به گزارش خبرنگار حوزه
احزاب باشگاه خبرنگاران، "عشرت شايق" عضو جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي، طي يادداشتي به بررسي اولويتهاي دولت يازدهم پرداخت.
متن اين يادداشت به شرح ذيل است: ابتدا باید یادآوری کرد که بواسطه عملکرد نامطلوب دولتهای پیشین در خصوص عمل به اهداف و شعارهای انتخاباتی بویژه در مورد مسائل سیاسی، اعتقاد و اطمینان جامعه به تحقق این وعدهها بشدت آسیب دیده و نوعی بیاعتمادی در این زمینه بوجود آمده است.
هم اینک از نظر مردم، اولویت رسیدگی به مسائل و مشکلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور بیش از پرداختن به مسائل سیاسی به معنی خاص آن است.
روابط ناسالم اقتصادي شعارهاي "دولت سازندگي" را تحت تاثير قرار دادبخش عظیمی از اهداف و شعارهایی که از سوی «دولت سازندگی» در مورد مسائل سیاسی کشور از جمله پیشرفت و توسعه همه جانبه، استفاده از متعهدین و متخصصین در اداره امور، فراهم ساختن فرصت مساوی برای همه و … مطرح شد، هیچگاه جامه عمل نپوشيد و یکسری روابط ناسالم اقتصادی بین افراد و گروهی خاص، همه چیز را تحت تاثیر قرار داد و ظهور طبقهای خاص از اشرافیگری در جامعه را سبب شد،که سیاست را به نردبانی برای قدرت و ثروت تبدیل کردند و هرکس قدرت و ثروت بیشتری به دست آورد سیاستمدارتر شناخته شد.
نگاهی به عملکرد برخی از افراد مسئول در دولت سازندگی و نقش آنها در بنگاهها و موسسات اقتصادی کشور که با تغییر معناداری در وضعیت اموال و دارایی خود و اطرافیانشان در عرض چند سال همراه است، موید برداشت سوء آنان از واژه «سیاست» و حاکمیت یافتن بر قوه مجریه است.
شعارهاي جذاب سياسي "دولت اصلاحات" هيچگاه عملي نشدپس از سپری شدن دولت سازندگی، دولتی جدید به نام «دولت اصلاحات»با شعارهای سیاسی جذاب مانند توسعه سیاسی و گسترش آزادیهای فردی و اجتماعی، حفظ کرامت انسانی، شایسته سالاری در انتخاب مدیران، تحمل مخالف، بسط و گسترش ارزشهای اسلامی و انسانی، تحول فرهنگی و اجتماعی و … روی کار آمد.
اين دولت همان ابتدا با عزل فلهای مدیران و انتصاب افراد وابسته به جناح فکری خود بدون در نظر گرفتن صلاحیت و توانمندی افراد و همچنین ایجاد ناهنجاریهای گسترده سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در جامعه نشان داد که بسیاری از شعارهای داده شده در ایام انتخابات، تنها برای جلب آراء مردم بوده و قرارنیست شکل عملی یابند.
عدهاي که بناحق نام اصلاحطلب را یدک میکشیدند، بجای اصلاح امور، در صدد قلع و قمع همه افرادی برآمدند که بزعم آنان پیام انتخابات دوم خرداد را درک نکرده بودند! بسیاری از هنجارهای اجتماعی و اصول و ارزشهای دینی و انقلابی توسط برخی از وزرا و مسئولان این دولت زیر سوال رفت و حوادثی در کشور بوقوع پیوست که اصل نظام و امنیت ملی را مورد تهدید قرار داد،مانند حوادث کوی دانشگاه و نشر اطلاعات سری کشور در امور دفاعی و فعالیت های صلح آمیز هسته ای و … که عمر این دولت نیز پس از هشت سال خاتمه یافت.
دولتي که به باند انحرافي معروف شدسال ۸۴ فردی کمتر شناخته شده بنام محمود احمدی نژاد با ورود به عرصه انتخابات نهم ریاست جمهوری، شعارهایی در مورد ضرورت بازگشت به اصول و آرمانهای انقلاب اسلامی و گفتمان امام خمینی(ره) و ایستادگی در مقابل زورگویان و زیاده خواهان داخلی و خارجی مطرح نمود که مورد اقبال مردم قرار گرفت و تا حدود زیادی نیز در دوران اول ریاست جمهوری خود( دولت نهم) موفق عمل نمود و همین مسئله باعث شد تا در انتخابات دهم ریاست جمهوری مجددا با آرای بیشتری از سوی ملت برگزیده شود.
اما این دولت نیز با شروع دوره جدید فعالیت خود دچار حاشیه شد و تحت تاثیر نفوذ افرادی که بعدها به باند انحرافی معروف شدند، بتدریج از اصول و اهداف اعلام شده قبلی فاصله گرفت و در برخی موارد عملکردی غیر قابل توجیه از خود نشان داد که انتخاب مشایی به سمت معاون اولی، عزل پی در پی وزرا، خانه نشینی یازده روزه ریس جمهور، قانونگریزی و عدم تعامل با قوای دیگر و افراد خبره از جمله این رفتارها بود و نتیجه آن در جامعه بوضوح دیده میشود.
دولت" اعتدالگرا " با تدبير خود مقابل فرصتطلبان بايستداینک شخصیتی جدید با شعار" اعتدالگرایی " موفق به جلب اکثر شرکت کنندگان در انتخابات دوره یازدهم ریاست جمهوری شده است و اعلام نموده که وامدار هیچ گروه و حزبی نيست و تنها بر اساس مصالح کشور و در نظر گرفتن اولویتها به امور اجرایی کشور خواهد پرداخت.
انتظار عموم از حجت الاسلام والمسلمين دکتر روحانی به عنوان فرد پیروز انتخابات، چیزی جز عمل به همان شعارها و اهداف انتخاباتی وی یعنی میانه روی در امور و استفاده از همه ظرفیتهای کشور برای حل مشکلات مردم نیست و امید است دولت«تدبیر و امید» با درس گیری از سرنوشت دولتهای قبلی، از همین ابتدا به افراد فرصت طلب اجازه حضور در مجموعه دولت و بویژه مسئولیتهای کلان را ندهد، از حاشیه سازان و حاشیه پردازان دوری جوید و به شعار شایسته سالاری و فراجناحی خود پایبند باشد.
اصول و ارزشهای دینی و انقلابی را پاس دارد و اعتماد مردم به شعارهای انتخاباتی را بازگرداند. بدون در نظر گرفتن مشی سیاسی افراد،از نخبگان و شایستگان در عرصههای مختلف استفاده و تجربه آنان را سرمایه ملی کشور بداند.
بازسازی اخلاق و انصاف در حوزه سیاست يکي ديگر از موضوعات با اهميت است که این کار نه با حرف بلکه با عمل قابل اجرا خواهد بود. قدردانی از زحمات دیگران، رعایت انصاف در نقد عملکرد دیگران، دوری جستن از تهمت، دروغ و ناسپاسی از جمله مواردی است که میتواند در بازسازی اخلاق سیاسی جامعه بسیار موثر باشد.
انتهاي پيام/