سرويس سياسي باشگاه خبرنگاران؛ تکاپوی انتخاباتی افراد و
گروههای مختلف سیاسی برای خلق حماسهای دیگر در انتخابات ریاستجمهوری يازدهم از اواخر سال
91 آغاز شد.
جریانات اصولگرا، اصلاحطلب، حامیان دولت و افراد مستقل،
4 جریان اصلی آرایش انتخابات ریاستجمهوری امسال هستند.
در میان اصولگرایان، ابتدا ائتلاف 1+2 توسط علی
اکبر ولایتی، محمدباقر قالیباف و غلامعلی حداد عادل تشکیل شد و سپس
ائتلاف گروههای 15 گانه اصولگرا محمد رضا باهنر، منوچهر متکی، یحیی
آلاسحاق و حجج اسلام مصطفی پورمحمدی و سید محمد حسن ابوترابی فرد را
به عنوان 5 کاندیدای خود برگزیده تا از میان آنها کاندیدای
اصلی را انتخاب کنند.
بر اساس اعلام ائتلاف بزرگ اصولگرایان
که اخیراً حجتالاسلام موسیپور را به عنوان دبیر خود انتخاب کرده،
همه افراد و گروههای اصولگرا که 4 اصل اسلام، انقلاب اسلامی، خط امام
و رهنمودهای رهبری را قبول دارند، میتوانند به این ائتلاف بپیوندند.
به همین منظور باشگاه خبرنگارانمصاحبهای تفصیلی با "یحیی آلاسحاق" به عنوان يكي از کاندیداهای ائتلاف بزرگ اصولگرایان ترتیب داده و مباحثي مانند ساز و کار ائتلاف اصولگرايان، ساز و کار جامعه روحانیت مبارز در اين خصوص، رابطه آن با ائتلاف 1+ 2، نقاط مثبت و منفی دولت فعلی و برنامهها و راهکارهای اجرایی وی برای دولت آینده را مورد بررسي قرار داده است كه در ادامه مشروح اين مصاحبه آمده است
حماسه یعنی حضور حداکثری ملت ایران
باشگاه خبرنگاران: هدف از تشکيل ائتلاف بزرگ
اصولگرایان که تاکنون کاندیداهای 5 گانه را معرفي کرده، چیست؟
انتخابات سال 92 يکي از مقاطع
حساس کشور است و همانطور که مقام معظم رهبري در مشهد فرمودند،
امسال بايد در دو حوزه سياسي و اقتصادي يک حماسه بهوجود بيايد.
اين حماسهها بايد طوري صورت گيرد تا ما هم در روابط داخلي و هم روابط خارجي
نسبت به اهداف نظام و جايگاه کشورمان، جبران مافات کرده و در رسيدن به اهداف
خود با سرعت بيشتر پيش برويم.
يکي از اين حوزهها چگونگي مديريت انتخابات
و حضور مردم و مسئوليني است که ميخواهند مسئوليت قبول کنند
و بار مديريتي و اجرايي کشور را به دوش بکشند، لذا حماسه يعني حضور حداکثري
ملت ايران و همه کساني که ميتوانند در اين مقطع تاريخي حضور پيدا کنند.
اين حماسه بدون يک کار برنامهريزي و مهندسي شده امکانپذير نيست.
قطعاً در کشور جناحها، سلايق و ديدگاههاي مختلفي در عرصه سياسي وجود دارد و در حال حاضر اصلاح طلبان، اصولگرايان، حاميان دولت و افراد مستقل به نوعي علاقمند به شرکت در انتخابات هستند.
لذا اولين ضرورت اين است که بستر لازم براي حضور همه سليقهها و جريانات سياسي آماده شود. خوشبختانه مقام معظم رهبري با تبیين بسيار صریح و روشن فرمودند که اگر کساني به صحنه نيايند يعني به گونهاي با انتخابات قهر کرده باشند، بايد بدانند با مجموعه نظام و ملت مشکل دارند لذا همه بايد بيايند.
از جمله اين سلايق فکري، اصولگرايان هستند. البته
بايد از عنوان اصولگرايي يک تعريف روشني بشود که اصولگرايي يعني چه؟ اصولگرا
يعني مجموعه کساني که اصول حاکم بر نظام يعني آرمانها و اهداف
انقلاب را قبول دارند و مشخصاً در اعتقاد والتزام به چهار اصل
اسلام، انقلاب اسلامي، خط امام و رهنمودهاي رهبري دستهبندي
شده و کسانيکه به اين چهار اصل پايبند باشند را اصولگرا مي ناميم.
مجموعه اصولگرايان يک جريان فکري را در کشور به راه انداختهاند که با افراد و گروههاي ديگر در سليقهها و تاکتيکهاي اجرايي، برنامههاي مديريتي، نوع نگرش به سياستهاي داخلي
و خارجي، تعاملات، ارتباطات و ... اختلافاتي دارند. اولين کار لازم جمع شدن اين مجموعه در زير يک خيمه با يک نگاه واحد براي تنظيم حضور خود در انتخابات و رقابت با ديگر سلايق بود.
از جبهه پایداری و ائتلاف 1+2 دعوت کردهایم/ رقابت میان
اصولگرایان لازم نیست
اين مجموعه با هماهنگي انجام شده
و با يک نگاه باز همه کسانيکه اين چهار اصل و رهنمودهاي روحانيت
اعم از جامعه مدرسين حوزه علميه قم و جامعه روحانيت مبارز را قبول داشته
و در رفتارهايشان آرمانهاي اسلامي و انقلابي را ملاک قرار ميدهند، پذيرفته
تا به يک نظام مديريتي و مهندسي در انتخابات برسد.
شروع اين
جريان توسط آقايان ولايتي، قاليباف و حداد تحت عنوان يک بلوک به نام 1+2 بود
و سپس مجموعه پانزده طيف اصولگرا که در احزاب،گروهها، انجمنها و نهادهاي مختلف تحت عنوان "جبهه پيروان خط امام و رهبري" با يکديگر
در ساليان طولاني کار کردهاند با يک کار جمعي از بين خودشان سه نفر را به عنوان کانديداي خود براي حضور در انتخابات برگزيدند که آقايان باهنر ، آل اسحاق و متکی هستند.
ما با توجه به آن روحيهاي که افراد هماهنگ و همجهت
با يکديگر در اين مجموعه دارند، اعلام کرديم که هر کس اين اهداف و جامعتين
را به عنوان يک هماهنگکننده که در موارد اختلافي، فصلالخطاب باشد
قبول دارند به اين مجموعه بپيوندد لذا آقايان پورمحمدي و ابوترابي نيز به
ما اضافه شدند و ما انتظار داريم که افراد
و گروههاي
ديگر نيز به ما ملحق شوند. مجموعه ما یک مجموعه باز است و
جاي نگراني
نداريم تا از همه دعوت کنيم که بيايند و در اين ميدان با همديگر
وارد کارزار مشترکي شويم، زيرا مجموعه اصولگرايان ميتوانند با همدلي و هماهنگي به رقابت با بقيه سلايق بپردازند.
مثلاً اصلاحطلبان سليقه ويژه خود را دارند. ضمن
اينکه عمده آنها به اصول نظام معتقد هستند و بايد بين فتنه گران و اصلاحطلبان تفاوت
قائل شد. در ميان اصلاحطلبان نيز معتقدين و ملتزمين به نظام وجود دارد
و همچنين عمده حاميان دولت نيز معتقد به اصول
نظام هستند، اما اين جریانات با سلايق خاص و ديگري حضور دارند.
لذا رقابت داخلي ميان اصولگرايان لازم نيست و اصولگرايان ميتوانند
با ديگر جريانات رقابت کنند و رقباي ما اين جريانات يا برخي
منفردين و مستقلين هستند که با بعضي ديدگاههاي خود در نظام مديريتي
ميتوانند جزء رقبا باشند.
به هرحال، موفقيت اصولگرايان با يک نوع همدلي
و هماهنگي ميان طيف خود بهدست میآید. بنابراين حلقه اوليه
ائتلاف اکثریت اصولگرايان با حضور پنج نفر شکل گرفته و امکان اضافه
شدن به آن نيز وجود دارد و با دعوتي که ما از جبهه پايداري و ائتلاف
1+2 و همه مستقلين داشتهايم، اين درب باز است تا مجموعه اصولگرايان در زير
يک خيمه جمع شده و به رقابت با ديگر جریانات
بپردازند.
مجموعه اصولگرایی باید به نظر واحدی برسد
باشگاه خبرنگاران: آيا ائتلاف بزرگ اصولگرايان موازيکاري با ائتلاف 1+2 نيست؟
حتماً
موازي نخواهد شد و نهايتاً ما بايد به سمت يک نظر واحد برويم و در حالحاضر در شروع اين جريان براي ايجاد يک فضاي حماسهاي و فعال کردن همه کشور در انتخابات و به منظور اينکه هر کس هرچقدر توان دارد به صحنه بياورد، اين ائتلاف را تشکيل دادهايم تا افراد ديدگاههاي مختلف خود را در چارچوب اصولگرايي بيان کنند و نهايتاً اين مجموعه اصولگرايي حتماً به يک نظر واحدي برسد که اين قطعاً امکانپذیر است.
باشگاه خبرنگاران: آیا با توجه به صحبتهايي
که درباره دعوت ائتلاف بزرگ اصولگرایان از جبهه پايداري شده، اقدامي در اين زمينه صورت
گرفته است؟
اقدامي
در سطح رسمي صورت نگرفته اما به صورت عام اعلام کردهايم که آمادگي داريم تا با جبهه پايداري نيز مذاکره کنيم و آنها هم بيايند و اگر صحبتي دارند، مطرح کنند. بالآخره اصولگرايي يکسري شاخص و ميزان دارد و اگر بر اساس آن شاخصها به يک نظر واحد برسيم، قطعاً مطلوب همه است.
قطعاً جامعتین را فصلالخطاب میدانیم
باشگاه خبرنگاران: برخی از اعضای جامعه روحانيت مبارز ساز و کاری مبني بر انتخاب سه نفر از همه ائتلافهاي اصولگرايان و سپس برگزیدن يک نفر در مرحله نهايي با تعهدي که نسبت به قبول شروط آن جامعه ميگيرند، اعلام کردهاند. نظر شما درباره اين ساز و کار چيست؟
ما اصولگرايان
قطعاً جامعتين را فصلالخطاب و هماهنگکننده ميدانيم. يعني اگر به اختلافي
يا مشکلي در مکانيزم اجرا برخورديم، پايبند به نظرات جامعتين هستيم.
اما اينکه اين مکانيزم چيست، اظهارنظرهاي مختلفي درباره آن وجود دارد. برخي
همين مکانيزمی که شما مطرح کردید را گفتهاند و برخي نيز هنوز آن
را به اين ترتيب قطعي نميدانند. اما قطعاً
به يک نفر
واحد خواهيم رسيد. حال اينکه با چه مکانيزمي باشد، به نظر
من هنوز پختگي کامل در آن نيست.
در حالحاضر مجموعه گروههاي اصولگرا به صورت فردي و بلوکي تلاش ميکنند و قرار آنها بر اين است که تا موقع ثبتنام
بر اساس نظام نظرسنجي و حسي که از جامعه برای شناخت کسي که امکان مقبوليت و احتمال رأي بيشتر را به عنوان بهترين و مناسبترين افراد گرفته میشود،
با يک مکانيزمي آن فرد اصلح را انتخاب کنند.
اينکه آن مکانيزم چيست، بايد به صراحت بگويم
که اين موضوع هنوز در حال تکمیل است و لذا
خود گروههاي اصولگرا بايد به يک مکانيزمي برسند و نهايتاً با هماهنگي
جامعتين به يک نظر واحد خواهند رسيد.
باید یک بازنگری در رفتار خودمان و مسائل حکومتی انجام
دهیم
باشگاه خبرنگاران: با توجه به فرموده رهبر معظم انقلاب اسلامی مبني بر اينکه رئيسجمهور آينده بايد نقاط قوت رئيس جمهور قبلي را داشته و نقاط ضعف آن را نداشته باشد، نقاط مثبت و منفي رئيس جمهور و دولت فعلي چه بوده است؟
اگر
بخواهيم واقعيتها را همانطور که هست بيان کنيم بايد به ارزيابي حوزههاي مختلف اقتصادي، سياسي، فرهنگي، اجتماعي، روابط بينالملل، مسائل امنيتي و همه حوزههاي حکمراني بپردازيم. يعني در هر سيستمي حتي در يک بنگاه بايد هرچند وقت يکبار بر اساس روش سيستمي، يک بازخوردي از کار خود صورت دهد که مجموعه اقدامات انجام شده چقدر با اهداف منطبق بوده و نقاط ضعف و قوت آن چه بوده و اين لازمه هر کاري است.
بازنگری جدا از اينکه يک روش علمي بوده يک روش ديني هم هست. يعني ما بايد در هر مقطعي يک بازنگري در رفتار خودمان و نيز در حوزه مسائل حکومتي داشته باشيم. مخصوصاً درقوه مجريه که اکنون بحث انتخابات آن هست، يکسری نقاط قوت و ضعف داشتهايم که اگر به درستي به آنها توجه نکنيم به مشکل جدی بر ميخوريم.
نقاط مثبت دولت/ این دولت جسور بود و انرژی زیادی از خود
نشان داد
از نقاط قوت اين دولت، جسارتي است که داشته و
واقعاً بايد منصفانه گفت که دولت جسوري بود و بسیاری از کارهايي که دولتهاي
قبلي عليرغم اعتقاد به آن، به دلیل عدم جرأت یا فقدان الزامات و
اقتضائات، نتوانستند انجام دهند، اين دولت ريسک کرد و انجام
داد. لذا ريسکپذيري این دولت خوب بود.
مثلاً در هدفمندکردن يارانهها واقعاً
اين موضوع وجود داشت، زيرا در آن موقعي که خود من وزير
بودم ميخواستم در بحث کالاهاي اساسي مانند گندم اين کار را شروع کنم، اما در
عمل ديديم که يکسری الزاماتي ميخواهد که وجود ندارد عليرغم اينکه عزم دولت و
مجلس براي انجام آن وجود داشت اما مجموعه اقتضائات آماده
نبود و نشد اما اين دولت واقعاً جرأت کرد و اين کار را انجام داد.
درباره مسائل بينالمللي نیز اين دولت واقعاً يکسري کارهاي جسورانه انجام داد، اگرچه نقاط ضعفي هم وجود داشت. این دولت هم
در اجراي هدفمندکردن يارانهها و هم در مسائل بينالمللي در اجرا به مشکل برخورد و برخي از آسيبهايي که ديديم ناشي از عدم تدبير صحيح در کار بود. در روابط
خارجي نيز عليرغم آن جسارت، به دليل نامناسب بودن تدابير به يکسري مشکلات برخورديم.
حقاً و انصافا بايد گفت اين يک دولت انرژيدار است.
اين دولت انرژي زيادي از خود نشان داد و همه
دولت به صورت
شبانهروز در صحنههاي مختلف حضور داشتند ولیکن برای اداره
امور کشور انرژی تنها کافی نیست بلکه تدبیر انضباط و قانونمداری نیز از اصول الزامی
موفقیت است. حال، اين نکته وجود دارد که آيا اين انرژي را درست
مصرف کردند يا نه؟ لذا عليرغم داشتن نقاط مثبت بسیار، نقاط منفي و ضعف
هم وجود داشته است.
نقاط ضعف دولت/ عدم استفاده از ظرفیتهای انسانی و بیاعتنایی
به کلانهای اقتصادی
در حوزه اقتصاد حقيقتاً اين دولت يک فرصت استثنايي
در منابع داشت. حدود
600- 500 ميلیارد دلار در دولت نهم و دهم درآمد ارزي وجود
داشت که از ابتداي تاريخ فروش نفت ايران از زمان قرارداد دارسي
تا کنون حدود نصف آن درآمد است. یعنی ما ظرف 70 سال گذشته يک درآمد
ارزي داشتيم و ظرف اين دو دوره، حدود نصف آن مقدار درآمد ارزي وجود
داشت و اين فرصتی بسيار مهم براي يک برنامهريزي منظم بود که
می توانست باعث رشد و توسعه و نزدیک شدن به اهداف چشم انداز باشد.
در حوزه منابع انساني، ظرفيتهاي دانشگاهي، حوزههاي مختلف
تخصصي و ... به دليل سرمايهگذاريهاي
قبلي، داراي موقعيت خوبي بودهايم. بنابر گزارش مراکز جهاني در
حوزه توسعه انساني در منطقه اول هستيم، يعني امکانات بزرگي در اين زمينه داريم. به اضافه اينکه تجربيات بالايي در ظرف سي سال گذشته در نظام مديريتي پیدا کرده ایم با تحمل هزينههاي بسیار انسانها ومدیران با ظرفيت، باتجربه و توانا پا به عرصه
گذاشتند. اما بسياري از اين ظرفيتها در اين دولت کنار گذاشته شدند و از
همه تجربيات،اطلاعات و تواناييها آنطور که بايد و شايد استفاده نشد. لذا
اين مسأله يکي از نقاط ضعف اين دولت بوده است.
درباره مسائل کلان حوزه اقتصادي نیز
رهبر معظم انقلاب به روشني فرمودند که از جمله ضعفهاي اين
دولت، بياعتنايي به کلانهاي اقتصادي بوده است. مثل اشتغال، سرمايهگذاري،
صادرات، واردات، تعاملات بينالمللي اقتصادي و بحث بهرهوري که قرار
بود در سند چشمانداز از ارکان عمده کارآيي ما باشد، اما روز به روز افول
کرده و درصد بهرهوري ما پايين آمده که دليل آن هم نوع برخورد اين دولت
با اقتصاد بود.
رشد اقتصادی کشور حداکثرها نصف عدد تعیین شده چشم انداز و
حدود یک درصد است.
دولت به فکر توزیع عادلانه درآمدها بود/ خالص اشتغال صفر
شد!
دولت محترم با حسننيت مدل و الگوي مدیریت اقتصادی را اقتصاد
توزيعي و توزیع مجدد انتخاب کرد تا درآمدهاي بهدست آمده و فرصتهاي
اقتصادي در کشور را به طور عادلانه توزيع کنند. يعني به جاي اينکه به فکر
در آمد بالا يا ایجاد تعادل بين توزيع و درآمد باشند به دنبال اقتصاد توزيعي
بودهاند.
در اقتصاد دو شاخه وجود دارد: يک شاخه هزينه و يک
شاخه درآمد. توجه دولتهاي قبلي عمدتاً به درآمد بود و به مسائل اجتماعي و عدالتي حاشیه
ای نگاه کردند. لذا يک شکاف و تبعيض ميان دارا و ندار ايجاد
شد که به جامعه آسيب رساند. دولتهای نهم و دهم خواستند تا آن آسيب را جبران
کنند و اکثر همت و برنامهها و سياستهاي خود را بر روي توزيع عادلانه در آمدها و فرصتهای موجود گذاشتند.
و تقریبا یک گروه مخاطب 20 ميليون نفري انتخاب
کردند تا همه فرصتهاي شغلي و در آمدها را بين آنها به صورت
عادلانه توزيع کنند. از جمله اينکه به سمت هدفمندکردن يارانهها،
سرمايهگذاري در مناطق مختلف، آمايش سرزمين و توجه به چگونگي توزيع
تسهيلات بانکي رفتند و کمتر به توليد و اشتغال توجه شد.
هماکنون خالص اشتغال تقريباً صفر است،
يعني ظرف اين مدت عليرغم حجم عظيم درآمد ارزي 500 تا 600 ميليارد دلار، مجموعه کساني
که وارد اشتغال جديد شده يا از شغل بيرون رفتهاند تقریبا صفر
است. در حاليکه ما سالانه احتياج به 500 تا 600 هزار شغل جدید داريم و با
محاسبه عقب ماندگی شعلی و بیکاری حدود سه ميليون بيکار داريم که این یکی
از مشکلات اساسي کشور است.
تورم، کم توجهی به تولید و روزمره شدن اقتصاد نتیجه سیاستهای دولت بود
نتيجه منطقي اين نوع نگاه به تورم
منجر ميشود، يعني مخارج به وسيله توزيع درآمدها افزایش
یافته و با حجم عظيم درآمدهايي که وجود داشته، به جاي اينکه در بحث توليد و
يا حتي در بخش عمراني سرمايهگذاري شود، در سال 91 تنها 18 درصد از بودجههاي مصوب بخش عمرانی اختصاص داده شد. به دليل همين مشکلات و عدم سرمايهگذاري در بخش توليد، برنامهريزي اين بخش که در برنامههای چهارم
و پنجم توسعه آمده بود با مشکلات جدی مواجه گشت.
درباره جهتگيري منابع اقتصادي مانند منابع
بانکي نیز با توجه به اينکه اقتصاد کشورمان بانک محور است، عمده تسهيلات
به يک جهت خاص مانند مسکن مهر رفت که البته بايد در جاي خودش به آن توجه
ويژه شود و بايد آن را به اتمام رساند. اما بقيه حوزههاي اقتصاد و توليد
دچار مشکل بوده است.
لذا آنچه که از نقاط ضعف این دولت ميتوان مطرح
کرد، بی اعتنایی به کلانهاي اقتصاد و روزمره شدن اقتصاد است. يعني اينکه بخواهيم
به صورت موردي و انتزاعی مسائل را حل کنيم اشتباه است، زيرا اقتصاد به عنوان يک مجموعه و برآيندي از همه حوزههاي سياسي، اقتصادي و اجتماعي بوده و ماحصل خروجي آن، رشد و توسعه و پيشرفت، رفاه، توليد ثروت و اشتغال است.
انتزاعی نگاه کردن به يک بخش از اقتصاد مانند رفاه عموم و فقط توزيع کردن درآمدها به بقيه بخشها آسيب رسان بوده است.
ایجاد فضای تعارضی در کشور/ وضعیت نامناسب نظام خانواده
و اجتماع
در حوزههاي اجتماعي، يکي از مشکلات، ایجاد فضاي
تعارضي به جاي فضاي تعاملي در کشور است. این دولت با حسننيت براي اينکه
جلوي فساد را بگيرد و مفسدین را افشا کند، فضاي کشور را
به سمتي برد که متأسفانه همه با هم درگير هستند. با ریشه های اصلی فسادساز برخورد
اساسی و علمی نشد و همان طوری که باید با مفسد و رانت خوار مبارزه کرد باید با فضای
رانت و فساد ساز نیز مبارزه جدی و علمی کرد.
البته برخورد با مفسدين لازم است اما اين بايد با يک نگاه اصولي و ريشهاي باشد. يعني به جاي اينکه بگوييم بايد با رانتخواران مقابله کرد که بايد هم همينطور باشد، به ريشههاي رانتي يعني آنچه که مثلاً فساد بانکي سه هزار ميليارد توماني را به وجود آورد توجه کنيم، وگرنه بازهم به مشکل بر ميخوريم.
اگر 5، 10 یا 20 نفر را بگيرند و حتي
اعدام هم کنند اما آن ريشههاي فساد که دوباره افراد مفسد ديگري را توليد
ميکند برطرف نشود، مشکلات همچنان وجود خواهد داشت.
از ضرورتها و الزامات رشد و توسعه کشور وجود نشاط و امید به جای ناامیدی و افسردگی در حوزه های مختلف اجتماعی است که از وظایف دولت آتی بستر سازی و زمینه سازی برای نشاط ، امید، انگیزه و روحیه قوی برای ایجاد یک حماسه اقتصادی و سیاسی است.
یکی از ناهنجاريهاي اجتماعي ديگري که وجود دارد اين است که نظام خانواده و انضباطات اجتماعي وضعيت مناسبي ندارد. مثلاً درباره حقوق فردي آنطور که بايد و شايد افراد نمیتوانند
حق خود را بگیرند. یعنی اگر کسی بخواهد به راحتی و بدون دغدغه حق خود را گرفته و به دادخواهی و تظلم بنشیند، این تصور وجود دارد که یا باید کلی رابطه داشته باشد یا اینکه احتمالاً توانایی گرفتن حق وجود ندارد. يعني حداقل استشمام عمومي اين است که فضاي خوبي در اينباره نيست.
البته ممکن است اين حقيقت نداشته باشد
اما تصور مردم این است. اينها مسائل خوبي براي يک نظام نيست. يعني
در رابطه با حقوق فردي و همچنين بيانضباطي و ناهنجاريهاي اجتماعي مانند طلاق،
فحشا، منکرات و اعتياد نقاط ضعف فراواني وجود دارد که دولت آتی برای حل
آنها باید برنامه عملی داشته باشد.
باید همه پتانسیل کشور را برای بهبود اقتصاد به میدان بیاوریم
باشگاه خبرنگاران: اگر به عنوان کانديداي قطعي اصولگرايان انتخاب شديد معيارها، ديدگاهها، اصول برنامهها و افکار شما در حوزههاي مختلف براي رياستجمهوري چيست؟
در حوزه
اقتصاد، بالقوههاي ما خوب است اما در بالفعلها آسيب جدي و نقاط ضعف فراوان وجود دارد. لذا بايد همه پتانسيل کشور اعم از ظرفيتهاي انساني، منابع مالي، فرصتهاي تاريخي و روابط بينالمللي را به ميدان بياوريم. چگونگي
اجراي آن اين است که دو برنامه کوتاهمدت و بلندمدت داشته باشيم.
در برنامه کوتاهمدت که به صورت مقطعي است، يک
قسمت مربوط به نيازهاي امروز کشور براي اکثريت جامعه است:
در رابطه با تورم و معيشت مردم ، تغذيه، مسکن، بهداشت ، آموزش، رفع بیکاری و اشتغال،
سامان دادن به نظامات ارزی و حل مشکلات عادی بخش تولید و از این قبیل موارد که در اولین
فرصت باید مورد برنامه ریزی قرار گیرد. این گونه برنامه ریزی همان گونه که در شرایط
جنگ که کشور فقط ده میلیارد دلار ارز داشت و جنگ را نیز باید اداره می کرد امکان پذیر
بود. دولت آتی علیرغم داشتن محدودیت های بسیار میتواند با تدبیر و با استفاده از تجربیات
گذشته و امکانات موجود ساماندهی کرده و بستر لازم را برای کارهای بلند مدت تر آماده
نماید.
در حوزه مسکن نيز بايد برای مردم، آرامش
را فراهم کنیم. اين چگونه ممکن است؟ دولت محترم، زحمت کشيده و
3/1 ميليون واحد مسکن را به صورت نصفهکاره و يا آماده تهيه
کرده و ما چارهای نداريم تا عليرغم همه مشکلات اين طرحها
در برنامهريزي، آن را به اتمام برسانيم. اين کار نياز به منابع متنابهی
براي تکميل آن دارد و چگونگي انجام آن در ريز برنامههاي آتی
ما پیش بینی شده است.
در نظام بهداشت، سلامت و درمان جامعه با مشکل روبرو هستيم. مردم ما سالانه حدود
40 هزار ميليارد تومان هزينه سلامت ميدهند و آنچه که دولت و سازمانهاي بيمهاي ميپردازند حدود 15 هزار ميليارد تومان است. 25 هزار ميليارد تومان را مردم ميدهند که بيش از
50 درصد يعني نزديک به دو سوم اين هزينهها است و واقعا تامین این مقدار هزینه توسط اقشار مختلف
مردم نگران کننده است و مردم به ویژه طبقات آسیب پذیر حتی متوسطین جامعه قدرت تامین
آن را ندارند. يکي از دغدغههاي عاجل مردم، چگونگي ساماندادن
به نظام بهداشت، سلامت و درمان است که دولت آتی باید در این زمینه چاره اندیشی نماید.
.
در نظام آموزش نيز با وجود اينکه حدود يک پنجم بودجه دولت به آن اختصاص دارد اما خروجي اين حوزه متناسب با آن بودجه نيست، يعني معلمان نگران هستند و وضعيت دانشآموزان از نظر کيفيت مناسب نيست و محتواي درسها نیز بايد سامان بگيرد. لذا نظام آموزشي و آموزش عالی يکي از دغدغههاي اساسي
است که بايد به آن توجه شود.
به گونه ای که خروجی نظام آموزش ابتدایی و متوسطه و دانشگاهی
کشور منجر به فارغ التحصیلان بارور شده، متبحر، کاردان و در عمل مفیدتر و کاراترباشند.
انتخابات نمود سیاست داخلی است/از تنگنظریها بیرون بیاییم
در حوزه سياسي، دو بخش سياست خارجي و سياست
داخلي وجود دارد که نمود سياست داخلي در همين انتخابات و در
چارچوب رهنمود ها و اصول حاکم و کلان کشور که از طريق مقام معظم
رهبري بيان شده و قانوناً نيز ما بايد بستري را فراهم کنيم و لازمه آن
سعه صدر در برخوردها و زمینه سازیها است.
باید همه سلايق و جريانات فکري بتوانند
در چارچوب نظام جمهوري اسلامي ايران در انتخابات حضور پيدا کنند و در
کل نيز وظيفه دولت آتي اين است که بستر لازم را براي امکان حضور همه اين سليقهها
بر اساس آرمانها، اعتقادات و ارزشهاي نظام بهوجود بیاورد.
اين کار به يک سعه صدر نياز دارد تا فضايي ايجاد شود که جريانات سياسي معتقد
و در چارچوب نظام بدون دغدغه در اين عرصه حضور پيدا کنند.
وظیفه دولت آتی ایجاد بستر لازم برای بهبود روابط خارجی
است
در حوزه سياست خارجي نیز با توجه به فرمايشات
اخير مقام معظم رهبري، اگر حرفهاي ما را قبول کنند و بتوان به آنها
اعتماد کرد و ثابت شود که با ما دشمني ندارند، وظيفه دولت آتي
اين است که بستر و فضاي لازم را برای اجرايي شدن فرمايشات ايشان
فراهم کند . يعني اگر تدابير اجرايي دولت آتي با رهنمودهاي مقام
معظم رهبري هماهنگ شود، امکان بهبود روابط خارجي و تعاملات با منطقه و جهان
که از وظايف دولت در سند چشمانداز و اصول حاکم بر نظام است بهوجود ميآيد.
ما چه درحوزههاي داخلي و چه خارجي بايد به جاي تعارض، استراتژي تعامل را بر اساس اصول ارزشي و آرماني عزت،حکمت و مصلحت انتخاب کنيم. اقتضائات امروز جهان و منطقه به گونهاي است که جمهوري اسلامي ايران با توجه به جايگاه خود و حفظ همه اصول خويش، اقتدار لازم را دارد.
دشمنان متوجه شدهاند که دولت جمهوري اسلامي دولتي نيست که بتوان با آن برخورد حذفی کرد بلکه بايد با آن تعامل منطقي انجام داد و دشمني
با آن را کنار گذاشت. البته اين احتياج به يک تدبير دارد و اين تدبير را دولت آتي بايد بر اساس ذهنيتي که مقام معظم رهبري فرمودند يعني فضاسازي براي جلوگيري از تخاصم و زمينهسازي براي يک تعامل متکي بر ارزشهاي اسلامي فراهم کند.
ضرورت بازنگری جدی در روابط اجتماعی و قوای سهگانه/ باید
از حقوق فردی و اجتماعی محافظت کرد
در حوزههاي اجتماعي بايد يک بازنگري جديد در
روابط اجتماعي داشته باشيم. يعني درباره ناهنجاريهايي که در نظامات
مختلف اجتماعي از حوزه خانواده گرفته تا روابط ميان دولت و
مردم ، مردم و مردم و قواي سهگانه در مجموعه ارکان نظام وجود دارد، بايد يک بازنگري صورت گيرد تا آسيبهايي که در جامعه داريم کاهش يابد. واقعيت اين است که يک نوع بياعتمادي در کشور ايجاد شده و روابط ناهنجاري را در جامعه به وجود آورده است.
مثلاً اگر در مسأله
قضا، حقوق فردي و اجتماعي را واقعاً درست تبیين کنيم، يعني با احترام در حقوق فردي و با انضباط در حقوق اجتماعي برخورد کنيم، بسياري از اين ناهنجاريها بهوجود نخواهد آمد. بنابراين بايد از حقوق اجتماعي به صورت محکم محافظت کرد تا کسي جرأت لطمهزدن به آن را نداشته باشد و همزمان بايد حقوق فردي
را در کمال خودش رعايت کرد. این کار احتياج به يک بازنگري در روابط ، رفتار
و سیاستها دارد که البته امکانپذیر است. در یک جمله قانونمداری
، انضباط و ایفای تعهدات و عقود و پایبندی عملی به حقوق فردی و اجتماعی از جانب همه
یعنی حاکمیت و آحاد مردم باید نصب العین قرار گیرد.
ضرورت توجه به علمای دینی، اخلاقی، جامعهشناسی و روانشناسی
برای بازگشت اخلاق به جامعه
در حوزه فرهنگي، با اينکه فرهنگ يکي از نقاط
قوت و اقتدار ما بوده و فرهنگ اسلامي و ايراني و سابقه چندين
هزار ساله تمدني وجود دارد، اما متأسفانه با عدم برخورد صحيح،
منطقي،علمی و عملی و ديني با مسائل فرهنگي شاهد يکسري ناهنجاريها در
اين حوزه هستيم.
با توجه به اين موضوعات بايد يک رابطه نزديکتر
با حوزههاي علميه، بزرگان ديني و اخلاقي، جامعهشناسان دانشگاهي و الگوهاي
مورد احترام جامعه بهوجود آيد تا تعريف و رفتار مناسبی از مسائل و رفتارهاي
فرهنگي داشته باشيم. واقعاً بايد به علما و بزرگان دینی و اخلاقی و همچنین جامعهشناسان
و روانشناسان توجه کرد تا با استفاده از رهنمودها و هدایتهای بزرگان و خبرگان خوش اخلاقی
را به
جامعه برگردانیم.
ما يک کشور نجيب و مردم خوشاخلاقي بوده و خواهيم بود. اخلاق ما بر موازین معنوي شکل ميگيرد و بخش بسياري از روابط خانوادگي، نجابت و اصول اداره امور ما بر اساس معنويات و فطريات است
دولت آتی موظف است بستر سازی و زمینه لازم را در عمل فراهم آورد. خوشبختانه علاوه بر زمینه
های اعتقادی و دینی و ملی فصل اول برنامه پنجم در موارد بسیاری دولت را موظف به این
مهم کرده است.
بهکارگیری نتایج تحقیقات علمی/ تقویت اقتدار نظامی و امنیتی
کشور
در حوزه فناوری و علوم نوین نیز پيشرفت در حوزههاي
علمي مختلف بايد تقويت شود، يعني توليد علم و استفاده تجاري و عملي
از علم و رابطه تحقيقات و کاربردهاي علمي در حوزه صنعت و مسائل اقتصادي
و اجتماعي نيز بايد عملياتي شود. باید از يکسو رشد و توسعه علم را تقويت
کنيم و از سوي ديگر ارتباط عملياتي برای بهکارگیری نتایج مطالعات و
تحقيقات را بهصورت تجاری به وجود بیاوریم.
در حوزه روابط امنيتي و نظامي نيز که يکي از
نقاط قوت و اقتدار ما است، بايد آن را تقويت کنيم تا کسي حتی
جرأت فکر تعرض به کشورمان را هم نداشته باشد. يعني آن اقتدار نظامی و امنيتي
که ما در منطقه و در کشور داريم را تقويت کنيم. البته پيشرفتهاي
علمي کشورمان در حوزه صنايع نظامي و دفاعي و در زمينههاي فناوري
و علوم جديد نیز افتخارآميز است.
باید بر اساس تدبیر تعاملی در منطقه عمل کنیم
نکته آخر، حضور کشورمان در منطقه
است. منطقه خاورميانه به قول صاحبنظران علمي "هارتلند" کره زمين
است. يعني ما در قلب کره زمين زندگي ميکنيم. ساختار قبلی و تاريخي
اين منطقه، استخوانهايش در حال شکستن است و يک ساختار جديدي در حال شکلگيري
است. يعني اگر يک روز مبارک، بن علي، قذافي و ديگران بودند و سلطه تقسیمشده
استکبار ميان انگليس و آمريکا در منطقه وجود داشت، در شرایط امروز،
مهندسي منطقه، در حال شکل گیری جدید است.
در این شرایط جايگاه جمهوري اسلامي ايران جايگاه والایيست
که در اين تغيير و تحول تأثيرگذاري زيادي دارد. مردم منطقه نيز همين
انتظار را از ما دارند که عملاً بر مسائل منطقه تأثير بگذاريم. هيچ
حادثهاي در منطقه اتفاق نميافتد که عمل و عکسالعمل جمهوري
اسلامي ايران در آن نقشي نداشته باشد. لذا با توجه به چنين موقعیتی
بايد بر اساس نظام تدبير تعاملي و انتخاب بهترين گزينه، در تمامی
حوزه ها فرصتها را از دست ندهيم.
دولت آینده نگاه جدید منطقهای داشته باشد
کشورهای منطقه با یکدیگر همسرنوشت
هستند و اگر بتوانند با يک سناريو و تدبير درست ضمن توسعه و پیشرفت
و تامین منافع ملی خود می توانند ، امنيت منطقه را خود اداره کرده و نيازي به بیگانگان
نداشته باشند. درباره رشد و توسعه اقتصادي نيز عوامل مکمل همديگر را داريم و ميتوانيم
به خوبي یکديگر را در منطقه پوشش دهيم. درباره مسائل اجتماعي و فرهنگي نيز عوامل متعددي براي همگنشدن و يک اقتدار منطقهاي در مقابل مهندسي جهاني وجود دارد که حرفهاي زيادي در اين زمينه براي گفتن داريم.
لازمه اين کار، يک روحيه تعاملي و
تدابير متناسب با منطقه است که امروز جمهوري اسلامي ايران توانايي
سختافزاري و نرمافزاري براي اين تعامل را دارد. دولت آتي نیز بايد در اين
زمينه يا يک نگاه جديد و همکاريهاي منطقهاي و پيمان های منطقهاي
همهجانبه در حوزههاي سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي حرکت کند.
منطقه خاورميانه ميتواند به يکي از قطبهاي قدرت جهاني تبديل شود که عوامل آن از انرژي گرفته تا نيروي انساني، بازار و موقعيت جغرافیایی و ژئوپلتیکی ژءواکونومیکی براي يک منطقه
قوي اقتصادي با نقش کلیدی در نظام مهندسي جهاني را داراست. يکي از
وظايف دولت آتي، توجه ويژه به اين قضيه متناسب با واقعيت ها می باشد.
همه اين موضوعات حتماً قابلیت اجراییشدن را دارند و بايد
به سمت يک جريان اميدبخش حرکت کنيم نه افسردگي. يعني بالقوهها و توانايي در حوزههاي مختلف، دورنماي اميدبخشی را به شرط برنامهريزي مدبرانه با تکيه بر علم، تجربه و فناوري فراهم ميکند.
اگر کارها بیبرنامه و بدون تدبیر لازم باشد، همه فرصتها به
تهدید تبدیل می شود لذا بر همه نخبگان، خبرگان، صاحبنظران، مدیران، دلسوزان نظام و
همه اقشار مردم لازم است با اعتماد و توکل بر خدا، همدلی، با یک فضای تعاملی و اعتدال
و قانونمداری با روحیه و انگیزه و با نشاط برای آیندهای امیدبخش حرکت کنیم.
گفتگو از: حسن عبدي مطلق
انتهاي پيام/