به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، آنچه در عاشورای سال شصت و یك هجری اتفاق افتاد گرچه به ظاهر یك حادثه می نمود، اما حماسه ای عظیم و تكان دهنده بود كه وجدانهای خفته را بیدار كرد و خون رشادت و آگاهی را در رگهای امت اسلامی دوانید. در واقع عاشورا به مكتبی تبدیل گردید كه ستمدیدگان را بر ضد ظلم شورانید. از این رو ائمه هدی - علیهم السلام - بر حادثه كربلا به عنوان برنامه ای تحول آفرین، احیاگر و بسیج كننده تاكید داشتند و همواره می كوشیدند تا آن را زنده و سازنده نگه دارند.
امام خمینی - رحمه الله - كه به حق در سخن و رهنمود، در قیام و عمل و در حفظ میراث عاشورا اسوه بی بدیلی در تاریخ معاصر تشیع بود، می فرمود: «دستور آموزنده كل یوم عاشورا و كل ارض كربلا باید سرمشق امت اسلامی باشد. قیام همگانی در هر روز و در هر سرزمین. عاشورا قیام عدالتخواهان با عددی قلیل و ایمان و عشقی بزرگ در مقابل ستمگران كاخ نشین و مستكبران غارتگر بود و دستور آن است كه این برنامه سر لوحه زندگی امت در هر روز و در هر سرزمین باشد.»[1]
آن رهبر فرزانه در عمل این دیدگاه خود را پیاده كرد و با الهام از عاشورای حسینی در مقابل یزیدیان زمان ایستاد و بساط ظلم و ستم را از سرزمین ایران برچید.
رهبر كبیر انقلاب، پیوستگی انقلاب اسلامی با عاشورا را خودش اینگونه بیان می فرماید: «روزهایی كه بر ما گذشت عاشورای مكرر بود و میدانهاو خیابانها و كوی و برزنهایی كه خون فرزندان اسلام در آن ریخت كربلای مكرر،... هفده شهریور مكرر عاشورا و میدان شهدا مكرر كربلا كاخ ستمگری را با خون درهم كوبید. كربلای ما كاخ سلطنت شیطانی را فرو ریخت.»[2]
تاثیرپذیری انقلاب اسلامی از حماسه حسینیامام خمینی - رحمه الله - با تاثیرپذیری از سرمشقهای نهضت امام حسین - علیه السلام - توانست مسلمانان را رهبری كرده و انقلاب اسلامی را به پیروزی برساند. در واقع انقلاب اسلامی ایران در پیروی از این سرمشقها متاثر از قیام امام حسین - علیه السلام - است.
در این مقاله به صورت مختصر ضمن ترسیم برخی از سرمشقهای نهضت امام حسین - علیه السلام -، تاثیرپذیری انقلاب اسلامی از آنها با رهبری امام خمینی را تبیین خواهیم كرد.
سرمشقهای نهضت امام حسین - علیه السلام -
1- سازش ناپذیری با باطل و ستم
امام خمینی - رحمه الله - بر ترسیم دو جناح حق و باطل و مبارزه قاطع با اهل فساد و ستم به معنای عام آن و سازش ناپذیری با آن تاكید می ورزید و در هدف خویش در این راستا از قاطعیت، عزم راسخ و تغییر ناپذیری برخوردار بود.
امام خمینی - رحمه الله - این سخن استوار امام حسین - علیه السلام - را به یاد داشت كه خطاب به برادرش محمد حنفیه فرمود: «یا اخی والله لو لم یكن فی الدنیا ملجا و لا ماوی لما بایعت یزید بن معاویه[3]؛ برادرم! به خدا سوگند اگر در دنیا پناه و پناهگاهی وجود نداشته باشد، هرگز با یزید بیعت نمی كنم.» بدین جهت فریاد زد: «(آیا) خمینی می تواند تفاهم كند با ظلم. خمینی آنجا هم كه بود مجد اسلام را حفظ می كرد، (آیا) می تواند حفظ نكند؟ اسلامی كه پیغمبر اكرم - صلی الله علیه و آله - این قدر زحمت كشیده است (آیا) خمینی و امثال خمینی می توانند یك چیزی بگویند كه بر خلاف مصالح اسلام باشد؟»[4]
امام حسین - علیه السلام - در منزل بیضه فرصتی بدست آورد تا با سپاهیان حر سخن گوید و حقایقی را با آنان در میان بگذارد و دلیل قیام و انگیزه مبارزه خود را اعلام كند. آن حضرت در آنجا فرمود: «ایها الناس ان رسول الله قال من رای سلطانا جائرا مستحلا لحرام الله ناكثا عهده مخالفا لسنه رسول الله یعمل فی عباد الله بالاثم والعدوان فلم یغیر علیه بفعل و لا قول كان حقا علی الله ان یدخله مدخله؛[5]
ای مردم! رسول خدا - صلی الله علیه و آله - فرمود: هر كس سلطان زورگویی را ببیند كه حرام خدا را حلال نموده و پیمان الهی را در هم می شكند، با سنت پیامبر خدا از در مخالفت برآمده، در میان بندگان خدا راه گناه و عداوت در پیش می گیرد، ولی او در مقابل چنین فرد جائری با عمل و یا گفتاری اظهار مخالفت ننماید، بر خداوند است كه او را به محل همان سلطان زورگو (آتش جهنم) داخل كند.»
امام خمینی - رحمه الله - نیز هشدار می داد: «اینهایی كه به امور جامعه و مصیبتهای مردم اهتمام ندارند و از جنایاتی كه در كشور اسلامی می شود غافلند و ساكتند و سرگرم خوردن و لذت بردن و زندگی مادی خود هستند، مصداق همان آیه شریفه اند: «یتمتعون و یاكلون كما تاكل الانعام و النار مثوی لهم [6] ؛ «بهره می برند و می خورند چنانكه حیوانات می خورند و جایشان جهنم است.»[7]
2- فداكاری برای احیاء حق
زنده نگاه داشتن عاشورا به معنی زنده ماندن تمام ارزشهای والای الهی و انسانی است؛ یعنی مصونیت جامعه در برابر تمام سلطه گریها، استبدادها و جهالتها و تلاش در جهت احیای فضایل و فداكاری در این راه. حضرت امام حسین - علیه السلام - انگیزه قیام خود را در این موضوع مهم و اساسی چنین بیان می دارد:
«الا ترون الی الحق لایعمل به و الی الباطل لایتناهی عنه لیرغب المؤمن فی لقاء الله فانی لا اری الموت الا سعاده والحیاه مع الظالمین الا برما؛[8]
آیا نمی بینید كه به حق عمل نمی شود و از باطل رو گردانی وجود ندارد. شایسته است (در چنین وضعی) انسان با ایمان به سوی دیدار پروردگار بشتابد. پس من مرگ را جز سعادت و زندگی با ستمگران را جز ملال و دلتنگی نمی دانم.»
امام خمینی - رحمه الله - نیز بر رویش فضیلت و محو رذائل اهتمام می ورزید و در این راستا از هر گونه مجاهدت مضایقه نمی نمود. او برای رسیدن به چنین مقصد مقدسی قیام عاشورا را تذكر می داد و می فرمود: «سید الشهداء - علیه السلام - برای اسلام خودش را به كشتن داد.»[9] و می فرمود: «حضرت سیدالشهداء - علیه السلام - را كشتند اما (این كشته شدن) اطاعت خدا بود، برای خدا بود، تمام حیثیت برای او بود. از این حیث هیچ شكستی در كار نبود.» [10]
امام خمینی - رحمه الله - درباره حركت خودش در راه احیای حق می فرماید: «من مصمم هستم كه از پای ننشینم تا دستگاه فاسد را به جای خودشان بنشانم و یا در پیشگاه مقدس حق تعالی با عذر وفود كنم.» [11]
و در جای دیگر آمادگی خود را برای شهادت در راه پیروزی انقلاب اعلام نموده و می فرمایند: «اگر با كشتن من انقلاب به نتیجه كامل خود برسد چرا به چنین امری راضی نباشم؟» [12]
امام در جهت محو عواملی كه فضیلتها را از بین برده اند و نیز برای مبارزه با رژیم پهلوی به عنوان عامل رذالت و مانع احیای ارزشها فریاد می زند: «من هرگز حتی برای یك لحظه هم موضع خود را تغییر نمی دهم. این تكلیف الهی است و در صورت سكوت مسئول خواهم بود.» [13]
3- تحول روحی
حضرت امام حسین - علیه السلام - در یاران و اصحاب خویش آنچنان تحول روحی و فكری ایجاد نمودند كه هر كدام در فداكاری و ایثار بر یكدیگر سبقت می گرفتند، مثل اینكه به یك كانون نور وصل شده بودند. همه می گفتند با قلب و سینه هایمان از تو دفاع خواهیم كرد:
گر بر كنم دل از تو و بر دارم از تو مهر
این مهر بر كه افكنم آن دل كجا برم
امام حسین - علیه السلام - خود، یاران خویش را چنین معرفی می كند:
«اما بعد فانی لا اعلم اصحابا اوفی و لا خیرا من اصحابی و لا اهل بیت ابر و لا اوصل و لا افضل من اهل بیتی فجزاكم الله عنی خیرا؛ [14]
اما بعد، من یارانی با وفاتر و بهتر از اصحاب خود و اهل بیتی نیكوتر و بهتر از اهل بیت خود سراغ ندارم. پس خداوند از طرف من به شما پاداش خیر دهد.»
نمونه های وارستگی، ایثار و پایداری یاران و اهل بیت امام حسین - علیه السلام - را می توان در محورهای ذیل مشاهده كرد:
الف) وقتی آن حضرت در شب عاشورا فرمود: «الا و انی قد اذنت لكم فانطلقوا جمیعا فی حل لیس علیكم منی ذمام؛ [15] آگاه باشید كه به همه شما اجازه دادم، پس همه شما بدون این كه هیچ بیعتی از من بر شما باشد، بروید»، حضرت عباس - علیه السلام -، دیگر برادران امام، پسران برادرش و دو فرزند عبدالله بن جعفر نخستین كسانی بودند كه سخن گفتند و خاطر نشان ساختند كه ما چنین نخواهیم كرد. ما بعد از تو نخواهیم ماند و خداوند ما را بعد از تو زنده ندارد.
ب) در همین ماجرا، مسلم بن عوسجه برخاست و گفت: «والله لو علمت انی اقتل ثم احیی ثم احرق حیا ثم اذری - یفعل ذلك بی سبعین مره - ما فارقتك حتی القی حمامی دونك فكیف لا افعل ذلك و انما هی قتله ثم هی الكرامه التی لا انقضاء لها ابدا؛ [16] به خدا سوگند اگر بدانم كه كشته می شوم، سپس زنده می شوم، آنگاه زنده زنده سوزانده شوم و دوباره زنده ام كنند و به بادم دهند و هفتاد بار این كار تكرار شود، دست از تو بر ندارم تا مرگ خویش را دریاری تو دریابم. چگونه این كار را نكنم با اینكه جز یك كشتن نیست، سپس برای آن كرامتی است كه هرگز پایان نمی پذیرد.»
ج) در همان لحظات حساس به محمد بن بشر حضرمی كه از اصحاب امام بود گفتند: پسرت در سرحدات ری اسیر شده است. گفت: به خدا جان او و جان خود را در راه خدا حساب می كنم. آیا من بعد از حسین - علیه السلام - زنده بمانم؟ وقتی كه امام حسین - علیه السلام - سخن او را شنید فرمود: خدایت رحمت كند.
[1] . صحیفه نور، ج 9، ص 57 .
[2] . همان .
[3] . بحار الانوار، ج44، ص329؛ مقتل عوالم، ص54 و مقتل خوارزمی، ج1، ص188 .
[4] . صحیفه نور، ج1، ص70 .
[5] . الكامل فی التاریخ، ابن اثیر، ج3، ص 208؛ انساب الاشراف، ج3، ص 171 .
[6] . محمد/12 .
[7] . در جستجوی راه از كلام امام، دفتر شانزدهم، ص498 .
[8] . مثیرالاحزان، ابن نماحلی، ص 22؛ تحف العقول، ص174 و لهوف، ص69 .