى تأویلى براى آیه كرده، مىفرماید معناى آیه شریفه این است كه اگر كسى را منحرف كنى، گناه این كار به اندازه اى است مانند اینكه جهانى را كشته باشى و اگر كسى را در راه بیاورى و بتوانى او را تربیت كنى ثواب آن باندازه اى است مانند اینكه جهانى را زنده كرده باشى.
روى تفسیر امام صادق (ع) بحث ما خیلى اهمیت پیدا مىكند براى اینكه این آیه شریفه مىفرماید: پدر، اگر اولادت را تربیت صحیح بكنى، مادر اگر اولادت را تربیت صحیح بكنى و بتوانى یك بچه سالم تحویل جامعه دهى مثل این است كه جهانى را زنده كرده باشى. آیه شریفه مىفرماید: پدر اگر بچه ات از عصبانیت تو منحرف شد، عقده اى شود، مادر اگر بچه ات را تربیت نكنى بى تفاوت باى و بچه تو ى عفت شود، منحرف شود بدان گناه این باندازه اى است مانند اینكه جهانى راكشته باشى. لذا سرسرى از بحث نگذرید اگر به شما مىگویم مواظب باشید بچه هایتان عقده اى نشوند، سرسرى نگذرید.
بحث این است كه اگر یك دختر عقده اى شود یكدفعه خداى نكرده برایت خبر مىآورند كه دخترت رفت با یك تبسم، با یك نامه، یكدفعه برایت خبر مىآورند پسرت رفت با یك رفیق بد معنایش اىن است كه اگر بچه ات عقده اى شود دیگر مشكل است كه سرو كار با منبرو محراب پیدا كند، سرو كار با جنایتكارها با خیانتكارها دارد لذا به بحث امروز بیشتر اهمیت دهید تا بحث هاى گذشته.
اما باید این را هم مواظب باشدى محبت زیادى آن هم غلط است یعنى بچه را لوس و ننر بار آوردن، دیده اید بعضى اوقات این افرادى كه مثلًا 4 تا دختر دارد و یك پسر، این پسر را یك جورى بار مىآورد از خودراضى، لوس، ننر، و این بالاخره هم یك آدم رذل و بدى از كار در مىآید. باید این را هم مواظب باشید همینطور كه گر محبت به بچه ات نكنى عقده اى مىشود، اگر افراط كنى لوس و ننر مىشود از خود راضى میشود.
قرآن شریف آیه اى دارد، آیه خیلى با تأكید مىفرماید: اگربچه ات لوس وننر ازكار در آمد، عذاب دنیا دارد، عذاب آخرت دارد، تو هم عذاب دنیا و آخرت دارى. قرآن مىفرماید:
«لاتَحْسَبَنَّ الذینَ یَفْرَحُونَ بِما اتَوا وَ یُحِبُّونَ انْ یُحْمَدوا بِما لَمْ یَفْعَلوا فَلا تَحْسَبَنّهُمْ بِمَفازةٍ مِنَ الْعَذابِ وَ لَهُمْ عَذابٌ الیم» آل عمران، 188.مى فرمایدگمان نكنى آن كسى كه كار بد مىكند و خیال مىكند كار خوب كرده. آنكس كه توقع بیجا دارد فضیلتى ندارد و مىخواهد مردم به او احترام كند، خیال نكن كه این از عذاب دنیا نجات پیدا مىكند، از عذاب آخرت نجات پیدا مىكند، نه، در دنیا معذب است در آخرت هم معذب است، این آیه به ما مىگوید: اگر بچه تو لوس و ننر شد همینطورى كه به تو زور مى گوید فرداهم كه بزرگ میشود و مىخواهد به جامعه زور بگوید اگربچه ات لوس و ننر شد، از خود راضى شد خواهرش را مىزند، هیچ نمىگویى وقتى بزر گ مىشود مردم را مىزند وقتى مردم را زد آدم ظالمى، از كار در مىآید بچه خواهرش را مىزند هیچ نمی گوییم، خیال مىكند كار خوبى كرده، وقتى بزرگ مىشود مردم را مىزند خیال مىكند كار خوبى كرده، بچه كه لوس و ننر شد، دیگر استقلال ندارد.
اگر بچه لوس وننر شد استقلال ندارد، وقتى وارد جامعه میشود توقع بیجا از مردم دارد، دلش مىخواهدمردم به او احترام كنند، خوب مردم به او احترام نمىكنند، براى اینكه مردم به كسى احترام مىكنند كه فضیلت داشته باشد، این فضیلت ندارد، بقول قرآن شریف: یبحون ان یحمدوا بما لم یفعلوا» مردم به او احترام نمىكنند. وقتى مردم به او احترام نكردند آزرده خاطر مىشود، از جامعه طرد مىشود، دل مرده میشود دیگر دستش به كار نمىرود. دیگر حال بازار آمدن ندارد.
معمولًا دیده اید این آدمهاى از خود راضى خیلى خطرناك میشوند، خیلى جنایتكار مىشوند،
خلاصه بحث این شد كه بچه هایتان چه بزرگ، چه جوان، چه نوجوان، چه كودك، مخصوصاً كودك مواظب باشید عقده اى نشوند، مواظب باشید لوس وننر و از خود راضى هم نشوند و به شما بگویم حدّ متوسطش كارى است بسیار مشكل، یعنى خیال نكنید تربیت اولاد كارى است آسان خیلى مشكل است، اما كارى است واجب از اوجب واجبات، كارى است لازم.