به گزارش باشگاه خبرنگاران، سينماي ايران و سياست ها و تصميم گيري هاي سليقه يي و جناح بندي شده و بدون كارشناسي مرتبط با مسائل كلان و زيربنايي و مناسبات و تشكيلات صنفي آن طي اين چهار سال اخير آنقدر پرحاشيه و توام با ضايعات و كشمكش و صف آرايي بوده كه ملزم مي شوي با كنجكاوي انتخاب و چينش افراد حوزه وزارت ارشاد را دنبال كني.

با آنكه جناب ايوبي در حوزه سينما فرد شناخته شده يي نيست ولي بر اساس مدارج تحصيلي و سوابق مديريتي اش در عرصه هاي سياسي و فرهنگي ديدگاه مثبت و روشن بينانه يي دارد. از سوي ديگر انتخاب آقاي علي مرادخاني به سمت «معاون هنري وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي» با توجه به مسووليت هاي قبلي اش به عنوان «مديركل توليد فيلم و عكس وزارت ارشاد» و «مدير مركز موسيقي» اين وزارتخانه در فاصله سال هاي 69 تا 83 و نيز رابطه صميمانه اش با اهالي هنر را بايد به فال نيك گرفت. منتها به عنوان يك علاقه مند و عضو كوچك جامعه سينمايي لازم مي دانم در جهت پيشبرد امور و هويتمندي و رونق دوباره سينما مواردي را يادآور شوم تا در اولويت قرار گيرد:

    

    1- ايجاد تعامل ميان اهالي سينما و خاتمه دادن به هرگونه تفرقه افكني و جناح بندي و انشعاب و منزوي كردن و به بازي نگرفتن افراد مغرض و ناراحت و قدرت طلبي كه اصولايك چيزي شان مي شود.

    

    2- فراهم ساختن بستر مناسب براي احيا و تشخص يافتن «بخش خصوصي» و كم كردن نظارت دولت.

    

    3- اعمال نگاه كارشناسانه در چرخه توليد سالانه با در نظر گرفتن مخاطب و ژانرهاي همخوان با بافت فرهنگي جامعه ما و دستيابي تدريجي به وجه «هنر/ صنعت» سينما و ارائه تعريفي حرفه يي از اين رسانه.

    

    4- ايجاد فضاي مطلوب و امن براي فيلمسازان مطرح و كاربلدي كه در طول سال هاي اخير به لحاظ شرايط نامساعد توليد، اكران، مميزي و... بيكار شده اند يا نتوانسته اند فيلمنامه هاي دلخواه شان را بسازند و... گشودن دريچه يي تازه به روي «سينماي اجتماعي»

    

    5- تمهيدات لازم براي بازگشايي «خانه سينما» و رونق فعاليت هاي صنفي در جوي تفاهم آميز و بهبود امور رفاهي و معيشتي صنوف.

    

    6- گسترش پاتوق هاي فرهنگي- هنري و ايجاد پيوند و همفكري ميان اهالي سينما و تغيير اين فضاي دلمرده و از خودبيگانه و ديواركشي شده.

    

    7- جهت دهي صحيح جشنواره هاي ريز و درشت داخلي و رسيدن از كميت و ويترين سازي ظاهري و كاذب به كيفيت، ولو اينكه با ريزش و حذف شماري از آنها مواجه باشيم، در اين رابطه داير كردن ستاد دايمي «جشنواره فيلم فجر» و فعاليت واقعي آن در طول سال مي بايد در دستور كار قرار گيرد و از همين حالادبير جشنواره امسال اعلام شود تا باز كارها به دقيقه 90 كشيده نشود.

    

    8- تخصيص بودجه مناسبي براي اعتلاو هويتمندي «موزه سينما» و استفاده از آرشيو و منابع تصويري و مصاحبه ها براي نشر كتب مرجع و ساخت فيلم هاي مستند و نمايش آنها (در قالب بزرگداشت، همايش و...) در دوران حيات هنرمنداني كه نقش و جايگاه تاريخي شان را نمي توان انكار كرد.

بديهي است در اين زمينه ها استفاده از نيروهاي دلسوز و افراد مجرب و شناخته شده در شاخه هاي مختلف سينمايي به عنوان يك كميته مشاوران ضروري به نظر مي رسد. اگر مي خواهيم اعتدال، تدبير و... تنها در شعار خلاصه نشود ديگر نبايد پشت درهاي بسته و به شكلي خودمحور و با همان شيوه غلط تقسيم بندي «خودي و غيرخودي»، سياستگذاري و اعمال مديريت كرده، مدير و مسوول «فرهنگ ساز» بايد انتقادپذير، اهل شور و مشورت، منصف، زمانه شناس و معتقد به خرد جمعي باشد.