به گزارش
مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، شیطان از بدو خلقت انسان و پس از آنکه با تمرد از حکم الهی در ماجرای سجده بر انسان از درگاه الهی رانده شد، سوگند یاد کرد که بنی بشر را از صراط مستقیم منحرف کرده و در پی خود بکشاند و تا امروز بر این قول دیرین خود مانده است. آنچنان که خداوند در آیه 60 سوره مبارکه یس می فرماید: "یَا بَنِی آدَمَ أَن لَّا تَعْبُدُوا الشَّیْطَانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُّبِینٌ"
اما در این بین خداوند با ارسال رسل و نزول کتاب راه هدایت و رهایی از دام شیطان را پیش روی بشر قرار داد تا با علم و آگاهی نقشه های او را نقش بر آب کند.
راه های رهایی از وسواس شیطاندر این نوشتار به برخی از راه های رهایی از وسواس شیطان اشاره می شود.
در روایات ما آمده است برای انجام هر کار "بسم الله الرحمن الرحیم" بگویید (وسائل الشیعه، ج7، ص 170)؛ یعنی کاری که قصد انجام آن را دارید باید به گونه ای باشد که در مدخل ورودی آن بتوان گفت: خدایا به نام تو
به این ترتیب، ما هیچ کاری را بدون مطالعه، تفکر و عاقبت سنجی انجام نمی دهیم و علاوه بر این، کارهایی را انجام می دهیم که بتوانیم در ابتدای آن بگوییم: "خدایا با نام تو آغاز می کنم" چنین کاری یا واجب است یا متسحب. حرام و مکروه را نمی توان با نام خدا انجام داد. با این تمهید شیطان همواره در اسارت ما است.
علّامه طباطبایی(ره) میفرمودند که مرحوم آیت الله آقای قاضی (ره) مشکل را قبول داشتند و برای رفع آن، امر به مراقبه و کمک گرفتن از نماز و ذکر فرمودند. از قول برخی دیگر از شاگردان آیت الله قاضی (ره) نیز نقل شده است که گفتهاند: "سالک باید با حربه ذکر، نفی خواطر کند، یعنی برای اینکه خطورات در ذهنش وارد نشود، متوجّه یاد خدا شود."
نفی خواطر و دوری از افکار باطل، برای رسیدن به حالت توبه و گذشتن از منزل توبه و سایر منازل سیر و سلوک، لازم است. اساسا توهمات و تخیلات شیطانی و گمراه کننده، در همه منازل و مراتب سیر و سلوک به سراغ سالک میآید و مانع بزرگی برای ادامه مسیر حرکت او به سوی خداوند سبحان محسوب میشود. از اینرو اهل سیر و سلوک باید مواظبت و مراقبت کاملی از نفس خویش داشته باشند، تا وسوسههای پلید شیطانی وارد آن نشود و آنان را در حرکت الهی که دارند، متوقّف نکنند. پیامبر گرام (ص) فرمودند:"لَوْ لَا أَنَّ الشَّیاطِینَ یحُومُونَ عَلَی قُلُوبِ بَنِی آدَمَ لَنَظَرُوا إِلَی مَلَکُوتِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ"(بحارالأنوار، ج 60، ص 332)
ابلیس دشمنی بیرونی است و تا پایگاهی در درون نداشته باشد نمی تواند به انسان ضربه بزند. کار شیطان صدور سم به درون انسان است. اگر کسی که می خواهد دیگری را با سم از پای درآورد، آن را در جیب شخص بگذارد تاثیری در وی ندارد یا اگر سم را به او بخوراند و او بالا بیاورد، باز هم اثری ندارد. دستگاه گوارش باید سم را بپذیرد و آن را جذب کند تا پس از ورود به خون، اثر زیانبار خود را به جای بگذارد.
وسوسه ها نیز چنین است: هوا، هوس و شهوترانی های گوناگون که رقیق ترین و سبک ترین آن در جوان ها و سنگین ترین آن در سالمندان به صورت حب و جاه و مقام مشاهده می شود نشانه تاثیر سم است.
واپسین عقبه ای که بزرگان سیر و سلوک از آن نجات می یابند، مقام خواهی یا همین بازی هایی است که بسیاری به آن گرفتار هستند. اگر کسی از تعاریف و القابی که به او می دهند، لذت ببرد، معلوم می شود که سم در او اثر کرده است. وجود مبارک امیرمومنان (ع) در عهدنامه مالک اشتر فرمودند: شیطان همواره در پی حمله است، وقتی کسی از تو تعریف می کند، باید مواظب باشی، چون در خط مقدم شیطان قرار گرفته ای. (نهج البلاغه، نامه 53)
باید توجه داشت که در مواجهه با شیطان و وساوس او، ذکر خدا آثار مثبت فراوانى دارد. «ذکر» از آن جهت که با ذاکر اتحاد وجودى مى یابد و ذکر خدا با حضور او همراه است، پس ذاکر خود را در مشهد و محضر خدا حاضر مى بیند و از کمال قرب بهره مند مى شود. در نتیجه بر محور حیا از بسیارى از افکار پلید و اخلاق زشت و اعمال نکوهیده احتراز مى کند.
این که انسان حیا را سرلوحه افکار و اعمال خود قرار دهد از مهمترین اهداف تربیتى اسلام شمرده مى شود. خداوند در اولین آیات نازل شده بر پیامبر (ص) روى این اصل تربیتى تاکید بسیار نموده، آنجا که مى فرماید: آیا انسان نمى داند (و حیا نمى کند) از این که خدا او را مى بیند؟ (الم یعلم بأن الله یرى)(علق، 14)
مومن با این ویژگى در مصاف با اهریمن درون و بیرون که او را به هوى فرا مى خواند و بساط هوس را را به روى او مى گشاید، (بر آنها) پیروز مى شود به طورى که براى دفع هر خطر آلودگى به گناه محفوظ مى ماند یا براى رفع گناه مرتکب شده، تائبانه کوشش مى کند. از سوى دیگر شیطان که عامل نسیان و غفلت از حق است با ذکر خدا رانده مى شود. پس ذکر و یاد خدا یکى از دو اثر مثبت را خواهد داشت: یکى آن که مانع غفلت است و به اصطلاح جنبه دفع خطر دارد و دیگر آنکه نسیان پدید آمده را به توجه تبدیل مى کند و به تعبیرى جنبه رفع خطر دارد.
نکته مهمى که درباره ذکر خدا باید مراعات شود استمرار آن است. شیطان هرگز از تعدى نسبت به انسان صرف نظر نمى کند، بنابراین باید عامل دفع یا رفع آن نیز استمرار داشته باشد. از این رو به «ذکر کثیر» امر شده است. «یا ایها الذین آمنوا اذکروا الله ذکرا کثیرا»(احزاب، 41)
یکى از مهمترین نمونه هاى ذکر، تلاوت قرآن است. سعى کنید از هر فرصتى براى این منظور استفاده کرده، آیات قرآن را با توجه به معانى و مفاهیم آن قرائت نمائید. مخصوصا شب ها سوره واقعه را بخوانید. درباره فضیلت تلاوت این سوره از پیامبر عظیم الشأن اسلام (ص) نقل شده که فرمودند: کسى که سوره واقعه را بخواند، نوشته مى شود که این فرد از غافلان نیست.( تفسیر نمونه، ج 23 ص 491)
کسی که با آبروی مسلمانی بازی می کند از درون آتش می گیرد؛ نه از بیرون. این شخص دیگر شب ها خواب ندارد. هر چه قرص خواب بخورد، باز هم به خواب نمی رود. هر چه بستر نرم فراهم کند، باز هم خواب ندارد. زمانی انسان بر تشک نرم می خوابد و زمانی این تشک پر از تیغ است. انسان روی این تشک به هر طرف تیغ می خورد. تیغی که از درون انسان برمی خیزد با قرص خواب برطرف نمی شود.(نسیم اندیشه، دفتر یکم، ص 125 و 126)