به گزارش
خبرنگار اجتماعی باشگاه خبرنگاران مهمترين ابزار توسعه، برپايي امور بر مدار عقلانيت است و عقلانيت بدون پژوهش پديد نمي آيد. پژوهش نيز از دل پرسش بر ميخيزد. از همين روي ميتوان يك نتيجه ساده گرفت: "جامعه توسعه يافته، جامعه پرسشگر است."
فردوسي در وصف عقلانيت و اتكا به خرد، به نيكي مي سرايد كه:
نگه كن به جايي كه دانش بود ز داننده كشور به رامش بود
به يزدان ، خردمند نزديك تر بدانديش را روز تاريك تر
اما بنگريم كه پرسشگري جز با ورزش ذهن و پرورش نيروي مغزي امكانپذير نيست. جامعه توسعه يافته، جامعهاي است كه مردمش بيش از هر چيز به نيروي مغزي و فكري وابسته باشند.
وقتي دانش آموزي در كلاس درس پرسش مي كند، به اين معناست كه با موضوع درگير شده است و به دنبال آن، وقتي به پژوهش پيرامون يك مساله متمايل مي شود اين معني را دارد كه بارقه هاي دانستن و فهميدن در او پديدار شده است. معلماني كه در كلاس بدون آنكه نگران از دست رفتن اقتدار خود باشند، شرايط توليد پرسش را براي دانش آموزان خود فراهم مي كنند، بيشترين سهم و نقش را در رشد شخصيت آنان ايفا مي كنند چرا كه دانش آموزان از طريق پرسشگري ، خود را ابراز كرده و در آينده شخصيتي متعادل پيدا خواهند كرد.
اگر در مدرسه به عنوان مدل كوچكي از جامعه، به جاي حاكم كردن فضاي خشك و انضباطي صرف، فضايي مملو از پرسشگري آزادانه و گفتگوي انتقادي ايجاد نماييم، شايد كنترل و مديريت اين فضا در ابتدا كمي سخت به نظر برسد و البته معلم نيز بايد از مهارت هاي خاصي بر خوردار باشد اما نتيجه آن بسيار به نفع تعليم و تربيت و جامعه خواهد بود.
فراموش نكنيم كه بذر استعداد در محيط استبدادي نمي رويد. براي شكوفايي نيروي فكري فرزندان ايران لازم نيست كار خاصي تدارك ببينيم مگر فراهمآوري "موقعيتهاي پرسشي" و "آزادي طرح پرسش و اجازه ابراز وجود به دانش آموزان".
توصيه امامان معصوم (ع) نيز بر همين مهم تاكيد دارد. امام محمد باقر (ع) مي فرمايند:
تَذاكُرُ العِلمِ ساعَةً خَيرٌ مِن قِيامِ لَيلَةٍ: يك ساعت مذاكره علمي بهتر از يك شب عبادت است.
اما، كاستي بزرگي كه بدنه مديريتي ما از آن رنج ميبرد، فاصله از ايده تا اجراست. ما ايرانيان قدرت بالايي در مفهومپردازي داريم، اما توان اجرايي كردن ايدهها و مفاهيم خود نكته ديگري است. اگر دقت كنيم در همايشها و سمينارها به شايستهترين شكل ممكن مسايل و موانع را شناسايي كرده و ابعاد مختلف يك موضوع را ميكاويم و زيباترين و دقيقترين راهكارها را بيان ميكنيم، اما نميتوانيم يافتههاي تحقيقي و پژوهشي كه خودمان استخراج و استنتاج كردهايم را به عرصه اجرا درآوريم. صاحبنظران بحثهاي متعددي در اين زمينه دارند ولي شايد يكي از دلايل اين فاصله نامبارك، نامأنوس بودن مديران اجرايي با نتايج پژوهش ها و به عبارتي؛ كاربست يافته هاي پژوهشي در حوزه اجرا است.
هفته پژوهش امسال در آموزش و پرورش با شعار "پژوهش مبناي تصميم گيري در آموزش و پرورش" آغاز شد و به كار خود پايان داد.
هفته پژوهش، صرف نظر از برپايي يك همايش و تشويق و تقدير از تعدادي نفرات برتر، بايد فراخواني باشد براي آشتي بيشتر ميان پژوهشگران و مجريان تا جايي كه ساحت اجرا و پژوهش، فاصلهها را از هم برگيرند و از پيوند اين دو، ميوه مبارك توسعه به بار نشيند.
انتهای پیام/