به گزارش
خبرنگار حقوقی قضایی باشگاه خبرنگاران، آلودگي هوا يکي از نخستين ومهمترين مشکلات زيست محيطي به شمار ميرود که به دنبال افزايش مصرف انواع سوختهاي فسيلي واختراع و توليد روز افزون اتومبيل وگسترش صنايع به ويژه در شهرهاي شلوغ به وجود آمده است که بايد براي کنترل ومقابله با آن فکري ميشد.
هوا مهمترين عامل در حيات انسانها است و اگر آلودگي آن از سطح خاصي تجاوز کند باعث ايجاد خطرات مستقيم و غيرمستقيم بر سلامتي انسان خواهد بود. اين خطرات به ويژه نسبت به افراد حساس(ازجمله بيماران مبتلابه آسم)،کودکان و سالخوردگان حائز اهميت است.
مسئله اساسيتر دراين زمينه اين است که به واقع حقوق وابزارهاي متکي برآن چه نقشي میتوانند در فرايند مقابله باتباهيهاي زيست محيطي به طوراعم و آلودگي هوا به طور اخص داشته باشند؟ و آيا ميتوان با توسل به ابزارهاي حقوقي پيشبيني شده چارهاي براي اين مشکل انديشيد؟
در همین زمینه
عباس اسدی، حقوقدان و وکیل دادگستری طی ارسال یادداشتی به
باشگاه خبرنگاران، به بررسی این مهم پرداخته است.
با شکلگيري برخي حساسيتها نسبت به اين موضوع که موجب به خطر افتادن سلامت عمومي ومحيط زيست میشود، قوانين ومقررات مختلفي براي مقابله با آن توسط دولتها به تصويب رسيد، اين جريان از کشورهايي آغاز شد که اين آلودگي در آنجا شدت بيشتري به خود گرفته بود وعواقب آن رابه عينه لمس میشد.
کم کم دراکثر کشورها قوانين ومقررات ونظامات گوناگوني براي کنترل ومقابله با اين آلودگي به تصويب رسيد ودر کنار آن نهادها وارگانهاي اجرايي خاص و ويژهاي نيز براي مقابله با اين پديده و تضمين اجراي قوانين تاسيس شد و روز به روزبا افزايش اين قسم ازآلودگي وجهاني شدن آن لزوم پاسخگويي به اين پديده بيش از پيش احساس شد.
مسئله اساسيتر دراين زمينه اين است که به واقع حقوق وابزارهاي متکي برآن چه نقشي میتوانند در فرايند مقابله باتباهيهاي زيست محيطي به طوراعم و آلودگي هوا به طور اخص داشته باشند؟ و آيا ميتوان با توسل به ابزارهاي حقوقي پيشبيني شده چارهاي براي اين مشکل انديشيد؟
آيا حقوق نيزبه مانند ساير راه حلهاي فني محکوم به شکست است؟ شايد مهمترين دليل لزوم مقابله با آلودگي هوا در ارتباط با آثاري باشد که اين آلودگي بر سلامتي افراد مي گذارد و خطراتي است که از اين ناحيه شهروندان را تهديد مي کند.
هوا مهمترين عامل در حيات انسانها است و اگر آلودگي آن از سطح خاصي تجاوز کند باعث ايجاد خطرات مستقيم و غير مستقيم بر سلامتي انسان خواهد بود. اين خطرات به ويژه نسبت به افراد حساس(ازجمله بيماران مبتلابه آسم)،کودکان و سالخوردگان حائز اهميت است.
در فضاهاي شهري ذرات معلق و مونواکسيد کربن مهمترين آلايندههاي هستند که منجر به بيماري قلبي، تنفسي و عروقي ميشوند، ذرات معلق معمولا از وسايل نقليه در حال تردد منتشر شده و هنگامي که انسان در اين هوا تنفس مي کند، اين ذرات بسيار ريز و معلق به راحتي وارد ريهها شده و در کوتاه مدت باعث بروزانواع بيماریهاي تنفسي و در بلند مدت منجر به سرطان ميشوند.
آلودگي هوارا میتوان به هرگونه تغيير در ترکيبات ايدهال که باعث تغيير کيفيت آن شده به گونهاي که براي سلامتي عمومي مضر باشد تعريف کرد. کيفيت محيط پيرامون ما بهويژه آن دسته از عناصري که ارتباط مستقيم با حيات انسانها، جانوران و گياهان دارند نيازمند مراقبت و کنترل است.
شکي نيست که عنصر هوا به عنوان مهمترين عامل حيات بر روي کره زمين از ساير عوامل نيازمند مراقبت و توجه بيشتري است، اهميت اين عامل به قدري حياتي است که بدون وجود آن حتي براي چند دقيقه امکان زندگي وجود ندارد، به عبارت ديگر شايد بتوان بدون غذا و آب چند روزي زنده ماند اما بدون وجود عنصر هوا حتي براي چند لحظه امکان زندگي وجود ندارد.
*حقوق زیست محیطی در ارتباط با آلودگی هوا
امروزه برخورداري از يک محيط زيست سالم وعاري از آلودگي براي شهروندان جزئي از حقوق بشر محسوب میشود و در اسناد بينالمللي و داخلي مورد تاکيد قرار گرفته است. مطابق اصل نخست اعلاميه "استکهلم" انسان از حقوقي بنيادين براي داشتن آزادي و برابري و شرايط مناسب زندگي در محيط زيستي که به او اجازه زندگي با حيثيت و سعادتمندانه را بدهد برخود دار است" لذا بر اين اساس حق برخورداري از هواي سالم و پاک وعاري از آلودگي براي شهروندان و تضمين آن در راستاي "حق بر محيط زيست سالم" جز حقوق اوليه هر شهروند است.
حق هواي پاک از زير مجموعههاي حق بر محيط زيست سالم به شمار ميرود و در برخي قوانين بر " حق تنفس بر هواي پاک " صحه گذاشته شده است. بر اساس اين حق هر شهروندي حق دارد در هوايي پاک و سالم تنفس کند و دولتها مکلف به اتخاذ تدابيري براي تضمين آن هستند.
حق بر حيات از حقوق ذاتي هر شخص انساني است که اين حق در اسناد حقوق بشري مورد تاکيد قرار گرفته است، در خصوص ارتباط اين حق با محيط زيست نيز پيوندي ظريف برقرار است و میتوان گفت که حيات هر انساني بستگي به کيفيت محيط زيست وی دارد و اين موضوع هم شامل "صرف حيات" و هم شامل "کيفيت حيات" مي شود و در هر دو بعد با محيط زيست ارتباط دارد، در زمينه آلودگي هوا و حق بر حيات نيزميتوان اينگونه استدلال کرد که با توجه به اهميت عنصر هوا در زندگي انسانها رابطه مستقيمي بين حفاظت از هوا در برابر آلودگي و حق برحيات وجود دارد.
وجود عنصر هوا مرتبط با صرف حيات و نبودن آلودگي در آن مرتبط با کيفيت حيات است. بنابراين براي تعيين حداقلي از کيفيت زندگي و حيات براي شهروندان لزوم مقابله با آلودگي هوا اهميت ويژهاي دارد.
در خاتمه اینگونه ميتوان گفت که برخورداري از سلامتي در برابر عوامل آسيب رسان حق هر شهروندي است و رعايت اين حق بهويژه نسبت به افراد آسيبپذير "کودکان سالخوردگان و بيماران" اهميت فوقالعادهاي دارد حق بر سلامتي و برخورداري از حداقل استانداردهاي زيست جمعي در اسناد مختلف بينالمللي مورد توجه قرار گرفته و برخورداري از استانداردهاي قابل حصول سلامتي را مورد شناسايي قرار داده است.
در اسناد مختلف بین المللی براي دولتها در اين زمینه تعهدات سلبي و ايجابي ايجاد شده که از جمله تعهدات سلبي دولتها در ارتباط با آلودگي هوا و حق بر سلامتي ميتوان به"تعهد به اجتناب از آلوده ساختن غيرقانوني هوا" اشاره کرد.
بنابراين ميتوان گفت که آلوده کردن غير مجاز هوا نقض حقوق شهروندي و حق بر سلامتي محسوب ميشود و نياز به راهکارهاي حقوقي مقابله با اين نقض کاملا احساس ميشود. به نظر بنده باید ساختار حوزههای مدیریتی اصلاح شود، آلودگی هوا ناشی از مشکلات ساختاری، بی توجهی به پژوهش مطالعه و نظر اندیشمندان است.
انتهای پیام/