شب عاشورا، سيد احمد همه بچه‌ها رو جمع كرد. شروع كرد براشون حرف زدن. گفت: «حر، شب عاشورا توبه كرد. امام هم بخشيدش و به جمع خودشون راهش داد. بيايد ما هم امشب حر امام حسين (ع) بشيم.»

به گزارش گروه ويژه‌نامه دفاع مقدس باشگاه خبرنگاران، يکي از هم‌رزمان شهيد "سيد احمد پلارك" درباره اين شهيد بزرگوار خاطره‌اي آورده است اين خاطره خواندني به شرح زير است.
 
شب عاشورا، سيد احمد همه بچه‌ها رو جمع كرد. شروع كرد براشون حرف زدن. گفت: «حر، شب عاشورا توبه كرد. امام هم بخشيدش و به جمع خودشون راهش داد. بيايد ما هم امشب حر امام حسين (ع) بشيم.»
 
نصفه شب كه شد. گفت: پوتين‌هاتون رو در بيارين. بندهاي پوتين‌ها رو به هم گره زد. بعد توي پوتين‌ها خاك ريخت و انداخت‌شون روي دوشمون. گفت: «حالا بريم» چند ساعتي توي بيابون‌هاي كوزران پياده رفتيم و عزاداري كرديم. اون شب احمد چيزهايي رو زمزمه مي‌كرد كه تا اون موقع نشنيده بودم.
 
شهيد سيد احمد پلارك فرزند سيد عباس متولد سال 1334 در تهران بود، وي فرمانده آرپي جي‌زن‌هاي گردان عمار بود كه در سال 1366 در عمليات كربلاي 8 در منطقه شلمچه به شهادت رسيد و پيکر مطهرش در بهشت زهراي تهران به خاک سپرده شده است.

انتهاي پيام/
برچسب ها: شهید ، احمد ، پلارک ، حر ، بهشت ، زهرا ، دفاع ، مقدس
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار