بحران سیاسی و اقتصادی این روزهای ترکیه حاصل چه عواملی است؟ آیا این بحران دفعی است و یا اینکه حاصل یک روند طولانی در گذشته است؟
اساساً در صحنه سیاسی ترکیه، عوامل متضادی وجود دارد که این عوامل گاهی اوقات دست به دست هم می دهند و شرایطی را به وجود می آورند که قابل پیش بینی است. اولین عامل متضاد در ترکیه، به حاکمیت حزب اسلام گرای عدالت و توسعه و نوع رفتار این حزب حاکم با اقلیت سیاسی این کشور برمیگردد. پیش از این که حزب عدالت و توسعه قدرت را به دست بگیرد، شرایط به گونه دیگری بود و پان ترکیست ها، ناسیونالیست ها که وجهه غیر اسلامی و حتی ضد اسلامی داشتند، روی کار بودند. بعد از انتخابات، حزب اسلام گرای عدالت و توسعه قدرت را به دست گرفت. بعد از این پیروزی، آقای اردوغان می بایستی نخست وزیر آن اقلیت شکست خورده نیز می بود، اما علیرغم وجود و یا تمرین دموکراسی در ترکیه، این دموکراسی هنوز پخته نشده و همه الزامات آن رعایت نمی شود. به عنوان مثال، کودتای اخیر ارتش یکی از نمونه های این عدم پختگی دموکراسی در ترکیه است.
عامل دیگری که در جامعه ترکیه وجود دارد و آن هم یک عامل متضاد به شمار می رود، موضوع کردهاست. بعد از چند ده، یعنی پس از جنگ جهانی اول، که کردها به عنوان تابعان درجه دوم ترکیه محسوب می شدند، آقای اردوغان با آقای اوجالان به این تفاهم رسید که کردها دست از خشونت بردارند و او هم حقوق مردم کرد را به رسمیت بشناسد. در همین رابطه آقای اردوغان، کاری کرد که جامعه ترکیه پذیرای آن بود. وی دستور داد تا رزمندگان کرد وسایل و تجهیزات نظامی خود را بر زمین بگذارند و خاک ترکیه را ترک و به شمال عراق بروند.
با آغاز بحران در سوریه، دولت ترکیه با هدف سرنگونی دولت بشار اسد، وارد صحنه مقابله سیاسی با این کشور شد. این ماجراجویی دولت اردوغان تا چه اندازه در بحران اخیر مؤثر بوده است؟
روند خروج رزمندگان کرد از شهرهای ترکیه، با تحولات سوریه همزمان شد. اگرچه آقای اردوغان تصور می کرد که تحولات سوریه را مدیریت می کند، اما در حقیقت این تحولات سوریه بود که آقای اردوغان را مدیریت کرد. به این معنا که آقای اردوغان تصور می کرد که با همکاری عربستان و قطر می تواند موضوع سوریه را حل کند و حکومت مطلوب خود را در این کشور بر روی کار بیاورد. اما در عمل، نه تنها موضوع سوریه در جهت مورد نظر ترکیه حل نشد، بلکه سوریه تبدیل به آشیانه ای برای تروریست ها شد.
تروریست هایی که از سرتاسر نقاط جهان، به ویژه اروپا و آمریکا به سوریه آمده اند و به خیال خود، می خواهند یک فصل نوینی در تاریخ بشریت آغاز کنند و اراده خود را در جهان پیاده کنند! البته این توهم قبلاً در میان کمونیست ها هم وجود داشت. همین تروریست ها، تبدیل شدند به مزاحمینی برای ترکیه و کشورهای عربی. در نوار مرزی ترکیه با سوریه، علوی ها حضور دارند و همین علوی ها، اقدام به ایجاد ناآرامی در داخل ترکیه کردند و عملاً آنتی تزی برای تفکر آقای اردوغان در سوریه شدند.
در نتیجه، اوضاع سوریه نه تنها تحت کنترل ترکیه قرار نگرفت، بلکه ناآرامی های سوریه، ترکیه را نیز ناآرام و بی ثبات کرد. کردها در داخل سوریه ادعای خودمختاری و تجزیه طلبی کرد. آقای اردوغان دید که کردها تبدیل به یک معضل جدیدی شده اند. در همین مقطع آقای بارزانی آمد و کردهای ترکیه و سوریه را نیز زیر پرچم خود جمع کرد و یک مجموعه متشکلی از کردها تشکیل شد که هم علیه دولت سوریه بود و هم علیه دولت ترکیه و دولت عراق. این تحولات سبب شد تا آن توافق میان آقای اردوغان و آقای اوجالان نیز منحل و روند خروج رزمندگان کرد از ترکیه نیز متوقف شود.
لذا این مجموعه تضادها در داخل ترکیه، یک نوع تفرقی را حتی در داخل حزب عدالت و توسعه ایجاد کرده است. در قضیه سوریه ما شاهد بودیم که بین آقای اردوغان و آقای عبدالله گل، اختلاف نظر عمیقی پیش آمد و پس از تظاهرات مردمی در میدان استقلال و استقامت، درباره چگونگی برخورد با این تظاهرات، اختلاف نظر پیش آمد. آقای اردوغان معتقد به سرکوب بود ولی آقای عبدالله گل معتقد به راه حل مسالمت آمیز بود.
با توجه به گفته های شما، می توان ادعا کرد که فساد مالی اخیر، تنها بهانه ای برای آشکار شدن تضادها در ترکیه بوده است؟
بله همین طور است. با توجه به این عوامل متضاد، می توان گفت که صحنه سیاسی ترکیه مانند دیگی است که در حال جوش و خروش است و هر از چند گاهی، مسئله ای مانند فساد مالی اخیر، بهانه ای می شود تا این تضادها به شکل آشکار نمایان شود.
آقای اردوغان نمایندگان سیاسی کشورهای خارجی از جمله آمریکا را متهم به مداخله در این بحران کرده است. حتی در برخی رسانهها، نام ایران هم مطرح شد.نظر شما در این باره چیست؟
از لحاظ قاعده عمومی، تمام سفارتخانه های خارجی در هر کشوری تلاش می کنند تا از تضادهای داخلی آن کشور اطلاعاتی به دست بیاورد و آن را به کشور متبوع خود منعکس نماید.این مسئله از لحاظ مأموریتی که سفارتخانه ها دارند، کاملاً طبیعی و منطقی است و نمی توان آن سفارتخانه را به جاسوسی متهم کرد. لذا آن چیزی که آقای اردوغان درباره نقش سفارتخانه های خارجی در این بحران می گوید، اصل موضوع نیست. در شرایطی که آمریکا بهترین روابط سیاسی را با ترکیه دارد، چه دلیلی برای این مداخله وجود دارد؟ ایران هم روابط خوبی با ترکیه دارد، به چه دلیلی ایران باید به دنبال بحران در ترکیه باشد؟
با توجه به تحولات اخیر، شانس حزب عدالت و توسعه را در انتخابات پارلمانی آتی ترکیه تا چه اندازه می دانید؟
به نظر من در انتخابات آتی، حزب عدالت و توسعه به دلیل همان تضادهایی که عرض کردم، آرای کمتری خواهد داشت و مجبور خواهد شد تا با سایر احزاب ائتلاف کند. اگر آقای اردوغان ساماندهی جدیدی صورت ندهد، قطعاً حزب عدالت و توسعه در مسیر ضعف و زوال قرار خواهد گرفت.
دکتر حسن هانی زاده: مطرح شدن نام ایران به منظور تحریک احساسات ترک هاست
ترکیه طی رزوهای گذشته شاهد شکل گیری و گسترش یک جریان گسترده فساد مالی بوده است. عوامل پشت پرده این فساد را چه می دانید؟
با توجه به کشف یک شبکه فساد مالی در ترکیه، احزاب لائیک، سکولار و ملی این کشور در آستانه برگزاری انتخابات پارلمانی، تلاش می کنند تا از طریق بزرگنمایی این موضوع، حزب توسعه و عدالت آقای رجب طیب اردوغان را از پیروزی در انتخابات آینده محروم کنند. آنچه که الآن در ترکیه جریان دارد، یک موضوع داخلی است اما متأسفانه برخی کشورهای منطقه ای و فرامنطقه ای به این مسئله ورود پیدا کرده اند و تلاش دارند تا چهره آقای اردوغان و همچنین حزب توسعه و عدالت را مخدوش کنند. در همین راستا برخی کشورهای منطقه ای به دنبال فرهم آوردن شرایطی هستند که احزاب همسو با آمریکا و رژیم صهیونیستی در انتخابات آینده به پیروزی برسند. به نظر می رسد که این جریان، یک جریان سازمان یافته است و هدف آن هم دور کردن حزب عدالت و توسعه از پیروزی در انتخابات پارلمانی ترکیه است.
آقای اردوغان در واکنش به این فساد مالی، برخی از وزیران را تغییر داده و کابینه را ترمیم کرده است. این اقدامات تا چه اندازه می تواند مؤثر باشد؟
این اقدامات، یک اقدامت موقتی است و متأسفانه تبلیغات و فضاسازیهای منفی که در عرصه سیاسی ترکیه بر علیه حزب توسعه و عدالت و به طور کلی اسلام گرایان وجود دارد، به گونه ای است که امکان پیروزی مجدد این حزب در انتخابات آینده وجود ندارد. رسانه های غربی و رسانه های آزاد ترکیه هم به دنبال بزرگنمایی این جریان فساد مالی هستند. باید توجه داشته باشیم که آنچه در ترکیه رخ داده، در اغلب کشورهای جهان سوم و حتی کشورهای اروپایی با شدت بیشتری به وقوع پیوسته است، اما در ترکیه با اهدافی که ذکر شد، این جریان تخریبی به راه افتاده است.
با مطرح شدن نام برخی از اتباع ایرانی در این فساد مالی، برخی از رسانه ها پای ایران را هم به تحولات اخیر ترکیه باز کرده اند. تحلیل شما در این باره چیست؟
اینگونه
وانمود شده است که دولت رجب طیب اردوغان در شرایط تحریمی که بر علیه ایران
وجود دارد، به همکاری اقتصادی و مالی با ایران اقدام کرده و تحریم ها را شکسته است. اگرچه
برخی از ایرانیان مقیم و تبعه ترکیه به نوعی در این شبکه فساد مالی ورود
پیدا کرده اند، اما باید توجه داشت که دولت ایران هیچ ارتباطی با فساد مالی
در ترکیه ندارد. این فضاسازی ها بر علیه ایران هم با این هدف صورت می گیرد
که احساسات ملی گرایان ترک را نسبت به حضور ایران در ترکیه تحریک کنند.