به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران، «یک خانمی داد زد این امدادگر نیست، این اطلاعاتیه! ... با این (میله آهنی) زد، من بیهوش شدم. افتادم روی همون بنده خدا. نمی دونم نیم ساعت، سه ربع، یه ساعت ... من را بردند به یک خانه ای، من بهوش که آمدم با میله زدند. دستهایم را از پشت بسته بودند در یک زیر زمین، با صدای دوربین فهمیدم دارند فیلم برداری می کننند. آمدند بالا سرم که فحاشی کن به ...، سی و اندی سال از خدا عمر گرفتم و با یک سری عقاید و آرمانها و برایم کار سختی بود و این کار را نکردم اما عصبانی شدند که حرفی نمی زنم. و مرا زدند، زدند ... تا می خوردم زدند، آنقدر که الان بعد از دو سال الان یک چشمم نابینا شده و یک گوشم ناشنوا. ضرباتی که می زدند کاری بود. آنقدر می زدند که تقریبا جنازه ام از آنجا بیرون آمد ... تمام ناخن های پایم را کشیدند، یکی شان درفش دستش بود می کرد زیر ناخنم بعد با انبردست می کشید بیرون... روی پایم را سوزاندند.»
شاید در وهله اول فکر کنید اینها خاطرات یکی از مبارزان قبل انقلاب است که در زندان های شاه و ساواک مورد شکنجه قرار گرفته است، شاید هم تصور کنید فردی که این ها را روایت کرده، از مبارزین اول انقلاب است که در خانه های تیمی منافقین شکنجه شده است، اما همچنان اشتباه می کنید! اینها روایت شهید سید علیرضا ستاری جانباز فتنه 88 است که هفته گذشته در اثر جراحت های متعدد شکنجه فتنه گران، مظلومانه به شهادت رسید.
اما طنز روزگار است که بسیاری از افرادی که تا دیروز با حمایت های رسانه ای تمام عیار خود از فتنه گران و اقدامات وحشیانه آنها، سعی در توجیه خشونت های خود و همفکرانشان داشتند و نتیجه علنی رفتارهایشان نیز کشته و زخمی شدن ده ها نفر از مردم بیگانه این کشور بود، این روزها برای بازی با افکار عمومی و ماهی گرفتن از آب گل آلود، خواستار آزادی 5 سرباز ایرانی گروگان گرفته شده در سیستان و بلوچستان شده اند!
همانهایی که تا دیروز به نبرد خیابانی با مردم، ماموران نظامی و امنیتی در خیابان ها مشغول بودند و حتی به مردم عادی هم رحم نکرده و یک امدادگر جوان را بعد از ربایش، مورد شکنجه وحشیانه قرار دادند، این روزها در تلاشند تا با پاک کردن حافظه تاریخی ملت، خود را دلسوز تر از همه نشان داده و با دست گرفتن این مساله که ما خواستار آزادی 5 سرباز ایرانی هستیم، از این نمد برای خود کلاهی ببافند.
جدای از آنکه مساله ربایش غیرانسانی سربازان جمهوری اسلامی در مرز سیستان و بلوچستان باید از طریق مسئولان دستگاه وزارت خارجه با جدیت پیگیری شود و با تامین بیشتر امنیت این منطقه، دشمنان فرصتی برای این قبیل اقدامات پیدا نکنند، اما دلسوز شدن یک شبه آنهایی که تا دیروز از جنایات وحشیانه دشمنان مردم ایران حمایت میکردند، برای همیشه فراموش ناشدنی است.
همچنین تشکیل کمپین های فیس بوکی و تقلای رسانه ای مشکوک از طرف جریان مورد اشاره مبنی بر درخواست آزادسازی 5 سرباز ایرانی را می توان در همین چارچوب و سواستفاده از یک موضوع «فراگیر» جهت «تمرین» موج سازی رسانه ای در عرصه فضای مجازی تفسیر کرد، به عبارت دیگر تلاش برای موج سازی برای آزادی گروگان های ایرانی در چند روز اخیر نه از سر دلسوزی برای آنها که تمرینی برای درست کردن موج های رسانه ای در فضای مجازی است که البته در وهله اول نیز بسیار مطلوب و مورد پسند افکار عمومی است اما به احتمال بسیار زیاد در آینده این پتانسیل جهت اهداف خاص سیاسی و تشکیلاتی پنهان همان جریانی قرار خواهد گرفت که تا چندی قبل حامی رفتارهای وحشیانه کسانی بود که منجر به کشته و زخمی شدن ده ها نفر از هموطنان گردید.
این مساله زمانی تصدیق می شود که به این موضوع توجه شود بسیاری از چهره های رسانه ای شاخص فتنه گران که تاکنون بارها و بارها از اقدامات وحشیانه فتنه گران حمایت کرده اند این روزها سرمدار این موضوع شده و خود را به ظاهر حامی سربازان ایرانی جلوه داده اند.