به گزارش خبرنگار اجتماعي باشگاه خبرنگاران؛ از صداي نالهها و گريههاي کودکانه و پنهاني و شبهاي تار و گرفته آن روزگار، از صداي غرش پدرانه حسين علي (ع) در لحظهاي که علي اصغرش را تقديم حضرت الله کرد، از صداي گريههايي که از حرف همسايگان، زينب در گلو و سينه پنهان مينمود تا صداي رسا اما پر از مصيبت او در کربلا، لحظه لحظه مادري را تداعي ميکند که يگانه مونس علي بود و مظلومي که مظلوميتهايي فراوان در حق او و فرزندانش روا داشتند.
مظلوماني که تاريخ را از نو نگاشتند يکي با خون و ديگري با صبر و استقامت و کلام خدا را اندکي بعد از پيامبر دوباره زنده کردند. کجا و کجا بادي به ديدار تو آمد وقتي علي غريبانه و با سينهاي شکافته از درد اما خاموش تو را در تاريکي شب در ميان انبوهي از خاکها تقديم دستان پدر ميکند تا امانتش را برگردانده باشد.
اما از شرم علي آسمان و زمين با تمام وسعتشان در نگاه او غرق شدند. آنچه بوده و هست اين است که سختترين مصيبتها و بلاها را عزيزترين عالميان تجربه کنند تا جايي براي گله و شکايت نزد من و تو نماند.
حضرت علي (ع) در بخشي از خطبه 202 نهج البلاغه خطاب به پيامبر گرامي اسلام اينگونه درددل ميکند.
به زودي دخترت تو را آگاه خواهد ساخت که امت تو چگونه در ستمکاري بر او اجتماع کردند از فاطمه عليهآلسلام بپرس و احوال اندوهناک ما را از او خبر گير که هنوز روزگار سپري نشده و ياد تو فراموش نگشته است.
سلام من به هر دوي شما، سلام وداع کننده اي که از روي خشنودي يا خسته دلي سلام نميکند.
اگر از خدمت تو باز ميگردم از روي خستگي نيست و اگر در کنار قبرت مينشينم از بدگماني بدانچه خدا صابران را وعده داده نيست . تا امروز نشاني از بانوي بي نشان نيست شايد اينگونه خواسته تا روزي که فرزندش از مشرق عالم قيام کند و طالب انتقام سيلي مادرش و تقاص خون فرزندش حسين باشد.
اين بي نشاني در کنار پرچم سرخ حرم اباعبدالله کلمه انتظار را زنده مي کند.
از صداي هيهات من الذله (ع) تا صداي ولدي حسين زهرا در قتلگاه تا صداي لثارت الحسين منتقمين حسين همگي زمزمه آمدنت را در گوشها فرياد ميکنند و اين که تمام لحظه ها و روزها چرا و چگونه به عاشورا پيومند ميخورد، نميدانم ناخواسته قلم به آنجا رفت و براي چندين و چندمين بار برايم ثابت شد.
کل يوم عاشورا و کل عرض کربلا.../
گزارشي از نرجس رئيسي