بعضی‌ها رک و مستقیم دروغ می‌گویند تا سود بیشتری کسب کنند یا منافع‌شان را به خطر نیندازند. این افراد به هیچ وجه به دیگران و منافع آنها فکر نمی‌کنند و پس از گفتن دروغ‌های مختلف هم وجدان‌شان ناراحت نمی‌شود.

به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران،حالا دیگر حسابی عادت کرده است؛ همیشه دروغ گفته و انگار نمی‌تواند این رفتار را تغییر دهد. فکر می‌کند راستگویی منافعش را تهدید می‌کند. ذهنش را که به سال‌های دور پرواز می‌دهد به خاطر می‌آورد وقتی بچه‌ کوچکی بود، خیلی وقت‌ها اگر حقیقت را می‌گفت، تنبیه می‌شد.

به دوره نوجوانی که پا گذاشت، به دفعات با گفتن حقیقت دوستانش را از دست داد. در جوانی از گفتن حقیقت ترس داشت و حالا که بیش از نیم قرن از سنش می‌گذرد به این رویه عادت کرده؛ دیگر نمی‌تواند صادقانه در مورد مسائل مختلف صحبت کند و نگران نتیجه‌اش نباشد. فکر می‌‌کند دروغ‌گفتن ساده‌ترین راه برای فرار از مشکلات و پاسخگو نبودن به همه است.



او چنین طرز فکری را در ذهن خود‌ساخته بدون توجه به این‌که بسیاری از مشکلاتش با همین دروغ‌های کوچک و بزرگی که دنبال هم ردیف می‌کند، شکل گرفته است. دیگر باور ندارد اگر در مورد مسائل مختلف حقیقت را بگوید، دردسرهایش کمتر خواهد شد. آخر دروغ در دل و جان او لانه کرده و ریشه دوانده است.

دروغ نگفتم؛ فقط همه چیز را نگفتم

بعضی‌ها دروغ می‌گویند. از این رفتار هم اصلا ناراحت نمی‌شوند و فکر می‌کنند کار نادرستی انجام نداده‌اند. دلیلش هم این است که تصور می‌‌کنند حرف‌هایشان دروغ نبوده و فقط بخشی از واقعیت را مخفی کرده‌اند! به نظر آنها دلیلی ندارد تمام موضوعات و مسائل شخصی زندگی‌ در مقابل دیگران مطرح شود.

این در حالی است که دکتر پروین ناظمی، روان‌شناس این شیوه را صحیح نمی‌داند و به جام‌جم می‌گوید: دروغ‌گفتن یعنی عنوان‌کردن موضوعی که با واقعیت تطابق ندارد. البته در بسیاری از مواقع هم افرادی که به دروغگویی متهم می‌شوند، در واقع برداشت‌های شخصی خودشان از یک موضوع خاص را به ما ارائه می‌کنند که در چنین شرایطی نمی‌توان گفت شخص دروغگوست. چون دو نفر می‌توانند برداشت‌های متفاوتی از یک مساله واحد داشته باشند و آن را از نگاه خودشان مطرح کنند.

به گفته این روان‌شناس، در شرایطی که فرد نمی‌خواهد در مورد موضوعی خاص صحبت کند، بهتر است به جای حذف بخشی از مطلب و دادن اطلاعات نادرست، قدرت کافی برای ابراز وجود داشته و نظر خودش را خیلی راحت در آن مورد بیان کند.

به عنوان نمونه بهتر است به جای مخفی‌کردن واقعیت و گفتن تنها بخشی از آن بگوید نمی‌خواهد در مورد این موضوع صحبت کند. همه ما باید باور کنیم انجام چنین کاری بهتر از دادن اطلاعات غلط به دیگران است.

به گفته این مدرس دانشگاه، فرد دروغگو عامدانه حرفی را که واقعیت ندارد، مطرح می‌کند. البته در اغلب موارد، دروغ‌گفتن با هدف فریب دادن دیگران یا خودنمایی و مطرح‌کردن ویژگی‌هایی انجام می‌شود که واقعیت ندارد.

دروغگویی در تمام سنین!

بچه‌ها بیشتر دروغ می‌گویند یا بزرگ‌ترها؟ تا به حال به این موضوع فکر کرده‌اید که دروغ‌گفتن هم سن و سال دارد یا نه؟ معمولا انتظار می‌رود بزرگ‌ترها و به قول معروف ریش‌سفیدهای فامیل، به هیچ عنوان به دروغ روی نیاورند؛ حتی دروغ‌های کوچک و جزئی هم نگویند. در حالی که واقعیت روی دیگر سکه را نمایان می‌کند و گاه می‌بینیم افراد حتی در دوران سالمندی هم بدون هیچ دلیلی دروغ می‌گویند و نگران نتیجه حرفشان هم نیستند.

دکتر ناظمی ضمن بیان این‌که دروغگویی در سنین مختلف و با اهداف متفاوت مشاهده می‌شود، در این‌باره توضیح می‌دهد: به عنوان نمونه ممکن است کودکان به دروغ روی بیاورند و از این شیوه برای حل مشکلات‌شان کمک بگیرند.

ولی نباید فراموش کنیم زمانی که والدین، بچه‌ها را تهدید وتنبیه می‌کنند و آنها هم برای فرار از تنبیه دروغ می‌گویند، شرایط فرق می‌کند و نمی‌توانیم بگوییم کودک‌مان دروغگوست. چون در این سنین کودک هنوز رشد شناختی دقیقی نسبت به موضوع دروغ و دروغ‌گفتن ندارد و فقط این شیوه را از دیگران آموخته است.

زمانی که بچه‌ها بزرگ‌تر می‌شوند و باز هم به دروغگویی ادامه می‌دهند، مثلا در سنین دبستان این شیوه را در پیش می‌گیرند، ممکن است این کار برای آنها نوعی قهرمان‌پروری باشد. به عبارت دیگر، بچه‌هایی در این سنین شاید با دروغ‌گفتن بخواهند خودشان را به دیگران نشان دهند و بگویند بزرگ شده‌اند و قدرتمند هستند.

نوجوانان هم گاهی به دروغ روی می‌آورند و همین شیوه را در پیش می‌گیرند که به گفته این روان‌شناس، آنها هم هنوز به رشد شناختی دقیق در مورد دروغگویی نرسیده‌اند. البته وی تاکید می‌کند: این موضوع اصلا به این معنا نیست که دروغگویی در سنین کودکی و نوجوانی ایرادی ندارد، بلکه فقط باید توجه داشته باشیم بچه‌ها یا از ترس دروغ می‌گویند یا از روی خیالاتی که در ذهن‌شان دارند.

 پس عدم اعتماد به نفس کودکان و نوجوانان هم موجب می‌شود آنها موضوعاتی را مطرح کنند که واقعیت ندارد تا از این راه خودشان را به دوستان‌شان نزدیک‌تر کنند و در میان آنها پذیرفته یا حتی عزیزتر شوند.

این روان‌شناس تاکید می‌کند: تقریبا از پانزده سالگی به بعد و در دوره دوم نوجوانی دیگر انتظار نداریم افراد دروغ بگویند؛ بخصوص زمانی که دروغ برای فریب دادن دیگران یا برای منافع شخصی خودشان باشد.

به گفته دکتر ناظمی، بچه‌ها دروغ‌گفتن را از خانواده و در محیط خانه می‌آموزند. به همین دلیل نباید نقش و تاثیرگذاری رفتار والدین در ایجاد الگوهای مناسب را نادیده بگیریم. گروهی هم هستند که در دوران بزرگسالی نیز دروغگویی را کنار نمی‌‌گذارند و همچنان برای فرار از مشکلات و مسائل ناخوشایند به دروغ‌های ریز و درشت متوسل می‌شوند.

وی در مورد این گروه از افراد خاطرنشان می‌کند: عده‌ای هم هستند که در دوران بزرگسالی و زمانی که وارد اجتماع می‌شوند نیز در موقعیت‌های مختلف کاری، اجتماعی و حتی در ارتباط زناشویی دروغ می‌گویند. این افراد معمولا اعتماد به نفس و عزت نفس خوبی ندارند و از این شیوه برای توجیه خود و رفتارشان استفاده می‌کنند.

چرا این همه دروغ؟

عده‌ای فکر می‌کنند اگر دروغ نگویند، در زندگی آنچنان که باید موفق نخواهند شد. برای همین هرجا حس کنند منافع‌شان در خطر است، براحتی به فکر سرهم‌کردن دروغی می‌افتند تا از آن وضع نجات پیدا کنند.

بعضی‌ها همچنان به این شیوه عادت کرده‌اند که حرف عادی‌شان هم دروغ شده است؛ دروغ‌هایی ساده و پیش‌پاافتاده‌ که گفتن یا نگفتن‌شان هیچ تاثیری در نتیجه کار آنها و روابط اجتماعی و خانوادگی‌شان ندارد، ولی انگار اگر آن دروغ‌ها را نگویند، روزشان شب نمی‌شود.

دکتر ناظمی درباره علل متفاوتی که افراد را به دروغگویی سوق می‌دهد، توضیح می‌دهد: بعضی‌ها رک و مستقیم دروغ می‌گویند تا سود بیشتری کسب کنند یا منافع‌شان را به خطر نیندازند. این افراد به هیچ وجه به دیگران و منافع آنها فکر نمی‌کنند و پس از گفتن دروغ‌های مختلف هم وجدان‌شان ناراحت نمی‌شود. عده‌ای هم به دروغ‌گفتن عادت کرده‌اند و با تکرار چنین رفتاری، این کار برایشان عادی شده است.

نداشتن اعتماد به نفس هم از دیگر موضوعاتی است که می‌تواند موجب دروغگویی شود. در واقع افرادی که اعتماد به نفس و عزت نفس خوبی داشته باشند، هیچ‌وقت و در هیچ شرایطی دروغ نمی‌گویند و نظر و عقیده‌شان را هم دائم تغییر نمی‌دهند. البته این موضوع با انعطاف‌پذیری تفاوت دارد، ولی در مورد موضوعاتی که فرد از درست بودن آنها مطمئن است، نمی‌توانیم تغییر نظرات دائم را ببینیم و بپذیریم.

دروغگوها پذیرفته نمی‌شوند

بعضی‌ها همیشه دروغ می‌گویند و فکر می‌کنند اگر دروغ‌هایشان تکرار نشود، شکست خواهند خورد. در مقابل، کسانی هستند که تا حد امکان دروغ نمی‌گویند، ولی گاهی ممکن است در شرایطی قرار بگیرند که ناچار به دروغ‌گفتن شوند.

فراموش نکنیم دروغ در هر صورت بد است؛ چه همیشه تکرار شود و چه گاهی. با این حال، به افرادی که یک یا دو بار در زندگی‌شان دروغ گفته‌اند، نمی‌توان صفت دروغگو را اطلاق کرد. به این معنی که انسان دروغگو کسی است که در اغلب موارد و مواقع دروغ می‌گوید و از این شیوه برای کسب منفعت بیشتر استفاده می‌کند.

این افراد برای دروغ گفتن، دلیل و بهانه نمی‌خواهند. آنها حتی زمانی که از موضوعی نمی‌ترسند یا برایشان فرقی هم نمی‌کند که چه اتفاقی افتاده است، باز هم دروغ می‌گویند؛ انگار به این شیوه عادت کرده‌اند.

اما باید به یاد داشته باشیم مردم هم چندان تمایلی برای معاشرت با افراد دروغگو ندارند و آنها را در جمع‌شان نمی‌پذیرند. به همین دلیل، افراد دروغگو بتدریج تنها می‌مانند و از طرف دیگران طرد می‌شوند.

دکتر ناظمی با تاکید براین که دروغگویی، جزو رفتارهای اکتسابی است، تاکید می‌کند: هیچ فردی در بدو تولد دروغگو نیست و هیچ انسانی دروغگو متولد نمی‌شود. بنابراین شرایطی که افراد در آن قرار می‌گیرند، الگوهایی که در اطراف‌شان وجود دارد، تهدیدها و ناامنی موجب می‌شود آنها به چنین نقطه‌ای برسند، چنین رفتاری کم‌کم برای آنها عادی شود و به شکل یک مکانیسم دفاعی برای توجیه خود از آن استفاده کنند.

مراقب بچه‌ها باشید

به گفته این روان‌شناس، بچه‌ها ممکن است در مورد موضوعاتی دروغ بگویند که برای فریب دادن دیگران یا کسب منفعت نیست. بلکه فقط ناشی از خیال‌پردازی‌های کودکانه است، اما بتدریج و با رشد توانایی‌های شناختی، بچه‌ها می‌آموزند چطور برای فرار از تنگناها دروغ بگویند.

دکتر ناظمی به والدین هشدار می‌دهد: اگر بچه‌ها حرکت اشتباهی را انجام می‌دهند، بهتر است به جای استفاده از کلمه «دروغ» از آنها بپرسید «فکر نمی‌کنی مساله را اشتباه توضیح دادی؟» با این کار تاثیر مثبتی بر کودک خواهید گذاشت و به جای ایجاد ترس و وحشت، او را متوجه اشتباهش خواهید کرد. با این روش و امثال آن می‌توانید از رشد روحیه دروغگویی در کودکان جلوگیری کنید.

به گفته وی، والدین بهترین الگوهای رفتاری برای بچه‌ها هستند و نباید فراموش کنند بچه‌ها رفتارهای آنها را می‌بینند، می‌شنوند، یاد می‌گیرند و تکرار می‌کنند. این رفتارها نیز بتدریج در وجود بچه‌ها نهادینه شده و کم‌کم برایشان به شکل عادت درمی‌آید.

دروغ مصلحتی نداریم

سخن آخر این‌که ما به هیچ عنوان نمی‌توانیم رفتار ناپسندی مانند دروغگویی را توجیه کنیم. دروغ‌گفتن یعنی فریب‌دادن دیگران و خود. بعضی افراد با اصطلاح دروغ مصلحتی رفتار خود را توجیه می‌کنند، چه در برابر دیگران و چه در مقابل وجدان خود.

اما نباید فراموش کنیم این شیوه تنها راهی برای فرار از واقعیت است. همیشه دروغ و ناپسند است، دلیلش هر چه می‌خواهد باشد. ما باید بیاموزیم بتدریج و گام به گام از این رفتار دور شویم. آن هنگام متوجه خواهیم شد جایگاه مناسب‌تری در خانه و جامعه به دست آورده‌ایم.

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.