کارشناس ورزش کشور گفت: فکر نمی کنم با ساختار فعلی وزیر بعدی هم بتواند سریعاً نسبت به رفع این مشکلات اقدامی انجام دهد زیرا این امر مسلماً زمانبر خواهد بود.

امیررضا واعظ آشتییانی در گفتگویی تفصیلی با خبرنگار ورزشی باشگاه خبرنگاران در خصوص بحث های مدیریتی و مدیریت کلان در ورزش کشور گفت: بحث مدیریت کلان در ورزش بر می گردد به مسئولین رده اول ورزش کشور از جمله وزیر، معاونین، مشاورین. و در حقیقت تا سطح مدیران کل را ما جزو مدیران ارشد ورزش می دانیم زیرا در این فضا تصمیم سازی و تصمیم گیری صورت می گیرد. ضمن اینکه اگر ما تعریف داشته باشیم که یک تشکیلات منسجم چگونه تصمیم گیری می کند، این طور مسلم است که ابتدا کارشناسان آن سازمان یا وزارتخانه هستند که یکسری یافته ها را تحلیل می کنند و با بررسی شرایط موجود، نقطه نظرات کارشناسی را به مدیران میانی ارائه می دهند. آنها نیز بر اساس مقتضیات یک سری کارهای مقدماتی روی مسئله کارشناسی دارند و نهایتأ نظرات جهت برنامه ریزی به سطوح بالا ارائه می شود تا آنها بتوانند در این باره تصمیم گیری کنند.

امروزه متأسفانه برخی بر این باورند که مدیران ارشد باید به لحاظ تخصصی در سطحی بسیار بالا باشند. این یک تفکر و برداشت اشتباه است چرا که بر اساس فرمول های علمی مدیریت، مدیران ارشد باید قدرت برنامه ریزی و اجرای آن را داشته باشند و لزومی ندارد که تخصص بالایی داشته باشند زیرا تخصص محدود نیز می تواند در این راه به آنها کمک مکفی را داشته باشد. اما در سطوح پایین سازمان ماجرا متفاوت است. مدیران پایه باید از تخصص بالایی برخوردار باشند زیرا آنها هستند که موضوعات را تجزیه و تحلیل می کنند و کارشناسان نیز با همین مدیران میانی در ارتباطند و در نهایت آنها هستند که نظرات را جمع بندی می کنند. منتها در این رده نیاز به قدرت بالایی برای برنامه ریزی نیست. مدیران میانی بر خلاف مدیران ارشد باید از تخصص بالا برخوردار باشند در این شرایط است که می گوییم در هر وزارتخانه یا در هر سازمانی باید افراد مدیر، مدبر و متعهد داشته باشیم تا این افراد بتوانند از ظرفیت تخصصی موجود و نیز تشکیلات در دسترسشان در مجموعه تحت امر استفاده کنند تا در سطوح بالا با اندازه گیری هایی که انجام می گیرد بتوانند اهدافشان را پیگری کنند.


حالا این که ما تا چه اندازه توانسته ایم در ورزش این اهداف را محقق کنیم بر می گردد به قضاوت کارشناسانی که ورزش را تحلیل می کنند تا مشخص شود آیا این مدیران توانسته اند این موضوعات را محقق کنند یا خیر. و از طرفی اگر هم احیاناً به سمت هدفشان حرکت کرده اند تا چه حد توانسته اند در کارشان موفق باشند. در هر صورت کار و فعالیت مدیران کلان، جدای از برنامه ریزی، ایجاد فضای کنترل و نظارت است که آن چه را برنامه ریزی کرده اند بر اساس داشته های سازمانی توانسته اند به سمت هدف معین شده سوق دهند یا خیر.

چیزی که بسیار مهم است وجود کارشناسانی است که با دلسوزی نقاط ضعف و قوت را ارزیابی کنند و کار را به نتیجه برسانند. متأسفانه باید بگویم که در تشکیلات فعلی و وزارت اگر برنامه ریزی هم داریم، نظارت و کنترلی وجود ندارد و ما هنوز متر و معیاری مدنظر نداریم که ببینیم آیا برنامه هایمان به سمت درست حرکت می کند یا خیر. مشکلات مدیریتی از گذشته در ورزش ما وجود داشته و به دلیل عدم جبران کاستی ها همچنان پابرجاست. بنده نیز فکر نمی کنم که وزیر بعدی هم بتواند سریعاً نسبت به رفع این مشکلات اقدامی انجام دهد زیرا این امر مسلماً زمانبر خواهد بود. قطعاً زمانی که یک فرد می تواند سازمان تحت اختیارش را با برنامه حرکت دهد که در تشکیلات خود نیروی متخصص کافی در اختیار داشته باشد. نیروهای متخصص علم و تجربه شان به روز بوده و در عین حال فضای کار کارشناسی برایشان مهیا است.

وقتی این فضا حاکم شود می توانیم این ادعا را داشته باشیم که در تشکیلات یا سازمان تحت اختیارمان نیروها آماده هر گونه حرکتهای جدید هستند. اگر در گذشته بر خلاف این بحث های کارشناسی عمل شده باشد سازماندهی نیروهای کنونی میسر نخواهد بود. انسانی که دچار سرخوردگی شده و اعتماد بنفس نداشته باشد هیچ وقت نمی تواند به یکباره شرایط کارشناسی برایش مهیا شود و بتواند کار کارشناسی انجام دهد زیرا پی ریزی های قبلی در وی رخ نداده است. ما برای کار کارشناسی و جهش در ورزش نیاز به زمان داریم تا بتوانیم کارشناسانمان را از لحاظ دانش بروز کنیم و روح و روانشان را برای کارهای بزرگ آماده کنیم و بازهم نیروهای جدید و کارآمد را به سیستم اضافه کنیم. این روزها عده ای مطرح می کنند که باید ورزش بدست ورزشی ها سپرده شود. این یک بحث غیر علمی و کاملاً جهت دار است. ما امروزه به خوبی می دانیم که ورزش در معادلات سیاسی، اقتصادی ملت ها ایفای نقش می کند و باز خورد  فرهنگی و اجتماعی فراوانی دارد پس دیگر معنی ندارد که بگوییم ورزش را باید به ورزشی ها سپرد. این حرف مربوط می شود به 4 دهه گذشته که از ورزش در کشورها صرفاً به عنوان تفریح و برای سلامتی بخشی از جامعه استفاده می کردند. ولی امروزه ورزش امروزه به یک ابزار بزرگ تبدیل شده که در اقتصاد کلان جهان سهم بازار بسیار خوبی را پیدا کرده است. امروز در ورزش جهان بالغ بر 400 میلیارد یورو پول در حال جابجایی است یا بطور مثال در خود فوتبال جهان سالانه حدود 30 میلیارد یورو پول جا به جا می شود این نشانگر نقش اساسی ورزش در اقتصاد جهان است و کشورهای توسعه یافته و یا درحال توسعه سهم بازاری از این ارقام خودشان اختصاص داده اند. دیگر در دنیای امروز نمی شود منکر این فهم شد که ورزش در حال حاضر به یک ابزار قدرتمند اقتصادی تبدیل شده است. در برخی کشورها از بابت اقتصاد در ورزش بین 4 تا 5 درصد از تولید ناخالص داخلی را به خودشان اختصاص داده اند و توانسته اند با ورزش اشتغال قابل توجهی را بوجود بیاورند.

امروزه در دنیا کمپانی های زیادی در رابطه با اقلام ورزشی ایجاد شده است و اگر ما این مسائل را قبول داریم دیگر ورزش را به دست ورزشی ها سپردن یک بحث کاملاً غیر اصولی و بی معنی است ولی اگر 40 سال قبل بود بله! ورزش را می سپردیم بدست ورزشی ها. ما در کجای تجربه دنیا می بینیم که مدیرعامل یک باشگاه را یک فرد ورزشی بگذارند یا مدیرعامل یک کمپانی محصولات ورزش را یک فرد ورزشی بگذارند! به اعتقاد بنده این گونه نگاه های متحجرانه ظلمی است نسبت به ورزش کشورمان و برخی افراد آنقدر این بحث ها را مطرح کرده اند که یکسری شبهات را به وجود آورده است. این افراد اگر سهواً این مسائل را بیان می کنند می شود آن را پای ناآگاهی آنها گذاشت ولی بنده مطمئنم آنهایی که عمداً باعث طرح چنین مسائلی می شوند جزوی از یک گروه مافیایی هستند که اگر نگاه های نو و مدیریت همراه با توانمندی در ورزش کشور ورود پیدا کند منافع این افراد به خطر می افتد. این افراد تنها نگران آینده خودشان و جیب مبارکشان هستند تا ورزش کشور!

آنها نگران این هستند که ورزش کشور از تحجر نجات پیدا کند. مدام می گویند باید ورزش را به ورزشی ها بسپاریم. بنده یک سوال دارم: مگر اکنون ورزش به دست ورزشی ها نیست؟! آقایان بشمارند ببینند چند نفر آدم غیر ورزشی بقول خودشان در ورزش کشور وجود دارد؟! اصلاً ورزش دست همین افراد است که به این روز افتاده! اگر ورزش به دست متخصص هایی که اشاره کردم بود، جهش پیدا می کرد. امروز اگر ورزش ما ایستاست و ورزش ما هر از گاهی یک جرقه ای می زند و آن جرقه هم به زودی خاموش می شود به دلیل وجود این باند و این مافیاست چون آنها می خواهند که وضع ورزش کشور روشن شود و از شرایط فعلی خارج شود. آنها هدفشان این است که شرایط همین گونه بماند و اوضاع سامان پیدا نکند. آن آقایانی که می گویند ورود افراد غیر ورزشی به ورزش ممنوع است همان افرادی هستند که از نردبان عده ای بالا رفته اند و به لحاظ اقتصادی تطمیع شده اند.



 
بنده بسیار متأسفم که گاهی اوقات غير ورزشي ها کشور هم تحت تأثیر چنین اتفاقاتی قرار میگیرند. خوشبختانه امروزه با روشنتر شدن افکار عمومی بعضی از سیاستمداران ما به هوش آمده اند و به این نتیجه رسیده اند که ورزش باید دراختیار افراد متخصص قرار گیرد. همانطور که باید تصدی یک وزارتخانه را به فردی مدیر، مدبر و کار بلد سپرد. در دنیای امروز ورزش یک کاربرد عمیق اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی به خودش گرفته و ما میبینیم کشورهایی که در عرصه ورزش فعالند حتی در عرصه های بین المللی اقدام به زور آزمایی سیاسی می کنند. کشورهای مختلف امروزه در لابه لای اتفاقات بزرگ بین المللی مثل جام جهانی، المپیک و مسابقات متعدد در رشته های مختلف جهانی بهره برداری های سیاسی میکنند.
امروز دنیا به این نتیجه رسیده است که هیچ موضوعی مهمتر از ورزش نیست که آحاد ملت ها را اینگونه معطوف به این اتفاقات کند وقتی جام جهانی فوتبال برگزار می شود میلیاردها چشم آن واقعه را تماشا می کند یا درزمان وقوع رویداد ورزشی دیگر نیز همین طور. برخی ها در لابه لای این اتفاقات ورزشی فعالیت های سیاسی خود را به پیش می برند.
 
شما می بینید که افراد کار بلد با توجه به نیات خیر و شرشان چگونه از رقابت های ورزشی بهره برداری می کنند و یا می توانم به جنبه فرهنگی آن هم اشاره ای داشته باشم. در جریان رقابت های جام جهانی 2010 آفریقا، آنها شیپوری را تحت عنوان ووووزلا به تمام دنیا معرفی می کنند و به این ترتیب باعث ترویج و تبلیغ فرهنگ و آداب و رسوم کشورشان به تمام دنیا می شوند. این شیپور ابزاری است که آن ها با استفاده از آن با شیرها و حیوانات دیگر ارتباط برقرار می کنند. آفریقایی ها در سال 2010 با بر پایی همان مسابقات جام جهانی توانستند شهرها و آثار باستانی شان را به همه تمدن ها و کشورها معرفی کنند. شما تصور کنید چه انقلاب فرهنگی بزرگی با برگزاری این رقابت ها در این کشور ایجاد می شود!

حالا بنده می خواهم بدانم کدام فرد صرفاً ورزشی می تواند تمام این اتفاقات را رصد کند و به نتیجه گیری سودمندی برای ورزش و کشور دست پیدا کند! ما به نیروهای متخصص و مجرب نیاز داریم تا بتوانند از ورزش استفاده ابزاری مناسب در جهت توسعه فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی را داشته باشند و در عین حال نشاط، شادابی و شعف را در جامعه تسری بدهند و سلامتی را به واسطۀ ورزشهای همگانی به جامعه ترزیق کنند.

هر دولتی بر سر کار می آید یا از کار برداشته می شود ما بر سر وزیر یا رئیس سازمان ورزش بحث داریم که حتماً ورزشی باشد آخر بنده می خواهم بدانم بجز رئیس سازمان ورزش از گذشته تا به امروز چه کسی غیر ورزشی بوده  است؟! آیا معاون پارلمانی یک وزارتخانه را میشود ورزشی گذاشت؟! اصلا حیطۀ کارها با هم فرق می کند یا مگر می شود که معاون اداری مالی وزارتخانه را یک فرد ورزشی گذاشت! و مثلاً در بحث برنامه ریزی مسلماً مدیران کل در بحث کارشناسی مدیران کارشناسان ورزشی هستند.
آیا فقط و فقط نگاه ما یک نگاه کارشناسی ورزشی صرف است؟! متأسفم از این که ما حتی در مسائل فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در وزارت ورزش یا سازمان تربیت بدنی سابق اصلاً نتوانستیم در کار نیروزسازی موفق باشیم و نتوانستیم به شایستگی برای افراد جایگاه سازی کنیم. آقایان فقط به موضوع ورزش پرداختند و همین مسئله موجب شد که امروز ورزش این شرایط را پیدا کند.

شک نکنید ورزش بدست ورزشی ها بوده که به این روز افتاده است! اگر به دست افراد آگاه به تخصص های متعدد بود ما شاهد جهش و رونق در ورزشمان بودیم منظور از افراد آگاه کسانی هستند که بتوانند اثر بخش باشند نه اینکه ما بیاییم و هر کسی را که می خواهیم برداریم و با باند و باند بازی وارد ورزش کنیم در حالی تخصص لازم را نداشته باشد بنده خودم با این قضایا و مسائل اینچنینی به کل مخالفم که هر فرد بی اثری را بیاوریم به صرف اینکه آن فرد می تواند در آینده اثر بخش باشد. انتخاب افراد می بایست بر اساس تجربیات و دانش و عملکردشان در گذشته باشد سپس در صورت داشتن فاکتورهای لازم وارد ورزش شوند و به کار مشغول شوند.

نتیجه گیری بنده این است که با توجه به ظرفیت هایی که در اختیار داریم می توانیم استفاده ابزاری زیاد و بهینه ای از ورزش در عرصه های مختلف داشته باشیم و مطرح کردن بحثهایی مبنی بر ورزشی بودن صرف مسئولان ورزش کشور کاری عبث و اشتباه بر پایۀ سود جویی برخی افراد است.

امیر واعظ آشتیانی در ادامه در خصوص درآمد زایی باشگاه ها و چگونگی تنظیم تراز ملی باشگاه ها تصریح کرد: آن چیزی که جای تأسف دارد این است که مدیران ما اصلاً مفهوم مدیریت منابع را نمی دانند. این بحث یک مقوله قابل اهمیت در تمام عرصه های اجتماعی از جمله ورزش است مشکل اینجاست که از اول ما هیچ هدف و برنامه ریزی برای درآمد زایی به خصوص برای فدراسیون ها و باشگاه هایمان نداشته ایم. فقط گفتیم و تأکید کردیم که بروید و در آمد زایی کنید.
آخر من مي خواهم بدانم برويد درآمدزايي كنيد يعني چه؟ درآمدزايي يك فرمول خاصي براي خودش با توجه به مسائل اقتصادي كشور دارد. شما نمي توانيد بگوييد كه اقتصاد كشور يك اقتصاد چالشي و احساسي است و هر روز دچار نوسانات اقتصادي است ولي در ورزش روند اقتصادي مان خوب است و مشكلي نداريم اقتصاد در ورزش در كشاورزي و در عرصه ها به اقتصاد كلان يك كشور برمي گردد. اين طور نيست كه يك مديري بيايد، عوام فريبي كند و شومن بازي دربياورد و بگويد كه من درآمدزايي مي كنم. اينها همه يك دروغ بزرگ است در شرايط فعلي كه ما يك اقتصاد چالشي داريم نمي توانيم مدعي شويم كه اقتصاد در ورزشمان مي تواند موفق باشد ولي در شرايط و وضعيت موجود اگر مديران آگاه به مديريت منابع مالي باشد و بلد باشند كه چگونه درآمد به دست آورند و درآمد به دست آورده را چگونه هزينه كنند مي توانند شرايطشان را حفظ كنند. اگر فاكتورها و شرايطي را كه به آن‌ها اشاره كردم را ندانند كه هيچي.....تكليفمان مشخص مي شود.... مي شود همين وضعي كه در آن گرفتار هستيم؛ با يك خط، دايره اي را كشيدند و دورش مي دوند و هيچي دستگيرشان نمي شود هر چه مي دوند باز برمي گردند سرجاي اولشان.  


 
اقتصاد در ورزش موضوع بسيار وسيعي است براي محقق كردن اين امر در ورزش ما ابتدا مي بايست ساختار اقتصاد ورزش را در مجموعه ورزش كشور داشته باشيم. 
 
اگر ما براين اعتقاديم كه ورزش مي تواند نقش پررنگي در اقتصاد داشته باشد بايد مديراني توانمند و افراي آگاه را در مجموعه تحت كنترلمان داشته باشيم. ما اكنون از افرادي در مديريت كشور استفاده مي كنيم كه تجربه شان يك تجربه واقعی است. يعني تجربيات 20 سال پيش را دارند و بروز نشدند. اين افراد مدعي اداره ورزش هستند ورزش مي خواهد علمي شود آيا با وجود آدم هاي متجد مي شود اين امر را محقق كرد؟ ورزش ما نيازمند يك تحول انساني است شما بايد ابتدا اين تحول را ايجاد كني تا بتواني باعث تحول در اقتصاد ورزش باشي. البته مشروط بر اينكه اقتصاد كلان كشور از يك تعادل نسبي برخوردار باشد و در بخشهاي مختلف جامعه ورزش حركت هاي مثبت انجام شود. زماني كه نيروهايي وجود دارند كه دائما مي گويند مي خواهيم ورزش را اداره كنيم و هيچ كدام هم نمي گويند مي خواهيم اقتصاد در ورزش و مسائل فرهنگي و اجتماعي در ورزش را اداره كنيم. دوستان فقط مي گويند ورزش و اين مساله نشان مي دهد كه بحث ورزش در كشورمان راهي جز بي راهه را در پيش نگرفته است. همين مسائل نشان مي دهد كه ورزش ما با شرايط موجود تا چندين سال آينده هم چنان همين راه كج را طی خواهد نمود. بايد كاور بازي كنيم و نيروهاي جديد و كارآمد بيشتري را به بدنه ورزشمان بيافزايم تا اقتصادمان در ورزش دچار تغيير و تحول شود. 
 
ما نمي توانيم ورزش را رها كنيم و فقط به بحث قهرماني بپردازيم مقوله ورزش فقط قهرماني نيست. از طريق گسترش فرهنگ ورزش ما مي توانيم ناهنجاري هاي جامعه را كم كنيم و كسب و كار و اشتغال پايدار را پديد آوريم ما مي توانيم به وسيله ورزش خيلي كارهاي بزرگ انجام دهيم. اكنون ما در شرايط فعلي يك سهم بازار خوب و مطلوب در ورزش داريم كه متاسفانه بلد نيستيم از آن چگونه استفاده كنيم بنده اين قول را مي دهم كه اگر ما بتوانيم ورزش كشور را به سمت و سويي حركت دهيم كه كسب و كار و بازار اشتغال ايجاد كنيم و گردش مالي در اين بخش داشته باشيم به مراتب درامدش بيشتر از صادرات نفت ما خواهد بود. ما اين ظرفيت را به خوبي نشناختيم.

در كشور ما ظرفيت هاي متعددي وجود دارد كه نيازمند كشف و بهره برداري است. ورزشی فیزیکی این ظرفیت ها بشمار می رود. ورزش می تواند پایه نشاط و شادابی در یک کشور باشد و همچنین پایه شعف و وحدت و همدلی در میان افراد جامعه برقرار باشد؛ زمانی که والیبال ما در مسابقات جهانی شرکت می کند چه بازخوردی در مردم و جامعه دارد و چگونه اتحاد و همدلی ایجاد می کند نه تنها والیبال بلکه همه رشته ها می توانند فواید بی شماری برای یک جامعه از لحاظ روحی و روانی و اقتصادی و غیره داشته باشند. ما از این ظرفیت ها به خوبی استفاده نمی کنیم اکنون ما در بازار جهانی سهمی نداریم و در داخل هم آمار و ارقامی در دستمان نیست کارشناسان بیایند و رویکرد کار تحقیقی ببینند در فوتبال ایران چقدر هزینه می شود و درآمد حاصل از آن چقدر است متأسفانه این مورد هیچگونه آماری از هیچ ارگانی یا سازمانی منتشر نشده و وجود خارجی ندارد ما می بایست از ورزش استفاده های بی شماری ببریم برخی افراد می آیند و می گویند که ما می خواهیم اقتصاد را در ورزش محقق کنیم سوال من از این افراد این است که آخر چگونه؟! ما کدام ابزار را در اختیار داریم که از این وعده و وعیدها می دهیم! یک روز می آیند و کاملا احساسی بیان می کنند که می خواهیم استقلال و پرسپولیس را خصوصی کنیم از نظر من این یک نگاه احساسی است ما اصلا نمی دانیم خصوصی سازی در ورزش به چه معناست! 
آیا مقوله خصوصی سازی فقط در خصوص فوتبال است؟!

من می خواهم بدانم تاکنون کجای ورزشمان خصوصی شده و اصلا ما کجاها را می خواهیم خصوصی کنیم؟ اصلا تکلیف این مسأله مشخص شده است!
بنده می خواهم این سوال را از کارشناسان بپرسم از سازمان خصوصی سازی که رفته دنبال خصوصی کردن استقلال و پرسپولیس. این را از آقای وزیر ورزش و از همه مسئولان حتی از نماینده های مجلس بپرسم که گفته اند می بایست در بودجه 92 استقلال و پرسپولیس واگذار شوند بنده نیز ضمن احترامی که برایشان قائلم به این تصمیم اعتراض کردم و خوشبختانه شورای محترم نگهبان با هوشمندی این مسئله را رد کرد اصلا تکلیف ما روشن نیست که چه چیزی را می خواهیم خصوصی سازی کنیم اصلا این دو تیم چه ثروتی دارند که می خواهیم آنها را خصوصی کنیم آیا خصوصی سازی راه اهن برای آقایان تجربه نشده؟! امتیاز راه آهن را به شرکت سورینت فروخته اند و می گویند خصوصی سازی کرده ایم اگر طبق همین منوال پیش برود امتیاز استقلال و پرسپولیس را هم می فروشند آخر به چه قیمتی؟!

شما می خواهید خصوصی سازی را از دو باشگاه پرطرفدار استقلال و پرسپولیس شروع کنید چرا اصلا بحثتان این است و می خواهید بدون مقدمه این کار را انجام بدهیم !؟ 
بهتر است ما این را ببینیم قصد خصوصی کردن چه چیزی را داریم و چه امتیازهایی را خواهیم داد یا به عبارتی بسته حمایت مان چیست؟! و نکته مهتمر اینکه آیا خصوصی سازی بدون ایجاد بستر ورزش همگانی میسر است!؟ مگر چنین بحثی امکانپذیر است! آیا نگاهی به اطرافتان انداخته اید و ملاحظه کرده اید که در دنیا چکار کرده است؟! آیا دیده اید که دنیا 50-60 سال زحمت کشیده که ورزش همگانی را در کشورها حاکم کند و از بابت همین ورزش همگانی ضریب سلامتی جامعه را بالا برده و هزینه های درمانی را کاهش داده اند آنها سطح بهداشت را افزایش داده اند و پولی را که در گذشته صرف دارو و درمان می شده در جهت توسعه بهداشت کشور هزینه کرده اند مسلم است زمانی که این اتفاق رخ مي دهد خصوصي سازي هم محقق مي شود. مگر مشتريان ورزش چه كساني هستند مشتريان ورزش يك كشور همان مردم آن جامعه هستند، اگر در سبد اقتصادي مردم جامعه هزينه دارو و درمان نباشد آن هزينه را صرف تفريح و ورزش مي كنند و در آنجا است كه خصوصي سازي به طور اتوماتيك ظهور پيدا مي كند، در اين حال دولت شرايط را براي بخش خصوصي فراهم مي كند كه بسترسازي هاي لازم در اين رابطه ايجاد شود.


 به اين گونه و براي همه آحاد جامعه امكان ورزش همگاني فراهم مي شود، استحضار داريد كه ورزش همگاني فقط مختص جوانان نيست و تمام سنين و اقشار جامعه را در بر مي گيرد. زماني كه تمام آحاد ملت ورزش همگاني را دنبال كردند در آنجاست كه متر و معيار مشخص خواهد شد كه به چه ميزان دولت در جهت كاهش هزينه دارو و درمان صرفه جويي كرده و آن صرفه جويي را چگونه در بالا بردن سطح بهداشت بكار برده است.

 زماني كه مردم ببينند و درك كنند كه سطح بهداشت عمومي و زندگي شان بالا رفته و در عين حال سطح هزينه آنها در بخش دارو و درمان كاهش يافته است علاقه مند مي شوند كه سلامتي بدنشان را با ورزش كردن حفظ كنند، يعني با ورزش همگاني از درمان پيشگيري مي كنند كه اين يك اتفاق بسيار خوب است، آيا ما اين كارها را انجام داده ايم؟ آيا ما مي خواهيم تجربه 50، 60 ساله دنيا را يك شبه به دست بياوريم. به واقع چرا كسي به اين موضوع مهم نمي پردازد؟ چرا در بحث اقتصادي ورزش از افرادي استفاده مي كنند كه تجربه علمي ندارند و فقط بلدند شومن بازي در بياورند و شو اجرا كنند؟ توانايي افراد فقط در عوام فريبي است و توانايي خاص ديگري در آنها ديده نمي شود.

 وقتي نظارت وجود نداشته باشد اين اتفاقات رخ مي دهد، بحثي بنام لمپنيزم  رشد مي كند و تحجر شكل مي گيرد، ما بر اينيم كه ورزش يك مقوله فرهنگ ساز است ولي امروزه متاسفانه برخي از مديران و مربيان مشغول فرهنگ سازي در جهت منفي كردن هستند و مردم را به سمت و سوي بي محتواي فكري در بخش ورزش سوق مي دهند. چرا بر رفتار اين افراد نظارت نمي شود؟ چرا بايد دروغ پراكني و افترا در اولويت ورزش ما قرار بگيرد؟ مسلما اين سوال تنها يك پاسخ دارد و آن هم عدم نظارت و كنترل مسئولان نسبت به اين افراد است. اگر نظارت به نحو احسن صورت بگيرد هيچ زماني ما شاهد اينگونه اتفاقات نخواهيم بود كه يك باشگاه بيش از 25 ميليارد تومان براي دولت بدهي ايجاد كند و هيچ كس هم نظارت نكند و نگويد كه چرا اين اتفاق رخ داده است. مسئولين و متوليان امر رويشان را به آن سمت بگيرند كه ما هيچ چيز نديدم، يك مديري كه نتوانسته به تعهدات اقتصادي اش عمل كند و مسئوليتش را به درستي انجام دهد و اين ميزان بدهي روي دست دولت گذاشته چرا بايد بكارش ادامه دهد؟ آيا اصلا اين مدير يا اين دسته مديران مورد مواخذه قرار مي گيرند يا بايد اين بدهي ها و خسران كارنابلدي هايشان از بيت المال كه همان جيب مردم است پرداخت شود؟ آيا اين رواست كه ما بگوييم يك باشگاهي موفق به كسب عنوان قهرماني شود به قيمت ورشكست شدن كل مجموعه آن تيم؟! من مي خواهم بدانم كه در كجاي دنيا چنين اتفاقي مي افتد كه يك تيم در يك فصل هم قهرماني را بدست آورد و هم ورشكست شود و ميزان بالايي بدهي از خودش به جاي بگذارد؟ كجاي دنيا چنين اتفاقي مي افتد كه ما هر روز در كشورمان شاهد اين وقايع هستيم؟ تمام اين مشكلات ما نشأت گرفته است از عدم نظارت مسئولان. عده اي از بيت المال در جهت شهرت و شهرت طلبي خود استفاده مي كند، آيا اين درست است كه به علت عدم نظارت عده اي بيت المال را چپاول كنند و زمينه ناراحتي و نارضايتي مردم را فراهم كنند.

 مردم حق دارند ناراحت باشند، عده اي كه در دوران آماتوري حضور داشته اند امروزه در ورزش حرفه اي مشغول به كارند. كساني كه ادبيات و گفتارشان سخيف ترين و بدترين گفتار است سخن از مديريت و مربيگري به ميان مي آورند و متاسفم كه اين گونه رفتارهاي ضد فرهنگي در رسانه هاي نوشتاري هم تيتر زده مي شوند و همين مسائل است كه جامعه ورش و طرفداران را تخريب مي كند و كسي هم نظارتي بر اداي اين كلمات سخيف از جانب اين افراد ندارد. اگر هر كسي از روي نا آگاهي و يا هر چيز ديگر اين كلمات را بكار مي برد چرا بايد روزنامه ها روي آن كار كنند؟ شما در كجاي فوتبال و ورزش حرفه اي مي بينيد كه مديران بدترين اهانت را نسبت به هم داشته باشند و سوال اين است كه آن ادبي كه در ورزش دائما ورد زبان آقايان بود اكنون كجاست!؟ ما ديگر شاهد چيزي بنام رقابت سالم نيستيم. آيا رقابت سالم در تحقير كردن و توهين به يكديگر است همه اين معضلات ناشي از وجود افرادي است كه هيچ اثر بخشي خاصي را كه ندارند. وجودشان جز تخريب اخلاقي و فرهنگي هيچ چيز ديگري را به دنبال ندارد.
امیررضا واعظ آشتیانی در ادامه در خصوص عملکرد فدراسیون فوتبال 2 سال گذشته اظهار داشت: بنده همواره در مصاحبه هایی که در خصوص فدراسیون فوتبال در يک سال و نيم گذشته داشتم بیشتر اعتقادم بر این بود که باید از این فدراسیون تا پایان روشن شدن تکلیف صعود تیم ملی به مسابقات جام جهانی حمایت شود.

من به شخصه به مدیریت کفاشیان و مجموعه تحت اختیار ایشان همواره منتقد بوده ام. در فدراسیون قبلی ایشان شرايطي ایجاد شده بود و هرکس توانسته بود برای خودش جزیره ای تشکیل بدهد و در کل فدراسیون تحت امر ایشان به یک مجمع الجزایر بزرگ تبدیل شده بود.

انتخابات یکسال گذشته منجر به یکسری تغییرات شد که البته این تغییرات آنچنان اساسی نبود.  گفتیم باید از آقای کی روش حمایت شود و با فدراسیون نهایت همکاری را داشته باشیم تا اگر احیاناً تیم ملی به جام جهانی صعود نکرد، عذر و بهانه ای برای فدراسیون نشینان نباشد و نگویند که حمایت نشدیم.

در هر صورت تقدیر الهی بود که تیم به جام جهانی صعود کرد. البته زحمات کادر فنی و خود بازیکنان تیم هم مزید بر علت بود که توانستیم به این مهم دست یابیم و راهی مسابقات جام جهانی شویم، لذا هنوز هم بر این باورم که بايد فدراسیون مورد حمایت قرار گیرد. کاستی و سوء مدیریت در بخشهایی از فدراسیون فوتبال وجود دارد، چه بسا این مسائل از گذشته هم وجود داشته است، پس عده ای فکر نکنند که مدیریت ها در گذشته بسیار قوی و کارآمد بوده و اکنون به این روز افتاده است؛ شاید از لحاظ فردی مدیریت های قبلی مقتدرتر بودند، ولی از لحاظ کارگروهی و سازمانی از قدرت لازم برخوردار نبوده اند.


مسلما در هر سازمان یا تشکیلاتی نقاط ضعف و قوت وجود دارد و آقای کفاشیان می توانند در زمان حضورشان در فدراسیون نقاط ضعف را به قوت تبدیل کنند، لذا درخواستی از ایشان دارم. آقای کفاشیان اگر می خواهند فوتبال ما رشد پیدا کند، از جذب افراد ناکارآمد و بی اثر دوری کنند و از افرادی که برای فوتبال باعث دردسر هستند و هیچ برنامه ای برای توسعه فوتبال ندارند، پرهیز کنند.

فدراسیون فعلی باید تمام تلاشش را بکار گیرد تا استقلال رأیی که مجمع نسبت به ایشان داشت را حفظ کند. مجمع فدراسیون فوتبال برخلاف گذشته ها استقلال رأیی خودش را حفظ کرد و به کاندیدای مورد نظر وزارت ورزش رای نداد. قطعا این مجمع از آقای کفاشیان انتظار دارد که به استقلال رای مجمع احترام بگذارد.

ایشان سعی نکنند که به دنبال لابی کردن و دادن و گرفتن امتیاز باشند. آقای کفاشیان باید در جهت توسعه فوتبال تفاهم و تعامل سازنده و روحیه داشته باشد. بالاخره فعلا گفته می شود که آقایان برنامه دارند و مطابق برنامه ریزی های انجام شده گام بر می دارند.

امیدواریم که این مطالبی که بیان می شود صحت داشته باشد، ولی برای موفقیت فدراسیون فوتبال ما نگاه نو و منطقی و سالمانه می تواند بسیار اثرگذار واقع شود.

یکسری از مدیران خود فدراسیون فوتبال ما بسیار ضعیف هستند. مراسم برگزار می کنند، ولی با چالش های زیادی روبرو می شوند. ما به هیچ عنوان حرفه ای نیستیم. نماد حرفه ای بودن نظم، انضباط و وجود افراد آگاه است. حرفه ای بودن فرمول پیچیده ای ندارد. اگر ما می گوییم فوتبال و بسکتبال دنیا حرفه ای است، مفهومش این است که قوانین مشخص شده را چه به نفعشان باشد چه به ضررشان به درستی اجرا می کنند و به آن احترام می گذارند و در عین حال افراد به لحاظ فرهنگی آموخته اند که سیستمی فکر کنند و براساس قانون هایی که وجود دارد، تبعیت قاطع و محکم داشته باشند و قانون را رعایت کنند و به آن احترام بگذارند. 
چیزی که در حدود 20 سال پیش در فینال جام باشگاه های اروپا که در بروکسل انجام می شد، اوباش های انگلیسی درگیر شدند و تعداد قابل توجهی در این درگیری کشته شدند.
انگلیسی ها چندین سال از حضور در جام باشگاه های اروپا توسط یوفا محروم شدند، ولی امروزه می بینیم که انگلیسی ها دیگر مرتکب خطایی نشدند، آنها طوری برنامه ریزی کردند که امروز گاهی فاصله میان تماشاگران و بازیکن حاضر در زمین به کمتر از نیم متر می رسد، ولی دیگر هیچ ناهنجاری از سوی طرفداران به چشم نمی خورد.

این تماشاگران همان اوباشهانی بودند که 20 سال پیش یک فاجعه انسانی را رقم زدند.

یکی از معانی حرفه ای گری احترام گذاشتن است. ما در کجای فوتبالمان رنگ و بوی احترام و حرفه ای گری را حس می کنیم.

کدام مدیر، مربی یا بازیکن حاضر در لیگ برتر نشان از حرفه ای گری دارند! در باشگاه های دنیا مدیران برای همه احترام زیادی قائلند، رجزخوانی همراه با توهین و بی فرهنگی در آنها نیست، ولی شما امروز به اوضاع و شرایط فوتبالمان توجه کنید... این روزها آنقدر فوتبالمان جالب شده است که می تواند تماشاگه افرادی باشد که به این فوتبال و رفتار مدیرانمان بخندند، به واقع این رفتارها به قدری مضحک و غیر اخلاقی است که حتی شما می بینید که این جو آرام آرام دارد به تماشاگران تیم ها هم سرایت می کند.

این امر نشان دهنده این است که ما نتوانسته ایم به خوبی از ظرفیت های اقتصادی، سیاسی و فرهنگی ورزشمان بهره ببریم.زر

برچسب ها: آشتیانی ، مدیریت ، ورزش
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار