به گزارش
باشگاه خبرنگاران و به نقل از سوره مهر ، داستان این رمان از این قرار است كه یك رزمنده جوان در عملیاتی برای یافتن مكان استقرار رادار فرانسوی با دوستش پرویز درگیر میشود و در همین حین با افراد و شخصیتهایی مواجه میشود كه دارای عقاید و ادیان مختلفی هستند.
این رزمنده در طول داستان آرامش كاری خود را از دست می دهد و مجبور است هم مسئول پخش غذا باشد، هم به چند آدم غیرمعمول كه در شهر پناه گرفتهاند رسیدگی كند و هم به عنوان دیده بان برای عملیات خاصی كه در پیش است، بیشتر از قبل دیده بانی كند. شخصیت اصلی دیگریك در داستان حضور دارد «مهندس» است. جنگ و علت آن برای مهندس بی مفهوم است و اعتقادات او عامل مولد شكی برای دیدهبان است.
در بخشی از این كتاب آمدهاست:
«مهندس میگه ماها مهرهی سیاهیم. مهرهی سرباز سیاه بدبخت!
-نمیخواد ادامه بدی. یقهاش را گرفتم. حالا میخوای جوابش را بشنوی؟
-با سر تأكید كردم.
-آره. من و رفیقام، جونمون رو تو این راه گذاشتیم. باید جواب بدی!
-خب، چرا من باید جوابش را بدم؟
-چون این نقشه را شما ریختید.
-قاسم مكث طولانی كرد؛ خیلی طولانی.
- با این كه خیلی چیزا تو این دنیا جواب دو دو تا چهارتا نداره؛ ولی من نظر خودم رو میگم. فقط این رو بدون كه مهمترین مهرهی تأثیرگذار، روی صفحهی شطرنج، وزیره. ما وزیر رو، حاكم مطلق در بازی شطرنج میدونیم. حالا اگر همون هشت مهرهی سرباز ِ ـ به قول مهندس- سیاهِ جبرزدهی بدبخت، در یك حركت دسته جمعی سنجیده، به هم كمك كنن و یكیشون به انتهای صفحهی مقابل برسه؛ وزیر میشه. اینجاست كه كل روند بازی عوض میشه.»
كتاب «شطرنج با ماشین قیامت» چندی پیش به زبان انگلیسی نیز ترجمه شده و انتشارات مزدا آن را در آمریكا منتشر كردهاست. این كتاب همچنین جوایز ادبیای همچون جایزه ادبی اصفهان و جایزه كتاب سال شهید غنی پور را به خود اختصاص داده و در سال 1385 كاندیدای نهایی كتاب سال قلم زرین نیز شدهاست./ي2