به گزارش
خبرنگار دانشگاه باشگاه خبرنگاران؛ در بخش اول سخنرانی دکتر سید محمد سید افقهی کارشناس مسائل بین الملل درباره مسائل بین المللی که در اردوی آموزشی تشکیلاتی اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل که با حضور 500تن از فعالین دانشجویی در مشهد مقدس هفته گذشته برگزار شد به موضوعاتی همچون مسئله سوریه، بیداری اسلامی، وضعبت فعلی کشورهای منطقه اشاره شد؛ در بخش پایانی ادامه این محورها آمده است.
در ادامه میخوانید:
کشورهای متخاصم با آمریکا چه کسانی هستند؟
یک سوم خاک قطر با مجوز و با رضایت امیر قطر، در اشغال نیرو های آمریکایی است
داستان جالب رسوایی اخلاقی امیر قطر
اتاق فکر مشترک آمریکا، رژیم صهیونیستی و عربستان چه بود؟
ماجرای درخواست کمک نتانیاهو از اوباما و پاسخ جالب اوباما
آخرین مانوری که برگزار کردیم همه بهت زده شدهاند
بزرگترین سفارت آمریکا در جهان بغداد است
آخرین تحولات مصر
به مرسی گفتند اگر با ایران رابطه داشته باشی، یک و نیم میلیون کارمند مصری را از عربستان اخراج میکنیم.
اسرائیل سنی های حماس را در فلسطین جزغاله می کند و در جنوب لبنان شیعیان را قتل عام می کند.
ملک عبدالله گفته من میلیاردها دلار خرج می کنم و نمی گذارم که در عراق یک حکومت با ثبات برقرار شود
قسمت پایانی - مشروح سخنرانی سید محمد سیدافقهی را در ذیل می خوانید:آمریکا برای رسیدن نقشههای خودش، 4 شکل سرمایه گذاری کرده است. اولین سرمایه گذاریش این است که یک منظومه سیاسی در منطقه، به نام کشورهای در کنار آمریکا که شامل رژیم صهیونیستی، ترکیه، عربستان، اردن، یمن، بحرین، امارات، قطر، عمان و کویت می شود، ایجاد کند. صد در صد اینها در پازل آمریکا حرکت میکنند. آمریکا میگوید بجنگید، میجنگند، بگوید صلح کنید، صلح میکنند. در کنار این منظومه سیاسی یاران آمریکا یا هم پیمانان با آمریکا، دو منظومه کوچک سیاسی هم داریم، یکی میشود منظومه بلاتکلیف، چون اینها تازه انقلاب کرده اند و نمی دانند که برگردند به آمریکا و به خاطر نیازهای اقتصادیشان با آن هم پیمان شوند و یا نه مثل ایران حاضر بشوند، نرخ بپردازند. و کتک بخورند. ولی سر کارشان بیایستند. فعلا بلاتکلیف هستند مانند مصر، تونس، عراق، لیبی.
یک منظومه کوچک دیگر است که به آن می گویند کشورهای متخاصم با آمریکا میگویند یعنی بلاتکلیف نیستند، و با امریکا درگیر هستند که ایران، سوریه، حزب الله لبنان و حماس فلسطین جز این منظومه هستند.
داستان جالب رسوایی اخلاقی امیر قطراین سرمایه گذاری سیاسی آمریکا، در منطقه است. آمریکا یک سرمایه گذاری بزرگ نظامی هم در منطقه کرده است، ناوگان پنجم دریایی آن در بحرین، دو پایگاه زمینی بسیار بزرگ و بسیار مدرن در قطر با ظرفیت 400 الی 450 هزار سرباز که آنها را در خاک قطر وارد میکنند. یعنی به عبارت دیگر در حال حاضر یک سوم خاک قطر با مجوز و با رضایت امیر قطر، در اشغال نیروهای آمریکایی است.
روزنامه تایمز لندن یک مصاحبه اخیرا با خانم لگلید کرد و او در خاطرات خود بیان کرد که خاطره غیراخلاقی، با امیر قطر و معاونش بن جاسد داشتهام. گفت زمانی که این آقا وزیر خارجه بود من عضو سازمان جاسوسی موصاد بودم. برای کسب اطلاعات محرمانه و فوق استراتژیک از جانب سازمان خودم، با مجوز خاخانها و فتوای شرعی که روی این کار گذاشتند، رابطه غیر اخلاقی با آنها برقرار کردم.
حتی گفت: برای حفظ موجودیت و بقای اسرائیل هم تن فروشی میکنیم هم آدم کشی. سرزمین وحی در عربستان سعودی سه پایگاه عربستان در اختیار نیروی هوایی آمریکا قرار داده است و آمریکا برای اینکه خود عربستان را هم آلود به جنگ کند، یک اتاق مشترک تشکیل داده است.
مواردی مثل اتاق فکر مشترک آمریکا، رژیم صهیونیستی و عربستان. تمرینات هوایی و مانورهای مشترک برای حمله به ایران. از طرفی عربستان صعودی کشور اسلامی است و دبیر خانه سازمان همکاری اسلامی در جده در عربستان است.
آقای بنسلطان هماهنگ کننده اتاق جنگ است که اگر لحظهای به قول آقای اوباما بخواهند از گزینههای نظامی روی میز استفاده کنند، چهار هزار هدف را در قالب یک بانک هدف چهار هزار نقطهای میخواهند بزنند. اینکه الان حمله نمیکنند، معنایش این نیست که اصلا حمله نمیکنند. برآوردشان جواب نمیدهد که ما چگونه به ایران یورش ببریم که این چهارهزار هدف را با هم بزنیم و حداقل اهداف حیاتی، بعد آن اهداف استراتژیک و بعد آن اهداف مهم را با هم باید بزنیم که ایران قدرت پاسخگویی نداشته باشد. چون اعتقاد دارند که اگر ایران بتواند ما را بزند، جنگ فرسایشی میشود و مزاج منطقه جنگ فرسایشی را تحمل نمیکند.
چون دیدیم که جنگ اخیر غزه فقط8 روز طول کشید و این به دلیل این است که اسراییل نمیتواند جنگ فرسایشی را تحمل کند. طولاترین جنگهای رژیم صهیونیستی با اعراب، جنگ 33 روزه لبنان بود که در آن هم موشکها تا 30 کیلومتری تل آویو رسید.
در زمان جنگهای 22 روزه غزه که همزمان با مراسم تحلیف اولین دوره ریاست جمهوری اوباما بود، او گفت: من نمیخواهم وقتی مراسم تحلیف در کاخ سفید برقرار است، شبکههای دنیا حتی یک تصویر از خونریزی در جهان نمایش دهند. به همین دلیل بدون هیچگونه قید و شرط جنگهای 22 روزه تمام شد.
تماس نتانیاهو به اوباما در جنگ 8 روزهجنگ این دفعه هم 8 روز بیشتر طول نکشید چون موشکهای والفجر ایران به تل آویو رسید.
نتانیاهو زنگ زد به اوباما و گفت تلآویو بمباران میشود! اوباما گفت شما که میخواستید ایران را بزنید، این که فعلا حماس است! و برای همین است که سردار جعفری گفتند اسراییل بزودی نابود میشود.
در خود سوریه برخی از سکوهای پرتاب موشک الان به سمت اسراییل است. مرتبا هم روسها بعد از این حمله اخیر به سوریه فشار میآورند که موشکها را به سمت اسراییل بزنند. اما اینکه چه وقت بزنند حق سوریهاست و نه ما میتوانیم برایشان تعیین کنیم و نه کس دیگر. ولی باید این موشکها به سمت اسراییل باشد که وقتی او زد، سوریه فرصت پاسخگویی داشته باشند. این که میگویند به ایران حمله میکنیم، برای ایجاد جنگ روانی است و با مطرح شدنش فقط قیمت نفت بالا و پایین میرود.
حدود 19 بار اوباما به مرسی زنگ زد که جنگ را متوقف کنید. اما مرسی گفت باید جلسه تشکیل دهیم و نمایندههای حماس و سازمان امنیت و ... بیایند و شرط و شروط میگذارند. اوباما گفته است: بگویید نمایندگان سازمان امنیت و ارتش اسرائیل بیایند، نمایندگان حماس هم بیایند. جنگ را متوقف کنند. تعداد 25 یا 30 موشک والفجر 5 به تلاویو رسید.
برآورد الان جواب نمیدهد که اگر ما به ایران در شرایط فعلی حمله کنیم چه اتفاقی میافتد. توان حمله دارند اما نمیدانند نتیجه به چه صورت خواهد بود. این به معنی این نیست که خیال ما راحت باشد که امکان حمله ندارند.
بزرگترین سفارت آمریکا در جهان بغداد استما مانورهای پرهزینه برگزار می کنیم. آخرین آن مانور ولایت 3 بود. همه بهت زده شده اند. چون هم فنون رزمی و هم ساز و کار نظامی جنگ وارد میدان شد. الان با ماهواره تمام حرکات ما را رصد میکنند. میفهمند که این مانورها حقیقی است. صرف ژست نیست. آمادگی به رزم است.
بزرگترین سفارت آمریکا در جهان بغداد است. 15 هزار کارشناس نظامی جنگ روانی و عملیاتی و اطلاعاتی را پیگیری میکنند. این تعداد برای کنترل عراق نیست. برای کنترل تمام منطقه است.
کار اینها صدور فتوا به نفع آمریکا و اسرائیل و دیکتاتورها است. کارشان مفهوم سازی ضد ایران و انقلاب اسلامی است. جایگزینی تز ایران هراسی به جای اسرائیل هراسی یا اسرائیل فوبیا است. الان میگویند خطر عمده از جانب اسرائیل نیست. اسرائیل کاری ندارد. اسرائیل و فلسطین با هم درگیری داخلی دارند. این را هم از طریق مذاکرات و صلح حل میکنند. ایران را دریابید. ایران در صدد دست یابی به بمب اتمی است. میخواهد همه دنیا را شیر کند و به دنبال تصاحب منطقه است. اهل سنت تحت تاثیر قرار میگیرند. کمتر روزی نیست که عملیات انتحاری در مناطق مختلف اتفاق نیفتد.
این منظومه در کنار منظومه وهابیت است. این مصیبت است. آقای شیخ ابو عزیز آل شیخ، ماشین صادرات فتوا علیه شیعه ساخته است که فقط شیعه را بکشید. اسلام را قشری، صددرصد منحرف و افراطی معرفی کنند. شخصیتی که در تونس ترور شد را وهابیون ترور کردند.
استاد دانشگاه الازهر فتوا داد که تمام اعضای جبهه نجات مصر مستحق قتل هستند. سامرا منفجر میشود. در عراق بمبگذاری میشود. در پاکستان 125 شهید و 800 زخمی در یک حادثه تروریستی اتفاق افتاد. با وجود اینکه این همه ویرانی و انفجار و کشتار در سوریه، پاکستان و در عراق اتفاق افتاده است. اینها یک فتوا هم صادر نکردند. آقای احمدبن جبری نفر سوم علمای وهاب عربستان در اوج جنگ سی و سه روزه بین حزب الله و رژیم اسرائیل بر صفحه تلویزون ظاهر شد و گفت :«لا یجوز دعا بنصرت حزب الله لانه الشیعه» (جایز نیست دعا کردن برای پیروزی حزب الله لبنان که شیعهاند) و ما میگوییم اگر اختلافی بین تاریخ ولایت پیامبر (ص) بین شیعه و سنی است و اگر قرار است این تهدید حساب شود، ما از این تهدید به عنوان یک فرصت استفاده کنیم و هفته وحدت اعلام کنیم. شب گذشته آقای احمدینژاد در الازهر مصاحبه مطبوعاتی میکرد یکی از این آخوندهای درباری کنارش ایستاده بود و میگفت: بله کتابهای شیعه مالامال از ثبت صحابه است، آقای احمدینژاد گفت: من میروم اگر میخواهید در این جا بحثهای تفرقه انگیز کنید چون ما آمدهایم درباره وحدت صحبت کنیم.
خروجی این فتواها چه میشود؟ میشود این دست و پاهای قطع شده! این سرهای بریده شده! قصابی است! همین اواخر تلویزیون سوریه پخش کرد که بچههای القاعده به یک جوان سیزده ساله یک شمشیر دادهاند و سربازی سوری را دست و پاهایش را بستند و کنار خیابان خوابانده بودند و میگفتند بزن و سر او را ببر. این شمشیر سنگین بود. از دست بچه افتاد روی گردن سرباز و رگش پاره میشد و خون میپاشید. این چه اسلامی است؟! این اسلام آمریکایی است!
این اسلام واگرا و نفاق گراست، و اسلامی ظاهری است که درونش آمریکا و توحش برای حفظ منافع آمریکا و موجودیت رژیم صهونیستی است که در کنارش امپراتور رسانه راه انداختند؛ مانند الجزیره ، العربیه ، سی ان ان، بی بی سی فارسی ... جنگلی از امواج برای شستشوی مغز، برای واژگونی حق به باطل، برای دروغ پردازی، صحنهسازی که در نهایت افشا شد، راه انداختند.
قبل از اینکه در طرابلس قذافی سقوط و فرار کند، آنها فیلم اشغال قذافی را در هالیود ساخته بودند، فیلم سقوط طرابلس را ساخته بودند. منتهی میخواستند همین پروژه را درباره سوریه نیز پیاده کنند که اطلاعات سازمان اطلاعات و عملیاتی چین به سوریه گفت: چنین خوابی را برای شما نیز دیدهاند مواظب باشید، اینها فیلمی را میسازند و چند میلیارد پول آن هم قطر داده است که نشان دهد در یک لحظه حدود سی چهل شبکه ماهواره ای و تلویزونی محلی و.. در سطح منطقه نشان دهند که بشار اسد کشته شده و کاخ ریاست جمهوری بمباران شده است.
ماکتهای آن را ساخته بودند بعد از آن گارد ریاست جمهوری منشعب میشود و بین نیروهای مخالف و موافق درگیری پیش میآید و آمریکا وارد میشود؛ مانند عراق؛ یک چنین پروژه سینمایی هم برای سوریه طراحی کرده بودند اما موقعی که افشا شد بقیه آن را متوقف کردند.
یک دانشجوی فلسفه به نام محمد ابو عزیزی برای رفع معیشت خود با گاری دست فروشی میکرد و از وی مصادره شد و چندین بار به وی اهانت شد و نفت را روی خود خالی کرد و خودکشی کرد و این برای مردم سنگین تمام شد و شعلههای معصومیت این جوان چند طاغوت را سرنگون کرد و این گوی شعله بیداری همچنان جاری است.
مردم تونس قیام کردند و انتخابات برگزار شد، در این انتخابات چند حزب پیروز شد. در رأس احزاب شرکت کننده که بیشترین رأی را آورد النهزه بود. این حزب میدانست به تنهایی نمیتواند حکومت تشکیل دهد با دو حزب چپ و ملیگرا. نخست وزیر نیز از این حزب شد.
آسیبهای حکومت تونس بعد از فرار بنعلی و همین بحرانی که در تونس ایجاد شده است و از شخصیتهای اپوزوسیون را ترور کردند برای شکستن حکومت وحدت ملی است.
در مصر نیز جوانان در عرض 18 روز مبارک را بر کنار کردند و بعد از سقوط وی، وزیر جنگ یک کودتای خزندهای کرد و شورایعالی نظامی تشکیل داد و مهمترین خیانت این شورا این بود که سرعت انقلاب را کشید. این خیانت برخی از احزاب است که میگویند اخوان المسلمین هم در شورای مذاکره با افراد بودهاند که میگویند شما حکومت کنید و انتخابات را برگزار کنید و وقتی قانون اساسی تدوین و رئیس جمهور منتخب شد، حکومت را به ما واگذار کنید.
آقایان تنتابی و شورای نظامی نمیخواستند حکومت را به مصریها واگذار کنند. انتخابات پارلمانی که برگزار شد حزب اخوان المسلمین؛ حزب سیاسی آزادی و عدالت نفر اول انتخاب شدند، حزب سلفی النور نفر دوم انتخابات شد. 73 درصدکرسیهای پارلمان، (پارلمان مصر دو کابین دارد، یکی مجلس خلق آنها و دیگری مجلس شورای آنها) در مجلس خلق 73 درصد آرا را اخوان با سلفیها بدست آوردند.
انتخابات ریاست جمهوری دو مرحلهای شد، در مرحله اول دو نفر شرکت کردند دو نفر اول به مرحله دوم رفتند و رقابت بین آقای محمد مرسی و بین آخرین نخست وزیر یعنی مبارک بود. این توهین معنوی بزرگی به انقلابیون اسلامی بود که ما اولین انتخاباتی که برگزار کردیم از طرف انقلابیون بنیصدر، آقای دکتر آیت، آقای حسن حریری بودند و ...اینجا رقیب آقای بنیصدر اگر بخواهیم با مصر مطابقت بدهیم، امیر عباس هویدا یا آقای شریف امامی یا فوقش شاپور میشود. باز در این انتخابات آقای محمد مرسی در یک رای فاصله اندکی از احمد شفیق پیروز شد. در مرحله دوم شور رقابت بالا بود و اخوان احساس خطر کردند.
وقتی مرسي رئیس جمهور شد، کابینه این تشکیلات تکنوکرات بودند. 5 نفر از کابینه قبلی که مانده بودند به مرسی گفتند نه از جنبههای سیاسی انتخاب کردی و نه از ما حمایت کردی.
وقتی وي رئیس جمهور شد، دستور بازگشت پارلمانی که منحل شده بود را داد و آقای مرسی حق دخالت در قوه مقننه و قضائیه را ندارد. او دادستان کل کشور را عوض کرد و ایشان را به عنوان سفیر واتیکان اعلام کرد و خواست دادستان جدید بگذارد که مردم قیام کردند. اخوانیها و سلفیها یک هیئت تأسیسه تسکیل دادند که اکثریت با آنها موافق بودند و اقلیت جمع با سکولارها، نمایندگان احزاب همراه بودند. با تدوین قانون اساسی، آن را به رای گذاشتند. مخالفین گفتند 27 اصل از قانون اساسی مبهم و خطرناک است و ممکن است اگر در دست رئیس جمهور بیفتد از آن سوءاستفاده شود و باید شفافسازی شود، بعد از آن خواهان رأی گیری باشید.
وقتی آقای عبدالمنعم ابوالفتوح نفر سوم اخوان بود و خود را کاندیدای مستقل اعلام کرد، از اخوان بیرون شد و این جزم اندیشی آنها را نشان میدهد. تنها دانشجویی بود که آقای سادات که در دانشگاه علوم پزشکی سخنرانی داشت، اعتراض خود را اعلام کرد و شعار داد و به زندان رفت و شکنجه شد و به سلول انفرادی رفت.
این شخص امروز جزء مخالفین اخوان و مرسی است. در صورتی که تمام رسانههای ما میگویند سکولار، غربزده، آمریکا، صهیونیسم و بقای رژیم مبارک مخالف مرسی هستند و اینها انتقاداتی است که وارد است و مقداری را به حساب این میگذارند که بیتجربه هستند. میخواهد حکومت کند و میگویند یک حکومت ائتلاف تشکیل دهد اما قبول نمیکند. اما چون اخوانالمسلمین یک جلسه با سران احزاب داشت ماده اولیه این که مصریها در میدان خود میگویند سرنگون باد حکومت مرشد! منظورشان مرشد عضو اخوان المسلمین است و با آقای مرسی کاری ندارند و میگویند محمد بدیع مصر را هدایت میکند، امام مخالفان میگویند ما انتخابات را قبول نداریم و اشتباه است و باید قبول داشته باشید، حتی اگر آقای مرسی باید در اقلیت باشد، میگویند تحمیل شده است و شما میگویید دموکراسی و فردا انتخابات پارلمانی است و شرکت کنید و آقای مرسی را پایین بکشید و اینها دارای طیفهای گوناگونی هستند. در مقابل مرسی ایستادند و مشکلات مصر روز به روز پیچیدهتر میشود.
قانون اساسی که تصویب شد،63 درصد شرکت کردند که از این 63 درصد، 36درصد به قانون اساسی رأی آری گفتند، یعنی از مجموع 90 میلیون جمعیت حدود 10 میلیون آری گفتند، میگویند این قانون اساسی چه ضمانت اجرایی دارد تا بر آن تکیه کنیم. قبول نمیکنند و آقای مرسی آن را اصلاح نمیکند. مردم را مخالف شریعت میداند، اما آنها مخالف نیستند و میگویند درباره حقوق زن شفاف صحبت نکردی. یعنی آنها که ضد شریعت نبودند، با این جو سازیها و تنبیهها ضد شدند. سلفیها طرفدار مرسی هستند. یکی از موانع جدی توسعه روابط بین ایران و مصر، سلفیها هستند و آنها نمیتوانند با ایران مبارزه کنند.
در یک مصاحبه مشترک به همراه نماینده حزب عدالت و آزادی اخوان و یک فرد بیطرف از لبنان بود، مجری برنامه میگفت چرا سطح ارتباط خود را با ایران ارتقا نمیدهید؟ در جواب گفت جامعه ما به تشیع حساس است و فتنه ایجاد خواهد شد و من به زبان عربی به وی گفتم رابطه با اسرائیل فتنه ایجاد نمیکند؟ اگر تشیع خطرناک است و قلبها را قبل از مرزها تصرف میکند، پس چرا تشیع هنوز در عربستان باقی است؟ ما هم بالاترین سطح را در سعودیها داریم، سعودیها، سلفیها به حکومت مرسی فشار آوردند که سطح ارتباط خود را با ایران ارتقا ندهد و وی را دو تهدید درونی و بیرونی کردند. یکی این است که اگر ارتباط خود را ارتقا دهد قدرت مانور فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، تبلیغاتی ایران افزایش مییابد.
دو فشار از جانب عربستان برای آقای مرسی است: یکی این که اگر مرسی سطح روابط خود را با ایران گسترش دهد، قدرت مانور فرهنگی سیاسی اجتماعی تبلیغاتی ایران زیاد میشود و ایران هم به دنبال گسترش تشیع است.
الان جوانان مصری دارای تفکر سکولار و دچار برهنگی فرهنگی شدهاند. این فتنه نیست ولی اگر با ایران رابطه پیدا کند فتنه است. اگر فتنه است پس در عربستان و بحرین و کویت هم فتنه است .پس چرا از رابطه با آنان جلوگیری نمیشود؟
تهدید دوم از بیرون مصر است. به آقای مرسی گفتند اگر با ایران رابطه ات را گسترش بدهی ،یک و نیم میلیون کارمند و کارگر مصری را از عربستان اخراج میکنیم.
اگر این همه کارگر اخراج شوند دو بحران ایجاد می شود: هم بحران بشری و هم ارزی که این کارگرها به داخل کشور میفرستادند قطع میشود.
وقتی مرسی تهران آمد چهار ساعت بیشتر نماند و چون سفر دیگری داشت حتی با مقام معظم رهبری هم دیدار نکرد و فقط ریاست را به ایران منتقل کرد و رفت.
آقای صالحی هم که به دلیل اجلاس پیش درآمد سران همکاری اسلامی، سفری به مصر داشت، فقط در مورد سازمان و سوریه گفتگو کرد. آقای احمدینژاد هم که به مصر سفر کردند مرسی به استقبال ایشان آمد. بین سفر آقای صالحی و احمدینژاد مصاحبه کرد و گفت که ما نه در سفر آقای صالحی درباره روابط بحث کردیم و نه در سفر آقای احمدینژاد بحث خواهیم کرد.
بعد از این مطرح کردند اگر ایران موضع خود را نسبت به سوریه شفاف نکند ما نمیتوانیم با ایران رابطه گسترده داشته باشیم.
ما با ترکیه صد و هشتاد درجه با هم تضاد داریم. ترکیه هم مرز هشتصد و پنجاه کیلومتری خودش را برای عربستان باز کرد و تبدیل به اتاق جنگ القاعده، سعودیها، قطریها و در کنار آن سامانه موشکی ناتو و در کنارش سلفیها تک تیریها و القاعده شد.
ما با ترکیه مشکلی نداریم. سیزده هزار مبادلات بازرگانی داریم. ما با ترکیه اختلاف موضع داریم ولی رابطهمان با هم برقرار است. ولی مصر چون انقلابش یک انقلاب نا آرامی است، و یک انقلاب ناب نیست.
مرسی شما هنوز سرکار نیامده از صندوق بینالمللی 5 میلیارد پول میگیرید. واضح است در این شرایط صندوق بینالملل پول میگوید آقای مرسی اول به کمپ دیوید برس. وقتی از آمریکا میخواهد وام بگیرد آمریکا هم میگوید اول به کمپ دیوید برس و از اسرائیل حمایت کن.
چند بار از مرسی از آقای محمد بدیع، و سران اخوان المسلمین سؤال کردهاند که چرا موضعتان را نسبت به کمپ دیوید و اسرائیل مشخص نمیکنید؟ پاسخ میدهند از آنجاییکه مصر به تمام مقررات و کنوانسیونها و مقررات بینالمللی احترام میگذارد ما نمیتوانیم به کمپ دیوید دست بزنیم. این کاملا نشان میدهد که انقلاب مصر ارزشش چقدر است.
در ایران به محض اینکه انقلاب پیروز شد روز بعد پرچم سفارت اسرائیل پایین کشیده شد. پرچم فلسطین بالا رفت و تحویل یاسر عرفات داده شد. اولین و آخرین سفارت فلسطین در دنیا در تهران است. حال در مصر، لیبی و تونس انقلاب شد، یک سفارت فلسطین ایجاد نکردند. درجه خلوص انقلاب ما را هیج انقلابی نداشته است. ما هزینهاش را هم پرداخت کردیم. جوانان ما در 8 سال دفاع مقدس رفتند و هنوز کاروان شهدا و اسیران میرسد. هنوز بچههای نیروی انتظامی در مبارزه با قاچاقچی و مواد مخدر و ...کشته میشوند.
حافظ اسد تز دکترین جنگ فارس عرب را شکست و طرفدار ایران بود. صدام میگفت ایرانیها مجوس هستند اما حافظ اسد قبول نکرد. دبیر کل سازمان ملل بعد از یکی دو سال به این نتیجه رسید که در جنگ ایران و عراق، عراق متجاوز است. بشار اسد باید هم کتک بخورد، چون حامی استراژیک ایران است.
بشار اسد باید سرنگون شود چون عمق استراتژیک حزب الله است.
حدود سه هزار موشک ریز و بزرگ و کوتاه برد و ... حزب الله همه سوری بودند. ایران انتقال تکنولوژی به حزب الله را داد ولی به طور مستقیم موشک نداد. از طریق مرز زمینی انتقال موشک راحتتر است.
سوریه و بشار اسد یک استخوان در گلو است که باید شکسته شود. چون با حزب الله، فلسطین و ایران رابطه استراتژیک دارد. بهترین مدل برای نابود کردن سوریه فرار رئیس جمهور آن با مهندسی معکوس است. آمریکا، فرانسه، ترکیه و ...به مقابله با سوریه پرداختند و به دنبال نابودی این کشور در همه ابعاد هستند.
اینها میگویند که آقای بشار اسد شیعه علوی مورد حمایت حزب الله است. این در شرایطی است که بیش از هشتاد درصد مردم سوریه سنی هستند و در حال کشته شدن هستند. اسرائیل سنیهای حماس را در فلسطین جزغاله میکند و در جنوب لبنان شیعیان را قتل عام میکند.
امریکا مردم منطقه صدر بغداد را که شیعه بودند بمباران کرد و هم عراق فلوجه را زد
اقا وحید معلم در اخرین دیدارش اظهار کرد: اقای اوغلو فکر کردید که فقط ما نقطه ضعف داریم؟ 27 درصد ترکیه علوی و هم کیش بشار اسد هستند. در عین حال بیشترین جمعیت منطقه کرد ترکی یا همان حزب پ ک ک هستند. بشار اسد برای ابراز حسن نیتش پ ک ک را خلع سلاح کرد تا به ترکیه اعلام همکاری کند. در شرایط فعلی پ ک ک دوباره مسلح میشود. اگر این حزب واقعآ مسلح شود آقای اغلو را نابود میکند.
اگر سوریه سرنگون شود اول از همه روسیه ضربه میخوردزشتترین جنگ، جنگ بین مسلمانها است. در نتیجه ما نسبت به اخوان المسلمین هیچ خصومتی نداریم. اعتقاد داریم که اخوان خطا میکنند و بعضی از خطاهایشان هم قاطع و کشنده است.
اگر سوریه سرنگون شود اول از همه روسیه ضربه میخورد. زیرا حربه بزرگ به نام صادرات گاز اروپا و درامد عایدات این صادرات از روسها سلب میشود. برای همین حمله ناتو از طریق شورای امنیت سه بار وتو میشود. دلیل ان هم بشار اسد نبود چون سوریه کشور فقیری بود. اینها قذافی و لیبی خهرا به امریکائیها فروختند. قرارداد 1975 را با اجماع در شورای امنیت تصویب کردند یعنی روسیه و چین هم به ناتو مجوز دادند تا جلوی هواپیمای جنگنده قذافی را بگیرند. اما نتیجهای که حاصل شد این بود، قذافی از همه جهات مورد اصابت موشک قرار گرفت.
از ناتو خواستند که مردم لیبی را نجات بدهد و گوشت را به گربه سپردند و ناتو تمام تأسیسات مدنی و نظامی به جز تاسیسات نفتی را از بین برد.
این دوستان موج سبزی ما کجا رفتند، به آنها گفتیم سمت اینها نروید، اینها برای شما تاریخ مصرف میگذارند، شما که عزیز کرده تر از قذافی نیستید!
در این میان شبکههای رسانهای اینها به ما فحش میدهند. در آمریکا خیلی آزادی هست؟ جرات دارید آنجا از هولوکاست صحیت کنید، سرب داغ در حلقت میریزند!
این فیلم اهانت به رسول الله که بسیار وحشتناک است. مسلمانها اعتراض کردند، به ما گفتند بیفرهنگها! شما تمرین دموکراسی ندارید! ما به حضرت مسیح فحش میدهیم و راست هم میگویند، فیلمی برای حضرت مسیح ساختند که در آن شهوترانیهای حضرت مسیح را نشان دادند، صدای واتیکان در آمد و آنها گفتند آزادی بیان اینجا هست؛ اگر آزادی بیان دارید پس چرا نمیگذارید درباره هولو کاست صحبت کنیم؟!
بالاخره آزادی بیان هست؟! شما میگویید مبارزه با تروریسم؟ میگویند ما که نوید بخش آزادی و مدافع حقوق بشر هستیم! القاعده متوحش، هزار وچهارصد سال پیش میخواهد در مالی جمهوری اسلامی راه بیندازند بریم سراغ القاعده وآنها را بکشیم القاعده در سوریه زیر چشمان جاسوسان سیا و ماهواره ها در حال عبور هستند. معلوم شد یک القاعده زشت در مالی داریم و یک القاعده زیبا داریم و آن سوریه است این غرب است .
برای این است که حضرت امام(ره) فرمودند اعتماد نکنید هر چی فریاد دارید بر سر آمریکا بزنید، اینها دروغ میگویند، همین الان ما را وارد مذاکره کرده است بعضی از این دولت مردان ما قند در دلشان آب شد که با آمریکا ارتباط برقرار میکنیم و دلار پایین میآید یعنی عزت و شرافت و خون شهدا و جسدهایی که هنوز پیدا نشده وهمه اینها را میخواهند با دلار و ريال معاوضه کنند؛ این چه طرز نگرشی است؟ از یک طرف همین جو بایدن قلدر در کنفرانس صلح بین الملل مونیخ میگوید میخواهیم مذاکره کنیم، بعد میگوید البته اگر میخواهیم ایران پاسخ مثبت بدهد به ما باید به آن فشار بیاوریم، مثل اینکه تفنگ را روی شقیقه بگذارند و بگویند که بیایید مذاکره کنیم و اگر آنچه ما نخواستیم بشود شلیک میکنیم، البته نمیزنند اما قلدرند یعنی خودشان فکر میکنند که قلدرند، رو به افول هستند و دارند تمام میشوند.
این داستان قذافی رو ببنید، خودش و پسرش را تیر باران میکنند ولی پسر بزرگش را که شیخ الاسلام و جعبه سیاه پدرش هم حساب میشود نگه میدارند تا اگر دوباره خواستند به دولت فعلی فشار آورند این آدم را علم کنند، این غرب است که باید آن را بشناسیم و لذا آقا پاسخ دندان شکنی به این غرب دادند و گفتند: "من با زبان دیپلماتیک با شما صحبت نمیکنم، من یک انقلابی رهبر یک انقلاب هستم، شما دروغ می گویید، شما ریاکار هستید..."
اخوان المسلمین در انتخابات کنگره پیروز شدند. این هم مدرک سوم که اسلام پیروز شده گرچه انتقاد دارم به این احزاب.
در مقابل دکترین آمریکا و بحث خاورمیانه جدید و قدیم و این خاورمیانه اسلامی که را عنوان کردهاند، خاورمیانه اسلامی آن چیزی است که ایران به دنبال تحقق آن است و با تشکیل هلال مقاومت، نه هلال شیعی، حال چرا میگویند هلال مقاومت؟ برای اینکه مقاومت از فلسطین که سر برخاست میآید میرسد به لبنان محور مقاومت در لبنان حزب الله است. مسیحی و سنی هم در مقاومت هست و شهید هم دادهاند. بعد حرکت میکند به سمت سوریه که اکثریت اهل سنت هستند و بعد حرکت میکنند سمت عراق که سه قسمت است، بالا کردها هستند که شیعه و سنی با هم هستند، وسط اهل تسنن اند و از وسط به پایین شیعه هستند. بعد این هلال از کویت و اردن عبور میکند و میرسد به بحرین، که 70 درصد از جمعیتش شیعه هستند. بحرینیها دو مطالبه عمده دارند، یکی تبدیل پادشاهی مطلقه به پادشاهی مشروطه، در پادشاهی مطلقه جناب ملک همه کاره است. و اختیارات خودش را به افراد مختلف تفویض میکند. ولیکن پادشاهی مشروطه مثل انگلستان است که قدرت اصلی در دست دولت و نخست وزیر است و پادشاه یا ملکه صرفا سمبل رهبری کشور است.
خواسته دومشان این است که هر بحرینی یک رأی و براساس هر بحرینی یک رأی پارلمان تشکیل شود و هر پارلمان هیئت دولت تشکیل بدهد.70 درصد بحرینیها شیعهاند و اگر پارلمانی شود 70 درصد پارلمان شیعه میشوند و 20 درصد سنی، پس شیعیان را میزنند، عربستان وارد میشود، نیروهای جنگی اسرائیلی و انگلیسی وارد شدند. سرباز کم آوردند، عراقیهای بعثی را جمع کردند و شناسنامه بحرینی سنی برایشان درست کردند که اینها بیایند بجنگند به نفع آلخلیفه، حال حرف عربستان چیست؟ میگوید اگر بحرین پیروز شود این خط آتش میگیرد، این خط شامل چیست؟ منطقة الشهریه، که قطیف و احصاء و امامیه و اینها روی چاه نفت خوابیدهاند و عمده نفت آمریکا از این منابع تأمین میشود. لذا عربستان خاکریز خودش را از داخل خاک خودش برد به بحرین. و علی عبدالله صالح را سرنگون کردند، ماه اول توطئه عربستان آمریکایی آمد سر کار و ترمز انقلاب را کشید. گرچه هنوز در مناطق جنوبی و شمالی این منطقه هنوز آتش انقلاب را دارند و میگویند که ما فریب خوردیم و تا انقلاب نشود به خانههایمان برنمیگردیم.
عربستان میگوید که ما باید ایران را محاصره کنیم، عراق با ایران است، بحرین با ایران است. منطقة الشهریه با ایران است، عراق با ایران است، در اردن قیام است، سوریه قیام است و به همین دلیل عربستان میخواهد خاکریز را به داخل ایران منتقل کند، برای همین است که در عراق انفجار و عملیات انتحاری انجام می شود. ملک عبدالله گفته من میلیاردها دلار خرج می کنم و نمی گذارم که در عراق یک حکومت با ثبات برقرار شود. پس خاکریز دوم در عراق است .
تا کنون 18 میلیارد دلار عربستان خرج سوریه کرده است که بشار اسد را زمین بزند. نه تنها نزدند زمین بلکه بشار آنها را میزند. از طرفی دیگر مردم سوریه، قیام کردند وقتی که مردم سوریه قیام کردند یک سری مطالبات داشتند، مثل مردم یمن و لیبی و تونس و مصر. از بین تظاهر کنندگان مردم جنوب سوریه به نیروهای انتظامی شلیک شد و نیروهای انتظامی هم متقابلاً شلیک کردند و از هر دو طرف عدهای کشته شدند. بلافاصله بشار اسد مهار کرد، البته از طرف ایران هم رهنمودهایی برایشان شد خصوصا مقام معظم رهبری که گفتند نگذارید خون مردم ریخته شود این خطرناک است. ولی آنها عمدا به ارتش شلیک میکردند تا پاسخ بشوند. درست است از هردو طرف کشته میدادند. از مردم دیوار گوشتی درست می کردند. مردم بیگناه برای تحقق مطالبات آن ردیف کشته میشدند.
یک جریان اصلاح طلب و یک جریان برانداز هردو موازات هم حرکت میکنند. در رابطه با خواستههای جریان اصلاح طلب باید بگویم که آنها هم خواستار تغییر و براندازی دولت بشار اسد هستند. و میگویند 1.ما از طریق به کارگیری زور و حمام خون نمیخواهیم کشورمان نابود شود. 2.ما مخالف دخالت دیگران بر کشورمان هستیم.3 .ما خواهان راه حل سوری با سوری هستیم، سوری مبارز با سوری دولت. این آرمان و شعار دکترین جریان اصلاح طلب در سوریه است.
انتهاي پيام/