در همین راستا پس از ماهها کشتار و آوارهسازی مسلمانان در میانمار، برخی کشورهای غربی به عنوان پاداش کارنامه عملکرد دولت این کشور، رقمی نزدیک به 6 میلیارد دلار از بدهیهای خارجی این کشور را بخشیده و از دریافت آن چشم پوشی کردهاند. تراژدی اصلی آنجاست که در این میان سران وابسته کشورهای مسلمان منطقه خاورمیانه سرگرم بازی مسلمانکشی دیگری در سوریه و بحرین شده و از نسلکشی بزرگی که در میانمار روی میدهد؛ فارغاند. در این گزارش به بررسی نسلکشی مسلمانان میانمار در سایه سکوت مدعیان دفاع از حقوق بشر و اشتغال به همکیشکشی حکام وابسته خاورمیانه میپردازیم.
هزاران مسلمان میانماری از وطن اجدادی خود آواره شدهاند.
مسلمانان روهینگیا
میانمار یا برمه سابق یکی از فقیرترین کشورهای آسیای جنوب شرقی است که در
سال 1948 از انگلیس استقلال یافت. در حرکتهای استقلالخواهی، مسلمانان
میانمار با تمام توان در برابر استعمار انگلیس مقاومت کردند. همین مقاومت
باعث شد انگلیس سیاست تفرقهاندازی را برای از بین بردن قدرت مسلمانان به
کار گیرد و در این راستا بوداییها را علیه مسلمانان تحریک کرد. در سال
1942 میلادی بوداییها با سلاحهای انگلیسی کشتار وحشیانهای به راه
انداختند که بر اثر آن نزدیک به 100 هزار مسلمان در ایالت «اراکان» جان خود
را از دست دادند.
راهبان بودایی مساجد مسلمانان را به آتش میکشند.
جامعه مسلمانان برمه، روهینگیا، در قرن هفتم میلادی در این منطقه شکل گرفت و در برههای از تاریخ دارای حکومت اسلامی خودمختار چند صد ساله نیز بوده است. بر اساس آمارهای دولتی نزدیک به 800 هزار نفر مسلمان معروف به روهینگیا در میانمار زندگی میکنند که 4 درصد مردم این کشور را تشکیل میدهند. با توجه به سیاستهای نژادپرستانه و ضدبشری دولت میانمار، این آمار قابل اعتماد نبوده و منابع مستقل آمار واقعی را بسیار بیش از این تعداد و حتی گاهی تا 15 میلیون نفر تخمین میزنند.
بوداییها مسلمانان را تروریستهای بنگالی میخوانند.
در طی دهههای گذشته هر از گاهی مسلمانان با خشونت و جنایت از سوی دولت و بوداییان برمه مواجه می شوند که در اثر آن یا جان خود را به صورت دسته جمعی از دست میدهند و یا مجبور به ترک وطن خود می شوند. مسلمانان اخراج شده از میانمار به بنگلادش در سال 1978 میلادی 300 هزار تن، در سال 1988، 150 هزار تن و در سال 1991، پانصد هزار تن تخمین زده میشوند. در سال 1992 نیز بار دیگر صدها هزار مسلمان از میانمار اخراج شدند.
تا 1970 جامعه روهینگیا به عنوان اقلیتی قانونی در کشور برمه تلقی میشدند. در 1982 پس از اصلاحات انجام گرفته در قانون اساسی، حکومت برآمده از نظامیان، مسلمانان روهینگیا را شهروند برمه ندانست. پس از آن بود که دولت نظامی تدریجا شروع به بدرفتاری با جامعه مسلمانان کرد و آزادیهای فردی و مذهبی و حقوق انسانی آنها را انکار نمود. در اثر این فشارهای ضد انسانی هزاران نفر از مسلمانان روهینگیا به کشورهای همسایه گریختند. فشار دولت برمه بر مسلمانان این کشور پس از حادثه یازده سپتامبر نیز چندین برابر شد که نشان دهنده تاثیرپذیری حکومت این کشور از غرب در قبال مسلمانان است.
فاز جدید مسلمانکشی بوداییان
در موج جدید جنایت علیه مسلمانان برمه، بوداییها با خونسردی تمام هزاران انسان بیگناه و بیدفاع را کشتهاند. در سوم ژوئن 2012، صدها نفر از بوداییان به اتوبوسی حمله کردند که حامل تعدادی از مسلمانانی بود که از مسجدی واقع در آراکان به رانگون بر میگشتند. در این حمله معتقدان به مکتب مراقبه و آرامش و مهربانی بودا 8 مسلمان را به فجیعترین وضع ممکن کشتند. یک شاهد عینی در مورد این جنایت توصیفات مشمئزکنندهای ارائه میدهد: «راهبان بودایی پس از کشتن مسلمانان و چیدن جسد آنها کنار هم بر روی جاده با تف کردن و ریختن شراب بر روی اجساد پیروزی خود را جشن گرفتند.» تعداد کشته شدگان در آگوست 2012 یعنی حدود دو ماه پس از آغاز نسلکشی، از 20 هزار نفر گذشت.
مسلمانان روهینگیا در تاریخ برمه هیچگاه جنایتی علیه بوداییها انجام ندادهاند.
جامعه بودایی و دولت پیرو آنها در برمه همیشه با مسلمانان با ظلم و تبعیض رفتار کردهاند. بر اساس اعلام یک سازمان حقوق بشری واقع در لندن، تراست حقوق برابر، حتی ارتش برمه نیز بوداییها را در کشتار و آزار و اذیت مسلمانان کمک میکند. اما جنایتهای اخیر علیه مسلمانان که از ژوئن 2012 آغاز شده است بدترین و شدیدترین نوع برخورد بوداییها با مسلمانان بوده است. فاز جدید اذیت و آزار مسلمانان برمه یک نسل کشی کامل محسوب میشود. در این فاز، بوداییهای برمه در حالی که از پشتیبانی نیروهای امنیتی برخوردار هستند؛ جنایات غیرقابل باوری را علیه مسلمانان مرتکب میشوند.
منابع مستقل تا کنون نتوانستهاند برای این پاکسازی قومی که توسط بوداییها در حال انجام است؛ دلیل روشن و واضحی پیدا کنند. مسلمانان این کشور در تاریخ برمه هیچگاه جنایتی علیه بوداییها انجام ندادهاند. هیچگاه دولتهای خارجی را علیه حکومتهای برمه یاری نکردهاند و هیچ مدرک تاریخی مبنی بر خیانت آنها وجود ندارد. تنها دلیل مطرح، تعصب کور مذهبی راهبان بودایی علیه اسلام و تاثیرپذیری رهبر بوداییان جهان، دالایی لاما، از سیاستهای ضد اسلامی کاخ سفید و تلاویو است که در تضاد آشکار با تبلیغات مبلغین جهانی این آیین مبنی بر انسان دوستی و صلح خواهی مکتب بوداست.
نیروهای امنیتی مسلمانان را به صورت دسته جمعی دستگیر کرده و از مرزها اخراج میکنند.
با مشاهده تصاویر و فیلمهای انتشار یافته از جنایات بوداییها علیه مسلمانان در برمه به وضوح میبینیم که بوداییها از مرزهای بیرحمی گذشتهاند و در ذهن هر بینندهای این سوال ایجاد میشود که آیا این راهبان بودایی موجوداتی از نوع «انسان» هستند یا مخلوقاتی وحشی محسوب میشوند که پیام صلحی اینچنینی را از بت موهومی به نام بودا گرفتهاند؟! تجاوز به زنان در برابر دیدگان عموم و مجبور کردن مسلمانان به اعمالی که برایشان غیراخلاقی و حرام محسوب میشود نمونههایی از جنایت علیه بشریت است که در میانمار توسط بوداییهای روی میدهد. «عایشه صلحی» زن مسلمان برمهای در گفتوگو با روزنامه مصری الوطن میگوید: «بوداییهای این کشور مسلمانان را بین خوردن گوشت خوک و نوشیدن شراب یا مرگ مخیر میکنند و مسلمانان برمه مرگ را بر این نوع زندگی ترجیح میدهند.»
سکوت دالایی لاما؛ برنده جایزه صلح نوبل
در جولای 2012 در حالی که مقلدان و معتقدان دالایی لاما در حال کشتار
مسلمانان روهینگیا بودند؛ او در یک سفر معنوی به کشمیر به سر میبرد.
دالایی لاما در این سفر ضمن رسیدگی به اوضاع پیروانش برای صلح و حل و فصل
مناقشات دعا میکرد در حالی که در گوشه دیگری از شبه قاره عدهای دیگر از
پیروان این عابد بودایی مشغول سر بریدن کودکان و تجاوز گروهی به زنان
بیدفاع بودند. سخره آن که او در این سفر هیچ اشارهای به آنچه که پیروانش
در میانمار انجام میدهند نکرد و همین سکوت را ادامه داد.
تاثیرپذیری رهبر بوداییان جهان، دالایی لاما،
از سیاستهای ضد اسلامی کاخ سفید و تلاویو نقش تعیین کنندهای در قتل عام مسلمانان برمه دارد.
واکنش دالایی لاما پس از آن که در آوریل سال جاری برخی از رسانههای بینالمللی آشکارا از همراهی دولت میانمار با راهبان بودایی در قتل و جنایت علیه روهینگیا پرده برداشتند؛ حتی مفتضحتر از سکوتش بود. او در یک مصاحبه اختصاصی با ایبیسی نیوز در مقابل حجم عظیمی از جنایت علیه بشریت که توسط پیروانش به وقوع پیوسته است؛ تنها گفت: «خیلی اندوهناک است!»
سکوت سازمانهای بینالمللی درباره کشتار مسلمانان
برخورد غیرمسئولانه و بیاثر سازمان ملل و تمامی ارگانهای وابسته به آن با موضوع کشتار مسلمانان برمه یادآور سکوت و عدم واکنش مناسب این سازمان در قتل عام مسلمانان بوسنی و هرزگوین است. با نگاهی به تاریخ معاصر آشکارا میبینیم که هرگاه مسلمان کشی راه افتاده است نقش سازمان ملل در جلوگیری از جنایات از چند اظهار نظر عقیم و گاهی چند خط قطعنامه بیاثر تجاوز نکرده است. آیا اگر جنایاتی از زمره آنچه که در میانمار بر مسلمانان میگذرد در حق هر گروه مذهبی دیگری روی میداد شاهد همین رویه از سوی سازمانهای بینالمللی میبودیم؟!
آیا اگر معتقدان به مذاهب دیگر نیز بدین نحو خاکستر میشدند؛ شاهد سکوت و بیتفاوتی غرب میبودیم؟!
نه تنها محکومیتی از سوی مدافعان و جار و جنجال به پا کنندگان و مرثیه خوانان حقوق بشر در کار نیست بلکه به دولت میانمار جایزه نیز داده میشود. وزاری خارجه کشور های عضو اتحادیه اروپا بعد از جلسه مشترک خود، روز دوشنبه 22 آوریل 2013 (دوم اردیبهشت 1392) اعلام کردند که در واکنش به «اجرای اصلاحات سیاسی در برمه» تحریمهای تجاری و اقتصادی علیه این کشور و مقامهای ارشد آن را به طور کامل لغو میکنند! این درحالیست که قطعنامه سازمان ملل در دسامبر 1946 ابراز میکند: «نسل کشی، چه در زمان جنگ و چه در زمان صلح، بر اساس قوانین بینالمللی یک جنایت است و تمامی امضا کنندگان معاهده سازمان ملل متحد همکاری خواهند کرد تا به قصد آزاد کردن نوع بشر از این بلای نفرتانگیز از نسلکشی ممانعت کنند.»
گوش سنگین واویلاگویان جهانی حقوق بشر صدای این انسانهای بیگناه را نمیشنود.
در حقیقت سازمان عفو بینالملل و دیدبان حقوق بشر به نوعی با کمکاری خود به جای جلوگیری از این جنایات از ارتکاب آنها توسط گروههای تبهکار در راخین حمایت کردهاند. ارتش برمه برای کشتار در کنار این گروههای جنایتکار بودایی قرار گرفته است. هزاران خانه را آتش زده و مسلمانان را به صورت دسته جمعی دستگیر کرده یا کشتهاند. رئیس جمهور برمه، تین سین، که غرب از او به عنوان یک اصلاحگر تقدیر میکند؛ در اوایل جنون مسلمانکشی بوداییها، راه حل جنایتکارانهای برای این مشکل پیشنهاد کرد: «تمامی روهینگیا اخراج شوند یا به عنوان پناهنده در اختیار سازمان ملل قرار گیرند.» این گفته از رئیس دولت هیچ شکی باقی نمیگذارد که این پاکسازی قومی به دستور و حمایت دولت انجام میگیرد.
بر اساس گزارش دیدبان حقوق بشر، نیروهای امنیتی میانمار به راحتی مسلمانان را به گلوله میبندند؛ به زنان تجاوز میکنند و صحنه کشتار مسلمانان توسط بوداییها را در آرامش تماشا میکنند. در گزارش دیدبان حقوق بشر درباره نیروهای امنیتی آمده است: « با دستگیری دسته جمعی و خشونت علیه روهینگیا کاری ندارند.» مدیر بخش آسیائی سازمان دیده بان حقوق بشر گفته است: «نیروهای امنیتی در مواردی مداخله کردند تا از خشونت جلوگیری کنند، اما آنها اغلب در زمان حملات، خود را کنار کشیدند، یا به طور مستقیم از مهاجمانی که مرتکب قتل و جرایم دیگر میشدند، حمایت کردند. دولت میانمار در کمپین پاکسازی قومی علیه روهینگیا دخالت داشته است. کمپینی که تا امروز از طریق ممانعت از کمکرسانی و محدودیت در تردد آنها، ادامه دارد.»
در حالی که رسانهها و قدرت سران سرسپرده کشورهای اسلامی خاورمیانه مشغول تبلیغ و تدارک سلاح برای کشتار مردم سوریه و بحرین هستند؛
مسلمانان جنوب شرق آسیا بیشترین اعتراضات را به کشتار روهینگیا انجام میدهند.
اگرچه سازمان عفو بینالملل از دولت و پارلمان میانمار خواسته است که قانون شهروندی 1982 را لغو یا اصلاح کند؛ به نظر نمیرسد که چنین چیزی اتفاق بیافتد. این قانون روهینگیا را که قرنها در آن سرزمین زیستهاند؛ شهروند میانمار نمیشناسد و در نتیجه دست دستههای بودایی دیوانه را برای کشتار و اخراج و به آتش کشیدن خانه و زندگی مسلمانان باز میگذارد. در واقع یک نوع همرایی و همراهی گسترده درباره اخراج مسلمانان روهینگیا از میانمار بین دولت نظامی، راهبان بودایی و احزاب سیاسی به وجود آمده است.
نیروهای امنیتی اغلب در زمان حملات، خود را کنار میکشند
و یا به طور مستقیم از مهاجمانی که مرتکب قتل و جرایم دیگر میشوند، حمایت میکنند.
قوانین سازمان ملل حق حیات برای نوع بشر را به رسمیت شناخته است. مسلمانان روهینگیا قرنها در میانمار زندگی کردهاند. چگونه ممکن است آنان را از این کشور اخراج کرد و کدام یک از کشورهای همسایه میتواند آنها را به شهروندی قبول کند؟! این موضوع را دولت و احزاب میانمار و همچنین سازمانهای بینالمللی به خوبی میدانند و از همین جا مشخص است که آنچه که پیگیری میشود پاکسازی قومی و کشتار دسته جمعی مسلمانان برمه است.
اخیرا سازمان غیر دولتی دیدهبان حقوق بشر در یک اقدام دیرهنگام علاوه بر اتهاماتی نظیر بیتفاوتی و اهمال مقامات دولتی در قبال کشتار اقلیت مسلمان این کشور، دولت تین سین را به جنایت علیه بشریت متهم کرده است. در این رابطه فیل رابرتسون معاون بخش آسیایی این سازمان با انتقاد از رفتار رهبران اروپا برای لغو تحریمهای میانمار؛ آن را تصمیمی نسنجیده و عجولانه دانسته است.
آن سان سو چی نمیداند که آیا مسلمانان روهینگیا شهروندان میانمار هستند یا خیر!
آن سان سو چی: برنده جایزه صلح نوبل و مدافع نسلکشی مسلمانان
متاسفانه، نه سازمان ملل متحد و نه جهان متمدن قرن بیست و یکم واکنشی علیه این فاجعه انسانی در برمه نداشت و صدای رسایی برای اعتراض به آن بلند نکرد. تمامی سازمانهای بزرگ حقوق بشری در حالی که فیلمها و عکسهای وحشتناک کشتار دسته جمعی مسلمانان توسط بوداییها را میبینند؛ در سکوت به سر میبرند. در حدی که حتی «آن سان سو چی» این به اصطلاح دموکراسیخواه میانماری که برنده جایزه صلح نوبل شده و غرب بر رویش سرمایهگذاری تبلیغاتی فراوانی داشته کشتار مسلمانان توسط ارتش برمه و تروریستهای بودایی را حتی محکوم هم نکرده است.
برخورد غیرمسئولانه و بیاثر سازمان ملل یادآور سکوت این سازمان در قتل عام مسلمانان بوسنی و هرزگوین است.
آن سان سوچی در مقابل گزارشگران میگوید: «مناقشات قومی که کشور را به درد سر انداختهاند باید بررسی شده و به طور منطقی حل شوند.» در موضع گیریهای این دموکراسیخواه هیچ محکومیتی علیه جنایتکاران دیده نمیشود و هیچ دفاعی از مظلومانی که به وحشیانهترین روش کشته میشوند انجام نمیگیرد. او در جواب خبرنگاران گفته است: نمیداند که آیا مسلمانان روهینگیا شهروندان میانمار هستند یا خیر! و در سخنانی در پارلمان میانمار نیز میگوید: «در راستای تبدیل شدن به یک دموکراسی واقعی با روح اتحاد، حقوق برابر و احترام متقابل، از تمامی نمایندگان میخواهم برای تصویب قانونی که از حقوق برابر اقلیتها حمایت میکند، تلاش کنند.» واضح است که مسلمانان جایی در این خواهش خانم سوچی ندارند. زیرا او هنوز نمیداند که روهینگیا تبعه میانمار هستند یا خیر!