با گذر زمان ابعاد فاجعهباری از حقایق پشت پرده و نحوه اجرای پروژه هدفمند یازده سپتامبر مشخص میشود.
القاعده
آمریکاییها القاعده را مسئول حادثه یازده سپتامبر اعلام کردند. در حالی
که خود به وجود آورنده این گروه بودند. برژینسکی مشاور امنیت ملی جیمی
کارتر در برنامهای در سیانان در سال 1997 اعتراف کرده است که آمریکا بن
لادن و دیگر بنیانگذاران القاعده را در دهه 1970 حمایت و سازماندهی کرده
تا در افغانستان و دیگر نقاط جهان با شوروی بجنگند. پرفسور جان شیندلر
کارشناس سابق آژانس امنیت ملی آمریکا نیز به طور مستند دولت این کشور را
سازماندهنده القاعده میداند. آیا یازده سپتامبر، اگر با دخالت القاعده
اجرا شده باشد، نمیتواند ماموریت دیگری از سوی محافل سیاست جهانی آمریکا
برای این گروه خود ساخته تصور شود؟ چگونه است که آمریکا به راحتی توانست با
سیاستهای مختلف و جنگ صدام را که روزگاری خود حمایت میکرد و به مراتب
بسیار قویتر از گروه القاعده بود از صحنه روزگار محو کند اما القاعده
همچنان ماند و تا کنون نیز به کار خود ادامه داده است.
برژینسکی: بن لادن و القاعده را خودمان سازماندهی کردیم.
حادثه قابل پیشگیری بود
بنا به گزراش شبکه سیبیسینیوز در سال 2007، مسئول کمسیون رسیدگی به
حادثه یازده سپتامبر، این حملات را "قابل پیشگیری" عنوان کرده است. محققین
مستقل نیز به طور مستند نشان دادهاند که حملاتی همچون یازده سپتامبر برای
دولت آمریکا کاملا قابل پیشبینی است. این پیشبینی به خصوص درباره القاعده
و استفاده آنها از هواپیما برای هجوم به برجهای دوقلو امری کاملا میسر
بوده است. آمریکا و دیگر متحدانش با توجه به نفوذ و مدیریت خود در القاعده
طی سالیان دراز ابزارهای لازم برای مطلع شدن از نقشه حملات را داشتهاند و
یقینا میدانستهاند که چه چیزی در جریان است. به بیان دیگر حتی اگر حادثه
را منحصرا مربوط به خود القاعده بدانیم؛ تصور عدم اطلاع سیستم امنیتی
آمریکا از چنین نقشه گستردهای باطل است و تنها این سوال باقی میماند که
چرا با وجود اطلاع از موضوع کاری برای پیشگیری از آن انجام نشد؟
با توجه به نفوذهای این کشور، تصور عدم اطلاع سیستم امنیتی آمریکا از چنین نقشه گستردهای باطل است.
همکاری افبیآی!
ماموران امنیتی آمریکا پیش از یازده سپتامبر بارها به گروههای تروریستی
نفوذ کرده و با وجود اشراف کامل بر فعالیتها و نقشهها از اقدامات آنها
جلوگیری نکردهاند. برای مثال در سال 1993 افبیآی توانسته بود در گروهی
که قصد بمب گذاری در مرکز تجارت جهانی را داشت نفوذ کرده و حتی بمبهای
اصلی را با بمبهای تقلبی جا به جا کند. با این وجود سیستم امنیتی آمریکا
از حادثه جلوگیری نکرد و بمب گذاری با موفقیت انجام شد! به همین ترتیب بنا
به گزارش نیوزویک و نیویورک تامیز، یک مامور افبیآی دو نفر از هواپیما
ربایان حادثه یازده سپتامبر را زیر نظر داشته و حتی برای آنها امکانات
اسکان نیز فراهم کرده بوده است. با این وجود آیا عدم اطلاع سازمانهای
امنیتی آمریکا از برنامه آنها قابل قبول است؟ سوال اینجاست که چرا با وجود
اطلاع اقدامی برای جلوگیری از حادثه انجام نشد؟ جز این است که کل ماجرا با
طراحی و دخالت مستقیم خود سازمانهای امنیتی آمریکا در حال پیشرفت بود؟
مهندسین و کارشناسان بیشماری فرو ریختن برجهای دوقلو را به دلیل اصابت هواپیما از نظر فنی رد میکنند.
در پاسخ به افشا شدن اطلاع افبیآی از حضور هواپیما ربایان در آمریکا، ریچارد کلارک مسئول پیشین برنامه ضد تروریسم آمریکا دست به کار شده و برای لاپوشانی موضوع میگوید که سازمان سیا قصد داشته است هواپیما ربایان را جذب کرده و به سمت خود بکشد اما موفق نشده است! او تاکید میکند که در این سازمان توافقی در سطوح بالا وجود دارد تا از افشای اطلاعات مربوط به هواپیما ربایان جلوگیری شود. بدین ترتیب مشخص میشود که علاوه بر افبیای سازمان سیا نیز در جریان امر بوده است.
مردم آمریکا داخلی بودن منشا پروژه یازده سپتامبر را باور دارند.
سیاستهای نفتی
گروه توسعه سیاستهای ملی انرژی در دومین هفته شروع به کار جرج بوش در
2001 تاسیس شد که ریاست آن به عهده دیک چنی بود. این گروه وظیفه داشت سیاست
گذاریهایی را در حوزه انرژی آمریکا به نفع بخشهای خصوصی تدوین کند.
گزارش واشنگتن پست در سال 2005 نشان میدهد که این گروه بلافاصله پس از
تاسیس نقشههای میدانهای نفتی عراق، عربستان و امارات را بررسی کرده و در
نشستهای خود از "غولهای نفتی" نام برده است. با توجه به این که دیک چنی
معاون اول جرج بوش و یکی از اصلیترین حامیان جنگ افروزیهای او بود، چه
ارتباطی بین سیاستهای آمریکا در بخش انرژی و حادثه یازده سپتامبر میتواند
وجود داشته باشد؟
حمله به خاورمیانه به بهانه یازده سپتامبر مرحلهای از طرح چپاول ثروت منطقه بود.
کافیست توجه کنیم که پس از آغاز جنگ دیکچنی یک قرارداد چند میلیون دلاری را به شرکت هلیبرتون واگذار کرد که بهرهبرداری از میادین نفتی عراق را هم شامل میشد. دیکچنی پیش از آنکه معاون رئیس جمهور آمریکا شود ریاست این شرکت را به عهده داشت. همچنین در سال 2007 دولت عراق، قانونی تصویب کرد که میتوان آن را انعکاسی از برنامههای گروه توسعه سیاستهای ملی انرژی دانست: «دولت، توسعه دو سوم ذخایر نفتی عراق را به شرکتهای خارجی واگذار میکند؛ به شرکتهای چند ملیتی قراردادهای 15 تا 20 ساله اعطا میکند و شرکتهای خارجی را از کاربست قانون عراق معاف میکند.
هیچ بهانهای غیر از پاسخ به حمله به خاک آمریکا ارتش این کشور را برای یورش به خاورمیانه یکپارچه و متحد نمیکرد.
ترفیع رتبه
واشنگتن پست گزارش داده است که هیچ مقامی از سازمانهای سیا، افبیآی و
اناسای در رابطه با حملات یازده سپتامبر اخراج، تنبیه یا بازخواست نشده
است! برعکس بسیاری از کسانی که موقعیت سازمانی آنها به گونهای بود که خود
به خود به دلیل عدم پیشگیری از وقوع چنین حادثهای در مظن اتهام قرار
میگرفتند، ترفیع و ارتقای درجه نیز دریافت کردند. برای مثال ژنرال ریچارد
مایرس (Richard Myers)، از نیروی هوایی به سرعت پس از دو هفته از حادثه
یازده سپتامبر ترفیع یافت. ژنرال رالف ابرهارت (Ralph Eberhart) نیز که در
زمان وقوع حملات فرماندهی دفاع هوایی را به عهده داشت یک سال پس از یازده
سپتامبر مشمول ارتقای درجه شد. آیا این افراد پاداش همکاری خود در اجرای
این نقشه پر رمز و راز را دریافت نکردهاند؟
یازده سپتامبر دروغی برای گرفتن ازادیهای آمریکاییها بوده است.
گسترش جاسوسی
بسیاری از برنامههای امنیت ملی آمریکا مانند قانون پاتریوت که جاسوسی از
مردم آمریکا را مشروع میداند به ظاهر پس از یازده سپتامبر تدوین و تصویب
شده است. این درحالیست که این قوانین مدتها پیش از یازده سپتامبر تهیه شده
بود اما بهانهای برای تصویب و اجرای آنها وجود نداشت. یازده سپتامبر این
بهانه کافی را به سیاستمداران آمریکایی داد تا به وسیله آن ضمن اقناع مردم
این کشور درباره زیرنظر بودن، برنامههای جهانی جاسوسی همچون پریسم را نیز
طراحی و اجرا کنند. با توجه به جایگاه بسیار مهم جمعآوری و آنالیز
دادهها در برنامههای کنترلی داخلی و جهانی، اوباما نه تنها از سطح
جاسوسیهای داخلی و خارجی نکاست بلکه به طور گستردهای آنها را توسعه داده
است. هیچ بهانهای غیر از پروژه مهیب یازده سپتامبر نمیتوانست مردم آمریکا
را راضی کند که در معرض جاسوسی دولت قرار داشته باشند.
آرزوهای نومحافظهکارانه
نومحافظهکاران آمریکایی که به شدت طرفدار اسرائیل هستند دههها بود که به
منظور افزایش امنیت و تثبیت موجودیت این رژیم طرحهایی را برای خاورمیانه
در دست داشتند. اما هیچگاه نتوانسته و فرصت تاریخی آن را نیافته بودند که
این نقشهها را عملی کنند. برای پیشبرد این طرحها، تغییرات اساسی در
رژیمهای حاکم بر خاورمیانه و حتی تغییر مرزهای سیاسی کشورهای آن، به
گونهای که برنارد لوئیس توصیف میکند، ضروری بود. این تغییرات بزرگ بدون
حضور نظامی مستقیم و گسترده آمریکا در منطقه ایجاد نمیشد. سیاست بوش حضور و
جنگ مستقیم در خاورمیانه بود که حادثه یازده سپتامبر بهانه کافی برای آن
را به وجود آورد. در ادامه همان سیاست کلی، دموکراتها این بار با برگ عدم
حضور مستقیم و پیادهسازی نیرو وارد میدان بازی شدهاند که نمونه آن را در
جنگ گروههای تروریستی بینالمللی علیه سوریه به نیابت از آمریکا شاهد
هستیم.
نومحافظهکاران آمریکایی برای افزایش امنیت و تثبیت موجودیت رژیم اسرائیل طرحهای دهشتناکی را برای خاورمیانه در دست دارند.
صدام و بن لادن
دولت بوش ادعا میکرد که صدام در حمایت از گروههای تروریستی مسئول حادثه
یازده سپتامبر نقش داشته است و علاوه بر آن زرادخانهای از تسلیحات کشتار
جمعی نیز در اختیار دارد که میتواند به وسیله آن جهان را تهدید کند و یا
آنها را در اختیار گروههای تروریستی قرار داده و مشکلات امنیتی بزرگی
ایجاد کند. بر همین اساس آمریکا به عراق حمله کرد و صدها هزار نفر از مردم
این کشور را کشت اما هیچ اثری از تسلیحات کشتار جمعی پیدا نشد. دروغ از آب
درآمدن وجود تسلیحات کشتار جمعی در عراق ماهیت تروریستی یازده سپتامبر را
شدیدا زیر سوال برد. سوالی که آمریکاییها هیچگاه برای آن پاسخی نداشتند.
اسنادی در دست است که نشان میدهد صدام برای جلوگیری از حمله آمریکا به کشورش پیشنهاد ترک قدرت و خروج از عراق را به طرفهای آمریکایی داده بوده است. همچنین این اسناد نشان میدهند که گروه طالبان نیز برای جلوگیری از حمله به افغانستان طرح شورش علیه بن لادن و دستگیری و تحویل او به مقامات آمریکایی را مطرح کرده بودهاند. اما هیچکدام از این پیشنهادها مورد قبول آمریکاییها قرار نمیگیرد. در واقع حادثه پر هزینهای همچون یازده سپتامبر نمیتوانست با یک استعفا یا دستگیری معمولی و بیثمر به پایان برسد. در کنار این موضوع باید توجه داشت که بوش برای صدور دستور حمله به عراق منتظر انتشار کامل گزارش بازرسان سازمان ملل درباره وجود یا عدم وجود تسلیحات کشتار جمعی در عراق نماند.
دموکراتها با سیاست عدم حضور مستقیم و پیادهسازی نیرو ادامه دهنده نقشههای نومحافظهکاران برای خاورمیانه هستند.
گسترش تروریسم
در صورتی که هدف از حمله به خاورمیانه جلوگیری از تکرار فجایعی همچون
یازده سپتامبر میبود؛ آمریکا میتوانست با قبول برکناری صدام و کمک به
دولت جایگزین و یا قبول همکاری با طالبان و دستگیری بن لادن و فروپاشی گروه
القاعده و کمک به بازسازی افغانستان و تحکیم دموکراسی بومی در این کشور
ریشههای تروریسمی را که خود در منطقه آبیاری کرده بود از جای برکند. اما
در مقابل میبینیم که کمکهای مالی و تسلیحاتی آمریکا شامل حال کشورهایی شد
که تایید کننده و یاری کننده آمریکا در لشکرکشی به خاورمیانه و جنگ افروزی
بودند. نتیجه چنین اقدامی رشد و گسترش گروههای تروریستی در خاورمیانه
بوده است که هم اکنون حوادث و کشتاربسیار بزرگتر از یازده سپتامبر را در
سوریه به پیش میبرند. آیا یازده سپتامبر برنامهای برای گسترش و توسعه
تروریسم در جهان نبوده است؟
آیا یازده سپتامبر برنامهای برای گسترش و توسعه تروریسم در جهان نبوده است؟
ممانعت و تهدید
چنانکه کمیسیون بررسی حادثه یازده سپتامبر تایید میکند دولت بوش
ممانعتهای غیرقانونی فراوانی را در مسیر تحقیقات به وجود آورده است. اگر
حادثه از سوی تروریستها و عوامل خارجی اجرا شده بوده چه دلیلی برای
سنگاندازی در مسیر تحقیقات درباره جوانب آن وجود داشته است؟
رئیس کمیسیون بررسی یازده سپتامبر و نیز رئیس هیات تحقیق کنگره درباره
حادثه هر دو اذعان میکنند که سنگاندازی در مسیر تحقیقات از طریق
مرعوبسازی شاهدان یادآور سیاستهای دولت شوروی بوده است. اعضای کمیسیون
اعلام کردند که پنتاگون در پاسخ به سوالات مطرح شده به کمیسیون دروغ
میگوید. نوار مکالمات افراد کنترل کننده ترافیک هوایی در روز یازده
سپتامبر 2001 به عمد و با دست تخریب شده است. این نوار به قطعات کوچکی
بریده شده و در سطل زبالههای مختلفی در اطراف ساختمان ریخته شده است.
اسنادی که از طبقه بندی خارج شدهاند نشان میدهند که مقامات بلندپایه دولت
بوش بارها نسبت به تحقیق عمیق و موشکافی درباره حادثه یازده سپتامبر به
اعضای کمیسیون بررسی حادثه هشدار داده و آنها را تهدید کردهاند.
رئیس کمیسیون بررسی یازده سپتامبر و نیز رئیس هیات تحقیق کنگره درباره حادثه هر دو بر سنگاندازی در مسیر تحقیقات اذعان میکنند.