سیاوش اکبرپو فوتبال را به صورت حرفه‌ای از تیم فجرسپاسی شیراز آغاز کرد. وی در سال ۱۳۸۳ از تیم فجرسپاسی به تیم استقلال تهران نقل مکان کرد و بعد از سه سال به تیم الظفره امارات پیوست. بعد از یک فصل بازی در این تیم اماراتی دوباره به تیم استقلال تهران بازگشت.

به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، در بازگشت به استقلال توانست در نخستین گام این تیم را تا قهرمانی در لیگ برتر دوازدهم همراهی کرده و نتایجی درخور توجه را در مسابقه‌های لیگ قهرمانان آسیا کسب کند. سیاوش اکبرپور علاوه بر این موفقیت‌های قابل‌اعتنا توانست فصلی را به اتمام برساند که در آن اخراج نشد.

او که در این سال‌ها به فوتبالیستی خشن معروف شده بود در این فصل کنار امیر حسین صادقی فصلی نسبتا آرام و بی‌دردسر را سپری کرد، با این همه در نیم فصل اول لیگ برتر و اواخر نیم فصل دوم در پاره‌ای موارد با امیر قلعه‌نویی به مشکل، البته نه از نوع حاد آن رسید که در همان زمین فوتبال هم به پایان رسید.



به ابتدای فصل دوازدهم برگردیم، چه شد که تصمیم گرفتی به استقلال برگردی؟

من یک فصل نسبتا موفق را با تراکتورسازی پشت سر گذاشته بودم و دوست داشتم در همان تیم بمانم. ما در کنار آقای قلعه‌نویی شرایط خوبی با این تیم در لیگ برتر داشتیم و با یک امتیاز اختلاف قهرمانی لیگ یازدهم را به سپاهان واگذار کردیم. البته من و خیلی‌های دیگر در تراکتورسازی روی آن قهرمانی سپاهان بحث داریم اما هرچه بود تمام شد و در واقع مأموریت من هم در آن تیم با خروج قلعه‌نویی از تراکتورسازی به پایان رسید.

... یعنی اگر امیر قلعه‌نویی در تراکتورسازی می‌ماند تو هم آنجا بازی می‌کردی؟

نمی‌توان قطعا این مسأله را تائید کرد، اما به احتمال زیاد این‌گونه می‌شد. زمانی که متوجه شدم آقای قلعه‌نویی در حال بازگشت به استقلال است من هم تصمیم گرفتم شرایط تمدید قرارداد با تراکتورسازی را بررسی کنم که وی به من پیشنهاد کرد به همراهش به استقلال برگردم و من هم معطل نکردم.

در آن مدت، دوری از تهران برایت سخت نبود؟

البته در تبریز کنار خانواده‌ام بودم، اما خب برایم راحت‌تر بود که به تهران برگردم. چون اقوام همسرم همگی در تهران هستند و ما هم وقتی با پیشنهاد استقلال مواجه شدیم معطل نکردیم. ضمن آن‌که من خودم هم طی این چند فصل که از استقلال جدا شده بودم منتظر فرصت بودم تا برگردم و گذشته را جبران کنم.

شما و خیلی از بازیکنان استقلال در پایان فصل نهم تیم را به امان خدا رها کردید و رفتید.

ببینید در آن شرایط تصمیم گیری برای ما مثل الان آسان نبود. ما در استقلال دستمان به هیچ جا بند نبود. نه سازمان وقت تربیت بدنی از تیم حمایت می‌کرد تا پول‌مان را بگیریم و نه مسئولان باشگاه قصد ادامه فعالیت در استقلال را داشتند. آقای واعظ و کل هیأت مدیره‌شان استعفا کردند و فقط آقای امیدوار رضایی مانده بود. بنابراین من و خیلی‌های دیگر که اتفاقا با پیشنهادهای خوبی مثل تیم استیل‌آذین مواجه بودیم رفتن را به ماندن ترجیح دادیم.

چه زمانی از آن جدایی پشیمان شدی؟

زیاد طول نکشید! متأسفانه عده‌ای که اطراف تیم استیل‌آذین بودند مانع فعالیت آرام این تیم می‌شدند و کم‌کم ما درگیر حاشیه‌هایی شدیم که موجب شد از مقطعی به بعد نه‌تنها نتایج مورد نظرمان در لیگ را کسب نکنیم بلکه خیلی مسائل در امور روزمره تیم وارد شد و کل تیم به حاشیه رفت و ما هم همین‌طور به سقوط نزدیک‌تر شدیم.

این فصل آپس مده بودی تا جبران کنی؟

بله، من این موضوع را در این یکی دو فصل که از استقلال دور بودم هم بارها در مصاحبه‌هایم عنوان کردم و امیدوارم هواداران استقلال هم با کسب این قهرمانی در لیگ دوازدهم، سیاوش اکبرپور را بخشیده و متوجه شده باشند که من تا چه اندازه به استقلال و هوادارانش علاقه‌مند هستم.

کار کردن با قلعه‌نویی را می‌پسندی؟

همین‌طور است. قلعه‌نویی قبل از آن که مربی خوبی باشد، یک دوست بزرگتر خوب برای بچه‌های تیمش است. او شرایط روحی روانی تیمش را در همه لحظات می‌فهمد و می‌داند کجا و چه وقت با بازیکنانش چه برخوردی داشته باشد.

این فصل که به خود تو هم کم تذکر نداد، این‌طور نیست؟

قطعا حق داشته، او با همین کارهایش می‌تواند این نتایج را در لیگ برتر کسب کند و رکورددار کسب قهرمانی در لیگ برتر باشد.

در نیم فصل اول در مورد خشن بودنت بارها به تو تذکر می‌داد. چه درون زمین و چه رختکن تیم، یادت هست؟

بله، اما او می‌داند که خشن بازی کردن من در حقیقت جدی بازی کردن است نه خشن بودن. البته وی حق دارد و من هم همواره حرفش را پذیرفته‌ام و باز هم اگر به من تذکر بدهد حرفش را خواهم پذیرفت.

 برایم مهم است که او مرا درک می‌کند و به علت یکی دوبار تکرار این نوع بازی، برخورد قهری با من ندارد که مثلا هفته‌ها مرا روی نیمکت بنشاند. این هم از جمله نکات مثبت آقای قلعه‌نویی است که بازیکن را بازی می‌دهد تا درون زمین خودش را اصلاح کند نه روی نیمکت که یک بار ذهنی هم برایش به‌وجود بیاید.

چه می‌گفت؟

خب او نگران اخراج شدن من و ده نفره شدن تیمش است و حق هم دارد.

خودت معتقدی که بازی‌ات بدون مشکل است؟

من هافبک میانی و مهاجم هستم و سبک بازی‌ام از همان اول ابتدایی که در مدرسه و کوچه‌های شیراز فوتبال بازی می‌کردم همین بوده است. من نمی‌توانم ببینم که یار مقابلم با توپ از من رد می‌شود، یا باید توپش را بگیرم یا مانع حرکتش شوم.

 این، مدل فوتبال من است و البته گاهی هم به دریافت کارت زرد منجر می‌شود و گاهی هم کارت قرمز، که خوب نیست و من هم خودم قبول دارم اما وسط بازی که گرم کار هستم دیگر سخت است به این هم فکر کنم که خطای بد نکنم.

اما این فصل آرام‌تر و کارت هم کمتر گرفتی.

خب اول به دلیل بالا رفتن تجربیاتم است و بعد هم تذکر‌های امیرقلعه‌نویی که هم درون زمین و هم بیرون آن به گوشم می‌خواند که سیاوش آرووووم! (می‌خندد)

اواخر فصل و در دو بازی که تو نیمکت‌نشین بودی، وقتی امیر قلعه‌نویی از تو خواست بلند شوی و خودت را گرم کنی،امتناع کردی. دلیلش چه بود؟

متوجه نمی‌شدم. یادم است کدام بازی‌ها را می‌گویید. من و فرزاد حاتمی با هم بودیم. اما به دلیل شلوغی فضای استادیوم متوجه نشدیم.

اما برخورد امیر قلعه‌نویی این را نشان نمی‌داد.

قلعه‌نویی از اتفاق‌های درون زمین عصبانی بود که سر ما داد زد.

اما گفته می‌شد چون او نزدیک پایان نیمه اول از تو و حاتمی خواسته گرم کنید، دستور او را جدی نگرفته‌اید. درست است؟

نه این را نمی‌پذیرم. هر زمان امیر خان بخواهد گرم کنم این کار را خواهم کرد.

آمار بازی‌هایت را داری؟

بله، این فصل زیاد به میدان نرفتم، اما خوشحالم که هر زمان درون زمین بودم توانستم برای استقلال مفید باشم.

16 بازی 90 دقیقه‌ای در فصل دوازدهم داشتی و 11 بازی که یا به میدان رفتی یا از زمین بیرون آمدی. در هفت بازی هم یا اصلا در لیست هجده نفره نبودی یا نیمکت نشین شدی. این آمار راضی‌ات می‌کند؟

قطعا دوست داشتم بیشتر از اینها برای استقلال بازی کنم ولی هدف من از بازگشت به استقلال قبل از هر چیز کسب عنوان قهرمانی برای این تیم و هوادارانش بوده که شکر خدا به آن دست یافته و از این بابت هم کاملا راضی هستم. ضمن آن که من با مشکل مصدومیت هم در این فصل مواجه شدم و سه هفته متوالی را بیرون از میدان بودم.

چرا دربی‌های این فصل برنده نداشت؟

نمی‌دانم، شاید آسان‌ترین پاسخ به این پرسش با احتیاط بازی کردن هر دو تیم درون میدان باشد. چون نه ما می‌خواستیم ببازیم و نه پرسپولیس. من در دربی اول ثابت بودم و در دربی دوم یک دقیقه هم به میدان نرفتم. خیلی خوب می‌شد که در فینال جام حذفی به پرسپولیس می‌خوردیم که نشد.

چرا بازیکنان استقلال برای زدن پنالتی مقابل سپاهان در نیمه نهایی جام حذفی روحیه کافی نداشتند؟

هنوز هم به این مسأله فکر می‌کنم که چرا آن شب با وجود مهدی رحمتی ما باختیم. باور کنید اگر پنالتی‌هایمان را گل می‌کردیم مهدی دست سپاهانی‌ها را در پوست گردو می‌گذاشت، اما متأسفانه فرزاد و امیرحسین بد ضربه زدند. اصلا انگار قرار نبود ما به فینال برسیم و شاید هم به خاطر هواداران‌مان بود.

... هواداران‌تان؟

بله، شاید به فینال می‌رسیدیم و آنجا مغلوب پرسپولیس می‌شدیم و آن وقت آنها غصه می‌خوردند. (می‌خندد)

در مجموع در فصلی که به پایان رسید از اکبرپور رضایت داشتی؟

این را باید کارشناسان بگویند، نه من. با این همه فکر می‌کنم بیشتر از هر چیز توانستم درخدمت تیم باشم و این برای من که دیگر بازیکن تازه کاری نیستم اتفاق عجیبی نبود. من باید کنار تیم باشم تا با تیم بالا بیایم و شاید چند سال پیش این طرز فکر را نداشتم، اما حالا این‌گونه نیستم.

یک گل نافرجام هم برای استقلال زدی، در مورد آن توضیح می‌دهی؟

بله بازی با سایپا در نیم فصل اول بود که ما 2 بر یک باختیم و تک گل استقلال را من زدم. آن بازی شاید پایه گذار قهرمانی استقلال بود.

چطور؟

در همان بازی بود که به محض عقب افتادن ما از حریف برخی هواداران که مطمئن هستم همین حالا که این مصاحبه را می‌خوانند از کرده‌‌شان پشیمان هستند، با سردادن شعار‌هایی در حمایت از فرهاد مجیدی تیم را از نظر روحی تحت فشار گذاشتند و چه بسا اگر آن حرف‌ها را با تشویق عوض می‌کردند ما همان بازی را می‌بردیم. این قبیل اتفاق‌ها از هواداران تیمی بزرگ مثل استقلال بعید است و امیدوارم دیگر شاهد این مدل شعارها نباشیم.

ناراحت شدید که مجیدی تشویق شد؟

به هیچ وجه، بحث مجیدی نیست. ممکن بود در آن شب اسم مرا صدا می‌زدند یا هر کس دیگری، اما مهم استقلال است و نه افراد. چون تک تک بازیکنان هستند که استقلال را می‌سازند. آنها می‌گویند ما استقلالی هستیم و با نام این تیم است که زندگی می‌کنند.

 در کنارش هم هر کسی به بازیکن مورد علاقه‌اش می‌پردازد و احیانا عکس و پوسترش را جمع آوری می‌کند. مثل خود ما که در بچگی این کار را می‌کردیم. این را گفتم که خواننده این حرف‌های من بداند منظور من از بیان این خاطره از ابتدای فصل فرهاد نیست.

 فرهاد رفیق قدیمی و صمیمی من است و من خودم به عنوان یک استقلالی از بازی‌های او لذت می‌برم، اما طرف صحبتم با هوادارانی است که تحت تأثیر جو استادیوم با تعدادی از افرادی که قصد ضربه زدن به استقلال را دارند همنوا می‌شوند و علیه کل تیم با نام یک بازیکن موضع می‌گیرند.

 این باعث می‌شود میان بازیکنان هم مشکل به‌وجود بیاید. یادتان باشد جباری هم این موضوع را به دوربین‌های تلویزیونی گفت که تیم فقط یک نفر نیست. البته شکر خدا بازیکنان تیم ما آنقدر با تجربه با این حملات برخورد کردند که به رغم داغ کردن این بحث‌ها از سوی روزنامه‌های ورزشی، فرهاد و مجتبی و دیگر بازیکنان تیم و حتی امیرخان نگذاشتند آن عده محدود که هدف‌شان ضربه زدن به استقلال بود به خواسته‌شان برسند و با قدرت تا پایان پیش رفتیم و قهرمان هم شدیم.

حالا چرا این بازی عامل قهرمانی‌تان شد؟

چون پس از آن تا جایی که یادم هست ما فقط به تراکتورسازی و داماش باختیم. در نیم فصل دوم هم که فقط به داماش باختیم و با اختلاف در نیم فصل اول قهرمان شدیم.

برخی می‌گویند استقلال با این همه مهره اگر قهرمان نمی‌شد باید شک می‌کردیم، قبول داری؟

نه این را نمی‌پذیرم. ما در نیم فصل اول مجتبی جباری و ساموئل را تقریبا کامل در اختیار نداشتیم. جواد نکونام هم آن اوایل زمان برد تا با شرایط استقلال هماهنگ شود و همه اینها با قهر توزی و مصدومیت جانواریو همراه شد تا ما با مشکلات زیادی بتوانیم به پایان نیم فصل اول لیگ برتر برسیم. ضمن آن که ما در این فصل با مشکل بی پولی هم دست به گریبان بودیم.

چرا تو در این باره کمتر از سایرین اعتراض کردی؟

باور کنید من در شرایطی به استقلال آمدم که کلی پول از تراکتورسازی طلب داشتم و در استقلال هم جزو آنهایی بودم که با کمترین دریافتی در ابتدای فصل قراردادم را امضا کردم و بیشترین هدفم بازگشت به استقلال و جبران جدایی‌ام از این تیم بود.

قبل از شروع فصل شماره 10 را از میداوودی می‌خواستی؟

فقط یک بار این مسأله مطرح شد و وقتی متوجه شدم میلاد دوست دارد 10 بپوشد من هم اصراری نکردم و ماجرای خاصی پیش نیامد. من هم وقتی به لیگ قهرمانان آسیا رفتیم آنجا 10 را پوشیدم.

عملکرد استقلال در لیگ قهرمانان خیلی خوب بود. عامل اصلی‌اش چیست؟

حضور بازیکنان باتجربه به ما کمک کرد در لحظات سخت درست تصمیم بگیریم و دیدید که در ریاض چطور الهلال را شکست دادیم. ضمن آن که امیر خان هم راهنمایی‌های درستی می‌کرد و توانستیم با قدرت در سخت‌ترین گروه غرب آسیا صدرنشین شویم.

سه قهرمانی لیگ برتر در کارنامه اکبرپور با استقلال

- سیاوش اکبرپور در سال 1363 در شیراز به دنیا آمد و داش سیا نام مستعار او بین رفقایش است.

- او فوتبال را به صورت حرفه‌ای از تیم فجرسپاسی شیراز آغاز کرد. وی در سال ۱۳۸۳ از تیم فجرسپاسی به تیم استقلال تهران نقل مکان کرد و بعد از سه سال به تیم الظفره امارات پیوست. بعد از یک فصل بازی در این تیم اماراتی دوباره به تیم استقلال تهران بازگشت.

- یک بازیکن فیزیکی و ماهر در بازی درگیرانه است که معمولا به عنوان هافبک چپ هم در حمله و هم در کار دفاعی مشارکت می‌کند. تکل‌های قدرتی و بسیار سریع اکبرپور شاخصه بازی او محسوب می‌شود.

- اکبرپور در سال ۱۳۸۱ و در جریان مسابقات آسیایی به عنوان تکنیکی‌ترین بازیکن تیم ملی فوتبال زیر ۲۳ سال ایران انتخاب شد. وی همچنین عضو تیم ملی المپیک ایران در بازی‌های مقدماتی المپیک آتن بود.

- بعد از آن‌که سیاوش اکبرپور با تیم استقلال تهران در مسابقات لیگ برتر ایران در فصل ۸۶-۸۵ به مقام قهرمانی رسید، توسط مربی ایران امیر قلعه‌نویی برای بازی‌ انتخابی جام ملت‌های آسیا در برابر تایوان به اردوی تیم ملی
دعوت شد.

- اکبرپور در هر سه قهرمانی استقلال در لیگ برتر سهیم بوده است. در فصل‌های ۸۵-۸۴ ، ۸۸-۸۷ و ۹۲-۹۱.

- او پنج بازی ملی را درکارنامه دارد و در این پنج بازی موفق به گلزنی نشده است.

- در سال‌های حضور در لیگ برتر بیش از 70 گل را برای استقلال، فجرسپاسی، تراکتورسازی و استیل‌آذین به ثمر رسانده است.

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار