حیات بخشی الهام شاعر به موجودات همان عرفان پنهان در اشعار شاعر است.

باشگاه خبرنگاران- سهراب سپهری در شعر "دروگران پگاه" دید وسعی خود را به دنیا بیان می کند پنجره، افق دید شاعر که تمام جهان را در برگرفته و در این افق تهی بودن جاده، گرانباری ظلمت و شب را می بیند در این گرانباری همه چیز کسل کننده و ساکن حتی آب جاری از رفتن باز ایستاده دیده می شود.

این ظلمت و گرانباری شب، نتیجه وداعی غمگین که در روزگاری نه چندان دور داشته و در نتیجه این وداع تپیدن دل هم گرداب و ناخوشایند و تمام عناصر طبیعت آزاردهنده برای اوست.

دره ها، شکاف و دوری شاعر که متحل آن است بوده این دوری برای او ناخوانا به نظر رسیده این وداع غمگین با آمدنی در تصور شاعر پرده نمایش را عوض می کند همه چیز دگرگون شده و شب و ظلمت را از چهره ها از بین برده گذار شاعر از خیال به واقعیت به اندازه صدم ثانیه ای رخ می دهد.

دوباره به حال اکنون خود بازگشته و همه چیز برای او آزاردهنده تاریک و مبهم شده به یاد تجلی معشوق در آب و آگاهی آب می افتد معشوقی که حضورش در تمام عناصر طبیعت حیات بخش و اوج غم شاعر در جاده تهی، بازنگشتن و چشم به راه نبودن است.

دروگران، مخاطبان شاعر که از جاده شعر و ادبیات به او رسیده و پختگی رویای شاعر را در می یابند خوشه ها تک تک شعرهای شاعر است که نتیجه الهام درونی و رویای او هستند شاعر در این شعر لحظه های ناب الهام خود را که شبیه تجربه لحظاتی عاشقانه است به تصویر می کشد.

از رفتن الهام غمگین و آمدن و دمیدنش در وجود شاعر حیات بخش تمام عناصر و زندگی بخش به تمام موجودات است این حیات همان عرفان پنهان در اشعار سهراب و الهام های او از جنس عرفان است که گاه آمده و در لحظه ای می رود.

حالت سکون پریشانی و دگرگونی احوال عارفان را در تجربه الهام او می توان دید.

برچسب ها: سهراب سپهری ، شاعر ، عرفان
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار