به گزارش باشگاه خبرنگاران، شیخ مصلحالدین سعدی شیرازی كه در سده هفتم هجری روزگار میگذرانید، از نامآورترین سرایندگان شعر پارسی و در زمره سرآمدان نویسندگان نثر پارسی در گسترهای زمانی به وسعت تمام تاریخ است.
جایگاه شكوهمند او در آسمان ادب پارسی از فراز و رفعتی افزون برخوردار است و از این حیث وی با بزرگانی چون فردوسی، حافظ و مولانا همسنگ و همردیف میباشد. آنچه روشن و آشكار است، سعدی كه ستایش دانشمندان و اندیشمندان مشهوری چون ادوارد براون، هانری ماسه، ارنست رنان، الساندرو بائوزانی، رالف امرسون و... را باعث شده، در آثار مختلفش از هر دری سخن گفته است، آن هم به شیوایی و رسایی تام.
سعدی گاهی در مدح خرد و ستایش خردورزی حكایتها بیان داشته و وقتی با سرایش شعر از فضیلت قناعت سخن گفته است. در برههای فروتنی و تواضع را با ذكر تمثیلها ستوده و به گاهی دیگر در فواید تعلیم و تربیت، صدها نكته تحریر داشته است. در بزنگاهی بر خلق و خوی فرمانروایان نكوكار به صد ترفند هنری اذعان نموده و به زمانی دیگر سیرت درویشان را به دو صد صنعت ادبی تقریر داشته است و... . با تمام این اوصاف، آنچه از بیشتر نوشتهها و سرودههایش و از جمله گلستان و بوستان برمیآید آن است كه اصلیترین هدف و برترین آرمان در حدیث خوش سعدی، تبلیغ اخلاق و تشویق انسانها به رعایت سجایای اخلاقی بوده است.
در حقیقت، نگاهی گذرا به آثار منثور و منظوم سعدی، پژوهنده را به این نكته رهنمون میسازد كه در اندرون سعدی یك شاعر یا یك نویسنده كه به دنیا از دریچه عشق مینگرد با یك معلم اخلاق كه انسان را در مسیر تكامل اخلاقی دنبال میكند همخانه شده است. به تعبیر عبدالحسین زرینكوب، تاریخنگار و ادبپژوه نامدار، در درون سعدی، شاعر برای معلم اخلاق ترانه محبت و صفا میخواند و وی را به پیروزی نهایی انسانیت امیدوار میسازد و معلم اخلاق هم طرح تربیت و ارشاد نفوس را كه تعلیم فلسفی اوست به نغمه چنگ جادویی شاعر گره میزند و آن را در سراسر آفاق فكر و هنر به پرواز در میآورد. پایه اخلاق تبلیغی سعدی، وارستگی و رهایی است. به باور او بشر برای آن كه به نیكبختی رسد باید كمر همت بربندد و تلاش پیشه نماید تا خود را از دیگران و صدالبته از نفس خویش مستغنی سازد و به این سبب است كه میگوید «مردن به عزت به كه زندگانی به مذلت.»
از دیدگاه سعدی هرگونه خدمت دونمنشانه نفرتانگیز است و موجب لكهدار شدن شرافت انسانی و اگر اینگونه نبود هیچ گاه چنین نمیسرود:
به دست آهن تفته كردن خمیر
به از دست به سینه پیش امیر
سعدی همچنین منادی اخوت انسانی و مبشر عدالت اجتماعی است، او به درستی این دو را لازمه درك درست از مفهوم آدمیت میداند. بایسته و شایسته است یاد شود، این مفهوم انسانی را جای جای آثار سعدی به دست میدهند و بویژه در شعر مشهور زیر كه به مانند یك پیامآور آسمانی آن را سروده، این مضمون كاملا هویداست:
بنیآدم اعضای یكدیگرند
كه در آفرینش ز یك گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار
دگر عضوها را نماند قرار
تو كز محنت دیگران بیغمی
نشاید كه نامت نهند آدمی
سعدی آنچنان اخلاق اجتماعی را مهم برمیشمرد كه اذعان میداشت هر قدر نكوكاری بیشتر پیشه شود، همان اندازه خوشبختی افزونتر خواهد شد و البته «هركه در حال توانایی نكویی نكند در وقت ناتوانی سختی بیند.» در اهمیت احسان و نیكوكاری از منظر سعدی همان بس كه به باور او اژدهای مرگ نمیتواند هیچگاه نكونامان را به كام خویش دركشد، بلكه تنها یارای آن دارد تا آن كسان كه از نیكی گریزان بودهاند را فرو بلعد:
سعدیا مرد نكونام نمیرد هرگز
مرده آن است كه نامش به نكویی نبرند
گفتنی است رسوخ اعتقادی چنین در تفكر سعدی بود كه سبب میشد بسراید:
چو انسان را نباشد فضل و احسان
چه فرق از آدمیتا نقش دیوار
سعدی در مواعظ خویش مفهوم اخوت انسانی را به طور ضمنی مبنای الزام عدل و احسان قرار میدهد و در شریعت و در وجدان انسانی این معنا را روا نمیپندارد كه یكی به سبب فقر از سود هدایت محروم شود و دیگری در پرتوی نعمت از هرگونه بركت بهرهمند شود. اخلاقی كه سعدی توصیه مینمود، همانگونه كه هانری ماسه در كتاب ارزشمند، تحقیقی درباره سعدی اذعان داشته است، اخلاقی است عملی و طرز رفتار و كردار در زندگی را به انسان میآموزد. براساس اخلاق اجتماعی تبلیغی سعدی تا حداكثر امكان درستكار باید بود و درعین حال استقلال شخصیت خود را از دست نداد.
قابل توجه است اخلاق انسانی و اجتماعی تا به آن اندازه ملكه ذهن سعدی است كه از جنگ نفرت میجوید و از خونریزی بیزاری. او جنگ را بشدت محكوم میكند:
اگر ممالك روی زمین به دست آری
و ز آسمان بربایی كلاه جباری
و گر خزاین قارون و ملك جم داری
نیرزد آن كه وجودی زخود بیازاری
و با صدایی رسا ندا در میدهد و خونریزی را نفی مینماید:
به مردی كه ملك سراسر زمین
نیرزد كه خونی چكد بر زمین
آنچه بر اهمیت توصیههای اخلاقی سعدی میافزاید آن است كه بیشتر آنها به جای آن كه مبنایی فردگرایانه داشته باشند، انسان را در جمع همنوعانش مدنظر قرار میدهند. به تعبیر هانری ماسه، اجتماع در چشم سعدی مانند موجودی است كه همیشه در حال شدن است و به این سبب سعدی نسبت به روزگار خود بسی پیشرفتهتر مینماید.
در حقیقت با كمال اطمینان و یقین میتوان گفت: آموزههای اخلاقی سعدی بیشتر ناظر به تحصیل لذات معنوی آدمیزاد است، در نگاه او نشیمن اصلی انسان آسمان است و مقصد نهایی و خانه واپسین او نیز همان آسمان است و به همین جهت خطاب وی تنها به همزمانان و همزبانانش نیست، بلكه به همه اهل عالم و به تمام نسلهای انسانی ناظر است./ي2