سرپرست اداره‌کل فرهنگ و ارشاد اسلامی کردستان از برگزاری ششمین کنگره کشوری «شعر و قطعه ادبی عاشورایی در شهرستان قروه خبر داد.

به گزارش خبرنگار باشگاه خبرنگاران، قلعه شاخانی گفت: اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان قروه و دبیرخانه دائمی سوگواره فرهنگی، هنری وادبی آئین‌های عاشورایی استان کردستان با حمایت معاونت‌های تخصصی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و اداره‌کل متبوع ششمین کنگره شعر و قطعه ادبی عاشورایی را در شهرستان قروه در سال حماسه سیاسی، حماسه اقتصادی برگزار می‌کند.
وی، آشنایی شیفتگان فرهنگ متعالی عاشورا با صفات و فضائل حضرت امام حسین(ع) و یاران وفادارش، ترویج فرهنگ و ارزش‌های اصیل اسلامی، شناسایی و تجلیل از پدید‌آورندگان آثار فاخر فرهنگی ـ ادبی مرتبط با عاشورا، ارتقای سطح کیفی شعر و گسترش هرچه بیشتر آن، از جمله اهداف برگزاری ششمین کنگره شعر و قطعه ادبی عاشورایی شهرستان قروه اعلام کرد.
سرپرست اداره‌کل فرهنگ و ارشاد اسلامی کردستان با اشاره به بخش‌های این کنگره، عنوان کرد: ششمین کنگره شعرو قطعه ادبی عاشورایی در بخش‌های شعر عاشورایی، قطعه ادبی عاشورایی و بخش ویژه شهدای مظلوم کردستان برگزار می‌شود.
وی مهلت ارسال آثار را 20 آذر اعلام کرد و افزود: شعرا در دو رده سنی پایین 30 سال و بالای 30 سال می‌توانند شرکت کنند و ارسال آثار در کلیه سبک‌ها و قالب‌های شعری بلامانع است.
وی اضافه کرد: شرکت در هر سه بخش برای کلیه شرکت‌کنندگان آزاد است و علاقه‌مندان می‌‌توانند آثار خود را به دبیرخانه این کنگره واقع در شهرستان قروه، شهرک فرهنگیان اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان قروه ارسال کنند./س
برچسب ها: کنگره ، کشوری ، عاشورایی
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۱
Iran (Islamic Republic of)
مهرشاد واحدی
۱۳:۲۸ ۲۴ آبان ۱۳۹۲
بسم رب الحیدر


از عرشیان ز حضرت ذوالاقتدارها

مردی سواره رفته به سوی سوارها

در معرکه مسخر او شد وقارها

سیمای او حلاوت مستی یارها

کارش کشیده دل به فراسوی دارها


او یک تنه به میمنه ی لشکر آمده

گویی دوباره قلعه شکن حیدر آمده

آیینه دار حضرت پیغمبر آمده

آری به معرکه علی اکبر آمده

چشمش شعاع مستی ایل و تبارها


تا موی او اسیر و گرفتار باد شد

ذکر لبان اهل حرم ان یکاد شد

دشمن ز خستگی علی تا که شاد شد

آمار حمله ها به مصافش زیاد شد

صف بسته اند بهر علی نیزه دارها


در کوچه ای دوباره کسی لنگ می شود

این کوچه داغ اصلی این جنگ می شود

وقتی که موج ضربه هماهنگ می شود

از خون اکبر آینه ها رنگ می شود

ای لاله ی شکسته به باغ بهارها


با زخم سر مثال علی رستگار شد

اسبش ندید و معرکه بر او حصار شد

با ضرب تیغ و تیر عدو تار تار شد

بیجاره مادرش که دلش خون و زار شد

تو روضه ی نخوانده ی لیل و نهارها


دارد ز ریش ریش تنت چکه می کند...

خونی ز ریش بر بدنت چکه می کند

آهی عجیب از دهنت چکه می کند

حتی عبا که شد کفنت چکه می کند...

ای خون بها شده به دل بیقرارها


دارد تو را ز کرب و بلا جمع می کند

او در میان هلهله ها جمع می کند

هر تکه را به روی عبا جمع می کند

ماندم چگونه جسم تو را جمع میکند

رفتی گره زدی به تمامی کارها...


مهرشاد واحدی
از شهرستان محمودآباد استان مازندران