به گزارش
خبرنگار سياست خارجي باشگاه خبرنگاران؛
بعد از سرنگونی رژیم "مبارک" در مصر "محمد مرسی"، کاندیدای جماعت اخوانالمسلمین به عنوان رئيس جمهور این کشور حساس خاورمیانه انتخاب شد. انتخاب "محمد مرسی" به عنوان رئیس جمهور مصر با رای نیمی از شرکت کنندگان در انتخابات و قدرتگرفتن وی در مهمترین کشور عربی، امیدها را در دل مردم مصر و جهان عرب برای مشاهده کشوری جديد بر اساس اصول اسلام و در غالب حکومتي مردمسالار زنده کرده بود.
با پیروزی "مرسی" در انتخابات ریاست جمهوری مصر مردم ستمدیده این کشور که با اهدای خون عزیزان خود توانسته بودند از بند استبداد "مبارک" رهایی یابند، امیدوارانه در انتظار محاکمه عاملین رژیم سابق به عنوان حداقلیترین خواسته و همچنين بهبود اوضاع داخلی از یک سو و بازیابی جایگاه افتخارآمیز گذشته خود در جهان عرب در کنار بهبود روابط با کشورهای مستقل و مسلمان نذیر جمهوری اسلامی ایران از سوی دیگر بودند.
*چرا مرسي شكست خورد؟ اما تنها با گذشت یکسال از تجربه مردمسالاری، نه تنها آنچنان که انتظار میرفت، محاکمهای عادلانه انتقام خون کشتههاي انقلاب را نگرفت، بلکه مصریان شاهد ظهور فردي بر مسند ریاست جمهوری کشورشان بودند که در بسياري از عرصهها از جمله سیاست خارجی همچنان مصر را همانند وابسته به آمریکا و حامی رژیم جنایتکار صهیونیستی به عنوان دشمن دیرینه ملت مسلمان و عربنژاد این کشور نگه میداشت.
اين وضعیت غير قابل تحمل باعث خشم مردم مصر شد و دوباره مردم را به خاستگاه انقلاب مصر یعنی میدان "التحریر" قاهره و دیگر شهرهای بزرگ مصر کشاند. دیری نپایید که اعتراضات در قالب اردوکشیهای خیابانی سراسر مصر را در بر گرفت و در مقابل عدهای از طرفداران مرسی که دفاع از انقلاب و حفظ استقلال مصر را تنها در ازای حمایت از رئیس جمهور قانونی میدانستند در سایر میادین شهرهای این کشور حضور یافتند تا از قدرتیابی ارتش و دخالت بیگانگان جلوگیری كنند که در اثر آن مصر تبدیل به عرصه درگيريهاي خونين شد.
در اين ميان دستهاي پيدا و پنهاني که در داخل و خارج مصر از سرنگوني "مبارک" لطمه خورده بودند، آتشبيار اين اختلافات شدند کما اينکه "مرسي" در اثر اطمينان به اين افراد و حکومتها برخي از اشتباهات را مرتکب شد و در پي اجراي خواست آنان بود که نارضايتي مردم از وي بالا گرفت به طوري که برخي کارشناسان اين مطلب را توطئهاي فريبکارانه از سوي کشورهاي خارجي عليه "مرسي" ميدانند و او بدون آنکه بداند نقشه برکناري خود را به اجرا در آوردهاست.
رژيم پادشاهي عربستان با دميدن آتش سلفيگري در مصر و دولت آمريکا با فراهم کردن زمينه تندرويهاي مذهبي از طرف "مرسي" و چراغ سبز نشاندادن به ارتش در انجام کودتا در کنار پولهاي کلان رژيمهاي پادشاهي منطقه که از الگوبرداري مردم خود از تجربه موفق مردمسالاري در يک کشور عرب منطقه بيم داشتند، از مهمترين عوامل خارجي در شکست مردمسالاري و سقوط "مرسي" هستند.
البته رژيم صهيونيستي نيز که "مبارک" را به عنوان گنجينه پايان ناپذير خود در منطقه ميشناخت، اگرچه در ظاهر خود را در کنار "مرسي" نشان ميداد اما از آنجا که همواره از به خطر افتادن امنيت شکننده خود در اثر تغيير سياستهاي مصر تحت تاثير خواست مردم مسلمان اين کشور بيم داشت، بالاخره از سياست خنجر زدن از پشت استفاده و "مرسي" را در تيررس اتهامات جدي قرار داد.
آرام آرام با تنگ شدن عرصه، "مرسی" مجبور شد اعتراف کند طی یک سال گذشته اشتباهاتی را مرتکب شده است اما اين اعتراف هم نتوانست به مخالفتهاي خياباني پايان دهد و در نهايت ارتش به بهانه دفاع از خواست مردم در كودتايي آشكار به بركناري و دستگيري "مرسي" و ساير اعضاء با نفوذ اخوانالمسلمين اقدام كرد.
در این گزارش به بررسی علل سقوط "مرسی" در چارچوب اشتباهات وی (اگرچه هرگز طي اعتراف خود به مصداقهای این اشتباه اشارهای نداشت) و همچنین نقش توطئههای خارجی در پایان یافتن عمر سیاسی وی به عنوان اولین رئیس جمهور مصر از نظر برخي کارشناسان و چهرههاي داخلي و خارجي پرداختهایم.
*کودتاي ارتش مصر با طراحي آمريکا و رژیم صهیونیستي
اما پس از کودتا عليه "مرسي" به خصوص که وي نيز به انجام برخي اشتباهات اعتراف کرد، ميدان فراخي براي بررسي مصاديق اشتباهات و نقش آن در افزايش مخالفتها ايجاد شد و بسياري از صاحبنظران و كارشناسان به تشريح ابعاد اين موضوع پرداختند.
با توجه به اهميتي كه مصر براي جمهوري اسلامي ايران به عنوان يکي از تاثيرگذارترين کشورها بر جريان بيداري اسلامي دارد، همچنين نزديکي دو ملت ايران و مصر؛ نمايندگان مجلس در کميسيون امنيت ملي مسائل اين کشور را رصد کرده و "علاءالدين بروجردي" به عنوان رئيس اين کميسيون در خصوص عواملي که منجر به سقوط "مرسي" شد، نظرات خود را در
گفتگو با باشگاه خبرنگاران بيان كرد.
رئيس كميسيون امنيت ملي مجلس در تشريح مهمترين اشتباهات "مرسي" در دوران رياست جمهوري مصر اظهار ميدارد: در رأس همه اشتباهات استراتژیک"مرسی"عدم استفاده از تجربیات انقلاب اسلامی ایران قرار دارد. تدبیر حکم میکرد که "مصر انقلابی" از تجربیات انقلاب اسلامی ایران با توجه به گذشت سه دهه و تجربه مبارزه با آمریکا و حفظ نظام و تقویت آن و حفظ استقلال و حرکت به سوی خودکفایی و این همه ذخایر ارزشمند استفاده کند.
وي ميگويد: دومین اشتباه "مرسی" این بود که عناصر کلیدی رژیم گذشته را کنار نگذاشت و فکر کرد با این مجموعه میتواند به حیات خودش ادامه بدهد.
رئيس کميسيون امنيت ملي مجلس، ادامه ميدهد: اشتباه سوم "مرسی" این بود که بعد از رسیدن به حاکمیت از سلایق مختلف سیاسی، مذاهب و ادیان مختلف حمایت نکرد به طوري که در مصر مسیحیان را کشته، مراکز مذهبی آنها را تخریب کردند همچنين به شیعیان حمله کرده، آنها را به شهادت رساندند و شخصیتهای متعدد گروههای که انقلابی بودند را تنها به خاطر اختلاف سلایق، مورد بیمهری قرار دادند.
بروجردي چهارمین اشتباه مرسی را در ارتباط با مسائل سیاست خارجی دانسته و تصريح ميکند: در حالي مصر در نقطه مقابل جبهه انقلاب در منطقه ایستاد که انتظار میرفت مصر انقلابی، با کشور انقلابی مانند جمهوری اسلامی ایران در اولین روز رابطه برقرار و از محور مقاومت یعنی سوریه حمایت کند.
وي ادامه ميدهد: پنجمین اشتباه مرسی نیز تبعیت از آمریکا و دستنشاندههای اين کشور در منطقه همچون عربستان بود.
اين نماينده مجلس، تاكيد ميكند: همه این دلایل به این معنا نیست که ما نقش کشوری مانند آمریکا و رژیم صهیونیستی را ناديده بگیریم، حتما آمریکاییها و رژيم صهيونيستي در این زمینه نقش داشتند گرچه سعی کردند صورتحساب تحولات مصر به نام آنها نوشته نشود و تردیدی نباید داشت که رژیم صهیونیستی و آمریکاییها در این زمینه طراحی کردند و با توجه به رابطه بسیار نزدیکی که با ارتش مصر به صورت سنتی دارند از این روابط و از این نقش حداکثر استفاده را بردهاند.
*امریکا و رژيم صهيونيستي از برکناری "مرسی" خوشحال هستند
در همين زمينه "حسین شیخ الاسلام" مشاور امور بینالملل رئیس مجلس شورای اسلامی يكي ديگر از كارشناسان داخلي است كه در
گفتگو با باشگاه خبرنگاران به بررسي اشتباهات "محمد مرسي" ميپردازد.
وي ميگويد: عدهای که در صحنه داخلی منطقهای بینالملل از پیروزی انقلاب مصر علیه "مبارک" لطمه خوردند، با هم بسیج شدند تا نگذارند انقلاب مصر موفق شود، در صحنه داخلی کسانی که با رژیم سابق کار میکردند مثل سیاسیون، نظامیها، تجار و اقتصادیون و عدهای ارازل و اوباش، در صحنه منطقهای، رژيم صهيويستي، حکومتهايي مثل عربستان، قطر و کشورهای پر مدعای دیگر که در صورت سامان پیدا کردن حکومت و بازسازی نقش منطقهای مصر، نقش منطقهای آنها به خطر مي افتاد در کنار پشتیبانان رژيم صهيويستي مثل آمریکا و بعضی کشورهای اروپایی در صحنه بینالمللی، از انقلاب مصر ضرر کرده بودند.
"شیخ الاسلام" ادامه ميدهد: "مرسی" اشتباهات فاحشی کرد و نتوانست به مطالبات مردم پاسخ مطلوب دهد، چه در زمینه سیاست داخلی و چه سیاست خارجی. مطالبه مردم مصر در سياست خارجي استقلال و آزادی بود، مطالبه حقوق پایمال شده مردم مصر در قرار داد کمپدیوید و عدم رابطه با رژيم صهيويستي بود.
وي ادامه ميدهد: بیاعتنایی به مسئولین نظام اسلامی ايران نمونهای دیگر از عدم توانایی وی در ایجاد ارتباط مصر با حوزه بینالملل بود.
مشاور امور بینالملل رئیس مجلس ميگويد: "مرسی" زمینهساز شهادت "شیخ شحاته" و برادرش بود چرا که در جلسه سلفیها برای پشتیبانی تروریستهای سوریه شرکت کرد و وقتی شیخ سلفی به شیعیان حمله و هتاکی کرد، هیچ عکسالعملی نشان نداد.
"شیخ الاسلام" ادامه ميدهد: بلاشک امریکا و رژيم صهيونيستي از برکناری "مرسی" و وجود خطر درگیری بین این دو دسته خوشحال هستند
مشاور امور بینالملل رئیس مجلس ميافزايد: اخوانالمسلمین فاقد نظریهاي برای پیاده کردن حکومت دینی در مصر بود و "مرسی" در نهایت اعلام کرد ما احتیاج به حکومت اسلامی نداریم و معتقد بود همان دمکراسی غربی برای مسلمان ها کفایت میکند در صورتی که مردم به خاطر اخوانالمسلمین و شریعت به وی رای داده بودند.
"شیخ الاسلام" ادامه ميدهد: یکی دیگر از اشتباهات "مرسی" این بود که میخواست "حسنی مبارک" را توسط سیستم قضایی خودش و قضاتی که توسط وي نصب شده بودند محاکمه کند که این شدنی نبود. "مرسی" میخواست انقلاب را توسط همان ساختار پلیسی امنیتی رژيم سابق محافظت کند که چنین چیزی امکان نداشت چون چاقو دسته خود را نخواهد برید. نتیجه همکاری با سیستم "مبارک" این شد که 16 وزیر وی "مرسی" را تنها گذاشتند.
وي ميگويد: ارتش مصر نیز یک ارتش آمریکایی بوده و عناصر آن وابسته به "مبارک" هستند و تکیه بر آن نیز کار اشتباهی بود.
*ابهام، ترديد و تأخير مبناي سياست "مرسي"اما "سعدالله
زارعی" از كارشناسان سياست خارجي كشورمان هم به بررسي شرايط ميداني مصر در
زمان تصدي پست رياست جمهوري توسط "محمد مرسي" پرداخته است و معتقد است وي
راه را از اساس اشتباه رفته است.
اين كارشناس سياست خارجي ميگويد:
اظهارنظرهای "محمد مرسی" که معمولا توأم با کنایه زدن به رقبا و یادآوری
جایگاه قانونی خویش بود، آتش اختلاف را افروختهتر کرد و این نشان داد که
"مرسی" شرایط را درک نمیکند و برگههای لازم برای تغییر وضعیت را در
اختیار ندارد.
وي
ادامه ميدهد: در یک سال اول پس از پیروزی انقلاب، "مرسی" به جای آن که
رهبران گروههای شرکتکننده در انقلاب نظم نوین را در دست داشته باشند،
اداره امور مصر به دست فرمانده ارتش "مبارک"، "محمد حسین طنطاوی" قرار
گرفت. این فرماندهان ارتش بودند که پیشنویس قانون جدید را تهیه کردند و در
حالی که فقط تغییرات اندکی نسبت به قانون اساسی قبل داشت، به تصویب
رساندند.
"زارعي" با اشاره به اقدامات "مرسي" از قبیل تغییر دادستان
کل و اعضای شورای قانون اساسی، بدون آنکه بگوید این تغییرات را براساس
کدام اصول قانونی و کدام قانون مشروع انجام میدهد، ميافزايد: وی در ادامه
پیشنویس قانون اساسی گروه ۱۰۰ نفره را به رأی گذاشت و موفق به کسب رأی
شکننده شد.
وي ميگويد: "مرسي" در طول يکسال گذشته اشکالات
گستردهاي داشت اما اگر بخواهيم اشتباهات و خطاهاي وي را در يک سطر بيان
کنيم بايد بگوئيم سياست خود را بر مبناي ابهام، ترديد و تأخير بنا کرد و
در هيچ حوزهاي حرف صريح و قابل قبولي نزد. مواضع وي در حوزه اقتصاد اصولاً
معلوم نبود و حال آنکه وعده داده بود که در ۱۰۰ روز اول ریاستجمهوری خود
گامهای مهمی در این حوزه برای کاهش مشکلات اقتصادی مردم به خصوص در
بخشهای کشاورزی، حمل و نقل و امور شهری بردارد.
اين كارشناس سياست
خارجي ميافزايد: "مرسي" در حوزه سیاست خارجی هیچ حرف روشنی ارائه نکرد و
مواضع وی و "مبارک" در موضوع انقلابهای عربی و فلسطين تفاوتی دیده نشد
بهگونهای که وي همواره با خواستههای به حق بحرینیها و یمنیها
بیگانهبود.
"زارعي"موضع وی را درباره ایران حتی از موضع "مبارک"
نیز عقب افتادهتر دانسته و بيان ميدارد: "مرسی" هیچگاه جرأت نکرد با
صراحت از روابط با ایران حرف بزند وی درمواجهه با موضوع سوریه مواضعی شبيه
به مواضع امثال "ملکعبدالله" و "شیخ زاید" گرفت و حال آنکه او بر اثر یک
انقلاب مردمی بر سر کار آمده بود.
*"مرسی" فرد کم ظرفیت و متکبري بود
"محمد
دهقان" عضو هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی نيز يكي ديگر از كارشناساني است كه براي بررسي تحولات مصر و تفكرات سياسي "مرسي"رئيس جمهور مخلوع اين كشور اظهار نظر كرده و در خصوص تحوات مصر و نوع
مديريت "مرسي" معتقد است بزرگترين اشتباه "مرسي" تکيه به غرب و پشت کردن به
خواست ملت مسلمان مصر بوده است.
اين نماينده مجلس ميگويد: "مرسی"
در یک سال اخیر به دلیل بی تجربگی، غرور و اشتباهاتش به انقلاب مصر ضربه
زد و نتوانست کار آمدی اخوانالمسلمين و انقلابیون مصر را نشان دهد.
عضو
هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی با بیان این که مرسی به خاطر عدم پایبندی به
اصول اسلامی مسلمانهای واقعی را رها کرد و به سمت آمریکا و برخی
جریانهای وابسته به غرب تمایل پیدا کرد بيان ميدارد: رئیس جمهور سابق مصر
نتوانست نقش خود را در قبال سوریه، فلسطین و ایران درست ایفا کند.
وی
ميافزايد: مرسی فکر میکرد میتواند با محافظهکاری در طول این مدت همه
را در کنار خودش نگه دارد غافل از این که آمریکا و رژيم صهيونيستي که جریان
وابسته به خود را در مصر از دست داده بودند و خطری را نسبت به انقلاب مصر
احساس می کردند زمینه سرنگونی وی را فراهم کردند.
وی با بيان این
مطلب که "مرسی" فرد کم ظرفیت و متکبري بود كه این موضوع در اولین سفرش به
ایران مشخص شد تصريح ميكند: مرسی فردی نبود که اخوانالمسلمین بتواند بر
روی او سرمایه گذاری کند و به نظر می رسد که اخوانالمسلمین، مسلمانان و
سایر گروههای مصر باید بر روی اسلام و دشمنی با آمریکا و رژيم صهيونيستي
سرمایه گذاری کنند.
*"مرسي" خود را در ورطه افراطيگري مذهبي قرار داد
در ادامه اين گزارش "رضا روستاآزاد" کارشناس سياست خارجي در تشريح اشتباهات "مرسي" به
باشگاه خبرنگاران اين چنين ميگويد: مرسي" و اخوانالمسلمين آمادگي لازم براي فعاليت در پست مهم رياست جمهوري مصر را نداشتند.
اين
کارشناس سياست خارجي ادامه ميدهد: براي مديريت مصر يا هر کشور ديگري نياز
به يک مکتب اعتقادي سياسي مطلق و مستحکم وجود دارد که اخوانالمسلمين فاقد
اين مکتب است اما از آن جا که افراد مختلف، "مرسي" را در استفاده از تجربه
جمهوري اسلامي منع کردهاند متاسفانه وي از اين تجربه استفاده نكرد.
"روستاآزاد"
ميافزايد: وي از يک طرف تحت تاثير فشارهاي سلفيگري افراطي بود و از طرف
ديگر نيازهاي مادي وي براي اداره کشور او را به کشورهاي غربي وابستهتر کرد
به طوري که در قبال سوريه شاهد تصميم وي به قطع رابطه با اين کشور بوديم.
اين
کارشناس سياست خارجي با اشاره به شهادت 4 نفر از جمله رهبر شيعيان مصر
بيان ميدارد: "مرسي" تحت تاثير جريانات ضد شيعي و سلفي قرار گرفته و خود
را در ورطه افراطيگري مذهبي از نوع سلفي قرار داد و در مقابل مردم مذهبي
مصر که افراطيگري را نميپسندند با اين گونه رفتارها مخالف بودند
*"مرسي"برای از بین بردن خط مقاومت تلاشهای فراوانی کرد
"یدالله
جوانی" کارشناس مسايل سياسي و مشاور عالی نماینده ولی فقیه در سپاه هم
اشتباه مديريت "مرسي" را در کنار سناریوی تنظیم شده توطئه عليه جريان
اخوانالمسلمين ارزيابي ميکند.
وی با بیان ماهیت وقایع اتفاق
افتاده اخیر در مصر ميافزايد: دو دسته عامل مهم و خاص در این واقع
شریکاند که ابتدا عبارتند از رویکرد جریان سیاسی اخوانالمسلمین در مصر و
سناریوی تنظیم شده توطئه علیه این جریان سیاسی.
"جواني" با بیان اینکه
رئیس جمهور مخلوع مصر در دو حوزه سیاست داخلی و خارجی دچار اشتباهاتی شد،
تصریح ميکند: به عنوان مثال او در بعضی از سخنرانیهاي خود آمریکاییها را
دوست خطاب و برای پیش برد اهداف قدرتطلبانه خود تکیه به رژیم جعلی
صهیونیستی کرد.
این کارشناس با اشاره به اینکه اخوانیها قبل از
سرکار آمدن در صحنه سیاسی کشور مصر شعارها و برنامههای مشخصی داشتند،
اضافه ميکند: "مرسي" بعد از به روی کار آمدن در صحنه سیاسی کشور مصر
فعالیتهایی که انجام داد مغایر با شعارها و برنامههای گذشته آنها بود.
وی
با بیان اینکه این جریان سیاسی به جای تقویت مقاومت در منطقه خواهان تضعیف
و از کار انداختن مقاومت شد، تصريح ميکند: وي در خلاف مسیر بحران در
سوریه شنا کرد و با آمریکاییها و صهيونيستها برای از بین بردن خط مقاومت
تلاشهای فراوانی کرد.
"جوانی" با اشاره به اینکه "محمد مرسی" از
افراطی گریها و تروریستها حمایت کرد، اظهار ميدارد: شهادت "حسن شحاته"
از جمله اشتباهات دیگر وي بود که با همراهی سلفیها صورت گرفت.
وی
با اشاره به دیگر اشتباهات "مرسي" تاکید ميکند: بی توجهی به حقوق
شهروندان، اقوام و ملت مصر و داشتن نگاههای بسته موجب شد تا حتی آنهایی که
به این جریان سیاسی در مصر رای داده بودند به سمت و سوی مخالفان محمد مرسی
حرکت کنند.
این کارشناس با اشاره به دومین عامل در وقایع اخیر مصر تصریح کرد: دومین عامل را میتوان سناریوی تنظیم شده توطئه علیه این جریان سیاسی دانست.
وی
با بیان اینکه در وقايع اخیر در مصر یک نوع کودتای نرم رخ داد، ميافزايد:
نمیتوان از حرکتهای مردمی در مصر به عنوان عامل خلع "مرسی" یاد کرد بلکه
آنچه از این کودتای نرم پیداست این است که عوامل خارجی در آن به نوعی دست
داشتهاند.
*تکیه بيش از حد بر اخوانالمسلمین، اشتباه کشنده "مرسی"
در ابتداي اين گزارش براي بررسي تحولات مصر و ديدگاههاي سياسي رئيس جمهور مخلوع اين كشور نظرات كارشناسان داخلي را جويا شديم و جالب اين كه نقد اشتباهات "مرسي" تنها به كارشناسان مسايل سياسي كشورمان اختصاص ندارد بلكه تحليل كارشناسان سياسي عرب نيز گوياي اشتباهات فاحش وي در عرصه مديريتي است.
چنانكه "سعد العبیدی" تحلیلگر روزنامه عراقی "الصباح" يك از اين كارشناسان سياسي است كه در این باره مینویسد: اشتباهات "مرسي" سبب تخریب وجهه مثبت وی و حتی پایان دادن به دوران ریاست جمهوریش طی یک سال شد، اما مهمترین اشتباه کشنده "محمد مرسی" تکیه بر اخوانالمسلمین در اداره امور کشور بود. وی دولتش را به ریاست یک اخوانی تشکیل داد، مشاورانش را از اخوانیها انتخاب کرد و اطراف خودش را از اعضای این گروه انتخاب کرد.
"العبیدی" اظهار ميدارد: در واقع "مرسی" در دوران حکومتش از رئیس جمهور مصر به منشی رهبر اخوانالمسلمين تغییر جایگاه داده بود و دولت کوچک اخوانی را درون دولت مصر تشکیل داد. این مسائل با واقعیتها تطابق نداشت و باعث بحرانیتر شدن وضعیت این کشور شد.
*ریاست "مرسي" بر مصر مناسب نبود/ برای مرگ در راه دموکراسی آمادهايمعلاوه
بر شخص "مرسي" برخي از چهرههاي اخوانالمسلمين نيز به ارتکاب اشتباهات
توسط وي اذعان دارند، جمله آنان "جهاد الحداد" سخنگوی رسمی جمعیت
اخوانالمسلمین مصر است.
وي در مصاحبه با شبکه خبری "ان بی سی" امریکا برای
نخستین بار به برخی اشتباهات "محمد مرسی" رئیس جمهور مخلوع این کشور اذعان
کرده واظهار ميدارد: وی در زمان ریاست جمهوری خود مرتکب اشتباهاتی شد و
ریاستش بر مصر زیاد مناسب نبود.
"جهاد الحداد" در ادامه با اشاره به اینکه با وجود اشتباهات "مرسی" اما خلع وی از ریاست
جمهوری مصر هیچگونه توجیهی نداشت افزود: تظاهرات کنندگان در میادین مصر به
کار خود ادامه داده و برای مرگ در راه دموکراسی آماده هستند چرا که مصر از
زمان فراعنه تجربه دموکراتیک نداشته است.
*وابستگي سياسي به جهان غرب مهمترين دليل سقوط "مرسي"
در بررسي نظرات كارشناسان داخلي و خارجي مهمترين علل سقوط "مرسي" را مي توان تحت دو عامل کلي توطئههاي خارجي و اشتباهات وي تقسيم کرد، اما اشتباهاتي که سرانجامي اين چنيني را براي اولين رئيس جمهور مصر رقم زد از يک سو ناشي از بيتجربگي و خوي خودکامگي وي و از ديگر سو در اثر وابستگي وي به غرب و رژيمهاي مرتجع منطقه صورت گرفت.
گذشته از نقش کشورهاي بيگانه "مرسي" خطاهاي فاحشي را در عرصه مديريت داخلي و خارجي مصر مرتکب شد که در پي آن روز به روز از محبوبيت شکننده وي کاسته و در مقابل بر ميزان مخالفين سرسخت وي افزوده شد.
از آنجایی که بخش مهمی از مطالبات مردم مصر در انقلاب 2011 این کشور برطرف
کردن معضلات و مشکلات اقتصادی و اجتماعی و بهبود شرایط معیشتی بود، یکی از
چالشهای مهم "محمد مرسی" به همین عرصه مربوط میشد.
گزارشهای مختلف حاکی از افزایش میزان فقر و بیکاری
در سالهای اخیر و به خصوص در دورهی پس از مبارک در مصر است و این موضوع
چالشهای اقتصادی و معیشتی را به عنوان چالشهایی اساسی در برابر محمد مرسی
مطرح کرده بود. فقر در مصر در سال 2009 به 21.6 درصد و در سال 2011 و بعد
از انقلاب 2011 به 25.2 درصد رسید که این مقدار نسبت به ده سال قبل 10 درصد
افزایش را نشان میدهد.
از سوی دیگر "مرسی" بر خلاف وعده خود مبنی بر مقابله با بازماندههای
رژیم گذشته به این وعده خود عمل نکرد، از دیگر موراد در باب اشتباهات وی در اداره اجرائی مصر باید به شکایت از روزنامه نگاران و رسانهها و
توقیف و تعطیلی موقت آنها، تحمیل نظرات و ایدههای اخوانالمسلمين در بخشهای
فرهنگی، انتصاب افراد تندرو اخوانالمسلمین
در سمتهای حساس مانند وزارت فرهنگ و تلاش این وزیران برای دیکته نگاه
اخوان بر وزارت خانه های تحت امر خود، صدور احکام و دستورات متناقض و پسگرفتن آنها در یک یا دو روز بعد،
تکروی در تدوین قانون اساسی، دخالت در کار قوه قضائیه و اعمال فشار برای
انتصاب دادستان مورد تایید خود، عدم پذیرش احکام قوه قضائیه به ویژه در بخش
دادگاه قانون اساسی، سوءاستفاده از اختیارات قانون گذاری خود برای حذف
دستگاههای نظارتی بر کار رئیس جمهور،اشاره کرد.
در کنار این موارد
،استفاده بی حد و حصر از همفکران اخوانی خود در بدنه دولت مصر و بی اعتنائی
کامل به بقیه جریانات موثر در انقلاب مصر خشم مردم را علیه "مرسی" برانگیخت
که نشان از ضعف مفرط وی در ادارۀ کشور دارد، لذا تعداد قابل توجهی
از معترضان در خیابانها کسانی هستند که پیگیر تحقق این خواستهها و
دیگر مطالبات انقلاب هستند.
ارتباطات نزدیک "محمد
مرسی" با چهرههای نزدیک به گروههای افراطی تکفیری از اشتباهات جبران
ناپذير وي بود که شايد نام او را براي هميشه از فهرست سياستمداران مصر خط زد چرا
که این امر باعث شد بحرانها در مصر دو چندان گردد و اين مطلب از اذهان
ملت مصر پاک نخواهد شد.
در ميدان سياست خارجي نيز ملت مصر که هنوز حال و هواي انقلابي خود را از دست نداده و تشنه بازيابي استقلال و عزت از دسترفته خويش بود اشتباهات ننگين "مرسي" را بر نتافت.
باید به هم نوايي دولت "محمد مرسی"
با آمریکابه عنوان عوامل مهم در شکلگیری بحران مصر اشاره کرد، حمایت از منافع آمریکا در منطقه و خوش رقصی وي
برای همتای آمریکائی خود مبنی بر قطع روابط با دمشق و بستن سفارت سوریه در
مصر از نکات تأسف برانگیزی است که دولت به اصطلاح اسلامگرای "مرسی" آن رابه
ارمغان آورد.
این امر درحالی صورت پذیرفت که سفارت رژیم صهیونیستی در
مصر همچنان باز بود لذا مردم مصر با رصد نمودن این اعمال "مرسی" خشم خود را در
کف خیابانها به او نشان دادند و تحقق مطالبات و آرمانهای انقلاب بعضا در
بین مخالفان در میدان "التحریر" مطرح گردیده است.
به باور بسیاری از کارشناسان امر، "محمد مرسی" با نقشآفرینی به نفع رژيم صهيونيستي در آتش بس غزه، صدور فرمان جدید و پذیرفتن دوباره سفیر اين رژيم در مصر اهداف انقلاب مصر را زیر سوال برده است.
در این چارچوب رویکردی که "مرسی" در مواجهه با رژیم صهیونیستی و موضوع فلسطینیان اتخاذ کردند رویکرد درستی نبود و سوال برانگیز به نظر رسید. به ویژه در شرایطی که انتظار این بود که با روی کار آمدن "محمد مرسی" در مصر تحولی در روابط این کشور با دشمن صهيونيستي صورت گیرد.
"مرسی" که تنها یکسال توانست قدرت را در مصر قبضه کند، در تشخیص منافع خود؛ اولویت بندی و اجرای آن چنان بد عمل کرد که جامعه مصر را در گسترهای وسیع علیه خود شوراند. این جریان سرمست از چیدن میوه انقلاب 25 ژوئن 2011 ملت مصر و در فاصله یکسال از بدست گرفتن قدرت، چنان عمل کرد که اقلیت بازنده توانست به مثابه اکثریتی توانمند انسجام یافته و با دخالت نظامي ارتش دولت نوپای اسلامگرا را سرنگون کند.
و در نهايت با همه تفاسیر و ذکر اشتباهات مهلک "محمد مرسی" رئیس جمهور مصر، نباید از سیاست مزورانه آمریکا غافل باشیم، چرا كه بعد از روی کار آمدن وي و اتخاذ مواضعی ضعیف علیه رژيم صهيونيستي و نیز تعهد به قرار داد ننگین کمپ دیوید، آمریکا و غرب از ادامه کمکهای مالی و نظامی به مصر حمایت کردند.
همچنين بسیاری از مخالفان وی را جریانات سکولار و طرفدار غرب تشکيل ميدهند که قطعا در راستاي منافع آمریکا به مخالفت با "مرسي"پرداختند؛ بنابر اين نباید از نقش رژيم اشغالگر قدس و آمریکا در شعلهور شدن بحراني که سقوط "مرسي" را رقم زد غافل باشيم و شايد اشتباه وي در اعتماد به غرب بود که مهلکترين زهر را به دولت وي خوراند.
گزارش از محمد لطفيزاد
انتهاي پيام/