ولادت
زین الدین بن على بن احمد عاملى جبعى، معروف به «شهید ثانى» فقیه و دانشمند بزرگ اسلام و شیعه در سیزدهم شوال 911 هجرى قمرى، در خانواده علم و فقاهت به دنیا آمد.
شهید ثانی مانند شهید اول از مردم جبل عامل واقع در جنوب لبنان بودهاند و
هر دو از نوابغ نامی و مفاخر فقهاء و مجتهدین شیعه، و هر دو به جامعیت در
علوم و فنون اسلامی مشهور هستند، و هر دو نیز به جرم تشیع در راه دین به
شهادت رسیدند.
منزل و مسجد شهید ثانی در لبنان
شهید ثانی یکى از اعیان و مفاخر فقهاى نامدار شیعه و یکى از متبحرین در علوم اسلامى و یکى از استوانههاى فقهى و اجتهادى در طول ادوار فقه اسلامى است که از نظر آثار و برکات وجودى کم نظیر است.
او که در قرن دهم هجرى زندگی میکرد با تلاش و کوشش خستگى ناپذیر، فقه آل محمد صلى الله علیهم اجمعین را به نقاط مختلف جهان بسط و انتشار داد.
یکی از برکات وجودى این شخصیت بزرگوار، آن است که از وى فرزندى همچون علامه و دانشمند پارسا، ابو منصور جمال الدین حسن معروف به «صاحب معالم» به ثمر رسید که آثار گرانبهایى همچون کتاب «معالم الدین فی الأصول» را براى جهان شیعه به یادگار نهاد.
این کتاب ارزشمند چند قرن است به عنوان کتاب درسى طلاب علوم دینى در حوزه علمى شیعه مورد استفاده قرار مىگیرد و مانند کتاب پدر، یعنى «الروضة البهیة» (شرح لمعه) همچنان جاویدان و پایدار است.
تحصیلات و سفرهای جالب شهید ثانی
شهید ثانى در زمان پدر بزرگوارش، نور الدین على بن احمد، تحصیلات مقدماتى را نزد او گذراند.
با اینکه مسافرتهای آن زمان به راحتی مسافرتهای زمان ما نبود شهید ثانی برای کسب علم و دانس مسافرتهای متعددی داشت.
وی به «میس» رفت و نزد شیخ على بن عبد العالى میسى (متوفاى 938 هجرى قمرى) تحصیلات خود را ادامه داد و کتابهاى «شرائع الأحکام» محقّق حلى و «ارشاد» و «قواعد» علامه حلى را نزد او خواند.
او به منظور ادامه تحصیل مسافرتهاى متعددى به نقاط مختلف جهان اسلام آغاز نمود.
وى پس از آن به «کرک نوح» رفت و نحو و اصول فقه را نزد سید جعفر کرکى فرا گرفت و پس از اقامتى سه ساله در جبع، در سال 937 به «دمشق» مسافرت کرد و نزد شیخ محمد بن مکّى، حکیم و فیلسوف بزرگوار، پارهاى از کتب طب و حکمت و هیأت را قرائت نمود و در محضر درس شیخ احمد جابر شرکت جست و کتاب «شاطبیه» را که در علم قرائت و تجوید است، بر او خواند.
شهید ثانى در دمشق کتاب «صحیح بخارى» و «صحیح مسلم» را هم نزد «شمس الدین طولون» قرائت کرد.
این عالم خستگى ناپذیر در سال 942 هجرى قمرى به سوى «مصر» حرکت نمود.
در مصر نزد شانزده استاد برجسته و دانشمند به اندوختن ذخایر علمى در علوم عربى، اصول فقه، هندسه، معانى، بیان، عروض، منطق، تفسیر و سایر علوم دیگر سرگرم شد.
شهید ثانى در شوال 944 هجرى قمرى به زیارت خانه خدا موفق شد و در سال 946 هجرى هم به زیارت ائمه هدى علیهم السلام در عراق مشرّف شد و در خلال این سفرها در زادگاهش، جبع به سر مىبرد.
سال 948 هجرى بود که شهید مسافرت به «بیت المقدس» را در پیش گرفت و از محضر شیخ شمس الدین بن ابى اللطیف مقدّسى اجازه روایت گرفت سپس به موطن خود مراجعت نمود.
پس از آن عزم سفر به روم شرقى نمود و در سال 949 هجرى وارد قسطنطنیه شد.
این دانشمند بلند همت رسالهاى را که راجع به ده علم بود نزد قاضى عسکر محمد بن محمد بن قاضى زاده رومى فرستاد. پس از ملاقات و انجام مذاکرات علمى بین آن دو، قاضى رومى به وى پیشنهاد کرد در هر مدرسهاى که دلخواه اوست به تدریس بپردازد.
شهید ثانى پس از استخاره، «مدرسه نوریه» بعلبک را انتخاب کرد و از سوى قاضى مزبور، اداره امور این مدرسه به وى واگذار گشت.
شهید ثانی پس از زیارت مراقد ائمه اطهار علیهم السلام در سال 953 هجرى به جبع بازگشت و اقامت دائمى در موطن اصلى خویش را برگزید و در آنجا به تدریس و تألیف آثار علمى مشغول شد.
مرجعیت شهید ثانی
شهید ثانى پس از اقامت در بعلبک، در سایه شهرت علمى، مرجعیت یافت و دانشمندان فرزانه و فضلاى آن دیار، از دوردستترین بلاد براى استفاضه علمى به محضر او روى مىآوردند و از برکات علمى و اخلاقى او بهره مىگرفتند.
شهید ثانی مدرس مذاهب پنجگانه مسلمانان
وى در این شهر، تدریس جامعى را آغاز کرد، به این معنى که چون نسبت به مذاهب پنجگانه جعفرى (امامیه)، حنفى، شافعى، مالکى و حنبلى از لحاظ آگاهى علمى کاملا محیط و مسلط بود، بر اساس تمام این مذاهب پنجگانه تدریس مىنمود و در حقیقت فقه مقارن و عقائد تطبیقى را تدریس مىکرد.
مردم نیز بر حسب مذهب خود، پاسخ استفتائات خویش را از محضر او دریافت مىکردند.
کار و تلاش وصف ناپذیر شهید ثانی
شهید ثانى با داشتن چنین مقام و شخصیت برجسته علمى و فقهى، در تأمین پارهاى از ضروریات زندگی شخصا تلاش مىکرد، از جمله نوشتهاند: وقتى هوا تاریک مىشد و شب فرا مىرسید، با الاغى که مرکب سوارى او بود به خارج شهر مىرفت و هیزم مورد نیاز خانوادهاش را فراهم مىکرد.
عظمت شخصیت شهید ثانی
شیخ حر عاملی
شیخ حُر عاملی صاحب وسائل الشیعه، مینویسد: شیخ اجل زین الدین بن علی بن احمد عاملی جبعی، شهید ثانی، شخصیت وی از لحاظ وثوق و علم و فضل و زهد و عبادت و ورع و تحقیق و تبحر و جلالت قدر و عظمت شأن و جمیع فضایل و کمالات مشهورتر از آنست که ذکر شود، و خوبیها و اوصاف حمیدهاش بیشتر از آنست که به شمارش آید، مصنفاتش نیز مشهور میباشد. از جماعت بسیاری از علماء خاصه و عامه در شام و مصر و بغداد و قسطنطنیه و غیره روایت کرده است.
آیت الله خوانساری
صاحب روضات الجنات، درباره شهید ثانى مىگوید: تاکنون در جمع دانشمندان بزرگ و برجسته شیعه کسى را به یاد ندارم که از لحاظ شکوه شخصیت، سعه صدر، خوش فهمى، حسن سلیقه، داشتن نظم و برنامه تحصیلى، کثرت اساتید، ظرافت طبع، معنویت سخن و پختگى و بى نقص بودن آثار علمى به پاى او برسد، بلکه این استاد بزرگوار در تخلق به اخلاق الهى و قرب منزلت، چنان مىنمایاند که تالى تلو معصوم است و بلافاصله در رده پس از معصومان علیهم السلام قرار دارد.
استاد شهید مطهری
استاد مطهری در چند سطر، زندگی شهید ثانی را خلاصه کرده و نوشته است:
شیخ زین الدین، معروف به شهید ثانى از اعاظم فقهاى شیعه است. مردى جامع بوده و در علوم مختلف دست داشته است. اهل جبل عامل است. جدّ ششم او «صالح» نامى است که شاگرد علامه حلّى بوده است. ظاهراً اصلًا اهل طوس بوده است؛ از این رو شهید ثانى گاهى «الطوسى الشامى» امضاء مىکرده است. شهید ثانى در سال 911 متولد شده و در 966 شهید شده است. مسافرت زیاد کرده و اساتید زیاد دیده است. به مصر و دمشق و حجاز و بیت المقدس و عراق و استانبول مسافرت کرده و از هر خرمنى خوشههایى چیده است. تنها اساتید سنى او را دوازده تن نوشتهاند. و به همین جهت مردى جامع بوده است، علاوه بر فقه و اصول از فلسفه و عرفان و طب و نجوم هم آگاهى داشته است. فوق العاده زاهد و متقى بوده است. شاگردانش در احوالش نوشتهاند که در ایام تدریس شبها به هیزم کشى براى اعاشه خاندانش مىرفت و صبح به تدریس مىنشست. مدتى در بعلبک به پنج مذهب (جعفرى، حنفى، شافعى، مالکى، حنبلى) تدریس مىکرده است. شهید تألیفات زیادى دارد. معروفترین تألیف او در فقه شرح لمعه شهید اول و دیگر مسالک الافهام است که شرح شرایع محقق حلّى است. شهید ثانى نزد محقق کَرَکى (قبل از آنکه محقق به ایران بیاید) تحصیل کرده است. شهید ثانى به ایران نیامد.
صاحب معالم که از معاریف علماى شیعه است فرزند شهید ثانى است.
آیت الله مطهری در جای دیگر میگوید: ما تاریخ را نگاه مىکنیم مىبینیم علمایى که زیاد مسافرت کرده و با طبقات گوناگون سر و کار داشتهاند و استادهاى متنوعى در رشتههاى مختلف دیدهاند (نظیر شهید ثانى) و در هر شهرى با مردم بودهاند و فکر بازتر و وسیعترى دارند نسبت به افرادى که به اندازه آنها نابغه بودهاند و نبوغشان کمتر از آنها نبوده، اخلاصشان کمتر از آنها نبوده ولى همیشه در یک محیط زیسته و از محیط خود خارج نشدهاند. قهراً پختگى روح اینها برابر آنها نخواهد بود.
استادان شهید ثانی
شهید ثانى با مسافرتهاى متعدد خود، در صدد یافتن اساتیدى بود که بتواند بیشترین بهرههاى علمى را از محضر آنان به دست آورد.
او از محضر درس اکثر اساتید برجسته در مذاهب پنجگانه اسلامى استفاده کرده است از جمله:
1- پدر او على بن احمد عاملى جبعى، متوفاى 925 هجرى
2- شیخ على بن عبد العالى میسى متوفاى 938 هجرى
3- شیخ محمد بن مکى حکیم و فیلسوف بزرگ
4- سید حسن بن جعفر کرکى
5- شمس الدین طولون دمشقى حنفى
6- شیخ ابو الحسن بکرى
7- شیخ شمس الدین ابو اللطیف مقدّسى
8- ملا حسن جرجانى
9- شهاب الدین بن نجار حنبلى
10- زین الدین حرّى مالکى
و ...
شاگردان شهید ثانی
شهید همان طور که استادان زیادى داشته و از آنان بهرههاى فراوانى برده است شاگردان فراوانى نیز تربیت کرده و از آنچه خود در طول سالیان دراز و با سختیهاى فراوان آموخته، به دیگران نیز انتقال داده و کسان زیادى را از سرچشمه زلال دانش خویش سیراب ساخته است، تنى چند از معروفترین شاگردان دانشمند و دستپروردگان وى بدین قرارند:
1- سید نورالدین على عاملى جبعى (پدر صاحب مدارک که داماد شهید بوده است)
2- سیدعلى حسینى عاملى جزینى (مشهور به صائغ)
3- شیخ حسین بن عبدالصمد حارثى عاملى (پدر شیخ بهایی)
4- محمد بن حسین ملقب به حر عاملى مشغرى (جد پدرى صاحب وسائل الشیعه)
5- بهاء الدین محمد بن على عودى جزینى (معروف به ابن عودى)
تألیفات شهید ثانی
در أمل الآمل آمده است که شهید ثانى پس از شهادت، دو هزار جلد کتاب از خود به جاى گذاشت که دویست عدد آن به خط خود شهید بزرگوار بوده و تعدادى از آنها از آثار علمى او و مقدارى نیز از مؤلفات دیگران بوده است.
تألیفات شهید ثانى از لحاظ تاریخ تألیف از «روض الجنان» آغاز مىشود و به «الروضة البهیّة» پایان مىگیرد، واقعا همچون روضه و بوستانى است که هر پژوهشگر دانشهاى دینى را با مناظر دلانگیز خود بر سر نشاط آورده تا گم شده خود را در میان آنها بیابد و قلب او با مشاهده هر زاویهاى از این بوستان و آبشخورهاى آن سیراب شود و نسیم ایمان و عقیده را در سطور این تألیفات استنشاق نماید.
کتب و رسالات فقهى
1- روضات الـجـنـان فى شرح ارشاد الاذهان
2- مـسـالک الافهام فى شرح شرایع الاسلام
3- الفوائد العملیة فى شرح النفلیة
4- المقاصد العلیة فى شرح الالفیة
5- نتایج الافکار فى حکم المقیمین فى الاسفار
6- رسالة فى ارث الزوجة من العقار
7- رسالة فى احکام الحیوة
8- رسالة فى وجوب صلوة الجمعه
9- رسالة فى الحث على صلوة الجمعه
10- رسالة فى تحریم طلاق الحائض الحامل المدخول بها, الحاضر زوجها
11- رسالة فى حکم طلاق الحائض الغائب عنها زوجها
12- رسالة فى تحقیق النیة
13- مناسک الحج الکبیر
14- مناسک الحج الصغیر
15- رسالة فى عدم جواز تقلید المیت
16- الفتاوى المختصره , غالبا در مسائل مربوط به عبادات است
17- رسالة فى انفعال ما البئر
18- رسالة فیما اذا احدث المجنب حدثا صغیرا فى اثنا الغسل
19- رسالة فیما اذا تیقن الحدث و الطهارة و شک فى السابق منهما
20- المسائل النجفیه
21- مسائل جبل عامل
22- رسالة فى عدم قبول الصلوة الا بالولایة
23- الـرسـالـة الاسـطنبولیة فى الواجبات العینیه
24- الـروضـة الـبـهیة فى شرح اللمعة الدمشقیه
25- حاشیة المختصر النافع
26- حاشیه ارشاد الاذهان
27- حاشیه قواعد الاحکام
28- حاشیه شرایع الاسلام
کتب درایه
29- الـبـدایة فى علم الدرایة
30- شرح البدایة فى علم الدرایة
کتب اصول فقه
31- تـمـهید القواعد الاصولیه لتفریع الاحکام الشرعیه
کتب مربوط به حدیث
32- غنیة القاصدین فى اصطلاحات المحدثین
33- شرح حدیث (الدنیا مزرعة الاخرة)
34- کتاب فى الاحادیث
کتب ادعیه
35- رسالة فى الادعیه
36- رسالة فى آداب الجمعه
کلام
37- حقائق الایمان یا تحقیق الاسلام و الایمان
تفسیر
38- رسالة فى شرح بسمله
نحو
39- منظومة فى النحو
40- شرح المنظومة فى النحو
اخلاق
41- منار القاصدین فى اسرار معالم الدین
42 ـ منیة المرید فى آداب المفید و المستفید
43- مـسـکـن الـفؤاد عند فقد الاحبة و الاولاد
44- تلخیص مسکن الفؤاد
45- کشف الریبة عن احکام الغیبة
46- التنبیهات العلیه على وظائف الصلوة الغیبیة
بشارت به شهادت
شیخ حسین بن عبد الصمد حارثى، پدر شیخ بهایى مىگوید: «روزى بر شهید ثانى وارد شدم و او را متفکر یافتم. او در خویشتن فرو رفته بود. علت این حالت را از او جویا شدم، به من گفت: «برادرم! چنین مىپندارم که من دومین شهید باشم (بعد از شهید اول)، زیرا در عالم رؤیا سید مرتضى علم الهدى را دیدم که مجلس ضیافتى تشکیل داده و علماء و دانشمندان امامیه و شیعه در آن شرکت داشتند.
وقتى من وارد مجلس شدم، سید مرتضى از جا برخاست و به من تهنیت گفت و دستور داد که در کنار شهید اول بنشینم.»
شهادت شهید ثانی
شهید ثانى نیز مانند بسیارى از شهداى فضیلت، قربانى مطامع دنیوى فردى فرومایه گشت. فردى که تسویه حساب خصوصى او باعث شد، چنین دانشمند با فضیلتى کشته شود.
جریان چنین بود که: دو نفر از مردم «جبع» براى مرافعه و محاکمه به شهید ثانى مراجعه کردند. او نیز طبق موازین دینى و ضوابط شرعى، دعوى را فیصله داد. شخص محکوم از این داورى به خشم آمد و نزد قاضى «صیدا» رفت و شهید ثانى را به رافضى و شیعه بودن متهم نمود.
قاضى جریان را به سلطان سلیم، حاکم روم (عثمانى) اطلاع داد و از طرف او شخصى براى دستگیر کردن شهید، مأمور شد، اما موفق به یافتن ایشان نشد.
سلطان سلیم وزیرش «رستم پاشا» را براى دستگیرى شهید مأمور ساخت و گفت باید او را زنده دستگیر کنى و به اینجا بیاورى تا مذهب او براى ما روشن شود.
رستم پاشا که مطلع شد شهید به سفر حج رفته به طرف مکه رفت و در اثناء راه مکه به شهید ثانى رسید و او را دستگیر کرد. شهید ثانى از او براى انجام سفر حج مهلت خواست و او هم موافقت نمود.
در راه وقتى وارد کشور روم شدند رستم پاشا به واسطه تحریک شخصى در کنار دریا استاد بزرگوار را شهید کرد و سر بریده او را به حضور سلطان آورد. سلطان بر او برآشفت و سخت او را مورد توبیخ قرار داد.
اما خون شیخ شهید هدر نشد و با تلاش سید عبد الرحیم عباسى، رستم پاشا به جرم این قتل بزرگ، محکوم به مرگ شد.
جریان شهادت شهید ثانی در سال 966 هجرى قمرى رخ داد. برخی همچون سید محسن امین در اعیان الشیعه تاریخ شهادت ایشان را 965 هجرى دانستهاند.
مدت سه روز جسد او بر روى زمین ماند و سرانجام پیکر شریفش را به دریا افکندند.