سرويس بين الملل باشگاه خبرنگاران گزارش میدهد، ترکیه در حالتی از سردرگمی سیاسی به سر میبرد و این سردرگمی ها نتیجه دلایل و عواملی است که در طول ده سال گذشته روی هم انباشته شده است. یکی از این عوامل اختلاف داخلی، دیگری پرونده کردها، سومی دخالت بیجا در امور داخلی سوریه، سرنگونی نظام اخوان المسلمین در مصر و اعلام آن به عنوان یک گروه تروریستی است. ترکیه در واقع به تناقضات ساختاری و شدت اختلافات داخلی سیاسی متمایز است اختلافاتی که بر رابطه بین همه بازیگران سیاسی در این کشور تاثیر شدیدی گذاشته است. ائتلاف سابق یسیت حزب عدالت و توسعه و جنبش فتح الله گولن این شکافها را به خصوص در زمینه مقابله آنان با ارتش و تلاش مستمر برای نابودی قانون اساسی دولت لاییک و علمانی سابق تعمیق داد.
اختلافات بدین حد باقی نماند بلکه در سطحی شدیدتر و عمیق تر با دیگر احزاب ترکیه ای مخالف دولت شکل گرفت. علت آن شکست اردوغان در حل پرونده مربوط به کردها ، رکود اقتصادی و نقش منفی در مدیریت پرونده های منطقه و مهم ترین آن ها جنگ علیه سوریه است.
به نظر می رسد که بحران کنونی رخ داده است تا شکاف و تنش موجود بین متحدان دیروز ( اردوغان و گولن ) جنبه علنی به خود گیرد. در واقع اقدام برخی از گروه های ( مخالفان ) داخلی به علنی کردن پرونده فساد در سایه بزرگنمایی مشکلات موجود و تضعیف جایگاه دولت اردوغان صورت گرفته است. به خصوص این که زمینه سیاسی بعد از افزایش محبوبیت جنبش گولن و گسترش نفوذ وی و بعد از تظاهرات مردمی در میدان تقسیم علیه دولت برای هدف قرار دادن اردوغان و حزب وی فراهم شده است.
این بار پرونده فساد برخی از مقامات دولتی و بستگان آنان مطرح شده است و به اهرم فشار جدید مخالفان علیه دولت اردوغان تبدیل شده است به خصوص این که این کشور در آستانه برگزاری انتخابات محلی و پارلمانی قرار دارد. همه این بحث و جدل ها و تنش ها در سایه مخالفت فزاینده مردمی با سیاستی که دولت اردوغان در مدیریت تورم و رکود اقتصادی صورت میگیرد مشکلات اقتصادی که ناشی از سیاست عجیب اردوغانیسم مبنی بر هزار و یک مشکل و هیچ دوست است.
البته نحوه تعامل اردوغان با این بحران مانند سابق نشان داد که وی در صدد شخصی کردن قدرت در ترکیه است و نمی خواهد به واقعیت های موجود در جامعه توجه و برای حل ریشه ای مشکلات اقدام کند. هر چند با این اقدامات جایگاهش در داخل ترکیه ضعیف و ضعیف تر می شود.
نظام کنونی حاکم بر ترکیه در طول سه سال گذشته به جای به صفر رساندن تنش ها با همسایگان به سیاست درست کردن دشمنان جدید منطقه ای و فرامنطقه ای اقدام کرد و چارچوب سیاسی را که باید در دایره آن فعالیت کند نادیده گرفت و حداقل در بسیاری مواقع از خطوط قرمز با همسایگان پا را فراتر گذاشت. از سوی دیگر میان دولت اردوغان و دولت آمریکا اختلافات زیادی درباره مسایل مهم منطقه ای و بین المللی وجود دارد. بسیاری از سیاستها و اقدامات یکجانبه دولت ترکیه خشم آمریکا را برانگیخته است. بدون تردید وفور مقالات و گزارش های منتشر شده از سوی مراکز مطالعات و تحقیقاتی آمریکا اشاره دارد به این که این کشور در صدد ایجاد تغییراتی در ترکیه است تا مواضع آن با تغییرات صورت گرفته در راهبرد جدید واشنگتن در منطقه هماهنگ باشد.
*** مهندسی آمریکا برای تشکیل «مثلث قدرت» در آنکارا چیست؟
تغییری که آمریکا در ترکیه مهندسی می کند بسیار به مهندسی واشنگتن در قطر شباهت دارد. تغییری در مسند قدرت که بسیار نرم و صلح آمیز رخ داد. یعنی آمریکا می خواهد اردوغان و عبدالله گل سمت های خود را جابجا کنند و جنبش گولن نیز که هم پیمان دیگر آمریکاست در قدرت سهیم باشد و قدرت بین هر سه تقسیم شود. این امر نشان میدهد که آمریکا تلاش میکند منافع خود در منطقه را بدون توجه به منافع متحدانش محقق کند.
با توجه به آن چه که گذشت نقش ترکیه در حمایت مالی و تسلیحاتی از تروریسم و حمایت از جنگ ظالمانه علیه سوریه و کمک به گروه اخوان المسلمین مصر بر اساس برنامههای مشخص و در راستای عمل کردن به اهداف آمریکا در منطقه صورت گرفته است. ولی شکست این نقشهها تاثیر بسیار منفی مستقیمی بر قدرت ترکیه در تحولات سیاسی منطقه گذاشت. در واقع حمایت اردوغان از تروریست ها و دخالت آن در سوریه به مثابه سکته ای قبل از مرگ است. اردوغان اعتبار و جایگاهش را تا حد زیادی در میان مردم ترکیه از دست داده است و مردم اروپا نیز از وی به عنوان تروریست یاد می کنند از دید مردم ترکیه اردوغان یک شخص زورگو ، ناکام و فاسد است و از دید مردم اروپا یک تروریست است. همین در هم تنیدگی عوامل داخلی و خارجی از ترکیه یک کشور بیمار ساخت. باعث شد حضور سیاسی در منطقه نداشته باشد ومهم ترین پیروزی ها ، موفقیت ها و دستاوردهای سیاسی و اقتصادی را که ظرف ده سال گذشته کسب کرده بود طی همین دو سال برباد داد.
نتیجه کلام این که اگر اردوغان همچنان به لجبازیها و یکه تازیهای خود در اداره امور کشور اداره دهد کارد به استخوان خواهد رسید و کشور در یک مسیر تاریک و نامعلوم وارد می شود و چه بسا دستگاه نظامی (ارتش) را وادار کند مداخله و کشور وارد یک آشوب و درگیری خونباری مجهولی شود.
نکته قابل تامل این است که اردوغان به طور کلی از واقعیت سیاسی در داخل ترکیه دور مانده است و تغییر موازنه قوا در منطقه را احساس نکرده است. تراکم ناآرامی های سیاسی در داخل و خارج از ترکیه باعث شده است که اردوغان واقعیت و خیال را از همدیگر تمییز و تشخیص نمی دهد همین امر باعث توهمات روز افزون وی شده و باعث شده است به جای زندگی با واقعیت ها در عالم خیال سیر کند.
شکست توطئههای ترکیه در قبال سوریه و از سوی دیگر خروج مصر از باتلاق گروه اخوان المسلمین همه رویاهای اردوغان را نقش برآب کرد.
حال سوالی که مطرح است این که آیا دوره پایان زمامداری اردوغان فرا رسیده است و شمارش معکوس آن آغاز شده است.؟ بدون تردید سال جدید میلادی ، مملو از تغییرات و تحولات ناگهانی در منطقه خواهد بود و هر نوع پیروزی که نظام سوریه کسب کند ، تاثیرات منفی زیادی بر اوضاع داخلی ترکیه خواهد گذاشت.
اگر از زاویه ای دیگر بحران کنونی ترکیه را بررسی کنیم باید به اظهارات جدید اردوغان اشاره ای کنیم که گفت دخالت خارجی بر بحران جدید ترکیه دامن زده است. وی برخی از سفرای خارجی را به اقدامات تحریک آمیز در داخل ترکیه متهم کرد و فساد اخیر را یکی از موارد آن برشمرد. فسادی که به معنای واقعی هیبت دولت اردوغان را لرزاند.
ناظران، کارشناسان و رسانه های داخلی ترکیه بر این باورند که اردوغان در سخنان خود به شخص و کشور خارجی مشخصی اشاره نکرد ولی مقصود و منظور وی سفیر آمریکا در ترکیه است و اردوغان به طور غیر مستقیم به اخراج آن از آنکارا اشاره ای کرد.
منابع آگاه اعلام کردند قبل از این که موضوع فساد مالی برخی از مقامات ترکیه و بستگان آنان مطرح و رسانه ای شود نشستی در مقر سفارت آمریکا در آنکارا برگزار شده است و سفیران کشورهای غربی به این نشست فراخوانده شده بودند. موضع بحث ، بررسی ادامه روابط تجاری آنکارا و تهران به رغم تحریم های تحمیلی علیه ایران بوده است. سفرای اروپایی و آمریکا همچنین موضوع سیاست خارجی ترکیه در قبال تحولات منطقه را بررسی کردند. آیا این نشست در سفارت آمریکا با مطرح شدن پرونده فساد در ترکیه ارتباطی دارد پرونده ای که محبوبیت دولت اردوغان و شخص وی را در معرض خطر قرار داده و باعث تضعیف نفوذ او و حزبش در کشور شده است؟
*** چرا رابطه بین کاخ سفید و دولت اردوغان شکر آب شد؟
منابع آگاه براین باورند که آمریکا در صدد تضعیف کردن شخص اردوغان و ضربه زدن به جایگاه وی است. آمریکا به دنبال شخصی دیگری مانن بولنت ارینج معاون نخست وزیر است تا بتواند با وی تفاهم و هماهنگی بیشتری داشته باشد.راستی چرا رابطه بین کاخ سفید و دولت اردوغان شکر آب شده است.؟ این در حالی است که دو طرف در فاصله زمانی بین سال های 2010 تا 2013 رابطه بسیار صمیمی و نزدیکی داشتند.
در این خصوص باید گفت که منابع آگاه معتقدند واشنگتن از تابستان گذشته با ارسال پیامهای مختلفی برای مقامات ترکیه ناخرسندی خود را از اقدام این کشور به خرید گاز طبیعی از ایران در مقابل فروش طلا به ان اعلام کرده است. همچنین گفته می شود اردوغان و اوباما رییس جمهور آمریکا اختلافات شدیدی بر سر مصر و تحولات اخیر این کشور دارند. تا جایی که بعد از برکناری مرسی از قدرت در مصر ، آمریکا دست از حمایت از گروه اخوان المسلمین برداشت ولی ترکیه همچنان به حمایت های خود ادامه داد و همچنان ادامه میدهد.
یکی دیگر از موارد اختلافی بین دولت های ترکیه و آمریکا پرونده سوریه است. غرب به تازگی از سیاست سرنگونی نظام بشار اسد تغییر موضع داده و نگرانی خود را از قویتر شدن گروه های تروریست وابسته به القاعده و سلطه آنان بر سوریه ابراز نگرانی کرده است در حالی که ترکیه همچنان به کمک به گروه های مختلف مخالف نظام سوریه ادامه می دهد. از سوی دیگر آنکارا تاکنون هیچ نقش مثبتی در خصوص کنفرانس ژنو 2 ایفا نکرده است و همچنان مانند عربستان نقش مخرب داشته است چیزی که اسباب ناراحتی کاخ سفید را در پی داشته است.
از سوی دیگر دولت ترکیه با امضای قرارداد با یک شرکت چینی برای ساخت سامانه دفاع موشکی خشم شدید ناتو را برانگیخته است. زیرا این شرکت چینی به علت تعامل با ایران ، کره شمالی و سوریه در فهرست سیاه آمریکا قرار دارد. اردوغان شخص لجبازی است و با جدیت افکارو عقاید اخوان المسلمین را دنبال می کند. واکنش وی در قبال بحران سوریه نیز از همین اعتقادات اخوانی سرچشمه می گیرد. وی تلاش می کند تفکر اخوانی برسوریه نیز مانند کشورهای مصر ، تونس و ترکیه حاکم شود. اردوغان در پی تصدی رهبری منطقه است و این سیاست آمریکایی ها و متحدان آن در منطقه یعنی آل سعود را خشنود نمیکند.
واقعیت دیگر موجود این است که ماه عسل موجود بین اردوغان و متحد نزدیکش فتح الله گولن به پایان رسیده است. منظور اردوغان از این که برخی از گروه های داخلی و خارجی در اقدامی هماهنگ در صدد اجرای توطئه سرنگونی حکومت فعلی در ترکیه هستند منظور وی همان گولن است. رابطه این دو نفر ( اردوغان و گولن ) از زمانی که دولت اردوغان به بسته شدن مدرسه های شبانه اقدام کردند تیره و تار شد زیرا گولن بیش از هزار مدرسه را در ترکیه اداره می کند. در نتیجه این تصمیم بود که گولن اردوغان را برای نخستین بار انسانی مستبد و فرعون توصیف کرد.
آمریکا نیز توانسته است از این اختلاف در جهت تحقق اهدافش از جمله تضعیف اردوغان و حزبش بهرهوری کند.
گزارشی از سید محمد مسعودی علوی
انتهای پیام/