به ما گري‌گوري‌ها كه در سينماي مستقل كار مي‌كنيم كسي جايزه نمي‌دهد! ما در سينماي مستقل با 300 يا 400 ميليون فيلم مي‌سازيم. مجموعه فيلم‌هاي ما در طول عمر بازيگريمان 5 ميليارد مي‌شود كه احتمالاً در آن زمان جايزه يك عمر فعاليت هنري را به ما مي‌دهند!

به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، مهران احمدی متولد سال ۱۳۵۲ در تهران است ، وی به همراه خانواده در کودکی به نیشابور کوچ می کند و کارش را از سال ۶۸ و تئاتر نیشابور شروع کرد و در آنجا تا سال ۷۱-۷۰ تئاتر حرفه ای کار می‌ کرده است.

احمدی هنگامی که در دانشگاه قبول می شود دوباره به تهران می آید و تئاتر را به صورت آکادمیک در رشته بازیگری ادامه می دهد. در تهران هم تئاترهای موفقی را در همان سال‌ها کار می کند مانند نمایش «چند و چون به چاه رفتن چوپان» که در جشنواره فجر آن سال ۹ جایزه گرفت.

او چند سالی کار نمی کرد و در این مدت دستیاری و برنامه ریزی کرد و البته کارگردانی؛ هشت فیلم کوتاه ساخت و یک فیلم بلند ویدئویی به نام «کلکسیونر» و بعد از آن به سینما آمد و چند فیلم سینمایی بازی کرد.

مهران احمدي كه امسال با فيلم «روز روشن» حضوري موفقيت‌آميز در سي‌و‌يكمين جشنواره فيلم فجر داشت  قبلاً در آثار عبدالرضا كاهاني نقش آفريني‌هاي متفاوتي را رقم زده بود و در فيلم «روز روشن» توانسته با اجرايي كاملاً واقع‌گرا و ملموس، يكي از امتيازات اين فيلم را رقم بزند. بانی فیلم گفت‌و‌گويي با مهران احمدي انجام داده‌ كه متن آن را ملاحظه مي‌كنيد.

 امسال با فيلم «روز روشن» در جشنواره فيلم فجر انصافاً خوش درخشيديد چطور شد همكاري با كارگردان فيلم اولي را پذيرفتيد؟

اين اولين باري نيست كه من با كارگردان فيلم اولي كار مي‌كنم. پيش از فيلم روز روشن سال قبل با رضا درميشيان در فيلم بغض كار كردم، با فيلم اول مهرداد خوشبخت همكاري داشتم. در فيلم اول رضا كاهاني هم بازي كردم. فكر نمي‌كنم اين همكاري چيز عجيب و غريبي باشد.

من وقتي فيلمنامه را خواندم تمام موضوع برايم روشن شد. خصوصاً اينكه كارگردان، نويسنده كار هم باشد اين نكته مشخص مي‌كند كه كارگردان از كارش چه مي‌خواهد. بعد از خواندن متن جلسات مختلفي با فيلمساز داشتيم با نقطه نظرات هم آشنا شديم. در اين صحبت‌ها كاملاً متوجه شدم كه قرار است با چه فيلمي در سينما مواجه شوم.

 البته قطعاً قرار گرفتن تیم حرفه‌اي هم در اين كار بي‌ارتباط نيست...

ـ دقيقاً، قطعاً وقتي عوامل و زير مجموعه يك كار حرفه‌اي‌هاي سينما مي‌شوند از فيلمبردار كار گرفته تا بازيگران وقتي همه عوامل از تاثيرگذاران سينما هستند حضور آنها در كار باعث دلگرمي و اطمينان خاطر براي من بازيگر مي‌شود.

 شخصيت راننده آژانس در فيلم «روز روشن» چگونه براي شما طراحي شد؟ چون در نگاه اول اين كاراكتر تفاوت خاصي با كاراكترهاي مشابه در فيلم‌هاي ديگر ندارد. اين طراحي متعلق به شما بود يا ذهن كارگردان؟

ـ بخشي از طراحي اين شخصيت در متن اتفاق افتاده بود. اصلاً بخشي از خصوصيات همه كاراكترها در متن براي بازيگران نهفته است. براي من در اين فيلم اينگونه بود، اما بخش ديگر خصوصيات اين راننده آژانس مربوط به چگونگي جريان داشتن زندگي وي مقابل دوربين مي‌شد. تا تماشاچي اين زندگي را باور كند. اين قابل باور بودن به مهران احمدي برمي‌گشت.

اصولاً به اين نكته اعتقاد دارم كه در سينماي ايران مجموعه عوامل از كارگردان گرفته تا بازيگران همه با هم بده و بستان داريم و از چيزي ساده نمي‌گذريم. خصوصاً اينكه من در ارائه كارها به دنبال ساده‌ترين چيز نيستم. هميشه به دنبال نوع دوم يا سوم پيشنهاد مي‌روم. سعي نمي‌كنم در ارائه يك نقش پيشنهاد اول را بپذيرم.

 كمي از پيشنهاد دوم يا سوم برايمان توضيح مي‌دهيد؟

ـ ببينيد وقتي قرار است نقش راننده آژانس، قصاب يا پزشك را بازي كنم معمولاً در ابتدا چيز كليشه‌اي از يك تيپ در ذهن شكل مي‌گيرد نه شخصيت. من به دنبال پيدا كردن شخصيت اين راننده آژانس در بطن جامعه هستم. به صورت ريزبينانه‌اي روي رفتار اين افراد در جامعه دقت مي‌كنم تا به درونيات اين اشخاص پي ببرم و خودم را از چگونگي زندگي آنها و تجربيات آنها پر كنم تا آنچه جلوي دوربين ارائه مي‌دهم نتيجه يك زندگي باشد.

اين حاصل نمي‌شود مگر يك دوره طولاني تلاشي كه من و كارگردان كار داريم.
 
برخي از منتقدان معتقدند فيلم «روز روشن» فيلمي بازيگر محور بود تا كارگردان محور... چه نظري داريد؟

ـ سوال شما را من با سوال جواب مي‌دهم كه اگر اين فيلم با اين بازيگران، با اين عوامل، با اين نماها، با اين ساختار را داريوش مهرجويي مي‌ساخت باز اين سوال را مي‌پرسيديد؟

 و جواب سوال ما؟

- به نظر من ما ايراني‌ها آدم‌هاي چشمي و گوشي هستيم. شايد خارج از ايران همه از تمدن و فرهنگ ما تعريف كنند اما تعارف نكنيم خودمان كه مي‌دانيم آدم‌هاي خوبي نيستيم!! (مي‌خندد)

ولي جواب شما! اين صحبت شما به اين دليل است كه ما مي‌خواستيم آنچه مقابل ديدگان تماشاگر قرار مي‌گيرد نه كارگردان محور و نه بازيگر محور بلكه فضا محور باشد. براي ما اتمسفر يك فيلم از همه چيز مهم‌تر بود اصلاً سينماي مدرن يعني اينكه هيچ چيز در آن ديده نشود. چون حالا اين فيلم، فيلم اول آقاي شهابي است نبايد اين فضا را باور كنيد؟

تعمداً در اين فيلم كارگردان خود را كنار كشيد تا حال و هواي زنده بودن و سيال بودن جريان زندگي در فيلم روان باشد. البته ممكن است يكسري اشكالات هم در اين مسير باشد كه آن را هم مي‌پذيريم اما از نكات برجسته اين فيلم اين است كه تماشاگر از ديدن فيلم احساساتي نمي‌شود.

 رگه‌هاي كمدي هم در بازي شما به چشم مي‌خورد.

باور كنيد واقعاً نمي‌دانم چرا تماشاگر به بازي من در فيلم‌ها مي‌خندد نه تنها در اين فيلم در «بيست، آلزايمر، هيچ» هم اينگونه بود.

 چرا؟

- من واقعاً نمي‌خواهم مخاطب را بخندانم. هيچ لحظه بازيم هم قصد اينكه كمدي كار كنم را ندارم. من حس مي‌كنم تماشاچي از واقعيت موجود خنده‌اش مي‌گيرد تا حركت و پوزيشن من. در واقع اين واقعيت محض است كه تماشاگر را به خنده وا مي‌دارد. البته اين نكته در من ذاتي هم هست. در زندگي عادي هم اطرافيانم را بدون آنكه بخواهم مي‌خندانم.

 ديگر دستياري را ادامه نمي‌دهيد؟

ـ به نظر من دستيار كارگرداني جواني، قلب مغز مي‌خواهد. اگر دستياري را ادامه دهم معتقدم مي‌ميرم. چون به شدت آدم منضبطي هستم و به شدت هم كار دستيار كارگرداني كار سخت و طاقت فرسايي است.

 با توجه به اينكه در بيشتر نظرسنجي‌ها رأي خوبي به بازي شما داده مي‌شود فكر مي‌كنيد چرا در جشنواره فجر بازي شما ديده نشد؟

ـ چون «استرداد» فيلم مهمتري بود. چون 5 ميليارد برايش خرج كرده بودند. حيف بود كه جايزه را به يك فيلم بخش مستقل بدهند.

به ما گري‌گوري‌ها كه در سينماي مستقل كار مي‌كنيم كسي جايزه نمي‌دهد! ما در سينماي مستقل با 300 يا 400 ميليون فيلم مي‌سازيم. مجموعه فيلم‌هاي ما در طول عمر بازيگريمان 5 ميليارد مي‌شود كه احتمالاً در آن زمان جايزه يك عمر فعاليت هنري را به ما مي‌دهند!! (مي‌خندد) به همين سادگي كه كسي به ما جايزه نمي‌دهد.
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار