حکیمی فرتوت و سالخورده که دیگر مستأصل شده بود در 3 بهمن 1324، با این خبری که از "رادیو بی‌بی‌سی" مخابره شد، از سمت نخست‌وزیری استعفا کرد. متن خبر "بی‌بی‌سی" به این قرار بود؛ "از تهران خبر می‌رسد که سرریدر بولارد سفیر کبیر انگلیسی و والاس‌مری سفیر کبیر آمریکا در تهران به دولت پیشنهاد کرده‌اند که با تشکیل یک کمیته سه نفری که از نمایندگان شوروی، انگلیس و آمریکا تشکیل شده، موافقت نماید تا اوضاع ایران را به طور عموم و اوضاع آذربایجان به طور خاص مورد بررسی قرار دهند.

به گزارش خبرنگار سیاسی باشگاه خبرنگاران، "ابراهیم حکیمی" در تاریخ 13 اردیبهشت 1324، به عنوان نخست‌وزیر منصوب شد.
حکیمی که در اصفهان متولد شده بود، یکی از مبارزان دوران مشروطه بود. وی در زمان "مظفرالدین شاه قاجار"، لقب "حکیم الملک" را از "سلطان صاحب قران" دریافت کرده بود.

حکیمی‌در تمام دوران استبداد سیاه رضاخانی، از صحنه سیاسی کشور دور بود و همین امر موجب شد تا وی در میان رجال ایرانی، به چهره‌ای خوشنام تبدیل شود.



تحولات بین‌المللی و تزلزل حکیمی

حکیمی در شرایطی به کاخ نخست‌وزیری پا گذاشت که صحنه بین‌الملل آبستن حوادثی تعیین کننده بود. سقوط برلین و نازی‌ها و همچنین برگزاری کنفرانس سانفرانسیسکو توسط متفقین برای تقسیم غنائم جنگ جهانی دوم، تنها بخشی از زلزله‌های سیاسی آن دوران بود. 


 
با اعلام رسمی پایان جنگ جهانی دوم، دربار پهلوی به همراه حکیمی به تکاپو افتادند تا خود را شریک پیروزی و شادی، فاتحین جنگ قرار دهند. راه‌آهن ایران نیز به دلیل خدمات بی‌شائبه در حمل‌ونقل قوای متجاوز متفقین، نشان لیاقت دولتی دریافت کرد.
 
حکیمی ترکیب کابینه را به گونه‌ای چیده بود که هم‌نظر دربار و هم‌نظر نمایندگان مجلس را جلب کند. در کابینه حکیمی، وزارت‌خارجه به "سپهبدی" وزارت دارایی به "هژیر"، وزارت دادگستری به "صالح" و وزارت راه به "آراسته" سپرده شده بود. همچنین مسئولیت وزارت کشور را خود حکیمی بر عهده گرفته بود.

حکیمی که برای معرفی کابینه و تشریح برنامه‌های خود به مجلس رفته بود، استیفای حقوق پایمال شده ایرانیان از متفقین را در رأس برنامه‌های خود قرارداد؛ وی همچنین صراحتاً مجلس را از مداخله در امور دولت بر حذر داشت.



هنوز چند صباحی از استقرار دولت حکیمی نگذشته بود، که صدای نمایندگان جیره‌خوار بیگانه به آسمان بلند شد. "رادمنش" و "کشاورز" از اعضای فراکسیون حزب توده بودند که به هواخواهی از شوروی در صحن مجلس سینه‌چاکی می‌کردند، همچنین "سید ضیاءطباطبایی" هم که به تازگی از تبعید بازگشته بود، شش‌دانگ حواس خود را برای به خطر نیفتادن منافع انگلیس جمع کرده بود.
 
البته در میان پارلمان‌نشینان، نمایندگان متدین و با شرافتی بودند که با ملاحظه‌ی فقر و نکبت ایرانیان، خروج هر چه سریعتر قوای متفقین از کشور و پرداخت خسارت از سوی آن‌ها را طلب می‌کردند.

حکیمی که به دلیل کهولت سن، بازدهی زیادی در پست نخست‌وزیری نداشت، در 13 خرداد 1324، روانه مجلس شد تا از خود دفاع کند، اما دفاعیه‌ی حکیمی تنها نظر 25 نماینده را به خود جلب کرد و در نتیجه کابینه حکیمی پس از 30 روز سقوط کرد.

دولت دوم حکیمی

در آبان 1324، حکیمی بار دیگر از سوی شاه مأمور تشکیل کابینه شد. وی که یکبار از سوراخ ضعف کابینه گزیده شده بود، این‌بار در معرفی کابینه عجله نکرد و ابتدا نظر فراکسیون‌های مجلس را برای چیدمان کابینه جویا شد.



پس از یک هفته چانه‌زنی با نمایندگان، سرانجام حکیمی فهرست وزرای دولت خود را اعلام کرد. در دولت جدید حکیمی، آقایان "نجم"، "فهیمی"، "هژیر" و "ریاضی" به ترتیب عهده‌دار وزارت خانه‌‌های "خارجه"، "کشور"، "دارایی" و "جنگ" شده بودند.

دولت دوم حکیمی در شرایطی عنان کار را در دست گرفت که آذربایجان و کردستان ملتهب بودند و فرقه‌های دموکرات در هر دو منطقه با حمایت شوروی به تاخت‌و‌تاز می‌پرداختند.

بحران آذربایجان

"جعفر پیشه‌وری" رهبر فرقه دموکرات آذربایجان با انتشار بیانیه‌هایی، برای دولت مرکزی رجز‌خوانی می‌کرد و حکیمی را به مبارزه می‌طلبید؛ حکیمی سالخورده که از مطالبات دموکرات‌ها به خشم آمده بود، با مشورت وزیر جنگ دستور حرکت هنگ‌های ژاندارمری به سوی آذربایجان را صادر کرد. ممانعت ارتش سرخ از پیشروی نظامیان ایرانی، حکیمی را مطمئن کرد که سرشاخ‌شدن با پیشه‌وری مستظهر به حمایت روس‌ها، از توان او خارج است.



حکیمی که نمی‌توانست با وجود فریادهای استقلال‌ طلبانه دموکرات‌ها، برنامه‌های دولتش را به پیش ببرد، یادداشتی اعتراضی را تسلیم "سفارت شوروی" کرد و مسکو را از عواقب حمایت از دموکرات‌ها آگاه کرد. وی همچنین، "قلی بیات" را با حکم استانداری برای مذاکره با پیشه‌وری به آذربایجان فرستاد.

انگلیسی‌ها که به دقت، تحرک روس‌ها در آذربایجان را رصد می‌کردند، نسبت به حوادث شمال غرب ایران واکنش نشان دادند و از مسکو خواستند تا به "پیمان اتحاد" پایبند باشد. "بوین" وزیرخارجه انگلیس طی خطابه‌ای با تهدید شوروی از اعزام نیرو به آذربایجان خبر داد. همچنین آمریکایی‌ها که رفته‌رفته به نیروی سوم در ایران تبدیل می‌شدند، در مورد مسئله آذربایجان، سیاست میانجی‌گری را در پیش گرفتند.

درست همان روزهایی که حکیمی، به تجزیه‌ و تحلیل اطلاعات واصله از لندن ، مسکو و واشنگتن مشغول بود، شهرهای "مرند"، "مراغه" و "جلفا" به آتش کشیده شدند و پادگان تبریز سقوط کرد. "مجلس ملی آذربایجان" تشکیل شد و "پیشه‌وری" ردای نخست‌وزیری دموکرات‌ها را بر تن کرد.



بحران آذربایجان، وزرای خارجه‌ی آمریکا و انگلیسی را به مسکو کشاند، حکیمی هم بار سفر خود را به مقصد پایتخت کارگران جهان بست تا شاید با همکاری دولتین قدار، برای قصه پر غصه آذربایجان، تسکینی پیدا کند.

چهره‌ی درهم و دژم "حکیمی" در بازگشت از مسکو، نشان دهنده‌ ‌آن بود که انگلیسی‌ها و آمریکایی‌ها حاضر نشده‌اند برای بازگرداندن آذربایجان به ایران، رودرروی شوروی بایستند.

خبر برگزاری مجمع عمومی کشورهای ملل متفق، در لندن، روح تازه‌ای بر پیکره‌ی نیمه‌ جان ایرانیان دمید و همگان در داخل امیدوار شدند که دولت بتواند با طرح موضوع آذربایجان در این مجمع، حمایت جامعه بین‌الملل را جلب کند؛ اما بی‌کفایتی و بی‌برنامگی دولت حکیمی این فرصت را هم بر باد داد.

حکیمی فرتوت و سالخورده که دیگر مستأصل شده بود در 3 بهمن 1324، با این خبری که از "رادیو بی‌بی‌سی" مخابره شد، از سمت نخست‌وزیری استعفا کرد. متن خبر "بی‌بی‌سی" به این قرار بود؛ "از تهران خبر می‌رسد که سرریدر بولارد سفیر کبیر انگلیسی و والاس‌مری سفیر کبیر آمریکا در تهران به دولت پیشنهاد کرده‌اند که با تشکیل یک کمیته سه نفری که از نمایندگان شوروی، انگلیس و آمریکا تشکیل شده، موافقت نماید تا اوضاع ایران را به طور عموم و اوضاع آذربایجان به طور خاص مورد بررسی قرار دهند.

انتهای پیام/
برچسب ها: حکیمی ، نخست وزیر ، اصفهان
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار