باشگاه خبرنگاران- عناصر طبيعت به شاعر براي بيان مقصودش كمك مي كند ستاره و باد از جمله اين عناصر است و در هر بند از شعر به نوعي به تبيين موضوع مورد نظرش مي پردازد.
در بند پاياني شاعر، ستاره اي دور و متحمل درد زيادي است با نعره كشيدن و فرياد، فرياد دروني خويش را در تمام شعر جاري مي سازد.
چارچوب طلايي قاب آيينه ها آينه نما اسارت و شاعر خواستار رهايي خويش است اضافه هاي تشبيه مانند خاك اسارت آتش درد نهفته و اضافه هاي استعاري مانند ديوارهاي كوركهن، دامان باد، عنان شكيب، نهيب غم، گوش جهانيان و پنجه بيداد را به كار برده است.
خامي را دليل شادي و پختگي را مايه غم مي داند ستارگان، مردم جامعه شاعر كه به دنبال فريادند باد بودن ايهام در بيهودگي و يكي از عناصر چهارگانه آب، باد، خاك و آتش دارد.
فرياد بودن مردم را ازلي مي داند اشتياق خود را به فرياد جاي جاي شعرش نشان مي دهد بي تفاوتي و سردي را در آينه ديده و خود را نسبت به جامعه اش بي تفاوت نمي بيند.
شاعر، انسجام دروني شعر خود را حفظ كرده است در تمام شعر كلمه نامانوس ديده نمي شود و اين نشان دهنده قدرت شاعر در به كار بردن كلمات است./ص
يادداشت از: محدثه محمدپور