به گزارش حوزه سینما
باشگاه خبرنگاران؛ هادی اسلامی:- بازیگری که جست و جو گر نباشد شکست میخورد.
- بازیگر همیشه دو شخصیت دارد. یکی شخصیت خودش و دیگر شخصیتی که بازی میکند.
فرهاد اصلانی:- به عنوان بازیگر نباید عقاید خود را درکار دخالت بدهم. امکان دارد آن کار ربطی به نگاه شخصی من نداشته باشد. من فقط تلاش میکنم نقشم را قابل دفاع بازی کنم.
- اگر بخواهیم ازنقشها بترسیم، هیچ وقت نمیتوانیم دربارهشان حرف بزنیم و آن وقت نمیتوانیم عنوان بازیگر را داشته باشیم. یک بازیگر باید به تمام نقشهایی که به او پیشنهاد میدهند فکر کند و مهم نیست چه عقیدهای دارد.
مهناز افشار:- من بازیگری حسی هستم تا تکنیکی، اما زنده یاد سمندریان خیلی چیزها به من یاد داد. او غرق شدن در نقش را چندان توصیه نمی کرد. چیزی که من از استادان و کتابها و همکاران با تجربهام آموختهام این است که در بازیگری باید نگاهی از بیرون هم به نقش داشته باشم. یعنی اگر اندکی در قالب آن نقش فرو رفتهام بتوانم خودم را هم ببینم.
- بازیگری که دریک فیلم بازی میکند باید از آن فیلم دفاع کند. چون برای آن زحمت کشیده حتی اگر فیلم بدی باشد.
جهانگیر الماسی:- هدف من از بازیگری فقط خودم نیستیم. دوست دارم شناختی را که از دیگران دارم نمایش دهم و از این لذت میبرم. من چون بازیگر هستم روی همه کاراکترهای اجتماعی شناخت و تمرین دارم.
- بازیگری تنها حرفهای است که هر لحظه در معرض قضاوت دیگران است.
- همه نقشها مثل هم هستند؛ این بازیگر است که باید ببیند چقدر از موقعیت روحی شخصیتی را که بازی میکند باز شناخته است. البته تیپ سازی آسان است، شخصیت سازی است که احتیاج به پرداخت دارد.
عزت الله انتظامی:- تکنیک بازیگری را نمیشود تعریف کرد. با ساخت جسمی و روحی آدم قرین است.
- هر بازیگر ویژگیهای خاصی دارد که همیشه ثابت است. سعی من این بود که در هر نقشی متفاوت باشم.
ساره بیات:- قبل از شروع فیلمبرداری برای پرداختن به شخصیت داستان خیلی کار داری و راهی که در مقابل توست، راه دشواریست. کمی که پیشتر بروی مسیرت آسانتر میشود.
- هر شخصیتی در هر فیلمی نمودی از یک انسان است و انسان هم چند بعدی است و احساسات متفاوت و حالتهای متعدد دارد. انسان همیشه یکسان نیست. پس بازیگر نباید نقش را یکسان بازی کند.
پرویز پرستویی:- روی صحنه تئاتر خالق اصلی هستم چون هیچ واسطهای بین منو تماشاگر وجود ندارد. میتوانم به تنهایی یک اجرا را به اوج برسانم یاآن را به زمین بزنم. اگر در سینما بنده خالق دیگری هستم که پشت دوربین قرار گرفته است.
- شاید فریاد زدن را از نمایشهای خیابانی، معرکهها و تعزیهها یاد گرفته باشم. همیشه نگاه کردن به زندگی جاری در خیابان و کوچه، چیزهایی به آدم یاد میدهد که جایی در درونش تهنشین میشود تا وقتی که به آن نیاز باشد و خود را نشان دهد.
- با پیچ دوربین راحتتر گریه میکنم و میخندم تا اینکه گاهی بازیگری در مقابلم باشد که ببینم اصلاً در عوالم دیگری است.
منبع: ماهنامه فیلم
انتهای پیام/ص