به گزارش
خبرنگار حقوقي قضايي باشگاه خبرنگاران، در مسیر میدان شوش به سمت راهآهن محلهای وجود دارد به نام دروازه غار، از دروازه که خبری نیست، هیچ در و پیکری هم ندارد.
با این وجود، کودکان دروازه غار یاد گرفته كه گلیم خود را از آب بیرون کشند، بعضیها به قدری کوچکند که هنوز کامل حرف نمیزنند، ولی این دلیل نمیشود که کار نکنند.
این کودکان چارهای ندارند جز آنکه خرج اعتیاد پدر عصبانی خود را بدهند و زندگی مادر مریض و معتاد خود را تأمین کنند، مادری که معلوم نیست آنها را به دنیا آورده یا به قیمتی ناچیز خریده است.
در برخی محلههای تهران بزرگ، همچون دروازه غار، کودکانی هستند که دستهای کوچکشان، پینه بسته است، زیبایی صورتهایشان زیر لایههای چرک و سیاهی پنهان شده و پاهای خسته آنان به کفشهای پاره و نامناسب عادت کرده است،
اینها کودکان کار هستند.بر اساس آمار سازمان جهانی کار، سالانه ۲۵۰ میلیون کودک ۵ تا ۱۴ ساله در جهان از کودکی محروم میشوند، طبق این آمار ۱۲۰ میلیون نفر از آنها وارد بازار کار شده و مشغول به کار تمام وقت هستند، ۶۱ درصد این کودکان در آسیا، ۳۲ درصد در آفریقا و۷ درصد در آمریکای لاتین زندگی میکنند.
کودکانی که وظیفه دارند بخشی از زندگی پر مصیبت خانواده را بچرخانند، کودکانی که شناسنامه ندارند، گاهی اوقات در ازای مقداری پول معامله میشوند و دیگر مهم نیست، زیردست سرپرستان سنگدل و خشن، بر سر جسم و روح این کارگران معصوم چه میآید.
روز 22 خرداد ماه هر سال برابر با 12 ژوئن در تمام کشورهای جهان روز منع کار کودک اعلام شده است. به این ترتیب در کشور ما نیز این مسئله صادق است.
ماده 32 پیمان جهانی حقوق کودک میگوید: کودک باید در برابر هر کاری که رشد و سلامت او را تهدید میکند حمایت شود و دولتها باید حداقل سن کار و شرایط کار کودکان را مشخص کنند.
در ماده 26 این پیمان نیز آمده است که هر کودکی حق دارد از تامین اجتماعی از جمله بیمه اجتماعی برخوردار شود و ماده 27 آن تاکید میکند که کودکان باید از سطح زندگی که تامین کننده رشد جسمی، ذهنی و اجتماعی آنها است، برخوردار شوند.
پیمان جهانی حقوق کودک، یک پیماننامه بین المللی است که برای دفاع و حمایت ازحقوق کودکان تهیه شده است، این پیمان که پس از 10 سال گفتگو میان کشورهای عضو سازمان ملل در سال 1989 میلادی تدوین شد و در سال 1990 به اجرا درآمد؛ به طور کلی چهار محور بقا، رشد، حمایت و مشارکت را در ارتباط با کودکان مورد توجه قرار میدهد.
تعریف کودکان کار در کشورهای مختلف یکسان نیست به گونهای که در برخی کشورهای آسیایی کار افراد در گروه سنی 8 تا 13 ساله در زمره کار کودکان قرار میگیرد، اما عمده تعریفی که شامل بیشتر کشورهای جهان از جمله ایران میشود اشتغال کودکان زیر 15 سال است.
کودکان کار به کودکان کارگری گفته میشود که به صورت مداوم و پایدار به خدمت گرفته میشوند، کار کودک نزد بسیاری از کشورها و سازمانهای بینالمللی فعالیتی استثماری تلقی میشود.
در بیشتر کشورهای جهان، کار کودک شامل کار در مزارع، کارخانهها، معادن و بخشهای خدماتی است و مشاغل کاذبی چون دستفروشی را هم در بر میگیرد؛ کودکان کار اکثرا به صورت آزاد یا خیابانی، نیمه وقت و تمام وقت، فصلی و کارمزد مشغول کار هستند.
کار کودکان بسیار معمول است و میتواند شامل کار در کارخانه، معدن، روسپیگری، کشاورزی، کمک در کسب و کار والدین، داشتن کسب و کار شخصی (مانند فروش غذا) یا کارهای نامتعارف باشد،
ناپذیرفتنیترین شکلهای کار کودکان استفاده نظامی از کودکان و تنفروشی آنان است. قاچاق انسان از راههای عمده وارد کردن این کودکان به بازار است، به جز کارگری بردهوار، روسپیگری و فروش اعضای بدن کودکان، از دیگر سرنوشتهای کودکان، قاچاق است.
دلایل و پیامدهای کار کودکبهرهکشی از نیروی کار کودک، ریشه در عوامل مختلف اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی دارد به نحوی که فقر اقتصادی، بیکاری والدین، اعتیاد و طلاق و شکاف طبقاتی از مهمترین عوامل افزایش کودکان کار در یک جامعه به شمار میرود، خانواده فقیری که اکثر درآمد خود را برای خرید غذا صرف میکند، به درآمد کودک خود برای بقا نیاز اساسی دارد البته فقر تنها دلیل کار کودکان نیست و نمیتواند به تنهایی عاملی برای بردگی و دیگر انواع اشتغال باشد.
آسیب پذیری کودکان در برابر کارمتاسفانه کودکان کاری که به منظور کسب درآمد به فعالیتهای تولیدی، خدماتی یا مشاغل کاذب روی میآورند، از بسیاری از حقوق اولیه انسانی، حق آموزش و تحصیل باز میمانند، سلامت جسمی و روانی این کودکان به شدت در معرض انواع آسیبها و خشونتهای جسمی و حتی جنسی قرار میگیرد و در آینده با افسردگی، سوء تغذیه و انواع بیماریهای روحی و جسمی مواجه میشوند.
فردی که از کودکی به جای تحصیل و تفریح، موظف به تامین اقتصادی و معیشتی خود و خانواده خود است، کودکی خود را تباه شده میبیند و هیچگاه فرصتی برای آموزش و پرورش یا مهارت آموزی که بتواند تامین کننده ضمانت شغلی او در آینده باشد، پیدا نمیکند.
با آغاز سوادآموزی همگانی و تغییراتی که در شرایط کار، طی صنعتی شدن به وجود آمد و ظهور مفاهیم حقوق کارگر و حقوق کودکان مورد نقد و بحث عمومی قرار گرفت، کار کودکان همچنان در اقسا نقاط دنيا که سن ترک تحصيل پایین است شیوع دارد.
قانون ایران در مورد کار کودکان چه میگوید؟سال 1373، دولت ایران پیمان نامه جهانی حقوق کودک را امضا کرد و تعهدات مربوط به کودکان کار و خیابانی را به صراحت پذیرفت، اما با گذشت 17سال، هنوز این قشر به رسمیت شناخته نشدهاند، دلیل این مدعی نیز نبود آمار دقیق از این کودکان در کشور است.
مهمترین وظیفه دولت در این خصوص ایجاد حق هویت برای کودکان، صدور کارت شناسایی و اجازه تحصیل در مدارس است، اما در عمل جز سیاستهای نافرجام ضربتی و سرکوبی گام دیگری برداشته نشده است.
در ایران ماده 79 قانون کار، اشتغال به کار کودکان زیر 15 سال را ممنوع دانسته است البته کارگران شاغل در کارگاههای خانوادگی که کارفرمای آنها، همسر یا بستگان و خویشاوندان نسبی درجه یک باشند، مشمول قانون کار نیستند در نتیجه حداقل سن کار در مورد چنین کارگرانی رعایت نمیشود؛ بر اساس قانون کار اگر یک کارفرما کودک زیر 15سال را به کار بگیرد، متخلف خواهد بود و برای نخستین بار مجازات نقدی، بار دوم مجازات نقدی و حبس و بار سوم علاوه بر این موارد، کارخانه یا کارگاه پلمپ و پروانه کار فرد متخلف ابطال خواهد شد.
از سوی دیگر ماده 84 قانون کار پیشبینی کرده است که در مشاغل و کارهایی که ماهیت آن برای سلامتی یا اخلاق کارآموزان و نوجوانان زیانآور است، حداقل سن کار 18 سال تمام خواهد بود که تشخیص این امر با وزارت کار و امور اجتماعی است.
در حال حاضر آمار مشخص و دقیقی از تعداد کودکان کار در ایران وجود ندارد هرچند که برخی منابع و سازمانها از وجود دو میلیون کودک کار در ایران خبر میدهند ولی آمارهای غیررسمی تعداد کودکان کار ایرانی را 7 میلیون نفر تخمین میزند که گفته میشود 40 درصد این کودکان را کودکان مهاجر تشکیل می دهد.
با توجه به آمارها و گزارشهای موجود حمایت از کودکان کار به عنوان قشری آسیبپذیر امری ضروری است هر چند که فعالیتها و تلاشهای بسیاری برای ساماندهی کودکان کار در کشور صورت گرفته و انجمنهای حمایت از کودکان کار با پیریزی انواع برنامهها و طرحهای ویژه تلاش کردهاند تا کودکان کار را شناسایی و زمینه فراهم کردن امکانات و تسهیلات و بهره مندی از حداقل نیازها برای این کودکان را فراهم کنند اما آنچه مسلم است تمام انواع کار کودک به خصوص بدترین اشکال آن باید ریشهکن شود چرا كه کار کودک نه تنها بنیان طبیعی و حقوقی انسانی را پایمال میکند بلکه تهدیدی جدی برای آینده اجتماعی و رشد و پیشرفت اقتصادی محسوب میشود.
به نظر میرسد که پدیده کودکان کار نیازمند یک اجماع واحد و تعامل همه جانبه از سوی دستگاههای دولتی و نهادهای اجتماعی و غیردولتی است، تعاملی که میتواند ماحصل آن شناسایی کودکان کار، ایجاد مشاغل پایدار برای خانوادههای آنان، گسترش حیطه نظارت سازمانهای دولتی نظیر بهزیستی و معرفی کودکان کار به NGOها برای حمایت و پوشش باشد.
انتهاي پيام/