به گزارش
باشگاه خبرنگاران، "کابل"، پایتخت "افغانستان" با جمعیتی حدود ۲،۸۵۰،۰۰۰ نفر و مساحتی حدود ۲۷۵ کیلومتر مربع در ولایت کابل واقع شده است و همراه با دیگر توابع (ولسوالیها)، جمعیتی بیش از ۳.۵ میلیون و مساحتی در حدود ۴۲۵ کیلومتر مربع دارد.
این شهر در واقع مرکز اداری و سیاسی افغانستان بوده و در ۱۸۰۰ متری بالای سطح دریا در درهای دراز و باریک بین کوههای هندوکش در طول دریای کابل امتداد یافته است.
این شهر همراه با قندهار، هرات و مزار شریف توسط بزرگراههای حلقوی که در سرتاسر کشور امتداد یافته وصل شده ، کابل همچنین مسیر اصلی شاهراه جلالآباد به سوی پیشاور پاکستان است.
محصولات اصلی کابل شامل میوه تازه و خشک، قالیچه افغان، چرم و محصولات پوست گوسفند، لباسها و اسباب محلی و نسخههای محصولات باستانی میباشد. جنگهای ۱۹۷۸-۲۰۰۱ این صنعت را مختل کرد و به اقتصاد صدمه بسیاری وارد کرد.
تاریخچهشهر کابل قدمت ۳۵۰۰ ساله دارد؛ پادشاهان بسیاری سالها بر این شهر به خاطر موقعیت استرتژیکی آن که در طول مسیرهای جنوب و مرکز آسیا قرار گرفته جنگ میکردند.
از سال ۱۵۰۴ تا ۱۵۲۶، کابل به عنوان مرکز رسمی بابر، سازنده امپراتوری گورکانیان بود، بعد از آن تا سال ۱۷۳۸ زیر سلطنت دهلی بود، که نادر شاه و نیروهای افشاریان به گورکانیان حمله کردند.
بعد از مرگ نادرشاه در ۱۷۴۷، شهر به دست احمد شاه درانی افتاد که بسیار سریع آن را در امپراتوری افغان اضافه کرد، در ۱۷۷۶، تیمورشاه درانی کابل را به پایتخت افغانستان مبدل ساخت.
از سال ۱۹۸۰، با شروع جنگ بر ضد اتحاد جماهیر شوروی از سوی مجاهدین، شهر به دست گروههای جنگطلب متفاوتی افتاد. شهر در حال حاضر در حال توسعهسازی جدید است اما حملات طالبان و دیگر شبهنظامیان عملیات بازسازی را کند ساخته است.
دره کابل قدمتی ۵۰۰۰ ساله دارد، واژه "کابها" (به انگلیسی: Kubhā) در حدود ۵۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح در "ریگودا" و "اوستا" یاد شده که از دریای کابل عبور میکرده است.
"ریگودا" این شهر را به عنوان شهری ایدهآل تحسین میکند و تصویری از بهشت در کوههای آن مجسم شده است. نظریههای دیگری اظهار میکنند که این شهر در بین ۱۵۰۰ تا ۲۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح تشکیل شده است.
جایی که کابل واقع شده ، پیش از آن که توسط امپراتوری فارسها، هخامنشیان فتح شود بخشی از امپراتوری مادها بوده است.
مرجعی به نام "کابورا" وجود دارد که بهواسطه فرمانروایان امپراتوری هخامنشی (داریوش بزرگ، داریوش دوم و داریوش سوم) تألیف شده، که بعدها پایهای برای استفاده نام کابورا (Κάβουρα) توسط بطلمیوس شد.
اسکندر کبیر این شهر را بعد از غلبه بر امپراتوری هخامنشیان در ۳۳۰ پیش از میلاد تجسس کرده بود اما هیچ نگارشی از آن ثبت نشد زیرا کابل در آن وقت شهری کوچک بود که در مورد آن کسی چیزی نمینوشت.
این ناحیه پیش از این که به دست شاهنشاهی مائوریا بیفتد، قسمتی از امپراتوری سلوکیان محسوب میشد، اسکندر این منطقه را از آریاییها گرفت و زيستگاهی متعلق به خودش ایجاد نمود.
پادشاهی هیاطله در ۵۶۵ بعد از میلاد در دومین سده پیش از میلاد دولت یونانی، بلخ کابل را از ماوریان گرفت و به تصرف خویش درآورد، پس از آن زیردستان آنها امپراتوری هندویونانی شهر را در اواسط سده دوم پیش از میلاد به دست خود گرفتند.
باختریها شهر پاروپامیز را نزدیک کابل بنیاد کردند، اما در سده اول پیش از میلاد این شهر به ماوریان افتاد. سیتیها (سکاها) در اواسط دهه اول پیش از میلاد هندویونانیها را از شهر بیرون انداختند اما ۱۰۰ سال بعد با روی کار آمدن شاهنشاهی کوشان شهر را از دست دادند.
مطابق به تاریخنویسان، نام سانسکریتی کابل کمبوجه میباشد، این نام در نوشتههایی باستانی در کوفس و کوفن ذکر شده است.
در سده هفتم پس از میلاد، ژوانزونگ این نام را به عنوان کافو (به انگلیسی: Kaofu) بررسی و اعلام کرد که این به خاطر لقب یکی از چهار قبلیه یوئهژی است که آنها در اوایل مسیحیت در طول کوههای هندوکش به سوی دره کابل مهاجرت کرده بودند.
این شهر توسط شاهنشاه کوشان، "کوجولا کادفیزس" در سال ۴۵ میلادی فتح شد و جز املاک امپراتوری کوشان تا اواخر سده سومین پس از میلاد محسوب میگردید.
در اطراف سالهای ۲۳۰ پس از میلاد، کوشانیها توسط شاهنشاهی ساسانی شکست خوردند و همراه با همبیعتهای ساسانی معروف به هندو-ساسانیان تبدیل شدند.
در دوران ساسانیان، شهر با نام "کاپول" در خط پهلوی نامیده میشد، در ۴۲۰ میلادی هندو-ساسانیان توسط قبیله خیانیان که با نام "کیدارایتز" نیز شناخته میشدند، به بیرون رانده شدند که پس از آن در ۴۶۰ به "هیاطله" تبدیل شدند.
آنجا به بخشی از باقیمانده پادشاهی آشینا از کاپیسا که با نام کابلشاهان نیز شناخته میشود، تبدیل شد.
مطابق با تاریخ "الهند" اثر ابوریحان بیرونی، کابل توسط شاهزادگانی که از تبار ترکها (عثمانیها) بودند اداره میشد که برای ۶۰ نسل ادامه پیدا کرد.
ترکهای کابل و هندوها دیوار بزرگ دفاعی را در اطراف شهر به علت محافظت از مهاجمان آینده ساختند، این دیوار تا به امروز باقیمانده و همچنین به عنوان یک ساحه تاریخی شناخته میشود.
حمله مسلمانان در سال ۸۱ هجری وقتی مسلمانان به شهر حمله کردند شهر را از طرف "دهمزنگ" شکافتند، مسلمانان عرب فاتح شدند و شاه کابل به گردیز رفت ولی بزودی دوباره کابل را بدست آورد.
پس از آن کابل شاهیان ۲۳ بار با اعراب جنگیدند، در بعضی مواقع که ناتوان میشدند، باج را قبول مینمودند، بدین ترتیب تا سقوط امپراطوری اعراب، کابل را در حفاظت داشتند.
پس از شکست امویان توسط عباسیان حکمرانهای افغانی وابسته با اعراب در کشور به سر اقتدار آمدند ، پس از دولتهای صفاری و طاهری نفوذ اعراب از کشور کم شده، اداره کابل نیز به دست حکمرانان محلی افتاد و از شهرت افتاد.
مقارن ضعف صفاریان از کوهستان شرقی کابل یک قوم دیگر بنای سلطنت را در کابل گذاشت که سرکردهشان را کالاله میگفتند و تا به عصر غزنویان باقی بودند، تا اینکه در سال (۳۴۴ ه. ق) ضمیمه سلطنت غزنوی شد.
کابل در عهد غزنویان، به تدریج اهمیت یافت وسپس در لشکرکشیهای چنگیز، کابل نیز دستخوش چور و چپاول گردید.
معماری و شهرسازی کابل بسیار زیبا و دقیق است و یکی از شهرهائی است که با وجود آنکه قدیمی است، حساسیت زیادی در شهرسازی آن به کار رفته است.
بخشهای غربی شهر کابل به دست تیمور و حکمدارانش در اثر جنگهای داخلی نابود شد، تا آنکه دولت تیموری هرات قوت گرفت.
بعد از سقوط تیموریان، "بابر" در آنجا مستقر شد و کابل دوباره رونق یافت و تا سال ۹۲۳ پایتخت بود و به تعمیر و آرایش آن پرداخت. بابر به کمک مردم این شهر، هندوستان را فتح کرد و پایتخت خود را از کابل به آگره نقل داد و کابل مرکز ولایت شد.
آرامگاه این پادشاه هم در همین شهر است، وقتی که سلطنت به احمدشاه درانی رسید، وی توجه به کابل نمود. وی در سال ۱۱۴۴ امر احداث یک دیوار بزرگ را در شهر داد. این دیوار در ظرف ۴ ماه آباد شد.
تیمورشاه پس از تنظیم قندهار در سال ۱۱۹۵( ه. ق) کابل را پایتخت ساخت و از آن تاریخ تا امروز کابل مرکز و پایتخت افغانستان است.
کابل یکی ﺍﺯ قدیمیترین شهرهاﯼ ﺩنیاست، ﺩﺭ کتاﺏ مقدﺱ ﻭیدﺍ به ناﻡ کبه Kabha ﻭ ﺩﺭ پاﺭچههاﯼ ﺍﻭستا ﺍﺯ ﺁﻥ به ناﻡ کوبها Kobaha یاﺩ میشوﺩ.
نویسندگاﻥ کلاسیک یونانی ﺁﻥ ﺭﺍ کوفن Kophen یا کوفس Kophfs ﻭ کوﻭﺍ ثبت کرﺩﻩ ﻭ همچنین مرﺩﻡ فاﺭﺱ ﻭ ﺍﺭستو ﺍین شهر ﺭﺍ "خوسپس" Khoaspes خوﺍندﻩﺍند.
ساختمان مرکز تجارتی، در شهر نو کابل ﺩﺭ قرﻥ هفتم میلاﺩﯼ، یک پژﻭهشگر چینی به ناﻡ "شونگ چونگ"، ﺩﺭ نوشتههاﯼ خویش مشهوﺭ به هیوﺍﻥ سانگ ﺍین شهر ﺭﺍ کاﻭفو Kaofu نوشته ﻭ چنین برداشت میکند که ﺩﺭ حقیقت ﺍین شهر ﺯیبا مسما به ﺩﺭیاﯼ کاﻭفو میباشد که ﺍﺯ قلب ﺁﻥ میگذﺭﺩ، ﻭﯼ میﺍفزﺍید که ﺁﺭیاییاﻥ قدیم ﺍﺯ لحاﻅ ﺩینی ﺍهمیتی ﻭیژﻩ به ﺍین شهر ﺩﺍﺩﻩ ﻭ ﺁنرﺍ کوبها ﺍﺭﺩهستانه Kobaha Urddhastana یا محل بلند پایه گفتهﺍند.
کابل ﺍﺯ ﺩیدگاه کتاﺏ مهاباراتا هندﻭﺍﻥ، بهشت ﻭ جایگاهی تفکر برﺍﯼ خدﺍﻭندﺍﻥ خوبی بوﺩﻩ ﻭ ﺁنرﺍ ﺩﺭ سانسکریت به ناﻡ ﺍﺭﺩهستانه یا عباﺩتگاهی مقدﺱ حفظ کرﺩﻩﺍند.
تاﺭیخ نویساﻥ ﺩﻭﺭﻩ سکندﺭ، کابل ﺭﺍ به ناﻡ ﺍﺭتوسپانه Artospana که هماﻥ ﺍﺭﺩهستانه Urddhastana سانسکریت ﺍست ، ﺩﺭ تاﺭیخ یونانی قید نموﺩﻩ که پساﻥها ﺩﺭ قرﻥ ﺩﻭم میلاﺩﯼ ﺍین شهر ﺭﺍ به ناﻡ کابوﺭﺍ Kabura یا قلب پاﺭﺍپامیزﺍﺩ نوشتهﺍند.
ﺩﺭﺩﻭﺭﺍﻥ شاهنشاهی کوشان بزﺭﮒ ، هنوﺯ هم کابل به ناﻡ کاﻭفو شناخته میشدﻩ، که ﺁهسته ﺁهسته به کابوﺭﺍ مسما گرﺩید تا ﺁﻥ ﺯماﻥ که شاهاﻥ ﺍﺯ ﺁﻥ به ناﻡ کابلستاﻥ یاﺩ کرﺩند.
کابلستاﻥ برﺍﯼ چندین قرﻥ پیش ﻭ پس ﺍﺯ ﺩﻭﺭﻩﯼ مسیح، ﺍﺯ بامیاﻥ ﻭ کندهاﺭ ﺩﺭ ﻏرﺏ تا کوتل بوﻻﻥ تماﻡ جنوﺏ ﺭﺍ ﺩﺭ بر میگرفت، که ﺍین خطه ﻭسیع به ﺩﻩ علاقهداری تقسیم بوﺩﻩ ﻭ شهرهاﯼ کابل، ﻏزنی، بامیاﻥ، ننگرهاﺭ، سوﺍﺕ، پشاﻭﺭ، ﺍپوکین، بنو ﻭ بولر را ﺩﺭ بر میگرفته است.
ﺍﺯ تاﺭیخ یونان چنین برﺩﺍشت میشوﺩ که ﺍﺭتوسپانه یا کابل مرکزی عمده ﻭ ﺍصلی ﺩﺭ منطقه بوﺩﻩ، که پساﻥ ﺩﺭ ﺩﻭﺭﻩﯼ تسلط یوناﻥ، هرﺍﺕ که سکندﺭیهﯼ ﺍفغان بوﺩ جاﯼ ﺁنرﺍ ﺍشغاﻝ کرﺩ که پسانها (بعدها) شاهزﺍﺩگاﻥ هندﻭساﮎ ﺁن رﺍ باﺭ ﺩیگر ﺍحیا کرﺩند.
تا ﺁنکه ﺩﺭ عصر "ﺯنبیلکشاﻩ" ﻭ "ﺯنبوﺭﮎشاﻩ"، لشکر عرﺏ بعد ﺍﺯ فتح برقآساﯼ ترکیه ﻭ ﺍیرﺍﻥ ، ﺩیوﺍﺭ بزﺭگی به ناﻡ شیرﺩﺭﻭﺍﺯﻩ ﺩﺭ ﺩﺭﺍﺯناﯼ کوﻩ آسمایی یا آسهماهی بنا کرﺩند که حکایتهاﯼ ﺁﻥ تا ﺍمرﻭﺯ سینهبهسینه حفظ شده است.
تاﺭیخ مصر به ﻭضاحت مینویسد که لشکر بزﺭﮒ ﺍسلاﻡ بعد ﺍﺯ فتح نیم جهاﻥ ﺩﺭ شیرﺩﺭﻭﺍﺯﻩهاﯼ کابلستاﻥ به مرتبه بیستﻭسه باﺭ شکست مطلق ﺩید تا ﺁنکه به مرﻭﺭ ﺯماﻥ کابلیاﻥ خوﺩ به ﺩین اسلام گرویدند.
نمایی از شهر کابل کابل ﺩﺭ ﺩﺭﺍﺯناﯼ تاﺭیخ، ﺩﺭ ﺍحساﺱ چکامهسرﺍیاﻥ، چشم تمدﻥ، قلب ﺁسیا، خاﻃرﻩهاﯼ ﺍشغالگرﺍﻥ ، شهر باﺍﺭﺯﺵ ﻭ ﺩﺍﺭندﻩﯼ ﻭیژگیهاﯼ مقدﺱ بوﺩﻩ است.
کابل ﺩﺭ ﻃوﻝ تاﺭیخ بارها مورد تهاجم بیگانه قرﺍﺭ گرفت ﻭ به صورتهای مختلف، ﻭیرﺍﻥ ﻭ ﺁباﺩ شد، تا بالاخرﻩ ﺩﺭ ساﻝ ۱۷۷۶ تسلط خاندﺍﻥ درانی ﺩﺭ قلمرﻭ ﺍفغانستاﻥ جاگیر شد ﻭ تیموﺭشاﻩ پسر احمدشاه ابدالی، مرکز ﺍمپرﺍتوﺭﯼ خوﺩ ﺭﺍ ﺍﺯ قندهار به کابل ﺍنتقاﻝ ﺩﺍﺩ که پس ﺍﺯ ﺁﻥ کابل تا ﺍمرﻭﺯ به صفت خانهٔ مشترﮎ ﻭ مرکز یگانگی تماﻡ ﺍفغانها پابرجا میباشد.
جغرافیای شهر کابل منطقهٔ کابل مجموعهای از وادیهای سرسبز و شاداب و پر نفوس است که ارتفاع آن از سطح دریا از هزار تا دو هزار گز (۳۳۰۰ تا ۶۵۰۰ فوت) تفاوت میکند.
شهر کابل در میان این وادیهای حاصلخیز به عرض ۳۴درجه و ۳۰ دقیقهٔ شمالی و طول ۶۹ درجه و ۱۸ دقیقهٔ شرقی در دامنهٔ کوههای "آسمائی" و "شیردروازه" به ارتفاع شش هزار فوت قرار گرفته است.
در میان کوه آسمائی (۶۷۹۰ فوت) و شیر دروازه (۷۱۶۶ فوت) شهر کابل شکل مثلثی را گرفته که رأس آن بهجانب غربی، جائی که دو کوه با هم بسیار نزدیک میشوند، قرار دارد.
بین دو کوه گذرگاهی است که وادی چهاردهی (نوی کابل) را به کابل قدیم میپیوندد و رودخانهٔ کابل از آن عبور میکند. در زمان قدیم اطراف شهر را حصار مستحکمی احاطه میکرد که بهوسیلهٔ هفت دروازه با خارج ارتباط داشت.
تماشای این دیوار اهمیت تاریخی شهر را بهخوبی مینمایاند. از قله کوه منظرهٔ باشکوه و شاداب وادی، با سلسلهٔ کوههائی که اطراف آن را احاطه کرده بهنظر میآید.
رود کابل از میان آن با پیچ و خم جلب توجه میکند، شهر کابل که در دو طرف این رودخانه بنا شده محیطی قریب ۸ میل دارد و چون دو طرف آن محدود میشود طبعاً شهر به وسعت خود در طرف شمال و جنوب شرقی رودخانه افزوده است.
"شیرپور" از گرانترین مناطق کابل است و امروزه بسیاری از مقامات دولتی در آن برای خود خانه ساختهاند، همچنین ششدرک منطقهای مرفهنشین و پررفتوآمد در مرکز شهر کابل است.
منطقه "وزیراکبرخان"، از نواحی دپلماتیکنشین پایتخت و در نزدیکی کاخ ریاستجمهوری افغانستان است، از مناطق پرازدحام شهر کابل میتوان به منطقه "ده افغانان" اشاره کرد که محل توقفگاه وسایط نقلیه شهری است.
آرشیو ملی افغانستان در این منطقه واقع شده،"دریاچه قرغه" از مناطق تفریحی واقع در حومه کابل است، چندول، کارته سخی، افشار، دشت برچی، تیمنی و قلعه شهاده از مناطق شیعهنشین این شهر هستند.
بلوچهای کابل در "قلعه وکیل"، "بیبی مهرو"، "وزیرآباد" و "پغمان" زندگی میکنند و به صورت عموم ساکنان کابل به زبان فارسی صحبت می کنند.
جمعیت شناسی کابل ۲٫۸ میلیون نفر جمعیت دارد، شهر کابل ۸۰٪ جمعیت ولایت کابل را شامل میشود و یک شهر چند قومیتی _ چند فرهنگی بوده و با اینکه آمار رسمی از سوی دولت افغانستان درباره ترکیب قومیتی مردم کابل ارائه نشده است ولی بر پایه تخمین انجمن جغرافیای ملی پارسی گویان، اکثریت مردم شهر کابل را شامل میشوند.
در این میان تاجیکها اکثریت جمعیت را با ۴۵درصد دارند، پس از آن دیگر قوم پارسیگو یعنی هزارهها با ۲۵درصد و پس از آنها پشتونها با ۲۵درصد قرار دارند،ترکزبانان مانند ترکمنها ۲درصد و ازبکها با ۱درصد در مقام بعدی هستند ، بلوچها با ۱درصد و سایر گروهای قومی نیز مانند اویماقها و پشهایها نیز با ۱درصد دیگر ساکنین شهر کابل را تشکیل میدهند.
تقریباً تمام مردم کابل مسلمان هستند و از میان آنها ۷۵درصد سنی و ۲۵درصد شیعه را تشکیل میدهند، عده کمی از هندوها نیز در کابل سکونت دارند.
اقلیم کابلآب و هوای کابل تابع وضع عمومی کشور افغانستان است، از آنجا که این کشور تقریباً در وسط آسیا واقع است، عرض و طول جغرافیائی، ارتفاع، امتداد کوهها و دوری از دریا از عواملی هستند که در آب و هوای این شهر تأثیرگذار هستند.
با وضع جغرافیائی که افغانستان دارد مناطق مختلف آن آب و هوای گوناگون داشته و کابل هرچند از دریا بسیار دور و تابع آب و هوای بری است، اما توازن در فصول چهارگانه آن برقرار است و هر سه ماه تغییر فصل به صورت منظم پیدا میشود.
فصل بهار از ماه حمل (مارس، آوریل) آغاز میشود و تا پایان جوزا (می، ژوئن) منظماً ادامه دارد، در این فصل میتوان آن را فصل نمو و انبساط خواند. از ماه سرطان (ژوئن، ژوئیه) تا آخر سنبله (اوت، سپتامبر) و هنگام تابستان گرمترین ایام کابل بهشمار میرود.
در ماه میزان (سپتامبر و اکتبر) خزان آغاز میشود و تا پایان ماه قوس (نوامبر، دسامبر) ادامه دارد، خزان فصل برداشتن محصول و جمعآوری میوه است و کابل از این حیث در این فصل امتیاز فراوانی دارد.
سه ماه اخیر سال، جدی (دسامبر، ژانویه)، دلو (ژانویه، فوریه) و حوت (فوریه، مارس) فصل زمستان کابل است که سرمای بسیار و بارش برف تا پایان آن ادامه مییابد.
کابل در جنگهای داخلی بر اساس تخمین سازمان ملل متحد، ۹۰ درصد شهر به ویرانه مبدل گشته و بیش از شصتوپنج هزار از اهالی شهر کشته و دهها هزار تن دیگر زخمی شدند.
این جنگ کوچه به کوچه در شهر کابل تا تسخیر شهر به وسیلهٔ طالبان در سال ۱۹۹۶ بلاوقفه ادامه یافت، بعد از فروپاشی حکومت کمونیستی در افغانستان گروههای رقیب افغان برای تحکیم موقعیت خویش و تصرف پایتخت وارد نبرد شدند که خسارات زیادی بر جای گذاشت و قسمتهای عمدهٔ شهر بر اثر راکتباران گروههای مختلف آسیب جدی وارد شد.
کابل جدید به علت کمبود فضا و منابع شهر فعلی کابل ، قرار است پایتخت افغانستان به شهر جدیدی که با نام کابل جدید که در شمال شهر کنونی است انتقال یابد.
پروژه ساخت کابل جدید در ماه مارس سال ۲۰۰۹ به تصویب شورای وزیران رسید،این شهر به مساحت پانصد کیلومتر مربع خواهد بود و گنجایش سه میلیون نفر جمعیت را دارد، کشور ژاپن تهیه نقشه این شهر را بر عهده گرفته است.
آثار و ابنیه تاریخی کابلقصر دارالامان
این قصر در سالهای ۱۳۰۴-۱۳۰۶ خورشیدی و در زمان سلطنت امان الله خان، پادشاه وقت افغانستان و تحت نظر مهندسان آلمانی ساخته شد. این قصر در زمانی که آباد بود، حدود ۱۵۰ اتاق بزرگ و کوچک داشت.
امانالله خان این قصر را برای استفاده دستگاه دولت خود و به نام خود ساخته بود، اما تنها کمتر از دو سال از آن استفاده کرد و سلطنتش سقوط کرد.
در دهه شصت خورشیدی وزارت دفاع افغانستان از این قصر استفاده می کرد و در کودتای ۱۶ دلو/بهمن ۱۳۶۸ خورشیدی به رهبری ژنرال شهنواز تنی، وزیر دفاع پیشین افغانستان علیه دولت دکتر نجیب الله، این محل هدف بمباران قرار گرفت و بخشی از آن ویران شد.
دارالامان در جنگ های داخلی دهه هفتاد خورشیدی آسیب بیشتری دید و سرانجام به ویرانه ای تبدیل شد و در دو دهه گذشته، مورد استفاده نبوده است.
قصر تاجبیگ
این قصر در سال ۱۳۵۸ خورشیدی مورد توجه "حفیظالله امین"، رئیس جمهوری وقت قرار گرفت و از آن به عنوان "خانه رئیس جمهوری" استفاده میکرد. او در پایان ریاست جمهوری یکصدروزه خود در همین قصر کشته شد.
قصر تاج بیگ در چند دهه اخیر بیشتر به لحاظ موقعیت استراتژیک آن مورد توجه نظامیان بوده است، در سالهای دهه شصت خورشیدی این قصر مورد استفاده سربازان شوروی سابق و پس از آنان، مورد استفاده ارتش دولتی افغانستان بوده است.
قصر چهل ستون
این قصر در زمان سلطنت "شاه زمان سدوزایی" در سال ۱۲۱۰ خورشیدی ساخته شده و پیش از ویرانی، از کاخهای باشکوه کابل شمرده میشد.
شهردار کابل گفته است که این کاخ در حال حاضر کاملا ویران شده و بازسازی آن ممکن نیست و این قصر باید از نو ساخته شود.
انتهای پیام/
منبع: شبکه اطلاع رسانی افغانستان