به گزارش سرويس بين الملل باشگاه خبرنگارانبه نقل از شبکه راشاتودي ؛ جان کرياکو که به علت افشاگريهايش درباره شکنجه مظنونان به دست ماموران سيا به دو و نيم سال زندان محکوم شده است گفت دولت مرا متهم کرده است که يکي از ماموران سيا را که فکر مي کردم بازنشسته شده و مي توانم نام او را ببرم، متهم مي کند اما واقعيت اين است که دولت براي افشاگريهاي من درباره استفاده از شکنجه به منظور گرفتن اطلاعات و اعتراف از مظنونان دو و نيم سال حبس براي من تعيين کرد. من در دسامبر 2007 در مصاحبه اي با اي بي سي نيوز گفتم که سيا نه تنها زندانيان و مظنونان را شکنجه مي کند بلکه سياست شکنجه، سياست رسمي دولت آمريکاست و خود رئيس جمهور آن را تاييد کرده است. درست روز بعد از آن مصاحبه سيا گزارشي جنايي را عليه من تنظيم کرد و به وزارت دادگستري داد. از آن زمان تا کنون وزارت دادگستري هرگز بازجويي و تحقيق درباره من را متوقف نکرد تا اينکه در نهايت ژانويه سال دوهزار و دوازده بازداشت شدم.
اين جاسوس سابق افزود: بايد توجه داشت که اطراف باراک اوباما رئيس جمهور آمريکا را همان مشاوران اطلاعاتي گرفته اند که به بوش رئيس جمهور سابق مشاوره مي دادند. تقريبا در تمام دوره اول رياست جمهوري اوباما، معاون سيا همان فردي بود که در زمان بوش در سيا بود، مدير ماموريتهاي سيا همان فردي بود که در زمان بوش بود. جان برنن که باراک اوباما براي احراز پست رياست سيا معرفي کرده و پيش از اين معاون مشاور امنيت ملي آمريکا بود، در زمان بوش مدير مرکز ملي ضد تروريسم دولت بود که سياستهاي شکنجه را تنظيم و اجرا مي کرد. از اين رو حتي با تغيير رئيس جمهور مشاوران اطلاعاتي تغيير نکرده اند. به نظر من جان برنن در سمت رياست سيا بي نهايت تهاجمي و جنگ طلب خواهد بود و از اينکه بخواهد فراتر از قانون حرکت کند هيچ باکي ندارد.
وي درباره شکنجه در سيا گفت در سالهاي 2002 و 2003 بود که مسئولان سيا به ما مي گفتند شکنجه مؤثر است اما اکنون ما مي دانيم که بر اساس گزارش بازرس که بهار سال دو هزار و نه منتشر شد، اين حرفها دروغ بوده است. در واقع سيا حتي به ما که داخل سيا کار مي کرديم دروغ مي گفت و هدف از اين کار اين بود که هم از خودشان و هم از سياستهاي حاکم دفاع کنند اما شکنجه هرگز مؤثر و کارساز نبوده است و اساسا شکنجه اشتباه است. بخشي از فرهنگ سيا اين بود که معمولا مسائل را در ابهام نگه مي داشتند و شفاف سازي نمي کردند تا ماموران بتوانند به راحتي و بدون عذاب وجدان و نگراني از مسائل اخلاقي يا حتي قانوني کارهايي که به آنها محول مي شد انجام دهند. اما مسئله اين است که در برخي مسائل خوب و بد قضيه کاملا مشخص است و نمي توان آنها را خلط کرد و من فکر مي کردم شکنجه نيز همين طور است و اشتباه بودن آن روشن است. بررسي هاي صليب سرخ آمريکا نشان مي دهد اکثريت مردم آمريکا شکنجه را قابل قبول مي دانند. شصت درصد از جوانان با شکنجه مؤافقند در حاليکه چهار سال پيش اکثريت مردم شکنجه را محکوم مي کردند. به نظر شما علت اين تغيير چيست؟
به نظر من کساني که در اين نظرسنجي ها شرکت کرده اند، در اوايل يا اواسط دهه گذشته ، بيشتر در واکنش به سياستهاي بوش شکنجه را محکوم مي کردند. اما به تدريج باراک اوباما بيشتر سياستهاي ضد تروريسم بوش را اتخاذ کرد و با توجه به اينکه او برنده جايزه نوبل براي صلح بود، بيشتر آمريکاييها که خيلي عميق به سياستهاي اوباما نگاه نمي کردند، به راحتي فريب اين سياستها را خوردند و آن را قبول کردند. در واقع اين مسئله تحت تاثير آموزش و رسانه هاست. شکي نيست که هاليوود در اين مسئله نقش مهمي داشته است. يکي از فيلمهاي هاليوود که درباره قتل بن لادن ساخته شده است اين ذهنيت دروغ را به بينندگان القا مي کند که شکنجه در نهايت به پيدا کردن جاي بن لادن و قتل او منجر شد.
يکي از دروغهاي بزرگي که دولت آمريکا به مردم گفته، حرف معروف بوش است که مي گفت القاعده از مردم آمريکا نفرت دارد زيرا آنها عاشق آزادي هستند. من با خيلي از اعضاي القاعده و حتي رهبران آنها که بازداشت کرده بوديم صحبت کرده ام، علت اينکه مردم عليه ما اسلحه به دست مي گيرند نبود آموزش صحيح و نبود دسترسي به اطلاعات درست است. ما مي توانيم به کشورهاي ديگر کمک کنيم تا ساختارهاي آموزشي خود را درست کنند و بهبود بخشند. اولين جنگجوي القاعده که من بازداشت کردم يک جوان نوزده سال اهل تونس بود. تنها علتي که او به افغانستان رفته بود اين بود که او هيچ کار ديگري نداشت، او هيچ مهارتي بلد نبود و مي توانست درآمدي داشته باشد. او مي خواست ازدواج کند از اين رو امام جماعت محل شان به او گفته بود اگر مي خواهي پول درآوري بايد به افغانستان بروي و عليه آمريکاييها جهاد کني.
اگر اين کار را بکني، يک نفر پانصد دلار به تو و خانواده ات خواهد داد و تو مي تواني با اين پول ازدواج کني. اين پسر نوجوان هيچ نفرتي از آمريکا نداشت و حتي درباره آمريکا هم فکر نکرده بود. اساسا بيشتر کساني که براي القاعده مي جنگيدند ايدئولوژي خاصي نداشتند و فقط برخي از اعضاي قديمي و رهبرانشان ايدئولوژي خاصي داشتند. از پنجاه و دو عضو القاعده در افغانستان که با آنها مصاحبه کردم فقط سه نفر براي جهاد و قتل آمريکاييها به آنجا رفته بودند.
اين جاسوس سابق درباره حملات هواپيماهاي بدون سرنشين آمريکا هم گفت آمريکا به راحتي انسانهاي بيگناه و در بسياري از موارد کودکان را مي کشد بدون اينکه هيچ مدرکي دال بر مشارکت آنها در فعاليتهاي تروريستي وجود داشته باشد. اين رفتار آمريکا باعث مي شود تا ديگران عليه ما اسلحه به دست بگيرند. جان برنن معمار برنامه حملات هواپيماهاي بدون سرنشين سال گذشته مدعي شد که اين حملات در سال قبل از آن هيچ غيرنظامي را در پاکستان نکشته است، ادعايي که بر اساس بسياري از گزارشها کاملا دروغ است. آيا فکر مي کنيد اگر جان برن رئيس سيا شود شفافيت بيشتري را شاهد خواهيم بود.
من هميشه گفته ام بايد بحثي ملي و سراسري درباره استفاده از شکنجه به عنوان سياست رسمي دولت آمريکا آغاز شود. من افتخار مي کنم که توانسته ام کمک زيادي به اين بحث بکنم. من از اينکه قانون آمريکا شکنجه را ممنوع مي کند، خوشحالم. من خودم دو ساعت زير باران بودم تا به اوباما راي بدهم. من واقعا باور داشتم که انتخاب او تغييري مثبت خواهد بود. من باور داشتم که جايزه نوبل صلح برازنده اوست زيرا فکر مي کردم که او اوضاع را در دور اول رياست خود تغيير اساسي خواهد داد اما اين اتفاق نيفتاد. به نظر من در سياست ضد تروريسم، دولت اوباما اساسا دنباله دولت بوش است.