شاید تا وقتی که پا به زندان نگذاریم و از راهروهای دراز و درهای فولادی زندان رد نشویم مفهوم نعمتهای پنهان خدا را ندانیم و شکر نعمتهای الهی را به جا نیاوریم.
بند نسوان زندان سنندج در برگیرنده زنانی است که تعداد آنها به اندازه یک کلاس درس میرسد و بارقه نور امید در چهره هر یک از آنان تجربه تلخ و بزرگی را به بیرون هدایت میکند.
هر چند در این زندان کارگاههای فرش، خیاطی، قندشکنی و کلاسهای فرهنگی، قرآن و فنیو حرفهای برایشان برگزار میشود اما اگر چارچوب زندان به تمام امکانات هم آراسته شود باز ارزش یک روز آزادی و زندگی سالم را ندارد.
قتل، مصرف و فروش مواد مخدر، انحرافات اخلاقی و دزدی جرائمی است که زنان محبوس در زندان آن را مرتکب شدهاند.
برخی از این زنان که دیوارهای زندان موجب پشیمانی آنها شده است با انجام صنایع دستی خرج خود و کودکانشان را در میآورند.
یک زن جوان که دو بچه هم دارد و پشت چرخ خیاطی نشسته است، میگوید: بوسیله کارهای صنایع دستی میتوانم در زندان خرج خانواده و اجاره منزل خود را در بیاورم.
وی ادامه داد: به خاطر کارهایم پشیمانم و به محض آزادی از زندان به زندگی سالمی میپردازم و خودم را وقف فرزندانم میکنم و کوچکترین اهمیتی به حرف مردم نخواهم داد.
زنی دیگر که گوشه چادر خود را به روی صورتش میگیرد، زندانیشدن خود را مشکل مالی 46 میلیون تومان به دلیل ورشکستگی ذکر میکند و میگوید: شوهرم فوت کرده و من به خاطر این هزینه و عدم توان مالی برای پرداخت آن در زندان هستم و دوران محکومیت خود را میگذرانم.
یکی دیگر از زنان که در کارگاه فرشبافی پشت دارقالی است، با ابراز ناراحتی گفت: 500 هزار تومان مواد مخدر با خود داشتم، 28 سال مواد مخدر مصرف کردم اما الان ترک کردم.
در این بند چند زن میانسال هم به خاطر دزدی و به جرم فروش اموال مسروقه به زندان افتادهاند.
زنی حدوداً 60 ساله با چشمانی گریان در کلاس قرآن زندان نشسته و با تسبیح بلند خود به ذکر مشغول است.
با دلی پردرد که دل همه را به درد میآورد، میگوید: از سال 80 در زندان هستم و 6 فرزندم بدون پدر در خانه تنها هستند و برای آیندهشان نگرانم.
وی با بیان اینکه به جرم همدستی در حمل و فروش مواد مخدر در زندان بسر می برد، ادامه داد: به همراه یک زن برای امورات خانه از چابهار جنس میآوردم و میفروختم و در یکی از سفرها آن زن با خود هروئین آورد.
گریه امانش نمیدهد و در اثنای آن میگوید: وقتی من فهمیدم و اعتراض کردم آن زن گفت که زنده نمیمانی و من هم ترسیدم و در راه به جرم قاچاق مواد مخدر دستگیر و روانه زندان شدم.
دختر جوانی ذهنم را به خود جلب میکند، آرام در گوشهای نشسته است، میگوید: دانشجوی فوقلیسانس حسابداری است و حسابدار شرکتی بوده که صاحب شرکت به دلیل رانتی که انجام داده و چک ضمانت من را به اجرا گذاشته بود به زندان افتادم.
وی با ابراز نگرانی به خاطر آبرو، جوانی و خانوادهاش، گفت: پدرم کارگر است و وامی که برای بازپرداخت جریمه میدهم برایم بسیار سنگین بوده و بازپرداخت آن برایم سخت است.
دختر جوان افزود: 240 میلیون تومان جریمه شدهام و با وجود حضور خود صاحب شرکت نمیتوانم تا بازپرداخت پول از او شکایت کنم.
وی با ابراز ناراحتی گفت: من باید الان در کلاس درس میبودم اما به خاطر تخلف دیگران الان در زندان هستم و نگران خانواده خود را که به من احتیاج دارند هستم، هر چند که دیگر یک آینده نرمال و طبیعی برای من وجود ندارد.
امیدواری در چهره زندان موج میزند
نماینده مردم سنندج، دیواندره و کامیاران در مجلس شورای اسلامی در حاشیه بازدید از بند نسوان زندان سنندج به خبرنگار فارس گفت: با وجود تمیزتر و مرتبتر بودن بند مردان نسبت به بند نسوان، امیدواری در چهره زندان موج میزند.
سیداحسن علوی اضافه کرد: وجود امیدواری در چهره زندانیان حتی آنها که مرتکب قتل شده بودند نشان از برخورد منصفانه با زندانیان است.
وی با اشاره به اینکه هر چند زندان از نظر روانی برای یک زندانی طاقتفرساست، اما امیدواری در چهره زندانیان نشان از انجام کار فرهنگی در زندان است.
علوی با بیان اینکه مشکلات زنان زندانی ریشه فرهنگی دارد، ادامه داد: مسائل فرهنگی یکی از موضوعاتی است که باید از بنیان حل شود و مسائل اقتصادی در این مقوله خود مزید بر علت است.
وی خاطرنشان کرد: عدهای از زنان زندانی چون مردانی معتاد بودند به اعتیاد دچار شدند و به موادفروشی رو آوردند، اما برخی موارد مثل قتل بسیار سنگین و تلخ بود.
دست زندانیان را میگیریم تا زندگی کنند
مدیرکل زندانهای استان کردستان در حاشیه بازدید از زندان به خبرنگار باشگاه کمبود اعتبار را مشکل زندانهای استان برشمرد و گفت: تا آنجایی که اعتبار داشته باشیم و محدود نباشیم زندانیان را آموزش میدهیم و دستشان را میگیریم تا زندگی کنند.
اسدالله گرجیزاده خاطرنشان کرد: در زندانهای استان بشاشیت و نور امید در چهره زندانیان وجود دارد و این نشاندهنده این است که در زندانها کار فرهنگی انجام میشود تا زندانیان به زندگی عادی برگردند.
وی تصریح کرد: وجود امیدواری در زندانیان آن هم کسی که جرم سرقت، قتل و یا تصادف دارد گواهی بر این ادعاست.
گرجی زاده وجود هفت حافظ کل قرآن در زندان مرکزی را حاکی از یک آمار کمیاب در زندانهای کشور دانست و افزود: هفت زندانی در زندانهای استان وجود دارند که مفاهیم قرآن را حفظ کردهاند.
مدیرکل زندانهای استان کردستان آموزش یادگیری قرآن، کارهای فنیو حرفه ای و امور فرهنگی زندانی را عامل خودکفایی زندانها برشمرد و گفت: این اقدامات برای این است که زندانی هنگام آزادی صاحب شغلی شود تا بعد از مدت زندان موجب دردسر برای خانواده و جامعه نشود.
وی با تصریح بر اینکه حتی یک نفر از آموزش دیدهها هم به زندان برنگشتهاند، اضافه کرد: اما آنهایی را که ما نتوانستیم آموزش دهیم دوباره به زندان برگشتند.
گرجیزاده تأکید کرد: از این حیث معلوم میشود که مشکل اصلی کسانی که دوباره به زندان برمیگردند بیکاری است.
به گفته وی، کسانی که تحت آموزش قرار میگیرند با مشاوره درست صاحب شغل و زندگی میشوند و حتی برخی برای خود کارگاه زده و موجب اشتغالزایی چند نفر دیگر هم میشوند.
گرجیزاده در مورد جرائم خشن در زندانهای استان گفت: جرائم خشن در استان زیاد نیست و خشونت هم در زندانها کم شده است.
وی اذعان داشت: با ایجاد مشاوره به زندانیان آموزش داده میشود که در مواقع عصبانیت چگونه کنترل خود را حفظ کنند و رعایت اخلاق را جایگزین پرخاشگری کنند.
گرجیزاده در پایان گفت: در زندان پرخاشگری به معنی اساسی نداریم و ما سعی میکنیم آموزش اولیه را بدهیم تا اشتباهات زندانیان تکرار نشود و پرخاشگری به حداقل برسد./ج1