اگر زمین نمی‌خورد هیچ‌گاه نمی‌توانست دوچرخه‌سواری یاد بگیرد. این جمله، مثالی است کلیشه‌ای که برای محمد مانند هر بچه دیگری اتفاق افتاد و باعث شد نه‌تنها دوچرخه‌سواری را یاد بگیرد، بلکه جرقه ایده در ذهن‌اش روشن شود.

به گزارش دريچه فناوري اطلاعات باشگاه خبرنگاران؛ هفت سال بیشتر نداشت که پدرش برایش دوچرخه مورد علاقه‌اش را خرید و سپس به محله‌ای جدید ‌رفتند. چون محل جدید را بلد نبود، زمان بیشتری را با دوستان تازه دوچرخه‌سواری می‌کرد تا همه جا را یاد بگیرد. در یکی از این دوچرخه‌سواری‌های دسته‌جمعی برای اکتشاف محله جدید از بقیه دوستانش جا ماند و باعث شد تند‌تر رکاب بزند تا به گروه برسد. تند رکاب‌زدن هر چند سرعتش را بیشتر کرد، اما باعث شد ناگاه کنترل دوچرخه از دستش خارج شود و بشدت زمین بخورد.

P7-(13)

 نام: محمد نصیر

محل تولد: تهران

تحصیلات: فوق‌لیسانس آی.تی

سن: ۳۳ سال

نام ایده: نوبت‌دهی هوشمند

وبسایت: damavand.co.ir

 

 تولد ایده

پدرش محمد را که زخمی شده بود به نزدیک‌ترین بیمارستان نزدیک خانه‌شان برد. از اقبال بد صف‌های طولانی مراجعه‌کننده برای دکترهای مختلف راه را برای آنها بسته بود. آن دقایق دردناک، موتور محرک محمد و اندیشه‌ای برای کار آینده‌اش شد.

محمد بزرگ شد و در رشته کامپیوتر ادامه تحصیل داد. ورود به دانشگاه باعث شد او با صف‌های بیشتری روبه‌رو شود؛ صف قسمت آموزش، صف واحد تکثیر، صف غذاخوری و صف‌های دیگر. همان‌جا بود ایده‌ای به ذهن محمد رسید. او با خود فکر کرد با استفاده از رایانه کاری کند دیگر کسی در صف منتظر فرارسیدن نوبت نایستد. برای این کار در اینترنت جستجو کرد و فهمید سیستم‌های نوبت‌دهی سال‌هاست در کشورهای خارجی جای صف‌های سنتی را گرفته‌اند، اما در ایران هنوز چنین اتفاقی نیفتاده است. برای این کار به چند بیمارستان و بانک سر زد تا ببیند آیا از سیستم نوبت‌دهی رایانه‌ای استفاده می‌شود یا خیر. با ورود به یکی از بیمارستان‌ها و مشاهده صفی طویل، از همان در ورودی دریافت قطعا چنین سیستمی هنوز در کشور راه‌اندازی نشده است. پس از کمی پرس‌و‌جو متوجه شد به علت نبود سیستم نوبت‌دهی رایانه‌ای نه‌تنها مردم در صف‌های دراز معطل می‌شوند، بلکه عده‌ای سودجو نوبت‌های پزشک‌هایی را که مراجعه‌کننده بیشتری دارند، می‌فروشند.

با خود تصمیم گرفت هر طور شده سیستمی طراحی کند تا از ایستادن مردم در یک صف طولانی جلوگیری کند. ایده را با دو نفر از دوستان همکلاسی‌اش در میان گذاشت؛ از آنجا که همگی مهندسان جوان کامپیوتر بودند شروع به کار روی بخش‌های مختلف پروژه کردند. پس از چند ماه کار روی طرح در نهایت توانستند یک سیستم نوبت‌دهی بسازند. سیستم نوبت‌دهی محمد از چند بخش تشکیل شده بود؛ یک دستگاه نوبت‌ده به مشتری، تابلوی اعلان، پنل تغییر نوبت برای کارمند، بلندگو و یک سیستم کنترل‌کننده.

چالش‌ها

برای ساخت نمونه اولیه به سرمایه شخصی خود اکتفا کردند، اما برای تولید انبوه و ساخت سخت‌افزار مورد نیاز سیستم نوبت‌دهی نیاز به پول بسیار بیشتری داشتند. چون جوان بودند سرمایه‌گذاری به آنها اطمینان نمی‌کرد. به همین دلیل محمد تصمیم گرفت به هر زحمتی شده چهار نمونه از طرحش را بسازد و بفروشد تا با سود فروش آنها بتواند نمونه‌های بیشتری را تولید کند. برای این کار سراغ یک بانک رفت، اما آنها به دلیل بزرگی و شبکه گسترده شعب سیستم نوبت‌دهی محمد را نخریدند. با توجه به هزینه‌های بالای تولید و استقبال نکردن از محصولش کم‌کم داشت ناامید می‌شد. پس از مشورت با چند نفر از دوستانش به این نتیجه رسید بهتر است دنبال بانک‌های کوچک‌تر و تازه تاسیس برود؛ به همین دلیل سراغ بانک دیگری رفت که بتازگی فعالیت خود را آغاز کرده بود. استقبال بانک تازه تاسیس باعث شد کسب و کار نوپای محمد کم‌کم جان بگیرد. پس از این موفقیت بود که او تصمیم گرفت به سمت بیمارستان برود که روزی خود تجربه‌ای بد از صف‌های طویل آن داشت. برای این‌که سیستم نوبت‌دهی بیمارستان متفاوت از بانک بود و از سویی نمی‌خواست پیشنهادش رد شود، دست به تکمیل و توسعه طرح سیستم نوبت‌دهی‌اش زد. او به همان سیستم نوبت‌دهی بانک، سیستم هوشمند را به همراه خط تلفن، پیامک و اینترنت متصل کرد. مرکز درمانی می‌تواند با دادن یکسری اطلاعات از قبیل نام پزشک‌ها و تخصص هر کدام، روزهای حضور در مطب و قیمت ویزیت بدون دخالت نیروی انسانی نوبت‌هایش را در اختیار مریض‌ها قرار دهد. همچنین متقاضی می‌تواند به جای مراجعه حضوری برای گرفتن نوبت در یک بیمارستان از طریق تلفن گویا، اینترنت یا حتی ارسال یک پیامک نوبت بگیرد.

با وجود متوسط ۴۰۰۰ نفر مراجعه‌کننده روزانه به یک بیمارستان دولتی خیلی سریع پیشنهاد محمد قبول شد و وی توانست مشتری بزرگ و معتبری برای خود بیابد که پل ورود وی به شرکت‌ها و سازمان‌های دیگر بود. با این حال، ورود به بیمارستان برای محمد تا حدی خطرناک بود، زیرا افراد سودجویی که به واسطه سیستم نوبت‌دهی وی شغل نوبت‌فروشی را از دست می‌دادند وی را به انواع و اقسام خطرها تهدید کردند.

حال بیمارستان‌ها و مراکز درمانی پررفت و آمد که عمدتا دولتی هستند با مجهز شدن به سیستم نوبت‌دهی هوشمند محمد می‌توانند به غیر از نوبت‌دهی، آمارهای مختلف و سودمندی را از داده‌های آن استخراج کنند. برای مثال، رئیس یک بیمارستان می‌تواند متوجه شود روزانه چه تعداد بیمار مراجعه می‌کند و بیشتر به سمت چه درمانگاه‌هایی می‌روند. به این ترتیب می‌توان با تامین پزشک‌های بیشتر از انبوه مراجعه‌کننده‌های درمانگاهی خاص در یک بیمارستان کاست.

P7-(1)


آینده

حال محمد پس از گذشت هفت سال توانسته شرکتی در پارک علم و فناوری دانشگاه تهران تاسیس و ۲۰ نفر را مشغول به کار کند. بسیاری از بانک‌ها و مراکز درمانی تا سفارت از مشتری‌های شرکت محمد هستند. او آرزو دارد به کمک همین سیستم نوبت‌دهی و اطلاعاتی که به کمک آن به دست آورده ـ تعداد مراجعه‌کننده‌های یک مرکز درمانی و بیماران آنها ـ بتواند سیستمی برای پزشکی از راه دور در کشور راه‌اندازی کند. به اعتقاد او به کمک پزشکی از راه دور دیگر حتی نیازی به استفاده از نوبت‌دهی هوشمند نیست، زیرا بسیاری از افراد برای مشکلات نه‌چندان جدی به مراکز درمانی مراجعه می‌کنند. به کمک پزشکی از راه دور این افراد دیگر نیازی به خروج از منزل و مراجعه به بیمارستان ندارند.

او همچنین قصد دارد با تولید یک برنامک مخصوص تلفن‌های هوشمند پای سیستم نوبت‌دهی‌اش را به گجت‌ها نیز باز کند. به کمک یک برنامک می‌توان روز و ساعت نوبت خود را تعیین و دستگاه را برای یادآوری نوبت تنظیم کرد، از اطلاعات و سوابق پزشکان مطلع شد و اطلاعات محل مطب و زمان ویزیت پزشکان حاذق را با دیگران به اشتراک گذاشت یا برایشان پیامک کرد.

به اعتقاد محمد، ایده‌های خوب از مسائلی که در نظر دیگران کم اهمیت است به وجود می‌آید. او بر این باور است که با ایده‌های کوچک در دنیای فناوری می‌توان کارهای بزرگی را انجام داد.


گزارش از رامين فتوت


امتياز تحريريه دريچه فناوري اطلاعات به این مطلب:



برچسب ها: کیوسک ، تلاش ، اختراع ، ابتکار ، دریچه
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.