به گزارش
خبرنگار دانشگاه باشگاه خبرنگاران، "حمزه عزیزی" مسئول معاونت سیاسی (بررسی و تحلیل) حوزه مقاومت بسیج دانشجویی دانشگاه خوارزمی، با توجه به مسأله استکبار ستیزی در دهه برائت از استکبار و همچنین یوم الله سیزده آبان، در یادداشت خود به موضوع "آمریکا، تقابل مادی با فرهنگ توحیدی" پرداخته است.
سپاس مخصوص خدایی که شکافنده هسته و دانه است و زنده را از مرده و مرده را از زنده بیرون میکشد و کسی را که او زنده کرد، زندگی بخش شد و مرگی در او یافت نمیشود؛ مرگ خود را در عدم حضور میبیند و جهان را محضر خدای احد و واحد.
پس راه کادح معشوق را به شوق ملاقات و دیدار یگانه رب خویش صبوری میکند واز گردنه مهم نمیهراسد، هرچند در این راه دشوار راه زنان و طاغوتیان جملگی سعی در از کف بردن سرمایه عمر او و به بردگی گرفتنش داشته باشند، چراکه چشم به سرچشمه حیات دوخته و "اِن اصبح مائکم غوراً فمن یاتیکم بماءِ معین"را درحالیکه نصب العین خود دارد سعی در "فاتبعونی یحب بکم الله" مینماید تا با انتظار ماء حیات بخش امامت همراه با بزرگ شمردن نعمت ولایت بر گردن خود، در ره عشق پاک باختگی و گمنامی را طلب بکند.
حال چگونه کسی که دست در دست ولای الهی دارد را میتوان از معشوق خود جدا کرد؟!
چه تلاشهای بیفایدهای که بدیهی بودنش در گوش زمان طنین انداخته:
_آنگاه که سردسته راه زنان، شیطان بزرگ و هم پیمانانش به جهت تضعیف جبهه حق و انسداد تشعشعات کانون عشق و عشقبازی با خداوند رحمان، خونهای پاک را در عراق و افغانستان به زمین ریخت، در لیبی رخنه کرد، سوریه محور مقاومت را درگیر معاندان و جان و گوشه جگرخواران خود نمود، وشبهی با لباسی تار و پودش از نفاق را در حق تصنع کرده تا با فتواهای سبک سر خود، درد دین موحدان را از آنان بگیرد و آنها را مهنت زده گرداند، نسبت به اصالت خود مشکک و نو رهیابان جبهه توحید در جهان را نسبت به راه انتخابی خود مظنون بالسـّوء گرداند.
مگر ندیدند که هرگاه "یریدون لیطفئوا نورالله" را خواستند یا "والله متمّ نوره" مواجه گشتند، نمیفهمند که "ومکروا و مکر الله و الله خیرالماکرین"(آل عمران-54)
_ آنگاه که شیطان یزرگ تلاش خود را به جهت براندازی فرهنگ توحیدی به نحو بی سابقهای از سر گرفت و با هدف از بین بردن ارزشهای فرهنگ توحیدی و کمرنگ کردن اصول ارزشی مثل غیرت و عفت، لجن به خورد مردمان جهان داد تا آنها را بیمار گرداند و داروی تقلبی خود را که محتوای ضد فرهنگی بود بفروش رسانده به ظن خود هم جیب لذت طلبی خود را از بیعفتی زنان و بیغیرتی مردان پرکند، هم اهل حق را متفرق و مشغول به خود گرداند؛ نمیدانستند همانطور که مولای متقیان (علیه السلام) فرمود:"به خدا قسم جبهه حق بسیارند اگرچه کم باشند و به خدا قسم جبهه باطل اندک و متفرقاند اگرچه بسیار باشند."
_چه ساده لوحانه بود آن زمان که سعی میکردند تا با نیت براندازی و با دستی کجدار دراز شده با روکشی مخملی به شیطنت مقابل حق قرار بگیرند، اما دست قدرت خدا که از آستین ملت بیرون آمده بود، آن دست چدنی با روکش مخملی را خرد کرده تا ابد بلا استفاده نمود.
_تلاش آن را داشتند که با تحریم کالاهای اساسی و ضروری ملت حماسه ساز موحد را از اهداف خود بازدارد، و به طمع خورده نان کپک زدهای یا شهد شیرین از دست نجسی آن ملت را بر سر سفره سازگاری نشاند، نمیدانستند که با حق آنقدر بر سر باطل زده خواهد شد تا از میان برود.
باز هم نفهمیدند که " انَّ الله یرزق من یشاء بغیر حساب"(آل عمران-37)
راستی چرا اینقدر تلاش برای آتش افروزی کردند تا با حق مقابله کنند اما لحظهای فکر خودشان را به کار نینداختند که ورای همه قدرتهای مادی خداوند ذو العرش المجید است که همه پدیدهها به او قیام دارند.
شاید به این خوشحال باشند که اهل ایمان را محصور کردند، نفهمیدند که با محاصره و تهدید و جنگ و عناد از طرف آنها به اخلاص اهل حق جلای بیشتری داده شد. اگر ریزشی هم برای کسی بوده، از پایه نادرست بودهاند" فتری الذین فی قلوبهم مرض یسارعون الیهم"(مائده_52)
اما همیشه رهروان ولایت و طریق توحید در طول تاریخ با جبهه حق رویارویی مستقیم داشتند و نمیترسیدند "الذین قالوا ربّنا الله ثمّ استقاموا" والبته باطل را میترسانند، و در مقابل آنچه در راه خدا به آنان رسید سستی نکردند.
اگرچه شبکههای ضد فطری عناد و کفر همواره طاغوت را فریاد زدند و سیاهنمایی کردند و تهدید پیشه خود ساختند، همچنین آنان که شوق حاجّ الی الله شدن را داشتند همچون اسوه خود ابراهیم (علیه السلام) و محمد(صلی الله علیه و آله وسلّم) و اهل بیت(علیهم السلام) در راه ناتوان نشدند وسر تسلیم فرود نیاوردند در آن حالی که میدانستند اهل باطل و تجسم مادی آن آمریکا و همپیمانانش دست از سر آنان بر نخواهند داشت و کینه خود را با دشنهای آغشته به زهر حسد در جگر آنان فرو خواهد کرد اگر بتواند، چرا که آنان میدانستند که خداوند با صابران است (آل عمران_146)
انتهای پیام/