وی از سال 65 به جبهه ایلام اعزام و در عملیات کربلای يك مسئول مخابرات گردان بود و با گذشت و ایثار گری که در جبهه داشت همه را شیفته خود کرد.
هم رزم شهید دانش آموز مسلم احمدی گفت: شجاعت و ایثار مسلم در جبهه زبانزد همه بود و تحت هر شرایطی گذشت را در راس امور خود قرار می داد.
تیمور اسدی دوست همرزم شهید با بیان خاطراتی از وی گفت: روز سختی را پشت سر گذاشته بودیم و نیاز شدیدی به استراحت داشتیم به خصوص شهید احمدی که در آن روز فعالیت زیادی داشت.
وی ادامه داد: آن شب نوبت یکی از همکلاسی های شهید احمدی بود که نگهبانی دهد، دوست شهید به خاطر سن کمی که داشت آشفته بود و احساس خطر می کرد.
همرزم شهید احمدی خاطر نشان کرد: دوست مسلم گفت نمی توانم به تنهایی نگهبانی دهم دستت را روی قلبم بگذار متوجه می شوی.
شهید مسلم به او گفت: خودم تا صبح به جای تو نگهبانی می دهم.
وی اظهار داشت: او در جبهه به قدری با گذشت بود که در شرایط خاص مسئولیت دیگران را بر عهده می گرفت.
امین محمدی دوست و همرزم شهید دانش آموزش احمدی با اشاره به شجاعت و ایمان شهید گفت: موقع تحویل سال نو همه ما پیروزی حق علیه باطل بود.
وی ادامه داد: گهگاهی خمپاره هایی به اطراف ما اصابت می کرد در آن لحظات همه ما دلتنگ خانواده هایمان بودیم ولی برای پیروزی سرزمین مان همه سختی ها و فراق ها را تحمل کردیم.
وی بیان داشت: شهید احمدی بعد از تحویل سال وارد سنگر شد و گفت من امشب را اینجا می مانم و هر چه خدا بخواهد همان می شود اگر قرار باشد مجددا خمپاره ای به سنگر ما اصابت کند ما اینجا به شهادت می رسیم و اگر خدا بخواهد زنده می مانیم وی آن شب با خیال راحت در سنگر ماند.
مجتبی احمدی برادر شهید گفت: مسلم در روزهای پایانی زندگی اش که به خانه آمده بود مثل پروانه دور مادرم می چرخید او آرزوي شهادت کرد و از مادرم خواست که برای شهادتش دعا کند، مسلم همان روز لباسهایش را پوشید به جبهه رفت و 2 روز بعد، 15 فروردین سال 66 خبر شهادتش را آوردند./ز