* توفیق یا عدم توفیق مؤتلفه در عرصه سیاست در سالهای اخیر (در انتخابات آخر مجلس شورای اسلامی، دبیرکل و قائممقام موفق به کسب آرای مردم تهران نشدند) را چگونه ارزیابی میکنید؟
جمعیت مؤتلفه اسلامی در آغاز نهضت اسلامی امام خمینی (ره) با سرانگشت هدایت بنیانگذار جمهوری اسلامی پدید آمد. این جمعیت یک جمعیت تکلیفگرا بوده و هست؛ توفیق و عدم توفیق آن در گرو ادای تکلیف است. هر جا به تکلیف عمل کردیم، توفیق داشتیم و هر جا که موفق به انجام تکلیف نشدیم، مشکل پیدا کردیم. البته همه اذعان داریم که شرط شرکت در انتخابات رقابتی رأی آوردن نبوده و اساساً باید به رأی مردم احترام گذاشت.
* هیئت مؤتلفه چگونه به جمعیت مؤتلفه تبدیل شد و چرا؟
حزب ما در آغاز پدیداری از چند هیئت که در مساجد تهران فعال بودند تشکیل شده بود. اگر ما همان سازماندهی هیئتها را دنبال میکردیم شاید توفیق بیشتری داشتیم اما شرایط طوری شد که هیئت را به جمعیت و جمعیت را به حزب تبدیل کردیم. حزب یک پدیده پیچیده و مدرن است؛ حتی ممکن است ما را از متن مردم دور کند. متن مردم همان است که در کوچه و بازار و مسجد هستند. ما باید راهی برای قرار گرفتن در متن مردم پیدا کنیم.
* حرف و حدیثهای بسیاری در خصوص موضعگیری اخیر شما درباره فتنه به وجود آمد که حتماً از آن اطلاع دارید؛ آیا آنطور که بعضی از سیاسیون مطرح کردند، باعث شادی دشمنان شدهاید؟
داوری در مورد مواضع اخیر بنده خیلی مشکل نیست؛ با رجوع به کل مصاحبهها، سخنرانیها و نامهنگاریها و تحلیل محتوای آنها خواهید دید که دشمن از این موضعگیریها خوشحال نیست. ما باید دوستانی را که غافلانه از خیمه انقلاب به هر دلیل بیرون رفتند، گرد آوریم؛ اگر این هنر را نداشته باشیم، سیاستمدار ایام فتح خواهیم بود. ما باید سیاست اعلامشده از سوی مقام معظم رهبری مبنی بر جذب حداکثری و دفع حداقلی را عملیاتی کنیم.
* بهجز برخی انتقاداتی که از سوی عدهای از اصولگرایان در اخبار و سخنرانیها نسبت به مواضع اخیر شما مطرح شد، آیا هیچ یک از شخصیتها و مسئولان در این زمینه، توصیه و یا انتقادی به صورت غیرعلنی و از طریق نامه به شما داشتهاند؟
شخصیتهای سیاسی و مذهبی زیادی با بنده به صورت حضوری و یا شفاهی و یا کتبی تماس گرفتند و هر کدام، تشویقها و یا نقدهای مشفقانه داشتند. آنها وقتی توضیح مرا میشنیدند اغلب قانع میشدند. فکر میکنم ذکر نام آنها ضرورت نداشته باشد و اعتراف میکنم که نقدها برایم سودمند هم بود.
* آیا تلاش کردهاید نگاه رهبری را نسبت به مواضع اخیر خود مطلع شوید؟
تلاشی در این مورد نکردهام اما به شکل غیرمستقیم از نظرات حضرت ایشان نسبت به موضعگیریهایم به طور نسبی مطلع شدهام.
* در عالم سیاست، مؤلفهای با عنوان «مصلحت» وجود دارد و در بسیاری موارد ممکن است برخی واقعیتها در پرده مصلحت، پوشیده بماند. شما چه جایگاهی برای مصلحت در عالم سیاست قائلاید و خط قرمزتان در مصلحتسنجی کجاست؟
خط قرمز در مصلحتسنجیها حفظ نظام و حفظ احکام نورانی اسلام است. جایگاه مصلحت در اندیشه سیاسی امام، جایگاه مشخصی است که در نهایت در تجدید نظر در قانون اساسی، نهادی به همین نام در ارکان نظام شکل گرفت که منشأ خدمات زیادی برای کشور و انقلاب بوده و هست.
* چندی پیش نامهنگاریهایی با رقبای سیاسی داشتید؛ انگیزهتان چه بود و دوستانتان در مؤتلفه چه نگاهی به این نامهنگاریها دارند؟
نامهنگاریها در تاریخ اسلام و تاریخ معاصر بین افراد سابقه داشته است. البته بنده با تأسی از سیره پیامبر عظیمالشأن اسلام که به سران قدرتهای آن روز نامههایی ارسال فرمودند و حضرت علی علیهالسلام که ایشان نیز به معاویه نامههایی نوشتهاند و همچنین نامههای آیتالله کاشانی به دکتر مصدق و... دست به این اقدام زدم؛ اینها چیز تازهای نیست. بنده در دوران اصلاحات باب گفتوگو با حزب مشارکت را از طریق نامه گشودم ولی آنها به هر دلیل آن را بستند. در همین دوره با روزنامه ایران یک دوره نامهنگاری کردیم که آنها استقبال کردند اما همانها سومین پاسخ بنده را درج نکردند و باب گفتوگو را بستند. هدف از این نامهنگاریها ادای تکلیف، روشنگری و اتمام حجت است.
* تحزب و سیاستورزی مبتنی بر تحزب، رابطه دوسویهای با شفافیت دارد. به عنوان یک سیاستمدار باسابقه چقدر فعالیتها و زندگی اقتصادی و اجتماعیتان شفاف است؟ اصولاً معتقد به شفافیت فعالیتهای اقتصادی سیاسیون هستید؟
زندگی اقتصادی و اجتماعی و سیاسی بنده شفاف است و هیچ ابهامی در آن نیست. بنده هیچ گونه فعالیت اقتصادی ندارم. بعد از آزادی از زندان ستمشاهی و آغاز دور دوم نهضت امام خمینی (ره)، فرصتی برای این کار نداشتم؛ پس از پیروزی انقلاب اسلامی هم در کمیته امداد امام خمینی و سایر مسئولیتهای نظام کارمند امام، رهبری و جمهوری اسلامی بوده و هستم. البته اگر گفته شود؛ کسانی که در حوزه سیاست فعال هستند باید فعالیت اقتصادی شفافی داشته باشند، این حرف درستی است.
* در دورههای اخیر انتخابات مجلس، تلاش زیادی برای ائتلاف اصولگرایان کردید؛ چرا برای ائتلاف اصولگرایان در انتخابات آتی ریاستجمهوری پیشقدم نشدهاید؟
تلاش برای همگرایی اصولگرایان با یک عقلانیت سیاسی و شیب ملایم در حال انجام است و انشاءالله بهزودی نتیجه میدهد. ما عجلهای برای آن نداریم چون وقت کافی برای رسیدن به خرد جمعی و اجماع داریم.
* تا چه حد وحدت میان دو ائتلاف شکلگرفته در میان اصولگرایان را محتمل میدانید؟
گفتوگوهای زیادی تاکنون صورت گرفته و پیشرفتهایی هم حاصل شده است که انشاءالله در وقت آن اعلام میشود.
* آیا به نظرسنجیهایی که در آستانه انتخابات از سوی نهادهای مختلف اجرا میشود، اعتقاد دارید؛ تا چه حد نتایج این نظرسنجیها را مبنای تصمیمگیریهای خود قرار میدهید؟
مسئله نظرسنجیها مهم است و ما باید به موضوع مقبولیت، بها دهیم. مردم اغلب در انتخاب خود اشتباه نمیکنند؛ اگر اشتباهی وجود داشته باشد از سوی منتخبان و طرفدارانشان صورت میگیرد که به تعهدات و وعدههای خود عمل نمیکنند. نتایج نظرسنجیها یکی از مؤلفههای مهم برای تصمیمسازی و تصمیمگیریهاست. ما به این نکته اعتنای ویژهای داریم و باید هم داشته باشیم.
* در انتخابات آتی رقابت اصلی بین چه جریانهایی خواهد بود؟
ما یک رقابت چندضلعی را در پیش داریم. اصولگرایان و اصلاحطلبان هر کدام با چند رجل سیاسی و مذهبی پا به رقابتها خواهند گذاشت. احتمالاً مدل سال 84 تکرار خواهد شد و انشاءالله شاهد انتخاباتی باشکوه خواهیم بود.
* اگر در انتخابات رقابت اصلی بین یکی از نزدیکان رئیسجمهور و یک اصلاحطلب تندرو باشد، کدام را انتخاب میکنید؟
نامزدهایی که از سوی شورای نگهبان تأیید صلاحیت میشوند همه صالح هستند، باید از بین آنها اصلح را انتخاب کرد.
* در مورد افرادی که نام میبرم اگر بخواهید در یک جمله نظر دهید، چه میگویید...
چون اظهار نظر در مورد اشخاص متضمن مدح یا ذم آنهاست، از این کار پرهیز دارم.
* مهمترین درس یا تجربه در زندگی سیاسی شما چه بوده است؟
خوب است انسان بنا به توصیه معصوم علیهالسلام که فرمود «هلک من لیس له معلم یرشده» یا «هلک من لیس له حکیم یرشده» یک «معلم و یا حکیمی» داشته باشد و دامن او را بگیرد و زانوی ادب در برابر او بزند، معارف الهی را از او بیاموزد و در سیاست دنبال ممشای او باشد. انسان همچنین در سیر و سلوک اخلاقی حتماً به یک راهنمای حکیم نیاز دارد. در حوزه سیاست این نیاز صدچندان است. اگر دنبال حکیم نرود، به در و دیوار میزند، خراب میکند، اغتشاش درست میکند. این معلم حکیم در فرهنگ تشیع همان تولی به ولایت فقیه است. تجربه بنده نشان میدهد اگر انسان پیرو ولایت فقیه باشد هیچگاه به بیراهه نمیرود. بنده نیز بحمدالله از سال 1342 تا به حال چون تولی به ولایت ولی فقیه امام راحل و سپس مقام معظم رهبری داشتم، از مسیر منحرف نشدم.
* اصول اخلاق سیاسی از نظر شما چیست؟
اخلاق سیاسی حکم میکند انسان به رقیب و حریف به دیده احترام و حسن ظن بنگرد؛ مگر اینکه عکس آن ثابت شود. یک رقابت اخلاقی باید در چارچوب اصول پذیرفتهشده و مکانیزمهای قانونی باشد. خروج از این اصول و چارچوب، انسان را به مرز بغی و طغیان و معصیت میکشاند.
سفارش اکید مقام معظم رهبری مدظلهالعالی تقوا، تقوا، تقواست، صبر را باید لازمالرعایه بدانیم و همچنین متانت، سعه صدر، عدالت، ادب و انصاف به انسان کمک میکند از چارچوبهای الهی، انسانی و اخلاقی خارج نشود. البته نمونههایی از سفارش مقام معظم رهبری مدظلهالعالی را در قرآن کریم داریم، از آن جمله در سوره مبارکه یوسف آیه 90 که حضرت یوسف به برادران خود اعلام میکند «گفت آری من یوسف هستم و این برادرم (بنیامین) خداوند بر ما منت نهاد (بر اساس تقوا و صبر) هر کس لباس تقوا را بپوشد و صبر خدایی پیشه کند، خداوند اجر محسنان را ضایع نخواهد فرمود (قال انا یوسف و هدا اخی قد من الله علینا انه من یتق و یصبر فان الله لا یضیع اجر المحسنین.)