به گزارش خبرنگار باشگاه خبرنگاران قم، یک مغازه 6 متری کوچک، آن هم در کوچهای بنبست، اما رونقی در اینجا برپاست که شاید هیچکس باورش نشود.
مشتریها به ردیف نشستهاند و هریک کار مخصوص خود را دارند، خانم میانسالی آرایشگاه را اداره میکند و دخترش هم تقریباً به قول زبان خودمانی دست راستش است و طبق گفته مادر، تلفن جواب میدهد، برنامه میچیند و نوبت میدهد البته اینها جزئیترین کارهای اوست.
راه انداختن بسیاری از مشتریان هم از وظایف اوست و آنقدر سرشان شلوغ است که کمتر فرصت میکنند حرف بزنند و به دلیل جذبهای که بهاره خانم دارد هیچکس دم نمیزند و همه منتظر میمانند تا کارشان تمام شود و بعد اگر ایرادی بود اظهار نظر میکنند که البته در این زمینه هم روحیه انتقادپذیری خوبی ندارند.
اینطور که معلوم است با مشتریانی که کمتر حرف میزنند و بیشتر پول میدهند رفتار بهتری دارد و از آنجایی که کارش تمیز و حرفهای است نگران از دست دادن مشتریانش نیست چراکه به قول خودش میروند و دوباره برمیگردند همینجا چون کار را خوب انجام میدهند.
همه چیز خوب و عالی است به جز قیمتها!
وقتی درباره قیمتها از او سئوال میشود، میگوید کسی که ناراحت است میتواند نیاید اینجا و ضمناً کاری که ما انجام میدهیم چون درجه یک است باید پول خوبی هم دریافت کنیم چون برای مشتری کم نمیگذاریم.
بهاره خانم عقیده دارد که مشتریان ثابت از همه چیز خیالشان راحت است و چون به دنبال کیفیت هستند حاضرند هزینه کنند و هیچوقت هم اعتراض ندارند اما کسانی که برای نخستین بار به اینجا میآیند معمولاً معترض هستند که پس از اتمام کارشان آنها هم قطعاً مشتری میشوند.
انصافاً کارش خوب است اما آنقدر قیمتهای پرتی میگوید که آدم میماند این پولها خوردن دارد یا نه؟
جالب اینجاست که نرخهای اتحادیه را هم درون آرایشگاهش گذاشته اما بدون اینکه ذرهای عذاب وجدان بگیرد و اذیت شود قیمتهای نجومی میدهد و کسی هم حق حرف زدن ندارد.
شهرت ثروت میآفریند!
برخی از آرایشگاهها در قم و یا هر شهر دیگری فقط نان اسمشان را میخوردند و به زبان خودمانی چون اسم آنها مطرح شده و ستاره شدهاند بانوان حاضرند برای خودنمایی به این آرایشگاهها مراجعه کنند تا چیزی برای فخرفروشی داشته باشند.
همین مسائل باعث شده تا این افراد هم خیالشان راحت شود که مشتری خودشان را دارند و میتوانند هر قیمتی که به ذهنشان میرسد را بیان کنند، جالب اینجاست که حتی برخی از آرایشگاهها که شهرت چندانی هم ندارد ولی به صورت محلهای فعالیت کرده و تقریباً اهل محل همه او را میشناسند نیز در عرصه رقابت برای ارائه قیمتهای نجومی خوب میتازند.
بهاره خانم سیاستهای عجیبی در کار دارد قیمتهای مصوب اتحادیه را برای عدهای که برای نخستین بار به آرایشگاه مراجعه میکنند در نظر گرفته ولی اگر متوجه شود که مشتریانش ثروتمند هستند و توان مالی بالایی دارند، بدون ذرهای ملاحظه قیمتهای عجیب و غریب میگوید و توجیهش هم این است که حتماً دارند که میدهند.
البته باید گفت اینگونه مشتریانش که تقریباً هفتهای 200 هزار تومان به آرایشگرشان میدهند نه تنها از این موضوع ناراضی نیستند بلکه پس از پایان کار از او قدردانی بسیاری هم میکنند.
نگاهی به پایین شهر
در پایین شهر خبرهای دیگری است نه ستارهای میدرخشد و نه از این پولها خبر است، چون هرکسی میخواهد کمک خرج خانوادهاش شود جایی را برای خود اجاره کرده و آرایشگاهی راه انداخته و رقابت شدیدی وجود دارد به گونهای که بعضی از آنها با فاصله 50 متری همدیگر قرار دارند.
کافیست با چند سئوال وضعیت آنها را هم جویا شویم که چگونه کاسبی میکنند و قیمتهایشان بر چه اساس است.
رقابت در ارزانی
اینجا دیگر مشتری زیر بلیط آرایشگر نیست بلکه آرایشگاهها به بهترین شکل با مشتری رفتار میکنند و قیمتها را مطابق میل آنها میگویند تا مشتری را راضی کنند که جای دیگری نرود.
فریبا خانم که مغازهای تقریباً 24 متری اجاره کرده و 2 هفتهای است آرایشگاه راه انداخته حتی بوی آن پولهای مفتی که در بالای شهر بهاره خانم میگیرد هم به دماغش نخورده است و کار میکند تا زندگیشان بگذرد.
او مانند بهاره خانم ماشین و خانه برای خودش ندارد بلکه در خانهای اجارهای زندگی میکند و همسرش هم بیکار است.
شاید خیلی جالب باشد ولی قیمتهای او حتی نصف قیمتهای بهاره خانم هم نیست یعنی اگر او بابت کاری 80 هزار تومان میگیرد فریبا خانم طبق رضایت مشتری فقط 20 هزار تومان دریافت میکند آن هم با هزار آه و ناله که ندارم و نمیتوانم بدهم.
از کارش راضی است و میگوید: نباید بیانصاف بود، مردم آنقدر مشکلات دارند که اگر ما هم بخواهیم برایشان قیمتهای عجیب و غریب بدهیم، نمیتوانند تحمل کنند.
او دلی پاک و مهربان دارد و میگوید: خوشبختانه خداوند روحیهای در وجود ما قرار داده که هوای مردم را داریم و برای عروسهایی که قدرت مالی پایینی دارند تخفیف خوبی در نظر میگیریم تا دغدغه هزینهها موجب استرسشان نشود.
در اینجا هم چشموهمچشمی حرف اول را میزند افراد حاضرند برای یک شب میهمانی و یا شب عروسیشان مبالغ هنگفتی را پرداخت کنند تا توسط دیگران با انگشت نشان داده شوند که قطعاً این کار از نظر شرع پسندیده نیست.
خوب است یادمان نرود که دستهای زیادی محتاج پولهایی هستند که شاید از نظر ما مثل چرک کف دست خرج میشوند اما در نظر عدهای نانی میشوند برای رفع گرسنگی و حفظ آبرو .../س
گزارش: صبا صداقت