گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران- اللَّهُمَّ إِنِّي أَخْلَصْتُ بِانْقِطَاعِي إِلَيْكَ وَ أَقْبَلْتُ بِكُلِّي عَلَيْكَ وَ صَرَفْتُ وَجْهِي عَمَّنْ يَحْتَاجُ إِلَى رِفْدِكَ وَ قَلَبْتُ مَسْأَلَتِي عَمَّنْ لَمْ يَسْتَغْنِ عَنْ فَضْلِكَ وَ رَأَيْتُ أَنَّ طَلَبَ الْمُحْتَاجِ إِلَى الْمُحْتَاجِ سَفَهٌ مِنْ رَأْيِهِ وَ ضَلَّةٌ مِنْ عَقْلِهِ.
فَكَمْ قَدْ رَأَيْتُ يَا إِلَهِي مِنْ أُنَاسٍ طَلَبُوا الْعِزَّ بِغَيْرِكَ فَذَلُّوا، وَ رَامُوا الثَّرْوَةَ مِنْ سِوَاكَ فَافْتَقَرُوا، وَ حَاوَلُوا الِارْتِفَاعَ فَاتَّضَعُوا، فَصَحَّ بِمُعَايَنَةِ أَمْثَالِهِمْ حَازِمٌ وَفَّقَهُ اعْتِبَارُهُ، وَ أَرْشَدَهُ إِلَى طَرِيقِ صَوَابِهِ اخْتِيَارُهُ.
فَأَنْتَ يَا مَوْلَايَ دُونَ كُلِّ مَسْئُولٍ مَوْضِعُ مَسْأَلَتِي، وَ دُونَ كُلِّ مَطْلُوبٍ إِلَيْهِ وَلِيُّ حَاجَتِي أَنْتَ الْمَخْصُوصُ قَبْلَ كُلِّ مَدْعُوٍّ بِدَعْوَتِي، لَا يَشْرَكُكَ أَحَدٌ فِي رَجَائِي، وَ لَا يَتَّفِقُ أَحَدٌ مَعَكَ فِي دُعَائِي،
وَ لَا يَنْظِمُهُ وَ إِيَّاكَ نِدَائِي لَكَ يَا إِلَهِي وَحْدَانِيَّةُ الْعَدَدِ، وَ مَلَكَةُ الْقُدْرَةِ الصَّمَدِ، وَ فَضِيلَةُ الْحَوْلِ وَ الْقُوَّةِ، وَ دَرَجَةُ الْعُلُوِّ وَ الرِّفْعَةِ. وَ مَنْ سِوَاكَ مَرْحُومٌ فِي عُمُرِهِ، مَغْلُوبٌ عَلَى أَمْرِهِ،
مَقْهُورٌ عَلَى شَأْنِهِ، مُخْتَلِفُ الْحَالَاتِ، مُتَنَقِّلٌ فِي الصِّفَاتِ فَتَعَالَيْتَ عَنِ الْأَشْبَاهِ وَ الْأَضْدَادِ، وَ تَكَبَّرْتَ عَنِ الْأَمْثَالِ وَ الْأَنْدَادِ، فَسُبْحَانَكَ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ.
ترجمه: خدايا، من با دل بريدن از همه كس، قلب خود را از ياد غير تو پيراستهام،
و با تمام وجودم به تو روي آوردهام،
و از آن كس كه خود نيازمند احسانِ توست، رويِ حاجت برگرداندهام،
و از آن كس كه از فضل تو بينياز نيست، خواهش خود را پس گرفتهام،
و دانستهام كه نياز خواهيِ انسانِ نيازمند از نيازمندي ديگر، نشانهي كم خردي و كج انديشي است.
اي معبود من، چه بسيار ديدهام مردمي را كه از غير تو عزّت طلبيدهاند و ذلّت نصيبشان شده است؛ و توانگري را نزد ديگران جستهاند و به تنگ دستي رسيدهاند؛ و هوسِ سربلندي كردهاند و به سر افكندگي دچار آمدهاند.
با ديدن اين نمونهها، انسان دور انديش، از اميد بستن به ديگران در امان ميماند، و عبرت گرفتن او را توفيق بندگي ميدهد، و برگزيدن حق او را به راه صواب ميكشاند.
اي سرور و آقاي من، تنها تويي كه درگاهت سراي حاجت خواهيِ من است، نه هر كسي كه از او چيزي خواهند؛ و تنها تويي كه حاجتم را برآورده ميسازي، نه هر كسي كه از او خواهشي طلبند.
پيش از آن كه ديگري را بخوانم، تنها تو را ميخوانم و بس؛ در حالي كه تنها اميدم تويي، و در دعاي من، كسي همشأن و همراه تو نيست، و نداي من، ديگري را با تو در بر نميگيرد.
اي معبود من، تو با وجود صفات گوناگون، يگانه و يكتايي، و تنها تو داراي آن نيروي نفوذ ناپذير هستي. كمالِ توانايي و نيرومندي براي توست. والا خداوند و بلند مرتبهاي.
هر كسي جز تو در زندگياش مستحقّ ترحّم است؛ در كارِ خود بياختيار، و در هر حالِ خويش بيچاره است؛ از حالي به حالي دگرگون ميشود و صفتهاي گوناگون ميپذيرد.
[خدايا] تو برتر از آني كه همتا و هم تواني داشته باشي، و بزرگتر از آن كه تو را مثل و مانندي باشد، پاك و منزّهي و جز تو معبودي نيست.