به گزارش خبرنگار
سیاست خارجی باشگاه خبرنگاران شورای امنیت سازمان ملل متشکل از پنج عضو دائم شامل آمریکا، انگلیس، روسیه، فرانسه و چین و 10 عضو انتخابی است که در دوره های دو ساله انجام وظیفه می کنند.
هرسال نیمی از اعضای انتخابی به موجب موافقتنامه نجبا که متضمن تخصیص 10 کرسی انتخابی به نواحی عمده جغرافیایی است، از سوی مجمع عمومی برگزيده میشوند.
پنج کرسی به آسیا و آفریقا، یکی به اروپای شرقی، دو کرسی به آمریکای لاتین و دو کرسی به اروپای غربی و سایر کشورها اختصاص مییابد.
کلیه تصمیمات به رأی مثبت نه عضو نیاز دارد اما تصمیمات در امور ماهوی، برخلاف امور شکلی ممکن است با رأی منفی یک عضو دائمی وتو شود.
کشورهایی که در شورای امنیت نماینده ندارند، چنانچه از اطراف دعوایی باشند که تحت رسیدگی است، ممکن است برای شرکت در مذاکرات شورا دعوت شوند.
عضوی از شورا که طرف یک مناقشه است، زمانی که مسائل مرتبط با روشها یا شرایط حل و فصل مسالمتآمیز اختلاف مذکور به رأی گذاشته میشود، باید از رأی دادن خودداری كند.
به موجب منشور ملل متحد، نقش صلحبانی شورا، مبنایی برای حل و فصل مسالمتآمیز اختلافات را فراهم میآورد و یا در پی تعیین آنکه تهدیدی علیه صلح، نقض صلح یا اقدام به تجاوز رخ داده است، شورا ممکن است اعضا را به اقدام جمعی علیه نقضکننده صلح فرا خواند.
پست ریاست شورای امنيت به صورت ماهانه در میان اعضا گردش میکند و شورا به صورت مداوم در حال تشکیل جلسه است.
باید گفت منطق صلحجویانه تنظیمکنندگان منشور، در فرمولی تجلی یافت که مسئولیت اساسی را به قدرتهای بزرگ فعال در چارچوب شورای امنیت محول میکرد و مادامی که اجماع در میان آنان حاکم بود، هیچ قدرت یا گروهی از قدرتها توان به چالش گرفتن صلح را به نحو موثری نمییافت.
گفتنی است به هر عضو دائم حق وتو داده شد تا سازمان نتواند از سوی یک گروه از قدرتهای بزرگ علیه گروه دیگر به کار گرفته شود چون به نظر غربيان چنین عملی در راستای حفظ آرامش نبود و علاوه بر آن باعث راهاندازی جنگ جهانی ديگري میشد.
شایان ذکر است، هیچ ارگان دیگری از سازمان ملل متحمل ناهمخوانی چشمگیرتری میان تئوری و عمل نشده است.
ازسال 1946، اغلب تهدیدهای جدی برای صلح، مستقیم یا غیرمستقیم، با رقابت میان قدرتهای بزرگ مرتبط بودهاند.
جنگ سرد، مخاصمات ایدئولوژیک، اختلافات برسر نپذیرفتن اعضا جدید و رودررویی های مستقیم قدرت میان قدرت های غربی و اتحادشوروی، به صدها وتو و اتکا اساسی به ائتلافهای منطقهای برای تأمین و نقش وسیع مجمع عمومی و دبیرخانه در امور مرتبط به صلح و امنیت منجر شده است.
اگر چه شورا با بسیاری از اختلافات برخوردی موفقیتآمیز داشته و به توقف جنگ در بسیاری از مناطق جهان یاری رسانده است اما هر زمان که منافع قدرتهای بزرگ با یکدیگر برخورد یافتهاند، شورای امنیت فلج شده است.
با این وجود، ناتوانی فزاینده قدرت های بزرگ طی سالهای اخیر در تأثیرگذاری بر تصمیمات مبتنی بر رأی گیری در مجمع عمومی، بر احیا شورای امنیت موثر بوده است.
در پایان لازم به ذکر است شورای امنیت در مقام عرصه ای مهم برای مذاکرات قدرتهای بزرگ در مسائل عمده مرتبط با امور صلح و امنیت به قوت خود باقی خواهد ماند اما اتخاذ تصمیمات جانبدارانه بر علیه کشورهایی که گوش به فرمان اعضا دائم شورای امنیت نیستند، کاملا مشهود است.
انتهاي پيام/