به گزارش
خبرنگار اجتماعي باشگاه خبرنگاران، شهید حمید صدیق از جمله افرادی بود که سن پانزده سالگی با توجه به برنامه ریزی هایی که جهت به دست آوردن تحصیلات عالیه ، دانش روز دنیا ، رفاه و ... داشت ، تصمیم گرفت برای ادامه تحصیل به خارج از کشور مراجعه کند اما چون اتمام مراحل پذیرشش با اوج گیری انقلاب شکوهمند اسلامی رقم خورد ، از رفتن منصرف شد ، آری از رفتن منصرف شد و همراه هم وطنانش بر ظلم و ستم شاهنشاهی شورید .
وي در سال 1342 که مصادف بود با سرآغاز نهضت مردی از تبار انبیاء (امام خمینی(ره)) به دنیا آمد . (سالی که سیاهی تمام کشور را به تسخیر در آورده بود) . وقتی که ظالمان و کارگزاران ظلمت بر امام(ره) تاختند که به چه پشتوانه ای قیام کرده ای ؟ ایشان فرمود ؛ سربازان واقعی من اکنون در بطن مادرانشان یا در گهواره ها هستند و اینگونه بود که کودکان آن روز به مردان سلحشور و صدیقی چونان شهید حمید صدیق بدل شدند و در رکاب آن بزرگ مرد به مبارزه علیه فساد و تباهی پرداختند .
شهید صدیق پس از پیروزی انقلاب اسلامی با تلاش چشمگیر به همکاری با انجمن اسلامی مدرسه شهید منتظری پرداخت و فعالیت های فرهنگی اسلامی خود را وسعت بخشید و چون دارای ذوق هنری بود جذب برنامه های تئاتر مرکز انقلاب فرهنگی قلهک گردید و از آنجا بود که متوجه پا گرفتن برنامه های فوق در دل نهاد نو پای امورتربیتی شد.
تصمیم گرفت با امور تربیتی شمیران ناحیه 18 سابق همکاری کند و ضمن ادامه تحصیل ، اوقات فراغت خود را صرف فعالیت های هنری در زمینه های سرود ، فیلم سازی و تئاتر نمود و در کنار برادران متعهد امور تربیتی به ادامه برنامه های حساس هنری پرداخت و در سنگر انجمن اسلامی مدرسه و امور تربیتی ناحیه از مبارزه پیگیر با لیبرالها و منافقین غافل نماند تا اینکه در تابستان 1359 به خاطر دارا بودن زمینه های تربیتی و پرورشی هنری جهت همکاری مستقیم به امور تربیتی دعوت شد و به عنوان همکار واحد هنری فعالیت های سیاسی اعتقادی خود را ارتقاء بخشید.
سال 1360 به عنوان مسئول سمعی بصری با کاروان امور تربیتی شمیران راهی جنوب کشور شد و مسئولیت پخش فیلم را در این مدت کوتاه در بیش از هشت شهرک جنگ زده به عهده گرفت و توانست دو فیلم ارزنده مستند از همین سفر و فعالیت های سپاه هندیجان تهیه کند .
شهید صدیق اهتمام خاصی به برنامه های فوق برنامه داشت و برای دانش آموزان برنامه های کوهپیمایی و فعالیت های مربوط به جهاد سازندگی در نظر گرفته و آنان را به نماز جمعه می برد و اعتقاد داشت که با این برنامه ها است که می توان مسایل اعتقادی و اخلاقی را به طور عملی آموزش داد .
شهید صدیق در شهریور سال 1360 به عضویت ستاد جنگ های نا منظم شهید چمران و برای نبرد با صدامیان کافر راهی جنوب کشور شد .
اما پس از مدتی به تقاضای مسئولین امور تربیتی جهت ادامه تصدی مسئولیت هنری منطقه 3 به تهران بازگشت و باز به کار و فعالیت در کانون شهید مفتح پرداخت و خدمات شایسته ای از خود بر جای نهاد و با تلاش خستگی ناپذیر اقدام به تشکیل واحد بسیج مقاومت دانش آموزی نمود و به آموزش نظامی دانش آموزان پرداخت و پس از یک دوره فعالیت فرهنگی هنری در سال 24/8/1361 دوباره عازم جبهه های نبرد شد.
در شبی سخت و پر از حماسه و تلاشی خستگی ناپذیر و تحرکی خارق العاده روی میادین مین و رگبار گلوله و مسلسل و ترکش خمپاره در جواب هم سنگرانش که او را دعوت به نشستن می کردند گفته بود : جان را خدا می دهد و هر وقت هم بخواهد ، می گیرد.
سرانجام پس از حماسه آفرینی های بسیار در سپیده دم 25/8/ 1361 ، هنگام اذان بر اثر گلوله ای آتشین که داغ عشق را بر پیشانیش نشاند دعوت حق را لبیک گفت و پس از ادای قدسی ترین کلام ( اشهد ان لا اله الا الله ، اشهد ان محمد رسول الله) شربت شهادت را در پادگان ابوذر نوشید و به ملکوت اعلی پیوست .
انتهاي پيام//