در شرایطی که در جنگ اقتصادی کشور با دنیای غرب، بر تقویت تولید ملی و محدودیت واردات به عنوان راهکار اصلی برون رفت از مشکلات تاکید شده ، نباید اجازه داد سلطه شرکت های خارجی بر بازار در قالب توسعه صنایع مونتاژ ادامه پیدا کند.

به گزارش خبرنگار اقتصادی باشگاه خبرنگاران ،وجود بازارگسترده لوازم خانگی در کشورمان موجب شده تا طی سال‌های گذشته دست‌اندرکاران بخش صنعت، سرمایه‌گذاری در تولید این محصولات را در دستور کار قرار دهند بطوریکه ایران بدون احتساب ترکیه 50 درصد بازار لوازم خانگی منطقهخاورمیانه را در اختیار دارد و ارزش این بازار معادل شش میلیارد دلار در کشور برآورد شده است .

 این بازار جذاب و سودآور سبب شده تا واردکنندگان و تولید کنندگان لوازم خانگی رقابت شدیدی را با یکدیگر داشته باشند و در این بین مونتاژکارانی که محصول خود را تولید ملی می نامند نیز، درصدد کسب سهم بیشتری ازبازار لوازم خانگی هستند .

سابقه تجارت مونتاژ که در واقع ترکیبی  از واردات ” قطعات ساخته شده منفصله ” در کشور مبدا و ” اسمبل ” و یا به هم وصل کردن این قطعات منفصله در کشور مقصد است، در ایران به چندین سال قبل از انقلاب اسلامی برمی گردد.

بر همین اساس اولین تولیددر صنایع لوازم خانگی ایران در اوسط دهه سی میلادی در شرکت ارج تهران آغاز شد وپس ازآن شرکتهای دیگر مانند بلر ، آبسال، آزمایش و ... در زمان حکومت پهلوی وارد این صنعت شدند ودر این دوران  غالب این تولیدات بصورت مونتاژ در کارخانجات داخلی به بازار  عرضه می شد. 

 دوران قبل از انقلاب، عمده تولیدات صنعتی وابسته به خارج بود، رشد صنعت اگر چه در این دوره بالا است، اما چون استراتژی غالب در صنعت، استراتژی جایگزینی واردات بودلذا تنها به مرحله نهایی تولید صنعتی توجه میشد و اغلب بر صنایع مونتاژ تکیه شده بود. به این ترتیب صنایع تکنولوژی‌بر تا 90 درصد به خارج وابسته بودند سیاست‌های صنعتی بیشتر بر واردات کارخانجات و تکنولوژی خارجی و خرید خدمات فنی و مهندسی به صورت ورود کارشناسان خارجی متمرکز بود.

در این میان منافعی که به واسطه این شرایط حاکم بر صنایع مونتاژ، نصیب شرکت‌های بین‌المللی می‌گردید،که از جمله آنتشدید وابستگی اقتصادی ایران به امپریالیسم، نیاز به حضوردایم متخصصان خارجی در کشور، ورود قطعات خارجی برای تولید این لوازم و رونق اقتصادی کشورهای غربی بوذه است.

همچنین ایجاد کارخانجات صنعتی سبب مهاجرت روستائیان به شهرها در کشورهای جهان سوم شده و تولیدات کشاورزی را کاهش داده و لذا در این کشورها از لحاظ کشاورزی نیز همانند کارخانجات صنعتی مونتاژ وابسته به کشورهای صنعتی می‌شوند به طور مثال در سال 1349 واردات مواد غذایی ایران به 111 میلیون دلار بالغ شد، حال آن‌که این مقدار در سال 1356 به 1780 میلیون دلار رسید. به عبارت دیگر در طول این دوره متوسط افزایش سالانه واردات مواد غذایی 7/48 درصد بود.

بعد از انقلاب اسلامی، اکثر صنایع مونتاژ به دلیل عدم حمایت  شرکت های وارد کننده و کشورهای مبدا، به ورطه نابودی کشیده شدند و به دلیل اعمال تحریم های خارجی و بعضی محدودیت های داخلی ، زمینه برای ایجاد و رشد برخی کارگاه ها و کارخانه های تولیدی مهیا گردید.

در دوران جنگ تحمیلی و دفاع مقدس ، این گونه  مجتمع های تولیدی ایجاد شده ، توانستند در انبوه مشکلات داخلی موجود و خارجی  ایجاد شده ، ثابت ماندن نرخ ارز،واردات کالاهای چینی ارزان و بی کیفیت و همچنین حضور قوی برندهای خارجی و... در مسیررشد و تعالی قرار گیرند. آموزه های این دوران ،کار آفرینان را که با سخت ترین شرایط دست و پنجه نرم  کردنه بودند را سربلند و خود کفا  ساخت  و به نوعی آنها را در مقابل سخت ترین شرایط ، که در نوع خود کم نظیر بود واکسینه نمود.

اما پس از جنگ و در دهه هفتاد با گسترش روابط تجاری ایران بادنیا ،پای دو تولید کننده کره ای ال جی و سامسونگ به بازارلوازم خانگی ایران باز شد وپس از در دست گرفتن بازار با کمک بعضی از تولید کنندگان داخلی، فروش برندهای وارداتی از طریق تجارت مونتاژ قطعاتافزایش یافته و به تبع آن نیز خروج ارز نیز افزایش یافت .

با یک نگاه عمیق می فهمیم که اشتفال ایجادشده توسط این شرکتها  ،یک اشتغال تصنعی و کاذب و در حد ناچیز را در کشوربوجود آورد وفقط منجر به تولید محصول بیشتر و تزریق  سریع تر آن به بازاراست و با عنایت به فرمایش رهبرمعظم انقلاب صنعت مونتاژ و تقليد شده از ديگران دوام ندارد و با يک تحريم يا فشار اقتصادي ارزش خود را از دست مي دهد .

در کنار این مسایل،کشورهای خارجی می توانند از طریق برندهای خود که سفیران صنعتی کشورشان به حساب می آیند،تا حد بسیار زیادی و بدون مقاومتهای زیاد، فرهنگ و تاریخ کشور خودرا صادر کرده که علاوه بر ایجاد محبوبیت فزاینده ی برندشان بطور چشمگیری بر مقبولیت فرهنگ کشورشان بیفزایند.و پذیرش آن از طرف مردم یک کشور ، این است که با پذیرش برند در قدم اول عملا بسیاری از مقاومت ها را شکسته و هر گونه تزریق و یا تحمیل فرهنگ از طریق درگاه برند به راحتی انجام می شود.   به طور نمونه دعوت از اقای سانگ ایل گوک(جومونگ) در سال 1388و استفاده تبلیغاتی از حضور ایشان برای ترغیب و تشویق بیشتر مصرف کنندگان جهت خرید بیشتر محصولات LG در ایران ،همچنین برگزاری جامLG   در گذشته ای نه چندان دور در ایران در قالب فوتبال 4 جانبه برای ایجاد محبوبیت در بین جوانان ،برپایی مراسم ها، سمینارها ی فروش که  اجرای زنده موسیقی های غربی  را  در آنها دارد ، زنده نگه داشتن تصنعی این برندها در ذهن جوانان  با حمایت مالی گسترده این شرکتهاازاکثر کنسرت ها و بزم های موسیقی ، رواج فرهنگ بد حجابی در این گونه مراسم با سطح پوشش لباس و حجاب وآراستگی ظاهری کارکنان شاغل اینگونه شرکتها گواه و شاهدی پر واضح ، بر مدعای تاخت و تاز برند های کره ای و استفاده ابزاری از برندینگ است .

جالب این‌جاست که طبق قوانین کشور کره هیچ برند لوازم خانگی غیر کره ای نمی تواند محصولات خود را به این کشور صادر کند و تنها دو شرکت کره ای تولید کننده لوازم خانگی ۹۰ درصد بازار این کشور را در دست دارند و سایر برندها مابقی سهم را در اختیار دارند و در خیابان‌های سئول ـ پایتخت کشور کره ـ نیز به‌ندرت اثری از کالاهای خارجی مشاهده می شود .

از سوی دیگر، رفتار كشور كره با ايران نوعي استعمارگري نوين است چرا كه اين كشور از یک‌سو ايران را از خريد كالاهاي استراتژيك نظير تجهيزات صنعت نفت محروم ساخته ولي از سوی دیگر، براي كالاهايي نظير لوازم خانگي بدون محدوديت و با ترفندهاي برنامه ريزي شده اقدام مي نمايد این در حالیست که در صورت تصویب ماده 54 قانون حمایت از تولید در مجلس شورای اسلامی دولت مجاز است تا در مقابل اقدامات شرکت های خارجی و کشورهایی که از صدور قطعات، دانش فنی، نرم افزار، سخت افزار و ماشین آلات پیشرفته به جمهوری اسلامی ایران خودداری کند و محدودیت هایی از قبیل ممنوعیت فروش و عرضه کالاهای ساخته شده و مصرفی و سایر محدودیت های ورود به بازار کشور، برای این شرکت ها و کشورها وضع کند.

یکی دیگراز ضررهای گسترش مونتاژ در صنعت مخصوصا لوازم خانگی  کم اظهاری گمرکی محموله های وارداتی  محصولات  کامل CBU توسط شرکتهای واردکننده ،یک تخلف قانون گریز و یک بیماری مزمن واگیردارگریبانگیر تجارت پرسود واردات است .

این کم اظهاری حداقل 2 مشکل اساسی را در بازار ایجاد میکند، یکی کاهش شدید درآمدهای  گمرکی دولت است و دیگری سود سرشاری است که به دلیل این تفاوت قیمت فاحش بصورت مازاد وارد جیب وارد کنندگان  نموده و عملا قدرت رقابتی آنها  را در مواجهه با شرایط پیش بینی نشده اقتصادی ،انجام دامپینگ و ... افزایش می دهد .

اطلاعات به‌دست آمده نشان می‌دهد که شركتهاي لوازم خانگي كره براي فرار از پرداخت ماليات، كالاهاي خود را به صورت باز شده و چند تكه‌اي، در زمان‌هاي مختلف و از گمركات متعدد به ايران وارد كرده و از اين طريق توانسته اند بجاي تعرفه ۵۰درصدي از تعرفه ۱۵ درصدي استفاده كنند و کالاهای خود را با استفاده‌ از حربه‌های مختلف به بازار ایران تزریق کنند.

استفاده اين كارخانجات از تولیدات داخلی نیز تنها محدود به فوم و كارتن بسته بندي از کارخانه‌های ایرانی شده است؛ از طرف دیگر فعاليت اصلي شركتهاي كره اي در داخل كشور و ثبت اين شركتها در مناطق آزاد است كه اين خود كمك شاياني به معافيتهاي مالياتي اين شركتها مي‌کند.

اهمیت این موضوع در سال تولید ملی وقتی بیشتر به چشم می‌خورد که اين شركتها در ايران هيچ كارخانه اي نداشته و فقط با ايجاد چند خط مونتاژ محصولات خود را تكميل و به بازار عرضه مي‌كنند. 

و درصورت تصویب بند 2 ماده 54  قانون حمایت ازتولید در مجلس شورای اسلامی  منابع مالی ارزی و ریالی تخصیصی برای واردات کالاهای نهایی، در مورد کالاهای نهایی که به تشخیص وزارت صنعت، معدن و تجارت تولید کافی داخلی دارند ممنوع شده و ما به ازای آن به حمایت از تولید داخلی تخصیص داده می شود .

بازار لوازم خانگی در دوران حاضر، صنعت نوپا و خودکفای تولید داخلی  و رشد تقاضای روزافزون داخلی را رو در روی هم قرا داده است که این تقاضای فزاینده ، همان نیروی محرکه واقعی صنعت تولید ، یعنی تولید انبوه می باشد. این دوران طلایی همان دوران توانمندسازی صنعت واکسینه شده، نوپا و خودکفای تولید داخلی است  که هم اکنون با حداکثر نیمی از ظرفیت اسمی خود فعالیت می کند و  باید هدایت حداکثری  این تقاضای  انبوه، همانند خونی تازه در کالبد این صنعت تزریق شود.

در این شرایط با توجه به اينكه تنها 30  در صد بازار لوازم خانگي ايران توليد داخلي است، اگر سهم بازار شركتهاي خارجي محدود شود، بيش از 250 هزار فرصت شغلي براي جوانان ايراني فراهم مي شود.

بطوریکه  به عنوان مثال در زمینه تولید لوازم خانگی  ظرفيت توليد حدود دو ميليون و 450 هزار دستگاه يخچال در کشوروجود دارد که ظرفيت بازار حدود يک ميليون و 400 هزار دستگاه است که 500 هزار دستگاه از طريق واردات تامين مي‌شود و بالغ بر يک ميليون و 220 هزار دستگاه نيز در داخل توليد مي‌شود.

ظرفيت توليد ماشين لباسشويي در کشور یک ميليون و 800 هزار دستگاه است که ميليون و 350 هزار دستگاه پيش‌بيني ظرفيت بازار است که سهم برندهاي وارداتي حدود 500 هزار دستگاه و برندهاي توليد داخل بيش از 900 هزار دستگاه است. 

ظرفيت توليد اجاق گاز در کشوريک ميليون و 800 هزار دستگاه در سال می باشد .در اين بخش 50 هزار دستگاه وارد مي‌شود و يک ميليون دستگاه نيز در داخل توليد مي‌شود.

به‌گفته تولید‌کنندگان، اکنون اغلب قطعات پلاستیکی بدنه یخچال، فریزر(به جز قطعات کابین داخل) و ماشین لباسشویی در داخل کشور تولید می‌شود و تولید‌کنندگان داخلی تلاش کرده‌اند تا با بهره‌گیری از تکنولوژی نانو و قابلیت ضد‌باکتری‌بودن این فناوری در تولید یخچال و فریزر به رقابت با محصولات مشابه خارجی بپردازند. همچنین تا سال گذشته، در یخچال ساید در خارج از کشور تولید می‌شد که اکنون تولید‌کنندگان از سرمایه‌گذاری برای ورود ماشین‌آلات و ساخت این قطعه در داخل کشور خبر می‌دهند.

حال در این شرایط ، تحریم های پیش رو و اقدامات هوشمندانه در مقابل آن می تواند بستر مناسبی را جهت رونق تولید ملی و به دنبال آن اشتغالزایی پایدار  در حوزه لوازم خانگی فراهم کند بگونه ای که ظرف مدت 5 سال ممنوعیت واردات و به تبع آن کاهش مونتاژ، صنایع اوازم خانگی علاوه بر تامین نیاز داخل ، قادر به در دست گرفتن بازارهای هدف در سایر کشورها شوند که در این صورت صادرات غیرنفتی کشور نیز توسعه چشمگیری خواهد داشت./عب
برچسب ها: صنعت ، بازار ، اقتصاد
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار