به گزارش خبرنگار حوزه سینما
باشگاه خبرنگاران، شب گذشته در برنامهی "ققنوس"، "سید ناصر هاشمزاده" پژوهشگر سینما، "محمد صادق کوشکی" استاد دانشگاه و "مسعود فراستی" منتقد سینما در مورد تحلیل حرکت کلان سینمای ایران به بحث و گفتگو نشستند در این میان "هاشمزاده" گفت: سینما به عنوان هنری متکی به سرمایه و پرخرج کار گروهی بسیار بزرگتری را به نسبت هنرهای دیگر میطلبد.
وی افزود: ما با سینمای دولتی موافق نیستیم و این به معنای موافق بودن با سینمای در ذیل سرمایهداری هم نیست؛ سینمای آمریکا تحت سلطهی سرمایه است و سرمایه برآمریکا حکومت دارد و به همین جهت نظام سرمایهداری بسیار قویتر از دولت آمریکاست و به همین وسیله نیز اصول مبانی حفظ منافع ملی را بهتر از دولت اعمال میکند.
اين پژوهشگر سينما در ادامه اظهار داشت:سينما مرزها را ابتدا تصرف میکند و بعد از آن دولت برای گرفتن سرزمینها اقدام میکند؛ در واقع نظام سرمایهداری با فکر ابتدا در ذهنها نفوذ و سپس ارتش آمریکا در کشورها حضور پیدا میکند.
"هاشمزاده" بيان كرد: نظام سرمایهداری هالیود نه تنها برای خارج بلکه برای داخل هم هر چه لازم است را به صورت فیلم نمایش میدهند و ما در ایران سه بخش دولتی، خصوصی و تعاونی را در اقتصاد در قانون اساسی پیشبینی کردهایم.
وی بیان کرد: پول نفت به عنوان یک بودجه به سینما و به ویژه پروژههای فاخر تخصیص داده میشود و بعد از شکست خوردن این پروژهها هیچ کس هم جوابگو نيست، حاکمیت در ایران در دست صاحبان سرمایه نیست، بلکه حاکمیت اصلی مردم هستند؛ مردمی که علاوه بر هماهنگ بودن با نظام و قبول داشتن آن یک نظامی را در بنیانهای گوناگون اقتصادی، سیاسی و فرهنگی معنا کردهاند.
این پژوهشگر تصریح کرد: در آمریکا دولت به عنوان اعمال ممیز عمل نمیکند بلکه ممیزهایی سینمای آمریکا از لحاظ فکری برای بیرون آمدن فیلم موافق با منافع ملی از قبل انجام شده است.
وی ادامه داد: در ایران نقشههای اخلاقی و فرهنگی ما توسط یک نهاد دولتی ساخته میشود و البته بسیاری از این فیلمها در برابر این نظام و مردم میایستد و برخی نهادها به دلیل داشتن قدرت بدون مجوز فیلم میسازند و در واقع توسط یک عمدهی خاص بدون پیبردن کنترل میشوند در حقیقت مدیران ما مدیریت میشوند.
"محمد صادق کوشکی" در ادامهی این بحث عنوان کرد: نظام دینی با هدف تعلیم و تربیت تاسیس شده است و این امر با یک سری ابزارهایی اتفاق میافتدکه یکی از این ابزارها در روزگار ما رسانههای جدید و به خصوص سینما است و سینما برد موثر و فراگیری دارد البته سینما مرکب صددرصد همواری برای بیان اندیشههای دینی نیست زیرا سازندگان سینما آن را برای اهداف دیگری ساختهاند.
وی افزود: ما همهی کودکان خود را به آموزش و پرورش به دست دولت و حاکمیت سپردیم صدا و سیما نیز حاکمیت را باید انحصاری داشته باشد هیچ کدام از ما طرفدار این موضوع نیستم که بیت المال پول خود را به عدهای تخصیص بدهد و بعد هم آنها چوب حراج به بیتالمال میزنند هیچ عقل سلیمی پرداخت پول بیتالمال آن هم بیحساب و کتاب را نمیپذیرد حاکمیت نیز باید در سینما وجود داشته باشد و با سیاستگذاری کل و کلان همهی عرصههای کشور را باید حاکمیت دینی بسپارند و به تربیت نیروهای آگاه به خطوط قرمز و منافع دولت بپردزاد که دغدغهی خود آنها ساخت کار ارزشمند است.
"کوشکی" اظهار داشت: سپردن سینما به دست کسانی که خود دغدغهمند هستند سبب تولید کار ارزشمند و سومین نکتهی اساسی بحث نظارت است که در واقع اعمال سلیقه را کمرنگ سازد.
"مسعود فراستی" منتقد سینما در ادامهی این گفتگو عنوان کرد: سینما برای آمریکاییها از اسلحه مهمتر است در صورت گرفتن اسلحه و داشتن سینما آمریکاییها هم چنان به همین روند خود ادامه میدهند زیرا سینما به مراتب برای آنها اهمیت دارد و در صورتی برای ما سینما چرخ پنجم درشکه هم نیست.
وی ادامه داد: سینما باید مدیوم بیانی ما باشد ما برای سینما و رسیدن به این نقطهی کاری نکردیم اما آمریکا به دلیل اهمیت داشتن این حوزه برایش حدود صد سال روی این موضوع کار کرده است در واقع این اسب سرکش به این راحتیها به ما سواری نخواهد داد.این منتقد عنوان کرد: در اروپا و در میان چپهای دورهی دوم سینما، یک بحثی در مورد نیفتادن سینما به دست سرمایهگذاری و دولت شکل گرفت ولی موفق به تبدیل کردن نظریهی خود به عمل نشدند.
"فراستی" ادامه داد: در اروپای شرقی که دولتی بود نیز سعی شد که سینما با تفکر کمونیستی و سیاستزده جلو رود اما آن نیز باز هم شکست خورد.
وی اظهار داشت: آموزش و پرورش در حکومتهای مختلف در دست دولت است و این آموزش و پرورش و در واقع دولت است که آمریکایی شدن یا ایرانی شدن را تعیین میکند و هیچ کس توان نشاندن سینماگران و مخاطبان آنان را بر سر کلاس نشاندن و تربیت کردن مدیوم سینما و هیچ هنری نیست.
این منتقد عنوان کرد: هنر با سفارش خوب هم جواب نمیدهد و حتی در راستای حقانیت ایدئولوژیک و سیاستزده میشود و به دنبال آن علاوه بر از دست دادن مخاطب کمکی هم به نقد دولت نمیکند هنر همواره با آزادی نه آزادی لیبرالی بلکه آزادی در نقس خود توام بوده است.
فراستی گفت: اهل هنر با مغز خود و دلش کار میکند به محض آنکه فیلمساز موافق یا مخالف اندیشههای دولتی را برای فیلمسازی اجیر میکنند با دور شدن از آن آزادی به آلت دستی فرمانبر و گاهی هم غیرفرمانبر اجیر میشوند چون هنرمند ذات فرمانبری دارد.
وی افزود: هنر درگیری شخصی یک فرد است و موضوعات اجتماعی هم باید به موضوعات فردی و شخصی شود جامعه شرایطی را فراهم نکرده که هنرمندان ما از جامعه پرت شوند، تربیت درست باید از دبستان و مدارس ما شروع شود.
وی افزود: کار دولت آوردن دوربین در مدارس است، تا در همان ابتدا بچهها بدانند که دوربین مدیوم بیانی و زبانی آنهاست و با آن فیلم گرفتن را یاد بگیرند. باید این امکانات در سطح کشور فراهم شود و استانی همانند کرمان با 100 دانشجوی سینمای جوان تنها یک میلیون تومان بودجه دارد دولت خوب باید این یک میلیون تومان را به 50 میلیون ارتقاء دهد.
این منتقد ادامه داد: دولت باید به جای سرمایهگذاری بر روی پروژههای 8 میلیاردی بدون مخاطب بر روی اینگونه پروژهها سرمایهگذاری کند دولت شهرستانها را بسازد و دغدغههای جامعه را از ابتدا به آنها یاد بدهد؛ کودکی که پس از اتمام ساعات حضورش در مدرسه با آمدن به خانه بازیهای کامپیوتری انجام میدهد در آینده مسئلههای جامعه دغدغهاش نمیشود.
فراستی عنوان کرد: دولت باید به پرورش نیرو و ساخت استودیو بپردازد؛ همهی این موارد گفته شده وظیفهی اصلی دولت است و علاوه بر آن باید در راستای این موضوعات مخاطب نیز تربیت شود.
این منتقد اظهار داشت: فیلم خوب دولتی سفارشی بدون بازگشت سرمایه هیچ معنایی ندارد، فیلم بدون بازگشت سرمایه اثری ناحق است هر چه قدر هم که حرف درست و خوبی بزند فیلم با مخاطب در یک ساز و کار قرار میگیرد؛ بدون فیلمساز و مخاطب و رابطهی این دو سینمایی در کار نیست.
وی تصریح کرد: سینما بدون این ساز و کار گفته شده در دست کسانی قرار میگیرد که اثری خنثی و بدون مخاطب میسازد و نتیجهی آن و علاوه بر این با پول دولتی آثاری مخالف با انقلاب جشنوارهای ضد مردم خواهد بود و نگاه فیلمساز باید به مخاطب خود باشد مخاطبی که دارای ارزشی انقلابی دفاعی و نظری است ما در سینما مخاطب را رها کردهایم.
این منتقد اظهار داشت: ما به مخاطب خوراک مناسب ندادهایم و او را درست تربیت نکردهایم و با رها کردن مدارس و دانشگاههای ناگهان کسانی را سینما میدانیم که با ما خویشاوندتر هستند با برگشت به عقب مخاطب را تربیت کنیم و زمان مناسب برای این کار در صورت شروع از امروز 10سال خواهد بود.
فراستی افزود: سازو کار هنر سفارشی و دولتی موجود در سینمای فعلی خواستههای ما را هرگز برآورده نمیکند هنر به طور معمول در تعامل با مخاطب با تربیت خود و مخاطب رشد میکند و مرتب جلو میرود در صورت درک نکردن این موضوع تنها فکر میکنیم که با افزایش بودجه از 100 میلیارد به 400 میلیارد مشکل حل میشود که علاوه بر حل نشدن مشکل فاجعهای بزرگتر رخ میدهد.
این منتقد عنوان کرد: ما احتیاج به فیلم فاخر نداریم ما احتیاج به فیلم کم خرج داریم زیرا فیلم حرف فیلمساز است و با مخاطب آرام آرام تعامل برقرار میکند.
*** سینما اسب چموشی، که در خدمت مردم و انقلاب نیست
"سیدناصر هاشمزاده" در ادامه گفت: فاجعههایی که بر سر فرهنگ ما آمده با همهی استقامتی که در نهاد دینی، فکری و انقلابی مردم ما بوده نتیجه عدم رویکرد مردم به این سینما است که حس میکنند غریبه است.
وی افزود: سینما اسب چموشی است که در حال حاضر در خدمت مردم و انقلاب و همچنین آینهی تمام زندگی ایرانی است.
"هاشمزاده" ادامه داد: سینما مدیومی است که با مخاطب کار دارد مسئله بنیانگذاری، سرمایهگذاری و آموزشی در آن دخیل است.
وی تصریح کرد: مگر نه اینکه دولت از طریق آموزش عالی نیرو تربیت میکند و همچنین نهادهای انقلابی، دانشکدههای سینمایی بودند و دانشگاههای هنری نداشته و تمام دقت آن صرف پوشش افراد شده است و اگر همین دقت در محتوای درسی و نحوه آموزش سینما صورت میگرفت سینمای کنونی سینمای ایران نبود.
*** ما برای رسیدن به آزادی انقلاب کردیم
"هاشمزاده" بیان کرد: برای سینما چه الگوهایی مطرح شده و چه افرادی این الگوها را به میدان آوردند که ما با سینمایی روبرو هستیم که خواهان عدم توصیه و سفارش به آن هستند نه این سینما فقط سفارش میپذیرد.
وی اظهار داشت: مهم این است که این سفارش را باید از چه کسی بپذیرد در زمانهای که آدمی در زیان است دست به انقلاب زد برای رسیدن به عدالت و آزادی بود که با ظلم درگیر شدیم.
وی عنوان کرد: انقلاب اسلامی در زمانهای رخ داد که بشریت در یک بنبست انسانی وسیعی گیر کرده و هم اکنون میخواهد این بنبست را بشکند.
وی ادامه داد: چرا یادمان میرود که اول انقلاب چه گفته و چه خواستیم و باید مدام تذکر دهیم آیا اصلا توصیه لازم است.
"هاشم زاده" بیان کرد: من در جشنواره مینشینم که تلاش یکساله سینماگران را ببینیم این یک بیان توصیهای است که این توصیهها اصلا شنیده نمیشود.
وی اظهار داشت: زمانی که قرآن از توصیه حرف میزند دو طرفه و به حق است چرا که برای مومنین و همچنین توصیه به صبر است چون راهسختی است که باید آن را طی کرد.
"هاشمزاده" عنوان کرد: در سینما و هنر به مانند اقتصاد نتوانستیم به حد مطلوب برسیم، مطلوب ما در سینما این بود که فساد نباشد و به حق نظر داشتیم اما تا چه حد به آن توجه کردیم و هم اکنون این سینما تا چه میزان به حق توجه دارد.
***سینمای ما هم اکنون فلاکتزده است
وی ادامه داد: در عصری که سینما فلاکت، درماندگی بشریت است و حتی سینمای جهانی نیز این فلاکت را نشان میدهد آنچه که وجود دارد اینکه بشر در زیان گیر کرده است.
"هاشمزاده" تصریح کرد: در انقلاب اسلامی معلولان این بود که انسان نجاتیافته را نشان دهیم در حالی که سینمای ما هم اکنون خود فلاکتزده است.
وی اظهار داشت: قرار بود این انقلاب، روند تربیتی را به گونهای پیش ببرد که از دردها، رنجها، آلام عشقها و غایتهای ایرانی که در انقلاب دنبال آن بود سخن بگوید.
"محمدصادق کوشکی" استاد دانشگاه در ادامه گفت: دانشکدههای هنری از قید هفت دولت آزاد هستند و قوانین پوشش و حجاب در آنجا تعطیل است و حتی لباس شب میپوشند محتوای آن هم که از آن بدتر است .
وی افزود:دانشگاه با این محتوا تا صد سال آینده افرادی را تربیت میکند که از کار خود شبیه جایزه اسکاروکن ذوقزده میشوند.
"کوشکی" تصریح کرد: تربیت ما غیر از تربیت تکنیکال، محتوای تفکر انقلاب اسلامی بود.
وی ادامه داد: حاکمیت به دو صورت با سوژهها ارتباط برقرار میکند یکی از طریق قانونگذاری است که در بحث نظارت و خروجی اعمال میشود.
وی اظهار داشت: فردی که میگوید در مسائل جنسی هم ممیزی نباید باشد. حاکمیت باید به او بگوید اگر تو نمیفهمی ، ملت آگاهند و باید در ساخت آن اثر ممیزی باشد .
وی بیان کرد: قانونگذاری اندکی از این نسبت است اصل تولید، تفکر فرهنگ آن است اگر حاکمیت تفکر انقلاب اسلامی را تولید کنند و آن را به سبک و شیوه زندگی تبدیل کند افرادی شناور در این فرهنگ با این سبک بزرگ میشوند و جزء این مسیر را طی نخواهند کرد.
"کوشکی" بیان کرد: سبک زندگی دینی ئ انقلاب اسلامی نداریم و همچنین تفکر انقلاب اسلامی هم هنوز استخراج نشده و هم در شرایط فعلی سینما باید با نظارت و قانون، خروجی فاجعهبار نداشته باشد.
وی ادامه داد: باید 500 نوع مفاتیح الهیات با دیدهای مختلف داشته باشیم تا به عنوان منبع متفکر به سبک و شیوه زندگی شود تا بچهها با آن بزرگشده و اثر آنها مناسب با آن فرهنگ باشد.
وی تاکید کرد: اولین اعمال حاکمیت در نظارت است شورای نظارتی را از سواد دیانت خود را بگیرد از کسی دستور و سفارشی نگیرند.
"مسعود فراستی" در ادامه اظهار داشت: اولین قدمی که به درد سینما میخورد این است که بتوانیم با سینما حرف بزنیم کسی که صاحب اندیشه و آرمان است باید شجاع و نترس باشد.
*** وجود ممیزی در ابتدای کار، تولید را متوقف میکند
وی افزود: سینما ظرف نیست که هر چه دلمان میخواهد در آن بریزیم و در آن زمان متوجه میشویم در تکنیک و فرم و محتوا مشکل داریم اما متاسفانه متفکرین و فلاسفه ما با سینما مأنوس نیستند و آن را فرا نگرفتهاند.
"فراستی" تأکید کرد: باید پیوندی بین سینما و فلسفه حاکم شود چرا که سینما موجود چموش مستقل و دارای قواعد خاص خود است و باید قاعد آن را شناخته و به جای شخصیتسازی، مفهومسازی کنیم.
وی ادامه داد: افرادی که به خودشان مدال ارزشی میدهند به ابتذال میرسند چرا که پدیده را نمیشناسند.
"هاشمزاده" در پایان خاطرنشان کرد: اگر از ابتدا به فکر ممیزی باشیم تولیدی به وجود نخواهد آمد توصیه در دین خیلی بیشتر از ممانعتهاست ما باید راه را بگشایم./