سردار ميريان گفت: بهترین درس را دشمن به ما داد چرا که تمام کشورهای شرق و غرب با تشکیل اتاق جنگ آخرین تجربیات خود را به ارتش عراق منتقل کردند و ارتش عراق نیز این تجربیات را به ما منتقل کرد.

به گزارش خبرنگار ویژه‌نامه دفاع مقدس باشگاه خبرنگاران، سردار "سیدمرتضي ميريان" جانشین معاون عملیات نیروی زمینی سپاه پاسداران در گفتگويي تفصيلي با باشگاه خبرنگاران به تشريح موقعيت فعلي جمهوري اسلامي و سپاه پاسداران و همچنين خاطراتي از دوران دفاع مقدس پرداخت.

به نظر شما مهمترین دلیل حمله رژیم بعثی به ايرن در سال 1359 چه بود؟

در دوران انقلاب به دلیل اينکه شعار اصلی "نه شرقی نه غربی" بود، ما در مقابل شوروی ستمگر و غرب سلطه‌گر که 400 سال منطقه آسیا،‌ آفریقا و مستضعفین را  چپاول می‌کردند ایستاديم. البته ما با آن‌ها سر جنگ نداشتیم بلکه آن‌ها قصد چپاول ما را داشتند، موضع ما دفاع از مردم مظلوم و ایستادگی در مقابل ظالمان بود و به همین دلیل دنیای استکبار برای ما توطئه کرد، از جنگ تحمیلی گرفته تا تحریک گروه‌های داخلی برای فعالیت علیه نظام.
 
دلایل عراق برای حمله به ایران بسیار زیاد بود که باید به صورت راهبردی بررسی شود؛ از دید عراق چند دلیل ظاهری و همچنین تعداد دلایل باطنی وجود داشت. معمولا در جنگ‌ها دلایل ظاهری بیشتری دیده می‌شود اما پس از گذشت 20 الی 30 سال از رخداد جنگ دلایل اصلی خود را نشان می‌دهند برای مثال در مورد جنگ جهانی اول گفته می‌شود که با کشته شدن ولیعهد اتریش آغاز شد اما در اصل این بهانه‌ای بود و علت اصلی قدرت متفقین و گسترش مستعمرات بود.  
 
دلایل ظاهری این مسئله این بود که صدام اعتقاد داشت برای مثال قرارداد 1975 ناعادلانه بود و حتی آن را در مقابل تلویزیون پاره کرد با وجود اینکه این قرارداد بین‌الملی بوده و در سازمان ملل ثبت شده بود اما به راحتی از آن گذشتند و اما در مورد دلایل پنهان باید گفت که انقلاب اسلامی ریشه در عراق داشت چرا که حضرت امام(ره) 15 سال در عراق زندگی کرده و شاگردان زیادی را تربیت کرده بودند و حوزه نجف در آن زمان کاملا تحت نظر امام(ره) بوده و کادرسازی بسیار خوبی از سوی ایشان در عراق صورت پذیرفته بود و بنابراین هر لحظه احتمال انقلاب دوم اسلامی در عراق داده می‌شد و صدام بسیار احساس خطر می‌کرد.  

از طرفی هم فرصت بسیار مناسبی بود با توجه سر و سامان نیافتن اوضاع در فاصله زمانی کمی پس از انقلاب و همچنین ساماندهی کامل ارتش و نیروهای مدافع، در کنار درگیری‌های داخلی که در آن زمان به اوج خود رسیده بود تحلیل صدام مبنی بر این بود که تمام توان دفاعی ایران تحلیل رفته است و ظرف چند روز می‌تواند پایتخت را تصرف کند.

صدام طبق بررسی‌هایی که داشت به این نتیجه رسیده بود که خوزستان به دلیل عرب‌زبان بودن مردم منطقه از وی حمایت خواهند کرد و از طرف دیگر وجود نفت و سرمایه‌های بزرگ دیگر در ایران می‌تواند پشتیبانی مناسب برای تهاجم نظامی وی باشد. 

علت اصلي حمايت جبهه غرب و شرق از صدام چه بود؟ 
 
در مورد حمایت مالی و انسانی کشورهای غرب و شرق از صدام امروزه و با رخ دادن "بیداری اسلامی" به راحتی می‌توان فهمید که ترس این کشورها از رسیدن چنین روزی علت اصلي حمايت آنان از او بود، آن‌ها می‌‌دانستند سرانجام نظامي که با انتخابات بر سر کار آمده و مردم در آن تعیین کننده هستند و دم از عدالت می‌زند برای این کشورها مشکل ایجاد خواهد کرد چرا که آن‌ها با عدالت، مردم‌سالاری و دین سر جنگ دارند.

شاید این مسئله شامل کشورهایی باشد که نمادهای اسلامی مهمی در آن‌ها وجود دارد اما در حقیقت بویی از اسلام در آن‌ها نیست چرا که اگر بود 11 میلیون بشکه نفت به اروپا و آمریکا فروخته نمی‌شد که پولش در بانک‌های کشورهای غربی نگهداری شده و 70 الی 80 درصد از آن نیز صرف خریداری سلاح شود. اگر این کشورها دینی بودند کنار رژيم صهيونيستي نمی‌ایستادند و مسلمان‌کشی نمی‌کردند چرا که رژیمی که نه مجلس دارد،‌ نه انتخابات دارد، نه اعتقاد به مردم و رای انان دارد و عزت و احترامی برای مردان و زنان خود قائل نیست صددرصد سرجنگ با انقلابی به نام اسلام دارد، انقلابی به نام جمهوری که پایه و اساس آن اسلام است.

از دید بین‌المللی در زمان جنگ ما و پس از جنگ جهانی دوم که اتحادی بین بلوک شرق و غرب ایجاد شده بود با وجود اختلاف 45 ساله میان این دو بلوک در نقاطی مانند کوبا و آلمان شرقی، اردوگاه شرق و غرب با هم در حمایت از صدام متحد شدند و این نکته بسیار مهم است چرا که منافع هر دو اردوگاه تحت‌الشعاع قرار می‌گرفت و من فکر می‌کنم این حضرت امام(ره) بود که توانست با اعتقاد راسخ به خداوند هم در مقابل شرق و هم در مقابل غرب بایستد.  
 
انقلاب اسلامی از همان ابتدا با شعار نه شرقی، نه غربی در مقابل ظالمان ایستاد و این قدرت انقلاب را نشان می‌دهد که در آغاز کار خود با دو حریف بسیار قدر روبرو شد و امروزه پس از گذشت 35 سال سرفرازانه ایستاده و این قدرت اسلام، جمهوری اسلامی و خواست خداست که خود را نشان داده.

نقش سپاه پاسداران در 8 سال دفاع مقدس را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
 
جنگ و مراحل مختلف آن یک سیر تکاملی را برای سپاه ایجاد کرد، این سیر در ابعاد مختلف در جذب، گزینش و سازماندهی نیروها، تشکیل یگان‌های مختلف، آموزش‌های متنوع و پیچیده، به‌دست آوردن تجهیزات و پس از آن ساخت و تولید، تاکتیک‌ها و روش‌های هدایت و مدیریت صحنه‌ها سیری همه‌جانبه بود.  
 
من همیشه می‌گویم بهترین درس را دشمن به ما داد چرا که تمام کشورهای شرق و غرب با تشکیل اتاق جنگ آخرین تجربیات خود را به ارتش عراق منتقل کرده و ارتش عراق نیز به اشکال مختلف این تجربیات را به ما منتقل کرد.

چه بسیار کتاب‌هایی بود که از ارتش عراق به دست ما رسید، برای مثال کتابی در ارتش عراق پیدا کرده بودیم به نام "فوجةالمشاة فی معرکة القتال" (گردان پیاده در صحنه جنگ) ما با بررسی این کتاب متوجه شدیم این همان خط بالب اسرائیل است که پشت کانال سوئز زده شده بود همان خطوط مثلثی که در رمضان استفاده کردند و ما در چندین نقطه آنرا شکاندیم و به این ترتیب می‌بینیم که خط بالب اسرائیلی‌ها به عراق منتقل شده بود.

این مثالی از صحنه تاکتیکی بود اما در صحنه تجهیزات نیز ما لئوپارد فرانسوی، دژله برزیلی، تانک TV2، M S روس را می‌دیدیم. هواپیماهای آواکس آمریکا و همچنین ناوهای این کشور در خلیج فارس برای حمایت از ارتش عراق حضور داشتند و ما در همه ابعاد شاهد سلاح‌های مختلف از کشورهای شرقی و غربی در مقابل خود بودیم که در نهایت بسیاری از آن‌ها به دست ما رسید و ما از آن‌ها استفاده کردیم و به سرعت با کمک مهندسان نحوه کار آن‌ها را فرا گرفتیم.  
 
یکی از مهمترین ویژگی‌های سپاه این بود که در زمینه‌های مختلف برخورد تحقیقی می‌کرد. سپاه توانست به تدریج به شکل یک نیروی نظامی قدرتمند در بیاید که توان سازماندهی عملیات‌های برق‌آسا را یافت و پس از گذشت یک سال از جنگ ما بارها با عملیات‌های شبیخونی و کوچک دشمن را مجبور به تغییر وضعیت می‌کردیم و به تدریج به دوران ثباتی رسیدیم که در آن جلو پیشروی دشمن را گرفتیم و عملیات آفندی ما شروع شد که بسیار بزرگ بود و سیر جنگ را تغییر داد.  
 
اگر بخواهيم ميان وضعيت دوران دفاع مقدس و شرايط امروزمان مقايسه‌اي انجام دهيم، چه نکات ويژه‌اي به چشم مي‌آيد؟
 
ما در آن زمان دچار یک آشفتگی بسیار بزرگ داخلی بودیم مخصوصا به علت حضور منافقین شرایط بسیار به هم ریخته بود و این گروه محور تمام شرارت‌های داخلی و ترورها بودند اما به لطف خدا امروزه هزاران کیلومتر آن طرف‌تر از مرزها هم امان و آسایش ندارند، همانند روزهایی که ما از دست آن‌ها در کشور امان نداشتیم البته آنان امروزه از کارافتاده و بی‌مصرف‌اند چرا که پشتوانه‌ای نداشته و در نهایت به درد کارهایی همچون جاسوسی تلفنی و... می‌خورند و کسانی که با آن‌ها در ارتباط هستند به خوبی ‌می‌دانند که حرف و عمل آن‌ها تا چه اندازه با هم اختلاف دارد.  
 
روزگاری ما برای تهیه یک فشنگ 7 تا 8 سانتی مشکل داشتیم اما امروزه آن فشنگ در کنار موشک‌های شهاب 3 دیده نمی‌شود. روزگاری ما در داخل کشورمان با دشمن درگیر بودیم اما امروزه هر کشوری قصد تجاوز به ما را داشته باشد چندین هزار کیلومتر آن طرف‌تر از ما ضربه خواهد خورد.  
 
روزگاری آسمان کشور ما متعلق به خودمان نبود و دشمنان خارجی همانند ماجرای طبس به راحتی رفت و آمد داشتند اما امروزه به لطف خدا و در جنگ‌های احتمالی آینده آسمان دشمن نیز متعلق به خودش نخواهد بود.
 
بخش عظيمي از پهبادهایی که ما تولید کرده‌ایم "اتک" هستند و عمق‌های بسیار زیادی را در حوزه دشمن با ایجاد عملیات و مزاحمت ناامن می‌کند و به این ترتیب دیگر حتی فضای دشمن نیز متعلق به خودش نیست.

امروزه ما از نقطه صفر مرزی و در 360 درجه کشور یعنی دورتادور آن شاهد حضور نیروهای مسلح بسیجی در قالب لباس‌شخصی‌هایی که دشمن آن‌ها را با کشاورز یا ماهیگیر اشتباه می‌گیرد و این بسیجیان به سمت هر دشمنی که قصد تجاوز به ما را داشته باشند، شلیک خواهد کرد تا عمق کشور ما که می‌بینیم در اردوهای بسیج چندین هزار نفر شرکت کرده و همگی کاملا آماده و گوش به فرمان مولای خود حضرت امام خامنه‌ای هستند.

فعاليت‌هاي دشمنان جمهوري اسلامي چه را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
 
دشمن ما تا توانست توطئه‌های مختلفی را عليه ما انجام دهد، از گروهک‌های شرق و غرب گرفته تا تهدیدهای داخلی، بمب‌گذاری، ترور و عملیات نظامی، اما هرچه که دشمنان کردند واکسنی بود که پیکر جمهوری اسلامی را به لحاظ دفاعی تقویت کرد و نظام ما مقاوم‌تر شد.  
 
امروزه ما در تمام ابعاد قابلیت‌های متعددی داریم که مدیون دشمن هستیم اگر آن‌ها این امراض را به ما تزریق نمی‌کردند ما به دنبال پادزهرهای آن‌ها نبودیم و اگر این تهدیدهای نظامی نبود ما با آنان مقابله نمی‌کردیم و من اعتقاد دارم که اگر مسئولین ما در بحث تحریم‌ها به فرمایشات مقام معظم رهبری دقت کنند مبنی بر اینکه ما امروز نه در موقعیت شعب‌ ابیطالب بلکه فتح مکه هستیم مشکلات حل خواهد شد.  
 
در امور نظامی نیز وضع به همین ترتیب بود. امروز اگر ارتش، نیروی انتظامی، سپاه پاسداران و نهادهای اطلاعاتی ما پیشرفته هستند به واسطه واکسن‌های امنیتی متعدد دشمن به ماست و قطعا آن‌ها به ما کمک کردند.



دستاورد اصلي 8 سال دفاع مقدس براي ما چه بوده؟
 
دستاورد جنگ برای ما این بود که فهمیدیم باید روی پای خود بایستیم مخصوصا در زمینه تولیدات داخلی همچون  صنعت، کشاورزی، دارو و... سرمایه‌گذاری را افزایش دهیم.  
 
زمانی ما در کشور مشکل گندم داشتیم همانند مشکل سیم‌خاردار و... اما امروز ما به عنوان قدرت هسته‌ای توان استفاده هسته‌ای در اقتصاد را داریم و ضرورتی هم به استفاده آن در جای دیگر نمی‌بینیم چرا که قدرت تعیین کننده ما بسیج ماست، آن چیزی که آن‌ها در مقابل آن نمی‌توانند بایستند اما باید به این سرمایه‌های داخلی توجه کرد.

واقعیت جهان امروز این است که اگر دنیا بخواهد حرف زور بزند از تمام توانش استفاده می‌کند و ما نيز اگر مي‌خواهيم زیر بار زور نرویم، باید با قدرت روی پای خودمان بایستیم.  
 
ما کشوری هستیم 4 فصل، همراه با تمام معادن، دومین کشور صادرکننده نفت دنیا که امکان دارد با وجود کشف حوزه‌های نفتی جدید اولین کشور در این زمینه باشیم و همچنین اورانیوم، مس، زغال سنگ، گاز و... تمام کوه‌ها و آب‌هاي ما سرمایه است و ما از منظر جغرافیای نظامی تقریبا به شکل مربع هستیم که دفاع از هر سمت آن ممکن بوده و دشمن هیچگاه نمی‌تواند به سادگی به عمق کشور ما دست یابد.  
 
نکته مهم در باب موقعیت جغرافیای ما این است که اشراف کاملی به منابع استراتژیک داریم به عبارتی ما روی "رگ گردن" دنیا قرار گرفته‌ایم چرا که حیات بشر فعلا وابسته به نفت است و موقعیت ما با افغانستان، سوئد یا نروژ خیلی متفاوت است.
 
منطقه ما بسیار حساس بوده و کوچکترین مشکلی برای ما تمام دنیا را به هم می‌ریزد و تمام این‌ها از لطف خداست. ما در خلیج فارس دارای چندین جزیره مسکونی و غیرمسکونی هستیم که هر یک به مثابه یک ناو است.
 
امروزه کشور ما دارای جایگاه خوبی است و بر همین مبنا من تحریم‌ها را نعمت می‌دانم چرا که باعث می‌شود تا تمام نقاط ضعف اقتصادی خود را بشناسیم و اشکالات جزئی آن را برطرف کنیم تا در آینده هیچ نیازی به آن‌ها نداشته باشیم بلکه آنان باشند که به ما نیاز داشته باشند.

خاطره‌اي از دوران دفاع مقدس که بیشتر در ذهنتان مانده چیست؟
 
من زمانی که جنگ شروع شد و همچنین در پایان جنگ در ایستگاه 12 آبادان بودم، آن ایستگاه حساس‌ترین پل آبادان به حساب می‌آمد و بزرگ و دوطرفه بود و ما در آنجا مسئولیت جلوگیری از عراق برای عبور از این پل را داشتیم.  
 
روزي من خواستم تا با یک دوچرخه از پل ایستگاه 12 به منزل رفته تا حمام کنم و از منتهی الیه غرب آبادان به سمت منتهی الیه شرق آبادان که منزل ما بود حرکت کردم و تقریبا تمام طول شهر را گذراندم و در مسیر هیچ کس را جز پدرم ندیدم که باعث شد خیلی ناراحت شوم.
 
همچنين، زمانی که مسئله حصر آبادان مطرح بود تصور دشمن بر این بود که ما قادر به عقب‌راندن وی نیستیم و در همان حال امام(ره) تاکید بسیاری بر شکستن حصر آبادان داشت که واقعا انتخاب ایشان از نظر نظامی استثنایی بود چرا که دشمن به هیچ پشتوانه‌ای تکیه نداشت و تنها دو الی سه پل را در عقب خود داشت و تا حدود 8 الی 9 کیلومتر از هر طرف آسیب‌پذیر بود.  
 
در آنجا دوستان ما مشغول به کار تخريب بودند و نکته جالب این است که ما تا آن زمان آموزش خنثی کردن مین‌های شرقی را ندیده بودیم بنابراین شب‌ها حرکت کرده و مین‌ها را می‌آوردیم و دور هم جمع می‌شدیم و بر اساس مین‌های آمریکایی و ناتو آن‌ها را خنثی کرده و دوباره فرداي همان روز بر سر جای خود برمی‌گرداندیم چرا که اگر دشمن متوجه دست خوردن به میدان می‌شد معبر لو رفته و اهمیت خود را از دست می‌داد و به این ترتیب ما در تمامی جبهه‌ها به جز جبهه فیاضی خطوط را تا مرز نیروهای عراقی پاک کردیم و زمانی که عملیات شروع شد ظرف کمتر از 2 ساعت طومار عراق در هم پیچید و مجبور به عقب‌نشینی به پشت رودخانه کارون شد.  
 
من آن روز شاهد بودم که بچه‌های ما همه وسایل عراقی‌ها را به غنیمت بردند که طی آن بسیاری از موشک‌‌ها برای اولین بار به دست نیروهای ما رسید و با رسیدن نیروهای ایرانی به پشت کارون مواضع بسیار مستحکمی درست شد.

و کلام پایانی...
 
در اینجا یادی از شهید بهرامی باید بکنم که ایشان برای ما در جبهه نمازخانه‌ای ساخته بود و هنگامی که از وی تشکر کردم پاسخ داد من نیازی به تشکر تو ندارم، خدا اجرم را می‌دهد و وی این گونه آدمی بود و در سازمان برق آبادان کار می‌کرد و بسیجی بود.  
 
در پشت جبهه کارون یک سنگر بسیار محکم برای نیروهای ما درست کرده بود اما چون آتش دشمن بسیار زیاد بود توسط اثابت و انفجار یک خمپاره به شهادت رسید.  
 
همچنين ما دوستی داشتیم به نام شهید روشن و ایشان کارش صحبت برای عراقی‌ها بود که تسلیم شوند و تضمین اینکه ما با آنها کاری نداریم. کار به جایی رسیده بود که عراقی‌ها هر چند وقت یک بار می‌آمدند پیش ما و می‌گفتند روشن بیاید برای ما عربی صحبت کند و جالب است که یک نفر عراقی روزی نزد ما آمد و گفت که من امام(ره) شما را می‌شناسم و پشت ایشان در نجف نماز خواندم و ما به ایشان می‌گفتیم روحانی قدبلند.  
 
بسیاری از همین عراقی‌ها پیش ما آمدند و بعد از آن در جبهه ما علیه دشمن به شهادت رسیدند و بسیاری از آن‌ها نیز که اسیر ما بودند امروز در عراق مسئولیت‌ داشته و با تعهد به جمهوری اسلامی به کار خود ادامه می‌دهند که این به واسطه برخورد اسلامی و خداگونه نظام جمهوری اسلامی است.
 
انتهاي پيام/
برچسب ها: شعار ، اصلی ، غربی
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار