در فاصله دو کیلومتری شمال شهرآشخانه بقعه متبرکی وجود دارد به نام امامزاده دلاور یا محمددیباج که بنا به نقل قول های موجود از نوادگان امام رضا (ع) بوده است.

  

به گزارش خبرنگارباشگاه خبرنگاران بجنورد، بنای ساختمان آن از آجر و آهن است که دارای یک گنبد و دو مناره می باشد و از نظر نمای بیرونی کاملاً نوساز شده است.

باور عمومي مردم بر اين است كه اين بنده ي خاص خدا عموي حضرت رضا(ع) بوده وپس از شهادت امام رضا محمد دلاور به خون خواهي برادرزاده اش قيام مي كند و در حال جنگ وگريز در اين محل روي اين تپه به شهادت مي رسد.نقل قول است كه مدفن اين حضرت در بين گرگان (گنبد قابوس) و توس درروي يك تپه ي سنگي قرار دارد.

اما:

آنچه از كتب وروايات وتاريخ برمي آيد.

حضرت محمد ديباج [محمدبن جعفر صادق(ع) ديباج] :چه آنكه مدفن او دراسترآباد( گرگان فعلي)است يا آنكه مقبره ي اودر آشخانه (جلگه ي سملقان ياسمنگان )است ،فرزند سوم امام جعفر صادق (ع) است.

محمد[م ح م م د ] (اخ) فرزند سوم امام جعفر صادق عليه السلام كه به ظاهر جرجان مجاور قبر داعي مدفون است. رجوع به غزالي نامه ، حاشيه ص26 و تاريخ قم ص 223 شود. لوح فشرده لغتنامه دهخدا

به ظاهرْ جرجان يعني ظاهراً درجرجان دفن است.

به ظاِهِر جرجان يعني در خوالي واطراف جرجان دفن است.

محمد ديباج : فرزند سوم امام جعفر صادق (ع) كه در مدينه عليه مامون عباسي قيام كرد و سپس با امان نامه ي مامون به مرو رفت يا بردند و در توس مامون اورا بخشيد ومورد احترام قرار داد و در توس در نزد مامون بود تا رحلت فرمود . مامون براو نماز خواند و اورا دفن نمود و به قولي در جرجان وفات كرد ودر آن وقت مامون به بغدادبود . براو نماز خواند. كتاب تاريخ قم

ومحمدبن جعفرراديباجه مي گفتند به جهت حسن وجمال وكمال، اومردي سخي وشجاع بود وبا راي زيديّه در خروج به شمشير موافقت داشت، ودرايام مامون سنه ي 199 در مدينه خروج كردومردم رابه بيعت خود خواند،اهل مدينه بااو بيعت به امارت مؤمنين كردندو اومرديقوي القلب وعابد بود وپيوسته يك روزروزه مي داشت ويك روز افطارمي نمود،وهرگاه ازمنزل بييرون مي شدبرنمي گشت مگرآنكه جامه ي خودراكنده بودبرهنه اي راباآن پوشانيده بودودرهرروز گوسفندي براي ميهمانان خودمي كشت ،پس به جانب مكه رفت وباجماعتي ازطالبيين كه ازجمله ي ايشان بودند حسين بن حسن افطس و محمدبن سليمان بن داودبن حسن مثني و محمدبن حسين معروف به السليق و علي بن حسين بن عيسي بن زيد و علي بن حسين بن زيد و علي بن جعفربن محمد با هرون بن مسيب جنگ عظيمي نمودند وبسيار كس ازلشكر هرون(هارون) كشته گشت آنگاه دست ازجنگ برداشتندوهرون بن مسيب حضرت علي بن موسي الرضا را به رسالت به نزد محمد بن جعفرفرستادواورابه طريق سلم وصلح طلبيد، محمد بن جعفرازصلح ابا كرد وآماده ي حرب شد اين وقت هرون لشكري فرستاد تامحمد راباطالبيين درآن كوهي كه منزل داستندمحاصره كردندوتا سه روز مدت محاصره طول كشيدوآب وطعام ايشان تمام گشت، اصحاب محمدبن جعفردست ازاوبرداشتندومتفرق شدند،لاجرم محمدرداونعلين پوشيدوبه خيمه ي هرون بن مسيب رفت وازاوبراي اصحاب خود امان خواست هرون اوراامان داد. وبه روايت ديگر،بجاي هرون ،عيسي جلودي ذكر شده است، بالجمله طالبيين رادرقيدكردنددرمحمل ها ي بدون وطاءنشانيدندوبه خراسان فرستادندوچون به خراسان ورود كردندمامون محمدبن جعفررااكرام كرده وجايزه دادوبامامون بود تاگاهي كه درخراسان وفات يافت ، مامون به تشييع جنازه ي اوبيرون شدوجنازه ي اوراحمل داده تانزديك قبررسانيد وبراونماز خواندودرلحدخوابانيد پس ازقبربيرون آمدوتاّمل كردتااورادفن نمودند ، بعضي گفتند اي اميرشما امروزدرتعب افتاديدخوب است سوارشويدو به منزل تشريف بريد،گفت اين رحم من است كه الحال دويست سال است كه قطع شده است پس قرض هاي محمد راكه قريب به سي هزار دينار بودادا كرد. واز تاريخ قم نقل است كه محمدديباج درجرجان وفات يافت دروقتي كه مامون به عراق متوجه شد ه بوددرسنه ي 203 ومامون براونماز گذاردوبه جرجان اورادفن كردوعبيدالله بن حسن بن عبدالله بن عباس بن علي بن ابيطالب عليهماالسلام وديگرعلويه مامون رابدين سبب شكركردند. و به من رسيده است كه الصاحب الجليل كافي الكفات ابوالقاسم اسماعيل بن عّباد برسرتربت اوعمارتي كرده است درسنه ي 374 اربع وسبعين وثلثمآۀ . انتهي *

شيخ صدوق روايت كرده ازحضرت عبدالعظيم بن عبدالله حسني ازجدش علي بن حسن بن زيد بن الحسن بن علي بن ابيطالب عليهما السلام كه گفت حديث كرد مراعبدالله بن محمد بن جعفرازپدرش ازجدش امام جعفر صادق عليه السلام كه امام محمد باقرعليه السلام جمع كرد اولادخودراودرميان ايشان بودعموي ايشان زيدبن علي عليه السلام آن گاه بيرون آوردبراي ايشان كتابي به خط اميرالمؤمنين عليه السلام واملاء رسول خداصلي الله عليه وآله كه نوشته بوددرآن حديث لوح آسماني هذا كِتابٌ مِنَ الّلهِ العَزيزِ العَليمْ تاآخركه درآن تصريح شده به اوصياء پيغمبر صلي الله عليه وآله ، ودرآخر روايت است ازحضرت عبدالعظيم فرمود عجب ازمحمدبن جعفر وخروج او است باآن كه شنيده حديث لوح راازپدرش وخودش حكايت كرده آن را./س

برچسب ها: آمام زاده ، دلاور ، نوروز
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.