به گزارش خبرنگار
حوزهي موسيقي باشگاه خبرنگاران، برنامهي "دستان" موضوع اين هفتهي خود را به مناسبت سالروز درگذشت پرويز مشكاتيان، به بررسي آثار فاخر و سبك نوازندگي استاد گرانقدر سنتور اختصاص داده بود.
كامبيز روشنروان آهنگساز و استاد دانشگاه يكي از ميهمانان اين برنامه بود.
روشنروان درخصوص جايگاه استاد پرويز مشكاتيان عنوان كرد: مشكاتيان بهترين نوازنده ي سنتور و در زمرهي ميراث فرهنگي ماست، زيرا آثار ماندگار وي در موسيقي سنتي حاكي از اين موضوع است.
وي در ادامه گفت: سبك نوازندگي مشكاتيان منحصربه فرد است و شايد بهتر باشد بگوييم خود صاحب سبك است.
روشنروان تصريح كرد: هر آهنگساز يا خواننده و به طور كلي هر هنرمندي، زمانيكه به درجهي بالايي از كمال موسيقيايي ميرسد، آثارش يك شخصيت ويژه پيدا ميكند. مانند تار زنده ياد جليل شهناز چهره ماندگار موسيقي كشور و يا ني استاد كسايي. در واقع هويت و امضاي آن هنرمند در اثر هنري جاودان ميماند.
روشنروان درخصوص همكاريهاي خود با مشكاتيان گفت: ملودي «دود و عود» ساختهي مشكاتيان است و من آن را براي اركستر تنظيم كردم.
اين آهنگساز و استاد بزرگ موسيقي خاطرنشان كرد: در ايران استعدادهاي زيادي در حوزههاي مختلف موسيقي موجود است. در اين سالها هنرمندان بسيار خوبي ترتبيت شدهاند، اما موسيقي سنتي در مقايسه با انواع مختلف موسيقي، دچار يكنواختي بيشتري شده است. زيرا موسيقي سنتي داراي چهارچوب و اصول و قواعد خاصي است كه متعلق به زمانهاي گذشته است و هنرمندان ميكوشند تا به بهترين شكل ممكن آن را ارائه دهند.
روشنروان در ادامه بيان كرد: ايجاد تحول در موسيقي سنتي، چه در زمينهي تكنوازي و چه در گروهنوازي مستلزم خلاقيت و نوآوري است به همين سبب اجراهاي امروز موسيقي سنتي نسبت به گذشته تفاوت زيادي دارد. بنابراين موسيقي سنتي در درون خود به تحول دست پيدا كرده است.
اين پيشكسوت موسيقي در اين خصوص عنوان كرد: آهنگسازان و هنرمندان عرصهي موسيقي سنتي بايد بررسي كنند كه آيا جامعه تحول موسيقي سنتي را ميطلبد ميتواند خود را با اين تحولات هماهنگ كند؟ و يا به طور كلي هماهنگي با تحولات جامعه در مسير موسيقي سنتي پسند و دلخواه انان هست يا خير؟
كامبيز روشنروان در رابطه با موسيقي تلفيقي گفت: موسيقي تلفيقي يا فيوژن و قرار گرفتن سازهاي سنتي در كنار سازهاي ديگر ميتواند موجب برقراري ارتباط بيشتر با فرهنگهاي ديگر شود.
روشنروان درخصوص موسيقي اركسترال عنوان كرد: در ايران تلاش براي پيشرفت و گسترش اركسترال اندك است و تنها به تعداد فعالان اين عرصه محدود ميشود. زيرا در اين زمينه آهنگسازي و توليد آثار به ميزان كمي است و عملا اثرگذار نيست.
روشنروان ضمن تمجيد از تمامي آثار پرويز مشگاتيان، تصريح كرد: تمامي آثار مشكاتيان برجسته است و نميتوان گفت كه كداميك بهتر است.
اين هنرمند نامي عرصهي آهنگسازي در ادامه بيان كرد: پيش درآمد دود عود با هيچ يك از پيش درآمدهاي زمان درويشخان به بعد هماهنگ نيست. اگر بخواهيم پيش درآمد درويشخان مبنا باشد، بهلحاظ فرم و قالب با آثار مشگاتيان بسيار متفاوت است. زيرا مشكاتيان اين شهامت را داشته است كه سنتها را شكسته و اين آثار را در قالبي جذابتر و گيراتر ارائه دهد، كه اين نكتهي بسيار ارزشمندي است.
روشنروان در آخر عنوان كرد: هنرمند واقعي بايد خلاق، داراي ذوق و قريحه، تفكر و نوآوري باشد. مشكاتيان به حق سمبل سنتورنوازي است، سمبل ساخت پيش درآمد و تصنيف است و همچنين معلم و نويسندهي بسيار خوب كتب آموزش سنتور.
سيامك آقايي آهنگساز و استاد دانشگاه كه از شاگردان پرويز مشكاتيان است نيز در برنامهي اين هفتهي دستان كه از شبكه آموزش سيماي جمهوري اسلامي ايران با محوريت بررسي موسيقي پخش ميشود، به مناسبت سالگرد درگذشت استاد پرويز مشگاتيان حضور داشت.
اين آهنگساز و نوازندهي سنتور درخصوص آثار هنري مشگاتيان بيان كرد: استاد مشگاتيان به بحث هنر براي جامعه معتقد بود، نه هنر براي هنر و آثار وي آينهي تمام نواي مسائله اجتماعي بود. در واقع خطمشي وي «هنر مسئول» بود.
وي در ادامه تصريح كرد: مشگاتيان سلسلهي موسيقي سنتي را تكميل كرد و شايد آخرين فردي بود كه موسيقي را با زبان حال ترجمه و به مردم ارائه نمود.
آقايي خاطرنشان كرد: گروه شيدا به سرپرستي استاد لطفي به بازسازي و احياي بخشي از هنر موسيقي سنتي پرداخت، بهطوري كه وفاداري هر چه بيشتر به اصالت هنر ايراني در آن به آساني قابل رويت است. در كنار آن، گروههايي كه به تلفيق موسيقي سنتي با ساير موسيقيها پرداختند و از قالب سنتي تا حدودي فاصله گرفتند نيز وجود داشت، اما مشگاتي حدفاصل بين اين 2 بود.
زيرا وي از سنتها دور نميشود، همچنان كه گروه نوازي برايش اولويت داشت، به ندرت حركت بخشيدن به بخشهاي مختلف سازي هم ديده مي شد به اين صورت كه نه تك خطي و سنتي است و نه آميخته با تكنيكهاي مكرر غربي. «بيداد» نمونهي عالي اين شيوه است؛ همچنان كه مهمترين گوشههاي دستگاه همايون را دارا ميباشد، حوادث سالهاي پاياني جنگ تحميلي را هم به تصوير ميكشد.
سيامك آقايي درخصوص روحيات استاد مشگاتيان خاطرنشان كرد: نابغهاي به نام مشگاتيان داراي روح بزرگ و فرهيختهاي بود.
وجود نگاه ژرف و عميق وي در آثارش، در ذهن مخاطبان هم رسوخ ميكند. مشگاتيان در ضمن بزرگواريها و سعهصدر، به هنگام تدريس در موسيقي سبيار دقيق، حساس و نكتهبين بود.
آقايي در ادامه تصريح كرد: در تلفيق موسيقي سنتي با موسيقيهاي ديگر، بايد به فرهنگ دو موسيقي، وجوه تفاوت و سازگاري آنها توجه كرد. زيرا بيش از تركيب دو موسيقي تفاوت آن دو حائزاهميت است. پس بايد اطلاعات كاملي را در هر دو حوزه دارا بود.
آقايي ادامه داد: مثلا سازهاي ايراني همگي با كليدسل نوشته ميشود و در بهترين حالت ممكن نيز به يكدوم از اين حيطه ميتوان بسنده كرد.
ميبايست در حاليكه اصالت وجودي چند صدسالهي سازها را حفظ كرد، آنها را بسط و گسترش داد. به طور مثال در قطعهي «يادباد» به 9 خرك 5 خرك ديگر ميافزاييم، تا بتوانيم اصوات ديگري را هم اضافه كنيم.
شاگرد برجستهي مشگاتيان خاطرنشان كرد: آثار مشگاتيان آيينهي تمام نماي مسائل اجتماعي زمان خود است.
وي در انتخاب اشعار و ابيات ماهر بود و دغدغهاش مسائل اجتماعي بود، نوازندهي موسيقي دغدغهي سياسي ندارد و به دنبال سياست نيست. معيار هر هنرمند نماياندن درستي و حقيقتي است كه خود مردم نيز جزيي از آن هستند.
آقايي عنوان كرد: تاريخ واقعي، تاريخ حسي و عاطفي وابسته به دوران مختلف يك ملت مانند جنگ، انقلاب يا ... است كه به طور مستقيم وابسته به آثار هنري است و نمونههاي بارز آن آثار پرشور انقلاب و هشت سال دفاع مقدس است.
سيامك آقايي، آهنگساز و استاد دانشگاه در آخر خاطرنشان كرد: غم فقدان و از دست دادن استاد مشكاتيان بسيار اندوهبار است.
اميدوارم ياد اين استاد بزرگوار فراموش نشود و براي هميشه در ذهنها جاودان بماند، همچنان كه جاودانه است./ي2